۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
واژه تولّی، مصدر باب تفعل، از ریشه «و ل ی»، به دو صورت (تَوَلیّ'، تَوَلیّ'عَنْ) به کار میرود. | واژه تولّی، مصدر باب تفعل، از ریشه «و ل ی»، به دو صورت (تَوَلیّ'، تَوَلیّ'عَنْ) به کار میرود. | ||
برای صورت اول، معانی متعددی، از جمله دوستی داشتن با کسی و پیروی کردن از او و ولی گرفتن وی و یاری رساندن به او، ذکر شده <ref>المصادر، ج۲، ص۸۲۱.</ref><ref>شعب الایمان، ج۲، ص۸۱۸.</ref><ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۸. | برای صورت اول، معانی متعددی، از جمله دوستی داشتن با کسی و پیروی کردن از او و ولی گرفتن وی و یاری رساندن به او، ذکر شده <ref>المصادر، ج۲، ص۸۲۱.</ref><ref>شعب الایمان، ج۲، ص۸۱۸.</ref><ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۸. </ref><ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۱۰. </ref><ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref><ref>تاج العروس من جواهرالقاموس، ج۲۰، ص۳۱۶.</ref> که بیانگر مفهوم مورد نظر در این مقاله است. صورت دوم (تَوَلیّ' عَنْ) به معنای روی گرداندن است. | ||
=تولّی در قرآن= | =تولّی در قرآن= | ||
الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه [[امامیه|امامیّه]] است. در [[قرآن کریم]]، مودّت و محبّت ذیالقربی (اهل بیت) علیهمالسّلام مزد رسالت رسول اکرم صلواتاللهعلیه، تعیین گشته است.<ref>شوری/سوره۴۲، آیه۲۳. | الف) تولّی به معنای یاد شده، اصطلاحی در برابر تبرّی، از مهمترین آموزههای اعتقادی نزد شیعه [[امامیه|امامیّه]] است. در [[قرآن کریم]]، مودّت و محبّت ذیالقربی (اهل بیت) علیهمالسّلام مزد رسالت رسول اکرم صلواتاللهعلیه، تعیین گشته است.<ref>شوری/سوره۴۲، آیه۲۳. </ref> | ||
ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن <ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «ولی».</ref> ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده <ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۴. | ب) در قرآن، تولّی و مشتقات آن، در بیشتر موارد ـچه به همراه عن و چه بدون آن <ref>المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، ذیل «ولی».</ref> ـ به معنای برگشتن و پشت کردن آمده <ref>المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۴. </ref><ref>لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref> ولی در چند آیه نیز در معانیِ مذکور برای صورت اول به کار رفته است. <ref>مائده/سوره۵، آیه۵۱. </ref><ref>مائده/سوره۵، آیه۸۰. </ref><ref>هود/سوره۱۱، آیه۵۲. </ref><ref>نحل/سوره۱۶، آیه۱۰۰. </ref><ref>ممتحنه/سوره۶۰، آیه۹. </ref><ref>ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۳. </ref> | ||
ج) علاوه بر این، در قرآن <ref>بقره/سوره۲، آیه۱۶۵. | ج) علاوه بر این، در قرآن <ref>بقره/سوره۲، آیه۱۶۵. </ref><ref>آل عمران/سوره۳، آیه۳۱. </ref><ref>توبه/سوره۹، آیه۲۴. </ref> و احادیث <ref>الکافی، ج۲، ص۱۲۴۱۲۷. </ref><ref>شعب الایمان، ج۱، ص۳۶۳ـ۳۶۴.</ref><ref>شعب الایمان، ج۱، ص۳۶۶ـ۳۶۷.</ref><ref>بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۳۶۲۵۳. </ref>، بر حُبّ ـکه بر اساس معنای لغوی تولّی، منشأ و سرآغاز آن استـ بارها تأکید شده و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است. | ||
=تولّی در اصطلاح= | =تولّی در اصطلاح= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=تولّی در روایات= | =تولّی در روایات= | ||
در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی علیهالسلام]]، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده<ref>بصائر الدرجات، ص۳۸۴-۳۸۵. | در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه اهل بیت علیهمالسلام و خاصه [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی علیهالسلام]]، واجب دانسته شده است و در روایات بر آن فراوان تأکید شده<ref>بصائر الدرجات، ص۳۸۴-۳۸۵. </ref><ref>کامل الزیارات، ص۳۵۶.</ref><ref>علل الشرائع ج۱، ص۱۴۱. </ref><ref>وسائل الشیعة ج۲۴، ص۲۹۹. </ref><ref>مستدرک الوسائل ج۱، ص۱۵۱. </ref> و بلکه اساس و پایه اسلام برشمرده شده<ref>وسائل الشیعة ج۱۵، ص۱۸۴. </ref> و دینداری و ایمان، بدان منوط گردیده است.<ref>بحار الأنوار ج۶۶، ص۲۴۱. </ref> | ||
