۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس رنگی|1}}↵<references />↵↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
فالجهل کداء و الکشاف کالشافی | فالجهل کداء و الکشاف کالشافی | ||
«همانا تفاسیر در دنیا بیشمارند و به جانم قسم هیچ یک مانند کشاف من نیستند. اگر خواهان هدایت هستی، پس ملزم نما خود را به قرائت کشاف که جهل چون بیماری است و کشاف من دوای چونان دواست».<ref>هدیة الاحباب ص 164 و نیز ن.ک: الکنی و الالقاب ج 2 ص 292.</ref> | «همانا تفاسیر در دنیا بیشمارند و به جانم قسم هیچ یک مانند کشاف من نیستند. اگر خواهان هدایت هستی، پس ملزم نما خود را به قرائت کشاف که جهل چون بیماری است و کشاف من دوای چونان دواست».<ref>هدیة الاحباب ص 164 و نیز ن. ک: الکنی و الالقاب ج 2 ص 292.</ref> | ||
==مؤلف== | == مؤلف == | ||
ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری معروف به جارالله یکی از بزرگترین علمای لغت و دستور [[زبان عربی]] و علوم بلاغی و یکی از مفسران طراز اول قرآن است. وی در رجب سال 467 ق در قریهٔ زَمخشَر از نواحی خوارزم به دنیا آمد. در طلب علم به بخارا و بغداد رفت. سفرش به بغداد در طی سفر او به حج بود. | ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری معروف به جارالله یکی از بزرگترین علمای لغت و دستور [[زبان عربی]] و علوم بلاغی و یکی از مفسران طراز اول قرآن است. وی در رجب سال 467 ق در قریهٔ زَمخشَر از نواحی خوارزم به دنیا آمد. در طلب علم به بخارا و بغداد رفت. سفرش به بغداد در طی سفر او به حج بود. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
زمخشری در فقه، پیرو [[مذهب حنفی]] و در اصول [[عقاید]] و [[کلام]]، چنان که معروف است، [[معتزلی]] مذهب بود. او در سال 538 هجری در جرجانیه درگذشت. ابن بطوطه، سیاح معروف عرب که سفرنامهاش به فارسی هم ترجمه شده است، قبر او را در آن جا زیارت کرده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن پژوهی 1..</ref> | زمخشری در فقه، پیرو [[مذهب حنفی]] و در اصول [[عقاید]] و [[کلام]]، چنان که معروف است، [[معتزلی]] مذهب بود. او در سال 538 هجری در جرجانیه درگذشت. ابن بطوطه، سیاح معروف عرب که سفرنامهاش به فارسی هم ترجمه شده است، قبر او را در آن جا زیارت کرده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن پژوهی 1..</ref> | ||
==انگیزه تألیف== | == انگیزه تألیف == | ||
داستان تألیف کشاف همانگونه که ذهبی از قول زمخشری نقل کرده بسیار شنیدنی است. زمخشری میگوید: | داستان تألیف کشاف همانگونه که ذهبی از قول زمخشری نقل کرده بسیار شنیدنی است. زمخشری میگوید: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
بنده عرض کردم: مرا معاف بدار زیرا عمر من به 60 و 70 رسیده و دیگر توانایی تحقیق و تفحص را ندارم و باید میانهروی کنم ولی با این حال خداوند توفیق داد تا به مدت دو سال و چهار ماه (مدت خلافت ابوبکر) آن را به پایان برسانم در حالیکه سی سال بود که من در انتظار چنین سالی بودم و این از برکت خانه خداست.<ref>نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.</ref> | بنده عرض کردم: مرا معاف بدار زیرا عمر من به 60 و 70 رسیده و دیگر توانایی تحقیق و تفحص را ندارم و باید میانهروی کنم ولی با این حال خداوند توفیق داد تا به مدت دو سال و چهار ماه (مدت خلافت ابوبکر) آن را به پایان برسانم در حالیکه سی سال بود که من در انتظار چنین سالی بودم و این از برکت خانه خداست.<ref>نرم افزار جامع التفاسیر، بخش کتابشناسی.</ref> | ||
==ارزش کشاف== | == ارزش کشاف == | ||
ذهبی در تفسیر و مفسرون <ref>ج 1، ص 440</ref> میگوید: ارزش این تفسیر با چشم پوشی از گرایش اعتزالی آن، چنان است که تا به حال کسی مانند آن را تألیف نکرده است بخاطر وجوه اعجازی که از قرآن بیان کرده و زیبایی نظم و [[بلاغت]] قرآنی که در آن اظهار کرده. تا به حال کسی مانند زمخشری نتوانسته برای ما زیبایی قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو کند. زیرا وی در بسیاری از علوم مهارت داشت به ویژه در واژهشناسی عربی تبحر فوقالعاده داشته است. اشعار عرب را به خوبی میشناخته به علاوه اینکه در احاطه به علوم بلاغی و معانی و بیان و ادبیات عربی ممتاز بود. | ذهبی در تفسیر و مفسرون <ref>ج 1، ص 440</ref> میگوید: ارزش این تفسیر با چشم پوشی از گرایش اعتزالی آن، چنان است که تا به حال کسی مانند آن را تألیف نکرده است بخاطر وجوه اعجازی که از قرآن بیان کرده و زیبایی نظم و [[بلاغت]] قرآنی که در آن اظهار کرده. تا به حال کسی مانند زمخشری نتوانسته برای ما زیبایی قرآن و سحر بلاغت آن را بازگو کند. زیرا وی در بسیاری از علوم مهارت داشت به ویژه در واژهشناسی عربی تبحر فوقالعاده داشته است. اشعار عرب را به خوبی میشناخته به علاوه اینکه در احاطه به علوم بلاغی و معانی و بیان و ادبیات عربی ممتاز بود. | ||
