۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس رنگی}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|(23 یا 27 یا 55 ه.ق / 595 یا 599 یا 674م) | |(23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م) | ||
مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية | مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية | ||
|- | |- | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سعدبن ابی وقاص''' (از تیره قرشی بنی زهره)،(23 یا 27 یا 55 ه.ق / 595 یا 599 یا 674م) از سابقین در [[اسلام]] در [[مکه]] و از [[اصحاب]] نامدار [[پیامبر]] اسلام صلی الله علیه وآله به شمار میرود. او در عصر حکومت خلفاء از سرداران [[قادسیه]] و [[نهاوند]] و یکی از اعضای شورای شش نفره [[خلافت]] بود. سعد در زمان خلفای سهگانه از ملازمان و همراهان آنان بود. هر چند راضی به خلافت ایشان نبود اما به طور آشکار با آنان مخالفت نکرد. مخالفت علنی او از زمان [[امیرالمؤمنین (ع)]] و با عدم [[بیعت]] و همکاری با حضرت در جنگهای سهگانه جلوه نمود. او جز [[علی (ع)]] را لایق خلافت نمیدانست و به حقانیت حضرت امیر (ع) یقین داشت اما حب ثروت و قدرت و حسادت او نسبت به حضرت سبب شد تا به رقابت شدید برای به دست گرفتن خلافت با [[حضرت علی | '''سعدبن ابی وقاص''' (از تیره قرشی بنی زهره)، (23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م) از سابقین در [[اسلام]] در [[مکه]] و از [[اصحاب]] نامدار [[پیامبر]] اسلام صلی الله علیه وآله به شمار میرود. او در عصر حکومت خلفاء از سرداران [[قادسیه]] و [[نهاوند]] و یکی از اعضای شورای شش نفره [[خلافت]] بود. سعد در زمان خلفای سهگانه از ملازمان و همراهان آنان بود. هر چند راضی به خلافت ایشان نبود اما به طور آشکار با آنان مخالفت نکرد. مخالفت علنی او از زمان [[امیرالمؤمنین (ع)]] و با عدم [[بیعت]] و همکاری با حضرت در جنگهای سهگانه جلوه نمود. او جز [[علی (ع)]] را لایق خلافت نمیدانست و به حقانیت حضرت امیر (ع) یقین داشت اما حب ثروت و قدرت و حسادت او نسبت به حضرت سبب شد تا به رقابت شدید برای به دست گرفتن خلافت با [[حضرت علی (ع)]] بپردازد. | ||
=ولادت= | =ولادت= | ||
او در سال (23 یا 27 یا 55 ه.ق / 595 یا 599 یا 674م) در مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية به دنیا آمد. | او در سال (23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م) در مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية به دنیا آمد. | ||
=نسب سعدبن ابی وقاص= | =نسب سعدبن ابی وقاص= | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
=سعدبن ابی وقاص در دوران پیامبر (ص)= | =سعدبن ابی وقاص در دوران پیامبر (ص)= | ||
==مهاجرت به حبشه== | == مهاجرت به حبشه == | ||
