۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
علاوه بر این مسایل، مهمترین عامل اشتهار و ماندگاری حسینیه ارشاد، شخصیتهایی بزرگ و عالمی بود که به آن اعتبار بخشیدند. بدون تردید آیتالله مطهری و دکتر علی شریعتی بودند که حسینیه را به این جایگاه و عظمت رساندند وگرنه اعتبار آن به در و دیوار و تریبون نبود و اینان بودند که چراغ هدایت و مبارزه علیه بیدادگری را روشن نگه داشتند. | علاوه بر این مسایل، مهمترین عامل اشتهار و ماندگاری حسینیه ارشاد، شخصیتهایی بزرگ و عالمی بود که به آن اعتبار بخشیدند. بدون تردید آیتالله مطهری و دکتر علی شریعتی بودند که حسینیه را به این جایگاه و عظمت رساندند وگرنه اعتبار آن به در و دیوار و تریبون نبود و اینان بودند که چراغ هدایت و مبارزه علیه بیدادگری را روشن نگه داشتند. | ||
آیتالله مطهری از همان آغاز ورود به یکی از چهرههای شاخص حسینیه تبدیل شد. از سال ۱۳۴۶ که جلسات در محل موقت برگزار میشد، وی هر هفته چند سخنرانی ایراد میکرد و پس از مدتی هم مسوولیت انتخاب سخنرانان را که معمولاً با توصیه [[محمدتقی شریعتی]] همراه بود، بر عهده داشت. آیتالله مطهری به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی، پلی بود، میان ۲ قشر طلبه و دانشجو که سالها از هم جدا نگه داشته شده بودند. حسینیه ارشاد و سخنرانیهای او بود که این خلأ را پر کرد و این ۲ گروه در وجود آیتالله مطهری نقطه ارتباط و اتصال خود را دیدند و به هم نزدیک شدند. <ref> «متفکر معاصر و دانشجویان»، مجتبیزاده، عبدالکاظم | آیتالله مطهری از همان آغاز ورود به یکی از چهرههای شاخص حسینیه تبدیل شد. از سال ۱۳۴۶ که جلسات در محل موقت برگزار میشد، وی هر هفته چند سخنرانی ایراد میکرد و پس از مدتی هم مسوولیت انتخاب سخنرانان را که معمولاً با توصیه [[محمدتقی شریعتی]] همراه بود، بر عهده داشت. آیتالله مطهری به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی، پلی بود، میان ۲ قشر طلبه و دانشجو که سالها از هم جدا نگه داشته شده بودند. حسینیه ارشاد و سخنرانیهای او بود که این خلأ را پر کرد و این ۲ گروه در وجود آیتالله مطهری نقطه ارتباط و اتصال خود را دیدند و به هم نزدیک شدند. <ref> «متفکر معاصر و دانشجویان»، مجتبیزاده، عبدالکاظم مجله دانشگاه اسلامی، س ۶، ش ۱۵، ۱۳۸۱، ص ۱۳۶</ref> | ||
آغاز فعالیت دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد را باید در ۱۳۴۵ خورشیدی دانست که از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی پدرش محمدتقی شریعتی به تهران رفت جلسه هایی در حسینیه نظیر کانون نشر حقایق اسلامی [[مشهد]] به وجود آورد. دکتر شریعتی در اولین دیدار با هیات مدیره حسینیه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارایه داد. در این جلسه بود که برای همکاری با حسینیه ارشاد اعلام آمادگی کرد و به دعوت آیتالله مطهری از آبان ۱۳۴۷ خورشیدی به جمع سخنرانان حسینیه ارشاد پیوست. وی با قدرت بیان و سبک و رویکرد ویژهاش به مباحث، عملاً سایر سخنرانیهای موسسه را تحت تاثیر قرار داد. | آغاز فعالیت دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد را باید در ۱۳۴۵ خورشیدی دانست که از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی پدرش محمدتقی شریعتی به تهران رفت جلسه هایی در حسینیه نظیر کانون نشر حقایق اسلامی [[مشهد]] به وجود آورد. دکتر شریعتی در اولین دیدار با هیات مدیره حسینیه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارایه داد. در این جلسه بود که برای همکاری با حسینیه ارشاد اعلام آمادگی کرد و به دعوت آیتالله مطهری از آبان ۱۳۴۷ خورشیدی به جمع سخنرانان حسینیه ارشاد پیوست. وی با قدرت بیان و سبک و رویکرد ویژهاش به مباحث، عملاً سایر سخنرانیهای موسسه را تحت تاثیر قرار داد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
نخستین سخنرانی وی در سوم آبان همان سال مورد توجه مخاطبان قرار گرفت با استقبال گرمی که از دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد به عمل آمد، شهرت دیگر سخنرانان فروکش کرد و فصل جدیدی از فعالیتهای حسینیه آغاز شد. همکاری بیش از پیش دکتر شریعتی با حسینیه ارشاد و مؤسسان آن که با پذیرش گستردهای از طرف جوانان بهویژه دانشجویان همراه بود، باعث شد که نوارهای گردآوری شده از سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود. شمار قابل ملاحظهای از این کتابها به [[سوریه]] و [[لبنان]] ارسال میشد که برخی از آنها به وسیله [[امام موسی صدر]] و [[دکتر مصطفی چمران]] از فارسی به عربی ترجمه شد. <ref>تاریخچه حسینیه ارشاد، مجموعه مصاحبهها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچی، میناچی مقدم، ناصر، (۱۳۸۴)، تهران، ص ۳۹۰-۳۹۱</ref> | نخستین سخنرانی وی در سوم آبان همان سال مورد توجه مخاطبان قرار گرفت با استقبال گرمی که از دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد به عمل آمد، شهرت دیگر سخنرانان فروکش کرد و فصل جدیدی از فعالیتهای حسینیه آغاز شد. همکاری بیش از پیش دکتر شریعتی با حسینیه ارشاد و مؤسسان آن که با پذیرش گستردهای از طرف جوانان بهویژه دانشجویان همراه بود، باعث شد که نوارهای گردآوری شده از سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود. شمار قابل ملاحظهای از این کتابها به [[سوریه]] و [[لبنان]] ارسال میشد که برخی از آنها به وسیله [[امام موسی صدر]] و [[دکتر مصطفی چمران]] از فارسی به عربی ترجمه شد. <ref>تاریخچه حسینیه ارشاد، مجموعه مصاحبهها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچی، میناچی مقدم، ناصر، (۱۳۸۴)، تهران، ص ۳۹۰-۳۹۱</ref> | ||
مباحث مختلف و متنوع در حوزه جامعهشناسی، اسلامشناسی، تاریخ و ادیان که از طرف دکتر شریعتی در حسینیه ایراد میشد، توانست در کوتاهترین زمان ممکن جوانان و روشنفکران را جذب حسینیه کند. <ref>مجله یاد، حمیدزاده، اکبر، (۱۳۸۴) «حسینیه ارشاد، خطبا و گویندگان آن به روایت میناچی»، ش۷۸، ص ۳۳۴</ref> | مباحث مختلف و متنوع در حوزه جامعهشناسی، اسلامشناسی، تاریخ و ادیان که از طرف دکتر شریعتی در حسینیه ایراد میشد، توانست در کوتاهترین زمان ممکن جوانان و روشنفکران را جذب حسینیه کند. <ref>مجله یاد، حمیدزاده، اکبر، (۱۳۸۴) «حسینیه ارشاد، خطبا و گویندگان آن به روایت میناچی»، ش۷۸، ص ۳۳۴</ref> به هر حال در آن زمان دکتر شریعتی با شناخت صحیح از نیاز فکری جوانان و دانشجویان، بیشتر سخنرانیهایش را روی موضوع تحلیل تاریخ اسلام بهخصوص تاریخ صدر اسلام متمرکز کرد اما از فروردین ۱۳۵۰ خورشیدی در پی خروج آیتالله مطهری، حسینیه ارشاد عملاً پایگاه فعالیت بیوقفه دکتر شریعتی شد و او که با ممنوعیت تدریس در دانشگاه مشهد نیز مواجه شده بود، همه فرصت و توان خود را مصروف تدریس و ایراد سخنرانی در این مرکز کرد. <ref> طرحی از یک زندگی، پوران شریعترضوی، تهران، ج ۱، ۱۳۷۶، ص ۱۵۹</ref> | ||
با گسترش اقبال جوانان و گروههای مختلف دانشجویان به سخنان دکتر شریعتی و کانون سیاسی شدن حسینیه ارشاد بود که ساواک احساس خطر کرد و بیش از پیش آنجا را تحت نظر گرفت. در طول سالهایی که حسینیه ارشاد در رونق و شکوفایی بود ( ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱) نه تنها حکومت که برخی جریانات و تفکرات سیاسی نیز با آن مشکل داشتند و واکنشهای مثبتی نسبت به آن نداشتند. | با گسترش اقبال جوانان و گروههای مختلف دانشجویان به سخنان دکتر شریعتی و کانون سیاسی شدن حسینیه ارشاد بود که ساواک احساس خطر کرد و بیش از پیش آنجا را تحت نظر گرفت. در طول سالهایی که حسینیه ارشاد در رونق و شکوفایی بود (۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱) نه تنها حکومت که برخی جریانات و تفکرات سیاسی نیز با آن مشکل داشتند و واکنشهای مثبتی نسبت به آن نداشتند. | ||
=ساواک و حسینیه ارشاد= | =ساواک و حسینیه ارشاد= | ||
با وجود موافقت با تاسیس حسینه ارشاد از طرف رژیم پهلوی، ساواک با توجه با تجاربی که در گذشته نسبت به اینگونه موسسات داشت و همچنین نحوه پیشرفت این موسسه علمی و دینی از همان ابتدا درصدد برآمد با استفاده از تمامی امکانات موجود، موسسه، گردانندگان و وعاظ مرتبط با آن را تحت مراقبت بگیرد و نتایج حاصله را به مراکز مربوطه منعکس کند. | با وجود موافقت با تاسیس حسینه ارشاد از طرف رژیم پهلوی، ساواک با توجه با تجاربی که در گذشته نسبت به اینگونه موسسات داشت و همچنین نحوه پیشرفت این موسسه علمی و دینی از همان ابتدا درصدد برآمد با استفاده از تمامی امکانات موجود، موسسه، گردانندگان و وعاظ مرتبط با آن را تحت مراقبت بگیرد و نتایج حاصله را به مراکز مربوطه منعکس کند. | ||
<ref> حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۶۷</ref> تشکیل پرونده «حسینیه ارشاد» در مرکز ساواک در پی استعلام شهربانی جهت صدور مجوز تاسیس موسسه حسینیه صورت گرفت و پس از بررسی سوابق اعضای موسس این مرکز ساواک اعلام کرد که تشکیل این مرکز بلامانع است. <ref>حسینیه ارشاد به روایت اسناد، جودکی، محبوبه، (۱۳۸۸)، تهران، | <ref> حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۶۷</ref> تشکیل پرونده «حسینیه ارشاد» در مرکز ساواک در پی استعلام شهربانی جهت صدور مجوز تاسیس موسسه حسینیه صورت گرفت و پس از بررسی سوابق اعضای موسس این مرکز ساواک اعلام کرد که تشکیل این مرکز بلامانع است. <ref>حسینیه ارشاد به روایت اسناد، جودکی، محبوبه، (۱۳۸۸)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص ۹۹</ref> | ||
چنین دیدگاهی نزد ساواک البته با اوجگیری فعالیتهای دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد تغییر کرد. تئوریسینهای ساواک بر این خیال بودند که مشغول شدن جوانان به کارهای فکری و فرهنگی، آنها را از رادیکال شدن و تقویت مبارزات قهرآمیزی که در آن دوران در حال شکلگیری بود، باز میدارد و میتوان در صورت امکان از وجود دکتر شریعتی در جهت مصالح کشور و تنویر افکار دانشجویان بهرهبرداری مؤثری کرد. <ref>حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۲۱۷</ref> | چنین دیدگاهی نزد ساواک البته با اوجگیری فعالیتهای دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد تغییر کرد. تئوریسینهای ساواک بر این خیال بودند که مشغول شدن جوانان به کارهای فکری و فرهنگی، آنها را از رادیکال شدن و تقویت مبارزات قهرآمیزی که در آن دوران در حال شکلگیری بود، باز میدارد و میتوان در صورت امکان از وجود دکتر شریعتی در جهت مصالح کشور و تنویر افکار دانشجویان بهرهبرداری مؤثری کرد. <ref>حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۲۱۷</ref> |