==فضیلت محبّ اهل بیت== | == فضیلت محبّ اهل بیت == | ||
سید هاشم بَحْرانی ۹۵ حدیث از طریق [[اهل سنّت]] <ref>غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۶، ص۴۶ـ۷۱.</ref> و ۵۲ حدیث از طریق شیعه <ref>غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۶، ص۷۲ـ۹۱.</ref> در باب فضل محبان و موالیان علی علیهالسلام و سایر امامان، روایت کرده است. | سید هاشم بَحْرانی ۹۵ حدیث از طریق [[اهل سنّت]] <ref>غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۶، ص۴۶ـ۷۱.</ref> و ۵۲ حدیث از طریق شیعه <ref>غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، ج۶، ص۷۲ـ۹۱.</ref> در باب فضل محبان و موالیان علی علیهالسلام و سایر امامان، روایت کرده است. | ||
==تولّی در اعتقاد اهل سنّت== | == تولّی در اعتقاد اهل سنّت == | ||
به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان <ref>وسیلة الخادم الی المخدوم (در شرح صلوات چهارده معصوم (ع))، ص۳۰۰.</ref>، اهل سنّت نیز بر آناند که تولّی پیامبر صلواتاللهعلیهوآله و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان <ref>وسیلة الخادم الی المخدوم (در شرح صلوات چهارده معصوم (ع))، ص۳۰۰.</ref>، اهل سنّت نیز بر آناند که تولّی پیامبر صلواتاللهعلیهوآله و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | ||
==تعریف محبّت اهل بیت== | == تعریف محبّت اهل بیت == | ||
مراد از محبّت اهل بیت علیهمالسلام -که روایات بر آن تأکید کردهاند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهمالسلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاینرو، مقدّم داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب میشود.<ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref> | مراد از محبّت اهل بیت علیهمالسلام -که روایات بر آن تأکید کردهاند- پذیرش امامت و ولایت امامان علیهمالسلام و تسلیم در برابر آنان و تصدیق و تبعیّت از ایشان در رفتار و گفتار و قرار دادن آنان در جایگاهی است که خدای متعال برای آنان قرار داده است. ازاینرو، مقدّم داشتن دیگران بر آنان در این قلمرو، در واقع خروج از دایره محبّت، محسوب میشود.<ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref> | ||
به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته میشود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب میشود. <ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref> | به نوشته شیخ یوسف بحرانی، از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب، نتیجه گرفته میشود که محبت اهل بیت عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب میشود. <ref>الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، ص۱۴۴.</ref> | ||
==تبرّی لازمه تولّی== | == تبرّی لازمه تولّی == | ||
اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. <ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهمالسلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهمالسلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۵۸ ۵۹. | اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است. <ref>مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، ص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش ولایت ائمه علیهمالسلام و تسلیمِ آنان شدن، و تبرّای نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنان که بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد علیهمالسلام، جز با تبرّی از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۵۸ ۵۹. </ref> | ||
بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. | بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات، مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. | ||
==ضرورت تولّی== | == ضرورت تولّی == | ||
این همه تأکید و اهتمام به مسئله تولّی در متون دینی برای این است که محبّت به اهلبیت علیهمالسّلام و پذیرش ولایت ایشان در واقع، محبّت به خدا و پیامبر خدا صلواتاللهعلیه و قبول ولایت خدا و رسول او است. چنانکه دشمنی با آنان، دشمنی با خدا و رسول و انکار ولایت ایشان، انکار ولایت خدا و رسول و دخول در ولایت شیطان است.<ref>بحار الانوار ج۲۷، ص۸۸. | این همه تأکید و اهتمام به مسئله تولّی در متون دینی برای این است که محبّت به اهلبیت علیهمالسّلام و پذیرش ولایت ایشان در واقع، محبّت به خدا و پیامبر خدا صلواتاللهعلیه و قبول ولایت خدا و رسول او است. چنانکه دشمنی با آنان، دشمنی با خدا و رسول و انکار ولایت ایشان، انکار ولایت خدا و رسول و دخول در ولایت شیطان است.<ref>بحار الانوار ج۲۷، ص۸۸. </ref><ref>بحار الانوار ج۲۷، ص۱۳۶. </ref> | ||