نقل است که هفتاد و دو تن بودند که به [[حبشه]] هجرت کردند، و در میان مهاجران گروهی همسران خود را نیز با خود به همراه بردند که [[عثمان]] بن عفان، [[جعفر بن ابی طالب]]، سعدبن ابی وقاص و [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[زبیر بن عوام]] و [[عمار یاسر]] از جمله این افراد بودند<ref>البدایه و النهایه/ ابن کثیر دمشقی/ دارالکتب العلمیه/ بیروت/ 1409 </ref>. | نقل است که هفتاد و دو تن بودند که به [[حبشه]] هجرت کردند، و در میان مهاجران گروهی همسران خود را نیز با خود به همراه بردند که [[عثمان]] بن عفان، [[جعفر بن ابی طالب]]، سعدبن ابی وقاص و [[عبدالرحمن بن عوف]]، [[زبیر بن عوام]] و [[عمار یاسر]] از جمله این افراد بودند<ref>البدایه و النهایه/ ابن کثیر دمشقی/ دارالکتب العلمیه/ بیروت/ 1409 </ref>. | ||
==هجرت به مدینه== | == هجرت به مدینه == | ||
[[واقدی]] در این مورد نقل میکند: «چون سعد و عمیر پسران ابی وقاص از [[مکه]] به [[مدینه]] هجرت کردند، در منزلی که از برادرشان عتبه بن ابی وقاص بود وارد شدند»<ref> الامامه و السیاسه/ ابن قتیبیه دینوری/ الشریف الرضی / قم/1363 </ref>. | [[واقدی]] در این مورد نقل میکند: «چون سعد و عمیر پسران ابی وقاص از [[مکه]] به [[مدینه]] هجرت کردند، در منزلی که از برادرشان عتبه بن ابی وقاص بود وارد شدند»<ref> الامامه و السیاسه/ ابن قتیبیه دینوری/ الشریف الرضی / قم/1363 </ref>. | ||
در مورد سعد بن وقاص گروهی معتقدند، که سعد بعد از هجرت رسول الله (ص) روانه [[مدینه]] شد، و گروهی هم معتقدند که وی قبل از ورود [[پیامبر (ص)]] به مدینه، در آن شهر حضور داشته است<ref> شرح نهج البلاغه /ابن ابی الحدید/ دارالاحیاء الکتب العربیه/1385ق </ref>. | در مورد سعد بن وقاص گروهی معتقدند، که سعد بعد از هجرت رسول الله (ص) روانه [[مدینه]] شد، و گروهی هم معتقدند که وی قبل از ورود [[پیامبر (ص)]] به مدینه، در آن شهر حضور داشته است<ref> شرح نهج البلاغه /ابن ابی الحدید/ دارالاحیاء الکتب العربیه/1385ق </ref>. | ||
==پیمان برادری== | == پیمان برادری == | ||
هنگامی که مهاجران به مدینه هجرت کردند، پیامبر اکرم (ص) میان انصار و مهاجرین [[عقد اخوت]] جاری نمودند. [[ابن اثیر]] از قول ابونعیم نقل میکند:«وقتی در [[بصره]] ساکن بودیم، پیامبر (ص) میان سعدبن ابی وقاص و [[عمار یاسر]]، عثمان و [[عبدالرحمن بن عوف]] و ابوبکر و [[عمر]] [[عقد اخوت]] را جاری کردند<ref>الجمل / شیخ مفید/ دفتر تبلیغات اسلامی/قم/1416ق</ref>.» البته در منابع دیگر برادر دینی وی را [[طلحة بن عبیدالله]] <ref> تاریخ ابن خلدون/عبدالرحمن بن خلدون/ محمد پروین گنابادی/ علمی و فرهنگی /تهران/1375 </ref>، [[مصعب بن عمیر]] و [[سعد بن معاذ]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] نام برده اند<ref>الامم و الملوک/ محمد بن جریر طبری/ دارالکتب العلمیه/بیروت/1408ق </ref>. | هنگامی که مهاجران به مدینه هجرت کردند، پیامبر اکرم (ص) میان انصار و مهاجرین [[عقد اخوت]] جاری نمودند. [[ابن اثیر]] از قول ابونعیم نقل میکند:«وقتی در [[بصره]] ساکن بودیم، پیامبر (ص) میان سعدبن ابی وقاص و [[عمار یاسر]]، عثمان و [[عبدالرحمن بن عوف]] و ابوبکر و [[عمر]] [[عقد اخوت]] را جاری کردند<ref>الجمل / شیخ مفید/ دفتر تبلیغات اسلامی/قم/1416ق</ref>.» البته در منابع دیگر برادر دینی وی را [[طلحة بن عبیدالله]] <ref> تاریخ ابن خلدون/عبدالرحمن بن خلدون/ محمد پروین گنابادی/ علمی و فرهنگی /تهران/1375 </ref>، [[مصعب بن عمیر]] و [[سعد بن معاذ]] و [[عبدالرحمن بن عوف]] نام برده اند<ref>الامم و الملوک/ محمد بن جریر طبری/ دارالکتب العلمیه/بیروت/1408ق </ref>. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نقل شده:«بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله مردم دور ابوبکر جمع شدند و بیشتر مسلمانان در آن روز با ابوبکر بیعت کردند، شخصیتهای [[بنی هاشم]] در خانۀ [[علی (ع)]] جمع شده بودند، [[بنی امیه]] دور [[عثمان]] را گرفتند و بنی زهره دور سعدبن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف جمع شده و همگی در [[مسجد]] گرد آمده بودند. عمر به سراغ آنان رفت و پرسید: چه شده است که شما دور هم جمع شدهاید؟! برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، زیرا مردم و انصار با او بیعت کردند، عثمان و کسانی از بنی امیه و سعد و عبدالرحمن بن عوف و کسانی از بنی زهره که با آنان بودند برخاستند و با ابوبکر بیعت کردند<ref> الامامة و السیاسة/ ابن قتبیه دینوری/ شریف الرضی/ قم/ 1363/ ج 1/ ص 28 و شرح نهج البلاغه/ ابن ابی الحدید/ دار الاحیاء الکتب العربیة/ 1385ق/ ج 2/ ص 366</ref>. | نقل شده:«بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله مردم دور ابوبکر جمع شدند و بیشتر مسلمانان در آن روز با ابوبکر بیعت کردند، شخصیتهای [[بنی هاشم]] در خانۀ [[علی (ع)]] جمع شده بودند، [[بنی امیه]] دور [[عثمان]] را گرفتند و بنی زهره دور سعدبن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف جمع شده و همگی در [[مسجد]] گرد آمده بودند. عمر به سراغ آنان رفت و پرسید: چه شده است که شما دور هم جمع شدهاید؟! برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، زیرا مردم و انصار با او بیعت کردند، عثمان و کسانی از بنی امیه و سعد و عبدالرحمن بن عوف و کسانی از بنی زهره که با آنان بودند برخاستند و با ابوبکر بیعت کردند<ref> الامامة و السیاسة/ ابن قتبیه دینوری/ شریف الرضی/ قم/ 1363/ ج 1/ ص 28 و شرح نهج البلاغه/ ابن ابی الحدید/ دار الاحیاء الکتب العربیة/ 1385ق/ ج 2/ ص 366</ref>. | ||
==بنیانگذار کوفه== | == بنیانگذار کوفه == | ||
شهر [[کوفه]] توسط سعدبن ابی وقاص بعد از جنگ قادسیه و به فرمان عمر که دستور داده بود برای اعراب شهری بسازند بنا نهاده شد<ref> اخبار الطوال/ ص 157 و 158 | شهر [[کوفه]] توسط سعدبن ابی وقاص بعد از جنگ قادسیه و به فرمان عمر که دستور داده بود برای اعراب شهری بسازند بنا نهاده شد<ref> اخبار الطوال/ ص 157 و 158 | ||
و التنبیه و الاشراف/ ابو الحسن علی بن حسین مسعودی (م 1345) / ابوالقاسم پاینده/ علمی و فرهنگی/ تهران/ 1365/ ص 341 | و التنبیه و الاشراف/ ابو الحسن علی بن حسین مسعودی (م 1345) / ابوالقاسم پاینده/ علمی و فرهنگی/ تهران/ 1365/ ص 341 | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وی در کوفه قصری نیز برای حکومت بنا نهاد که شبیه قصر کسری در مداین بود و در آن قصر را نیز از مداین به کوفه آورد و در قسمت ورودی قصر نصب نمود. خبر انتقال و نصب این در به عمر رسید و او نیز برای حفظ ظاهری حکومت خود که مدعی ادامه سنت پیامبر صلی الله علیه وآله بود به محمد بن مسلمه دستور به رفتن به کوفه و سوزاندن آن درب را