این نبوغ علمی و ادبی به بهترین وجه در تفسیر کشاف متبلور شده است بطوری که از هنگام تألیف تاکنون مورد توجه دانشمندان بوده و دلهای مفسران را ربوده است. در حقیقت زمخشری تمام ابزار و وسایلی را که مفسر بدان نیاز دارد در این تفسیر گردآوری کرده و آن را در اختیار مردم نهاده است. تفسیر کشاف در موضوع خود یگانه است و در چشم دانشمندان و تفسیرپژوهان همچون کوه استواری است که صعود به قله آن بسیار مشکل به نظر میآید. | این نبوغ علمی و ادبی به بهترین وجه در تفسیر کشاف متبلور شده است بطوری که از هنگام تألیف تاکنون مورد توجه دانشمندان بوده و دلهای مفسران را ربوده است. در حقیقت زمخشری تمام ابزار و وسایلی را که مفسر بدان نیاز دارد در این تفسیر گردآوری کرده و آن را در اختیار مردم نهاده است. تفسیر کشاف در موضوع خود یگانه است و در چشم دانشمندان و تفسیرپژوهان همچون کوه استواری است که صعود به قله آن بسیار مشکل به نظر میآید. | ||
==ویژگیهای تفسیر== | == ویژگیهای تفسیر == | ||
1- زمخشری در پرده برداری از [[بلاغت]] [[قرآن]] و بیان وجوه [[اعجاز]] آن و تبیین لطایف و دقایق معنای آن گوی سبقت را از همگان ربوده و پس از وی کسی به مقام وی نرسیده است. | 1- زمخشری در پرده برداری از [[بلاغت]] [[قرآن]] و بیان وجوه [[اعجاز]] آن و تبیین لطایف و دقایق معنای آن گوی سبقت را از همگان ربوده و پس از وی کسی به مقام وی نرسیده است. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
تفسیر کشاف زمخشری از چنان مقام و منزلتی برخوردار است که یکی از مراجع و مصادر مهم تفسیر کلاسیک به شمار میآید.<ref>ترجمه و تلخیص جزوه الامام الزمخشری، محمد علی قطب</ref> | تفسیر کشاف زمخشری از چنان مقام و منزلتی برخوردار است که یکی از مراجع و مصادر مهم تفسیر کلاسیک به شمار میآید.<ref>ترجمه و تلخیص جزوه الامام الزمخشری، محمد علی قطب</ref> | ||
==نگاه شیعه درباره این تفسیر== | == نگاه شیعه درباره این تفسیر == | ||
نظر به آن که کلام [[شیعه]] و [[معتزله]] در امهات مسائل از جمله حدوث یا خلق قرآن و اختیار انسان و عدل و صفات الهی همانندی دارد، لذا آنچه از تفسیر کشاف که در نظر [[اهل سنت]] عیب آن شمرده میشود، از نظر شیعه یا عیب نیست، یا بلکه امتیاز آن است؛ لذا محققان و علمای شیعه، برای تفسیر کشاف، به طور طبیعی، بیش از محققان و عالمان اهل سنت ارج و احترام قائلند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن پژوهی 1.</ref> | نظر به آن که کلام [[شیعه]] و [[معتزله]] در امهات مسائل از جمله حدوث یا خلق قرآن و اختیار انسان و عدل و صفات الهی همانندی دارد، لذا آنچه از تفسیر کشاف که در نظر [[اهل سنت]] عیب آن شمرده میشود، از نظر شیعه یا عیب نیست، یا بلکه امتیاز آن است؛ لذا محققان و علمای شیعه، برای تفسیر کشاف، به طور طبیعی، بیش از محققان و عالمان اهل سنت ارج و احترام قائلند.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین، قرآن پژوهی 1.</ref> | ||
==چاپ و نشر== | == چاپ و نشر == | ||
کشاف بارها به انواع و اقسام، با شروح و حواشی، حتی همراه با ردیهها به طبع رسیده است. نخستین چاپ آن در دو جلد در سال 1856 میلادی در کلکته انجام گرفته است. سپس در سال 1291 ق در بولاق مصر، و در سال 1307، 1308، 1318 ق در قاهره چاپ شده است. بروکلمان بیش از یازده شرح و حاشیه بر آن یاد میکند که بهتر از همه، شرح میر سید شریف جرجانی است که با بعضی از چاپهای آن، از جمله با طبع قاهره به سال 1308 و 1318 ق و چاپ انتشارات آفتاب در تهران، همراه است. | کشاف بارها به انواع و اقسام، با شروح و حواشی، حتی همراه با ردیهها به طبع رسیده است. نخستین چاپ آن در دو جلد در سال 1856 میلادی در کلکته انجام گرفته است. سپس در سال 1291 ق در بولاق مصر، و در سال 1307، 1308، 1318 ق در قاهره چاپ شده است. بروکلمان بیش از یازده شرح و حاشیه بر آن یاد میکند که بهتر از همه، شرح میر سید شریف جرجانی است که با بعضی از چاپهای آن، از جمله با طبع قاهره به سال 1308 و 1318 ق و چاپ انتشارات آفتاب در تهران، همراه است. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: کتابها]] | [[رده:کتابها]] | ||
[[رده: کتابهای اسلامی]] | [[رده:کتابهای اسلامی]] | ||
[[رده: تفسیر قرآن]] | [[رده:تفسیر قرآن]] | ||
[[رده: تفسیرهای اهل سنت]] | [[رده:تفسیرهای اهل سنت]] |