برهمین اساس، تصدیق امامت ائمه دوازده گانه علیهمالسلام ـکه لازمه آن، اعتماد به عصمت و منصوص بودن مقام آنان از جانب خدا و رسول اکرم صلواتاللهعلیه و عالم بودن آنان به صلاح امور دنیا و آخرت و در نتیجه وجوب اطاعت اوامر و نواهی آنان استـ از جمله اصول تحقق ایمان و بلکه از ضروریات مذهب امامیه شمرده شده است. <ref>المصنفات الاربعة، ص۴۰۴ـ ۴۰۵.</ref> از اینرو؛ | برهمین اساس، تصدیق امامت ائمه دوازده گانه علیهمالسلام ـکه لازمه آن، اعتماد به عصمت و منصوص بودن مقام آنان از جانب خدا و رسول اکرم صلواتاللهعلیه و عالم بودن آنان به صلاح امور دنیا و آخرت و در نتیجه وجوب اطاعت اوامر و نواهی آنان استـ از جمله اصول تحقق ایمان و بلکه از ضروریات مذهب امامیه شمرده شده است. <ref>المصنفات الاربعة، ص۴۰۴ـ ۴۰۵.</ref> از اینرو؛ | ||
الف) ولایت و طبعاً پذیرش آن، در کنار نماز و زکات و حج و روزه، از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن آن تلقی شده است. <ref>المحاسن، ج۱، ص۲۸۶. | الف) ولایت و طبعاً پذیرش آن، در کنار نماز و زکات و حج و روزه، از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن آن تلقی شده است. <ref>المحاسن، ج۱، ص۲۸۶. </ref> <ref>وسائل الشیعة ج۱، ص۱۸. </ref> | ||
ب) همچنین تولّی در کنار تبرّی، به عنوان جزء مقوّم، در همه صیغههایی که برای ابراز دین و ایمان صحیح از سوی ائمه علیهمالسلام انشا یا تأیید شده، مورد تأکید رار گرفته است. <ref>بحارالانوار، ج۶۶، ص۲. | ب) همچنین تولّی در کنار تبرّی، به عنوان جزء مقوّم، در همه صیغههایی که برای ابراز دین و ایمان صحیح از سوی ائمه علیهمالسلام انشا یا تأیید شده، مورد تأکید رار گرفته است. <ref>بحارالانوار، ج۶۶، ص۲. </ref><ref>بحارالانوار، ج۶۶، ص۴۵. </ref><ref>بحارالانوار، ج۶۶، ص۱۴. </ref> | ||
=ولایت در ادله نقلی شیعه= | =ولایت در ادله نقلی شیعه= | ||
ادله و مستندات شیعه در این طرز تلقی از موضوع ولایت و به تبع آن تولّی، برخی آیات قرآن کریم و احادیث فراوانی از رسول خداست که در متون حدیثی و تفسیری و کلامی شیعی و احیاناً اهل سنّت درج و دقیقاً بررسی شده است. | ادله و مستندات شیعه در این طرز تلقی از موضوع ولایت و به تبع آن تولّی، برخی آیات قرآن کریم و احادیث فراوانی از رسول خداست که در متون حدیثی و تفسیری و کلامی شیعی و احیاناً اهل سنّت درج و دقیقاً بررسی شده است. | ||
==آیه۵۵ سوره مائده== | == آیه۵۵ سوره مائده == | ||
شیخ طوسی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۰.</ref> قویترین دلیل امامت حضرت علی علیهالسلام را آیه ۵۵ سوره مائده آیه ولایت، دانسته است. <ref>مائده/سوره۵، آیه۵۵. | شیخ طوسی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۰.</ref> قویترین دلیل امامت حضرت علی علیهالسلام را آیه ۵۵ سوره مائده آیه ولایت، دانسته است. <ref>مائده/سوره۵، آیه۵۵. </ref> از نظر وی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۰.</ref> مراد از «ولی» در این آیه، متولّی و کسی است که تدبیر امور به دست اوست و فرمان بردن از وی واجب است. همچنین وی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۸.</ref>، با استفاده از احادیث عامه و خاصه، اثبات کرده که مراد از «الذین امنوا» در این آیه، نه عموم مؤمنین، که تنها حضرت علی علیهالسلام است. | ||
بنابراین، شیخ طوسی چیزی فراتر از موالات و محبت، یعنی معنای امامت را از این آیه فهم کرده است. <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۷ـ ۱۸.</ref> علاوه بر این، در حدیثی آمده است که مراد از ولیّ در این آیه، همه اماماناند. <ref>بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۶. | بنابراین، شیخ طوسی چیزی فراتر از موالات و محبت، یعنی معنای امامت را از این آیه فهم کرده است. <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۷ـ ۱۸.</ref> علاوه بر این، در حدیثی آمده است که مراد از ولیّ در این آیه، همه اماماناند. <ref>بحارالانوار، ج۳۵، ص۲۰۶. </ref> | ||
==حدیث غدیر== | == حدیث غدیر == | ||
در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه، از جمله حدیث معروف [[غدیر]] نیز، علی علیهالسلام به عنوان [[جانشین پیامبر]] صلواتاللهعلیه، معرفی شده و از مردم خواسته شده که ولایت وی را چونان ولایت پیامبر صلواتاللهعلیه بپذیرند. <ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۰۸۲۵۳. | در بسیاری از احادیث پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه، از جمله حدیث معروف [[غدیر]] نیز، علی علیهالسلام به عنوان [[جانشین پیامبر]] صلواتاللهعلیه، معرفی شده و از مردم خواسته شده که ولایت وی را چونان ولایت پیامبر صلواتاللهعلیه بپذیرند. <ref>بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۰۸۲۵۳. </ref> واژه «مولی'» که در این حدیث به کار رفته به همان معنای «ولیّ» است که در آیه ولایت، یاد شده است. <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۷۹.</ref> | ||
طوسی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۷۵ـ ۱۸۵.</ref>، با استناد به شعر و لغت، نشان داده که «مولی» در این حدیث، هم معنای «أولی'» است که در ابتدای همین حدیث، در عبارت «أَلَسْتُ أَوْلی' بکم منکم بِأنفسِکم» آمده است. | طوسی <ref>اخلاق محتشمی، ج۱، جزء۲، ص۱۷۵ـ ۱۸۵.</ref>، با استناد به شعر و لغت، نشان داده که «مولی» در این حدیث، هم معنای «أولی'» است که در ابتدای همین حدیث، در عبارت «أَلَسْتُ أَوْلی' بکم منکم بِأنفسِکم» آمده است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
به باور شیعه، آنچه وجود امام و تولّی به او را توجیه و الزام میکند، جلوگیری از درافتادن به ورطه گمان و قیاس و وهم در امر [[دین]] است. | به باور شیعه، آنچه وجود امام و تولّی به او را توجیه و الزام میکند، جلوگیری از درافتادن به ورطه گمان و قیاس و وهم در امر [[دین]] است. | ||
به اعتقاد شیعه، علم امام از روی رأی و [[اجتهاد]] نیست بلکه یقینی است، زیرا وی این علم را یا از جانب خداوند و از طریق علم لدنی یا با نفس قدسی خود از طریق پیامبر و امامان پیشین علیهمالسلام، دریافت میکند. <ref>المصنفات الاربعة، ص۴۰۵.</ref> بدین ترتیب، تولّی یعنی پذیرش ولایت امام علیهالسلام، شرط دست یافتن به یقین در امر دین خواهد بود، چنان که بر اساس حدیثی، [[امام باقر]] علیهالسلام تولّی ائمه علیهمالسلام و تبرّی از دشمنان آنان را در کنار تصدیق خدا و رسول، از ارکان معرفت خدا ـکه به عبادت حقیقی او منتهی میشودـ برشمرده است. <ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۰. | به اعتقاد شیعه، علم امام از روی رأی و [[اجتهاد]] نیست بلکه یقینی است، زیرا وی این علم را یا از جانب خداوند و از طریق علم لدنی یا با نفس قدسی خود از طریق پیامبر و امامان پیشین علیهمالسلام، دریافت میکند. <ref>المصنفات الاربعة، ص۴۰۵.</ref> بدین ترتیب، تولّی یعنی پذیرش ولایت امام علیهالسلام، شرط دست یافتن به یقین در امر دین خواهد بود، چنان که بر اساس حدیثی، [[امام باقر]] علیهالسلام تولّی ائمه علیهمالسلام و تبرّی از دشمنان آنان را در کنار تصدیق خدا و رسول، از ارکان معرفت خدا ـکه به عبادت حقیقی او منتهی میشودـ برشمرده است. <ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۰. </ref><ref>بحارالانوار، ج۲۳، ص۸۳. </ref><ref>بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۳. </ref> | ||
=آثار تولّی و محبّت اهل بیت در روایات= | =آثار تولّی و محبّت اهل بیت در روایات= | ||
در متون حدیثی، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّی ائمه علیهمالسلام آمده است. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۴۷۵. | در متون حدیثی، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّی ائمه علیهمالسلام آمده است. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۴۷۵. </ref><ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۸. </ref> همچنین در احادیث، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه علیهمالسلام ذکر شده است. | ||
==آثار دنیوی== | == آثار دنیوی == | ||
از جمله آثار و نشانههای آن در دنیا: | از جمله آثار و نشانههای آن در دنیا: | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
۷) سخاوت | ۷) سخاوت | ||
۸) حفظ امر و نهی الهی، دانسته شده است. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۸. | ۸) حفظ امر و نهی الهی، دانسته شده است. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۸. </ref> | ||
==آثار اخروی== | == آثار اخروی == | ||
آثار محبّت اهل بیت، در آخرت: | آثار محبّت اهل بیت، در آخرت: | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
۳) نامهاش به دست راستش داده میشود. | ۳) نامهاش به دست راستش داده میشود. | ||
۴) بی محاسبه به [[بهشت]] میرود. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۸۷۹. | ۴) بی محاسبه به [[بهشت]] میرود. <ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۷۸۷۹. </ref><ref>بحارالانوار، ج۲۷، ص۱۵۸. </ref> | ||
=ارتباط ایمان با تولّی و تبرّی= | =ارتباط ایمان با تولّی و تبرّی= | ||
[[خواجه نصیرالدین طوسی]] در اخلاق محتشمی <ref>اخلاق محتشمی، ص۲۶ـ ۳۳.</ref> بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن، آیات و احادیث و سخنان حُکما را دراینباره آورده است. | [[خواجه نصیرالدین طوسی]] در اخلاق محتشمی <ref>اخلاق محتشمی، ص۲۶ـ ۳۳.</ref> بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن، آیات و احادیث و سخنان حُکما را دراینباره آورده است. | ||
علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه درآید، دو قوه شهوت و غضب لطیفتر شده، به شوق و اِعراض بدل میشوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیفتر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل میشوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۳.</ref> | علاوه بر این، نوشته مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است. به نوشته وی، هر گاه نفس بهیمی، تحت امر نفس ناطقه درآید، دو قوه شهوت و غضب لطیفتر شده، به شوق و اِعراض بدل میشوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض، باز هم لطیفتر شده، به ارادت و کراهت، تبدیل میشوند و سرانجام، وقتی عقل، به فرمانِ فرمانده حقیقت، تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۳.</ref> | ||
وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانه آنها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (اخلاق محتشمی، ص۵۶۵.) اما معتقد است کمال دینداری درجهای بالاتر دارد که مرتبه رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل میشود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی، تبرّی در تولّی مستغرق گردد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۶.</ref> | وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانه آنها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (اخلاق محتشمی، ص۵۶۵.) اما معتقد است کمال دینداری درجهای بالاتر دارد که مرتبه رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل میشود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی، تبرّی در تولّی مستغرق گردد. <ref>اخلاق محتشمی، ص۵۶۶.</ref> | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
=حکم تولّی و تبرّی= | =حکم تولّی و تبرّی= | ||
تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات<ref>بدایع الکلام، ص۲۶۴.</ref><ref>مرآة العقول ج۸، ص۲۵۹.</ref><ref>وسائل الشیعة ج۱۶، ص۱۷۶. | تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات<ref>بدایع الکلام، ص۲۶۴.</ref><ref>مرآة العقول ج۸، ص۲۵۹.</ref><ref>وسائل الشیعة ج۱۶، ص۱۷۶. </ref><ref>التعلیقة علی المکاسب ج۱، ص۲۳۲.</ref> و بلکه مهمترین رکن اسلام<ref>الحدائق الناضرة ج۱۸، ص۴۲۳. </ref> و تحققبخش ایمان است <ref>البیان، ص۲۴۱.</ref> و از اموری است که به محتضر و میّت، تلقین میشود. <ref>کشف الغطاء ج۲، ص۲۵۱.</ref><ref>کشف الغطاء ج۲، ص۲۸۹.</ref> | ||
=تولّی در فرقه اباضیه= | =تولّی در فرقه اباضیه= | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
=منبع= | =منبع= | ||
[http://lib.eshia.ir/23019/1/4071/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «تولّی»، ص۴۰۷۱.] | [http://lib.eshia.ir/23019/1/4071/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله «تولّی»، ص۴۰۷۱.] | ||
[http://lib.eshia.ir/23017/2/668 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۶۷.] | [http://lib.eshia.ir/23017/2/668 فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۶۷.] | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: عقاید]] | [[رده:عقاید]] |