داد. چون خبر سوزاندن در به سعد رسید پاسخی نداد زیرا میدانست به فرمان عمر بوده است<ref>اخبار الطوال / ص 157 و 158</ref>. | وی در کوفه قصری نیز برای حکومت بنا نهاد که شبیه قصر کسری در مداین بود و در آن قصر را نیز از مداین به کوفه آورد و در قسمت ورودی قصر نصب نمود. خبر انتقال و نصب این در به عمر رسید و او نیز برای حفظ ظاهری حکومت خود که مدعی ادامه سنت پیامبر صلی الله علیه وآله بود به محمد بن مسلمه دستور به رفتن به کوفه و سوزاندن آن درب را داد. چون خبر سوزاندن در به سعد رسید پاسخی نداد زیرا میدانست به فرمان عمر بوده است<ref>اخبار الطوال / ص 157 و 158</ref>. | ||
==فرماندار کوفه== | == فرماندار کوفه == | ||
بعد از تأسیس شهر کوفه توسط سعدبن ابی وقاص عمر او را به عنوان فرماندار آنجا منصوب کرد. | بعد از تأسیس شهر کوفه توسط سعدبن ابی وقاص عمر او را به عنوان فرماندار آنجا منصوب کرد. | ||
پس از چندی اهل کوفه از سعد به خلیفه شکایت کردند و گفتند که نماز را درست بلد نیست. سعد گفت: من [[نماز]] رسول الله صلی الله علیه وآله را با آنان میخوانم و از آن منحرف نمیشوم. پس عمر او را از ولایت کوفه برکنار و به جای او عمار بن یاسر را به عنوان فرماندار گماشت. سعد در قبال این حرکت بر مردم کوفه نفرین نمود که خدای عز و جل ایشان را از امیری خوشنود و امیری را از ایشان خوشنود نگرداند<ref> تاریخ یعقوبی/ ج 2/ ص 43 و فتوح البلدان/ ص 396</ref>. البته در کتب تاریخی دیگر علت برکناری سعد، شکایت مردم کوفه از بی عدالتی سعد بن ابی وقاص عنوان شده است<ref>الاستیعاب/ ابن عبد البر قرطبی/ دار الکتب العلمیه/ بیروت/ 415 ق/ ج 2/ ص 173 و الکامل فی التاریخ/ عز الدین ابن الاثیر/ دار الاحیاء التراث العربی/ بیروت/ 1408/ ج 2/ ص 569</ref>. | پس از چندی اهل کوفه از سعد به خلیفه شکایت کردند و گفتند که نماز را درست بلد نیست. سعد گفت: من [[نماز]] رسول الله صلی الله علیه وآله را با آنان میخوانم و از آن منحرف نمیشوم. پس عمر او را از ولایت کوفه برکنار و به جای او عمار بن یاسر را به عنوان فرماندار گماشت. سعد در قبال این حرکت بر مردم کوفه نفرین نمود که خدای عز و جل ایشان را از امیری خوشنود و امیری را از ایشان خوشنود نگرداند<ref> تاریخ یعقوبی/ ج 2/ ص 43 و فتوح البلدان/ ص 396</ref>. البته در کتب تاریخی دیگر علت برکناری سعد، شکایت مردم کوفه از بی عدالتی سعد بن ابی وقاص عنوان شده است<ref>الاستیعاب/ ابن عبد البر قرطبی/ دار الکتب العلمیه/ بیروت/ 415 ق/ ج 2/ ص 173 و الکامل فی التاریخ/ عز الدین ابن الاثیر/ دار الاحیاء التراث العربی/ بیروت/ 1408/ ج 2/ ص 569</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=نظر علما اهل سنت= | =نظر علما اهل سنت= | ||
==مسعودی== | == مسعودی == | ||
مسعودی میگوید: در روزگار خلافت عثمان هم خودش، و هم عدهای از صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به ثروتاندوزی املاک و اموال روی آورده بودند؛ چنانکه روزی که خود عثمان مرد، بهای املاک او در وادیالقری و حنین و دیگر نواحی به بیش از دویست هزار دینار میرسید و شتران و اسبان بسیاری از او بر جای ماند، و ثروت زید بن ثابت هم از شمش زر و سیم به مقداری بود که آنها را با تبر میشکستند؛ و این علاوه بر اموال و املاکی بود که بهای آنها بصد هزار دینار میرسید، و [[طلحه]] و [[زبیر]]، و نیز سعد بن ابی وقاص که قصری برای خود در عقیق بنا کرده بود که سقفهایی بلند داشت و فضای پهناوری بدان اختصاص داد و بر فراز دیوارهای آن کنگرهها بساخت.<ref>ابن حبان، کتاب الثقات، چاپ اول: بیروت، دارالکفر، ۱۳۹۳ق.</ref> | مسعودی میگوید: در روزگار خلافت عثمان هم خودش، و هم عدهای از صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به ثروتاندوزی املاک و اموال روی آورده بودند؛ چنانکه روزی که خود عثمان مرد، بهای املاک او در وادیالقری و حنین و دیگر نواحی به بیش از دویست هزار دینار میرسید و شتران و اسبان بسیاری از او بر جای ماند، و ثروت زید بن ثابت هم از شمش زر و سیم به مقداری بود که آنها را با تبر میشکستند؛ و این علاوه بر اموال و املاکی بود که بهای آنها بصد هزار دینار میرسید، و [[طلحه]] و [[زبیر]]، و نیز سعد بن ابی وقاص که قصری برای خود در عقیق بنا کرده بود که سقفهایی بلند داشت و فضای پهناوری بدان اختصاص داد و بر فراز دیوارهای آن کنگرهها بساخت.<ref>ابن حبان، کتاب الثقات، چاپ اول: بیروت، دارالکفر، ۱۳۹۳ق.</ref> | ||
==یعقوبی== | == یعقوبی == | ||
یعقوبی مینویسد: سعد بن ابی وقاص قصری هم در ده میلی مدینه بنا کرده بود که در اواخر عمرش در آنجا سکونت داشت.<ref>کتاب المجروحین، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق. | یعقوبی مینویسد: سعد بن ابی وقاص قصری هم در ده میلی مدینه بنا کرده بود که در اواخر عمرش در آنجا سکونت داشت.<ref>کتاب المجروحین، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق. | ||
</ref> | </ref> | ||
==واقدی== | == واقدی == | ||
واقدی هم در کتاب طبقات الکبری از قول فروه بن زبیر، و از عایشه دختر سعد نقل میکند: روزی که سعد بن ابی وقاص درگذشت دویست و پنجاه هزار درهم از خود باقی گذاشت.<ref>ابن حجر عسقلانی، اتحاف المهرة باطراف العشره، چاپ اول: عربستان، جامعة الاسلامیة فی المدینه، ۱۴۱۳ق.</ref> | واقدی هم در کتاب طبقات الکبری از قول فروه بن زبیر، و از عایشه دختر سعد نقل میکند: روزی که سعد بن ابی وقاص درگذشت دویست و پنجاه هزار درهم از خود باقی گذاشت.<ref>ابن حجر عسقلانی، اتحاف المهرة باطراف العشره، چاپ اول: عربستان، جامعة الاسلامیة فی المدینه، ۱۴۱۳ق.</ref> | ||
=فرزندان= | =فرزندان= | ||
یکی از پسرانش، عمر بن سعد، فرمانده سپاه ابن زیاد در جنگ با حسین بن علی (علیهالسّلام) که به شهادت آن حضرت منجر شد و بزرگترین جنایت تاریخ بشر بود و عمر بن سعد به دست مختار ثقفی کشته شد. | یکی از پسرانش، عمر بن سعد، فرمانده سپاه ابن زیاد در جنگ با حسین بن علی (علیهالسّلام) که به شهادت آن حضرت منجر شد و بزرگترین جنایت تاریخ بشر بود و عمر بن سعد به دست مختار ثقفی کشته شد. | ||
فرزند دیگرش: محمد را حجاج بن یوسف ثقفی در جنگ | فرزند دیگرش: محمد را حجاج بن یوسف ثقفی در جنگ «دیر جماجم» سال ۸۲ هـ. ق، کشت. | ||
=وفات= | =وفات= | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده: شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |