۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
شیخ بهایی [[فقیه]]، دانشمند ذوفنون، [[محدث]]، حکیم، شاعر و ریاضیدان شیعه در عصر صفویه بود. وی از علمای جبل عامل که نسبش به حارث همدانی، صحابی امیرالمؤمنین (ع) میرسد. | شیخ بهایی [[فقیه]]، دانشمند ذوفنون، [[محدث]]، حکیم، شاعر و ریاضیدان شیعه در عصر صفویه بود. وی از علمای جبل عامل که نسبش به حارث همدانی، صحابی امیرالمؤمنین (ع) میرسد. | ||
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و | شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود. شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. | ||
هوش و استعداد منحصر به فرد، از ویژگیهای بارز اوست. وی مدتی در دربار صفوی در [[اصفهان]] منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در [[حکومت صفویه]] را بر عهده داشت. شیخ بهایی شاگردان بزرگی تربیت کرده است از جمله: [[ملاصدرا]] و [[ملا محمدتقی مجلسی]]. | هوش و استعداد منحصر به فرد، از ویژگیهای بارز اوست. وی مدتی در دربار صفوی در [[اصفهان]] منصب شیخ الاسلامی بالاترین منصب رسمی دینی در [[حکومت صفویه]] را بر عهده داشت. شیخ بهایی شاگردان بزرگی تربیت کرده است از جمله: [[ملاصدرا]] و [[ملا محمدتقی مجلسی]]. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
=خاندان شیخ بهایی= | =خاندان شیخ بهایی= | ||
پدر شیخ بهایی عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری بود که در دانش [[فقه]]<ref>ر.ک:مقاله فقه</ref>، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[رجال]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، ریاضی، [[تفسیر]]، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی بوده که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس [[علوم اسلامی]] مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان <sub>شیخ الاسلامِ</sub> حکومت صفویه انتخاب شد. وی سالها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید. | پدر شیخ بهایی عزالدین حسین بن عبدالصمد بن محمد بن علی بن حسین (۹۱۸ - ۹۸۴ ق.) از فقیهان و دانشوران بزرگ قرن دهم هجری بود که در دانش [[فقه]]<ref>ر. ک:مقاله فقه</ref>، [[اصول]]، [[حدیث]]، [[رجال]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، ریاضی، [[تفسیر]]، شعر، تاریخ، لغت و بسیاری از علوم رایج آن عصر مهارت داشت. وی از شاگردان ممتاز شهید ثانی بوده که گاه در سفرها نیز همراه استاد بود. او پس از شهادت استاد به ایران آمد و در اصفهان به تدریس [[علوم اسلامی]] مشغول شد. شاه طهماسب صفوی از او درخواست کرد که به قزوین، پایتخت صفویان بیاید. او نیز پذیرفت و به عنوان <sub>شیخ الاسلامِ</sub> حکومت صفویه انتخاب شد. وی سالها در هرات و مشهد به ارشاد و هدایت مردم اشتغال ورزید. | ||
عزّالدین معتقد به وجوب عینی [[نماز جمعه]] بود و در دوران سکونتش در قزوین، [[مشهد]]<ref>ر.ک:مقاله مشهد</ref> و اصفهان [[نماز جمعه]] را اقامه میکرد. وی پس از سفر حج آهنگ بحرین نمود و تا آخر عمر در آنجا به تبلیغ فرهنگ اسلامی پرداخت و سرانجام در هشتم ربیع الاول ۹۸۴ ق. رحلت کرد و در روستای «مصلی» حومه «هجر» از نواحی بحرین به خاک سپرده شد. | عزّالدین معتقد به وجوب عینی [[نماز جمعه]] بود و در دوران سکونتش در قزوین، [[مشهد]]<ref>ر. ک:مقاله مشهد</ref> و اصفهان [[نماز جمعه]] را اقامه میکرد. وی پس از سفر حج آهنگ بحرین نمود و تا آخر عمر در آنجا به تبلیغ فرهنگ اسلامی پرداخت و سرانجام در هشتم ربیع الاول ۹۸۴ ق. رحلت کرد و در روستای «مصلی» حومه «هجر» از نواحی بحرین به خاک سپرده شد. | ||
پدر بزرگ شیخ بهایی، شیخ عبدالصمد (متوفای ۹۳۵ ق.) نیز از علمای بزرگ قرن دهم هجری است. وی استاد [[شهید ثانی]] بود. شمسالدین محمد (متوفای ۸۷۶ یا ۸۸۶ ق.) جدّ شیخ بهایی نیز از علمای بزرگ قرن نهم هجری است که مجموعه گرانبهایی در فوائد رجالیه و شرح حال علما نوشت که علامه مجلسی بسیاری از مطالب آن را در آخر مجلّدات بحار الانوار آورده است.<ref> امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۱۷</ref> | پدر بزرگ شیخ بهایی، شیخ عبدالصمد (متوفای ۹۳۵ ق.) نیز از علمای بزرگ قرن دهم هجری است. وی استاد [[شهید ثانی]] بود. شمسالدین محمد (متوفای ۸۷۶ یا ۸۸۶ ق.) جدّ شیخ بهایی نیز از علمای بزرگ قرن نهم هجری است که مجموعه گرانبهایی در فوائد رجالیه و شرح حال علما نوشت که علامه مجلسی بسیاری از مطالب آن را در آخر مجلّدات بحار الانوار آورده است.<ref> امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۸، ص۱۷</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
نسب وی به [[حارث هَمْدانی]] (متوفی ۶۵ق) از اصحاب امیرالمومنین(ع) میرسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد. | نسب وی به [[حارث هَمْدانی]] (متوفی ۶۵ق) از اصحاب امیرالمومنین(ع) میرسد؛ از این رو به حارثی هَمْدانی نیز شهرت دارد. | ||
==کودکی و جوانی شیخ بهائی== | == کودکی و جوانی شیخ بهائی == | ||
یک سال بعد از تولد او در بعلبک خانوادهاش به جبل عامل رفتند اما پس از شهادت شهید ثانی و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق شاه طهماسب اول و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به [[شیخ علی مِنشار]]، شیخ الاسلام اصفهان، از جبل عامل به ایران نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای شیعه در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص</ref> | یک سال بعد از تولد او در بعلبک خانوادهاش به جبل عامل رفتند اما پس از شهادت شهید ثانی و احساس عدم امنیت در این شهر و نیز به دعوت و تشویق شاه طهماسب اول و [[علی بن هلال کرکی]] معروف به [[شیخ علی مِنشار]]، شیخ الاسلام اصفهان، از جبل عامل به ایران نقل مکان و در اصفهان ساکن شدند. خانواده او از نخستین علمای شیعه در جبل عامل بودند که در پی استقرار حکومت شیعی صفوی، به ایران مهاجرت کردند.<ref>مهاجر، ص۹۵، ۱۴۶؛ افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۲، ص۱۱۹؛ عاملی، ص۳۰؛ امین، ج۸، ص۳۶۹؛ اسکندر منشی، ج۱، ص۱۵۵؛ میراحمدی، ص</ref> | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
به نوشته شیخ بهائی <ref>بهائی، الاربعون ص۶۳</ref> وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در مشهد بوده است.<ref> بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶</ref> بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد اما وی در قزوین ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸ ـ ۲۹، ۴۶</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref> افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹</ref> | به نوشته شیخ بهائی <ref>بهائی، الاربعون ص۶۳</ref> وی در سال ۹۷۱ق همراه با پدرش در مشهد بوده است.<ref> بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۶</ref> بعدها پدرش برای مدتی شیخ الاسلام هرات شد اما وی در قزوین ماند و در ۹۷۹ق و ۹۸۱ق اشعاری در اشتیاق به دیدار پدر و شهر هرات برای او فرستاد.<ref>مدنی، سلافة، ص۲۵۹، ۲۹۶؛ بهائی، کشکول، ج۱، ص۲۸ ـ ۲۹، ۴۶</ref> در سال ۹۸۳ق پدر شیخ به قزوین آمد و برای سفر [[حج]] از شاه اجازه خواست، شاه به خود او اجازه داد اما از همراهی بهاءالدین عاملی با پدر ممانعت و او را به ماندن در قزوین و تدریس علوم مکلف کرد.<ref> افندی اصفهانی، ریاض، ج۲، ص۱۲۰؛ بحرانی، ص۲۶ ـ ۲۷؛ بهائی، کلیات، مقدمه نفیسی، ص۲۹</ref> | ||
==همسر و فرزندان شیخ بهائی== | == همسر و فرزندان شیخ بهائی == | ||
همسر شیخ بهائی دختر علی منشار عاملی زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به ارث برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق وقف کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰</ref> برخی بر این عقیدهاند از این که بهائی مدت زیادی از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده میتوان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانستهاند.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲</ref> | همسر شیخ بهائی دختر علی منشار عاملی زنی دانشمند بود که پس از درگذشت پدر کتابخانه نفیس ۴ هزار جلدی او را به ارث برد و شیخ بهائی آن را در ۱۰۳۰ق وقف کرد. این کتابخانه پس از وفات شیخ بهایی به سبب اهمال در نگهداری از بین رفت.<ref>نوری، خاتمه، ج۲، ص۲۳۱ ـ ۲۳۲؛ قمی، فوائد الرضویه، ج۲، ص۵۱۰</ref> برخی بر این عقیدهاند از این که بهائی مدت زیادی از عمر خود را به تنهایی در سفر گذرانده میتوان حدس زد که فرزندی نداشته است. بیشتر منابع نیز فرزندی برای او معرفی نکرده و بعضی او را عقیم دانستهاند.<ref>امین، ج۹، ص۲۴۲</ref> | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
=برخی از اساتید شیخ بهایی= | =برخی از اساتید شیخ بهایی= | ||
فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی. | فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب را نزد پدرش شیخ عزالدین حسین عاملی. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۰: | ||
۱۸. عنایةالله علی کوهپایهای معروف به قهپایی، نویسنده «مجمع الرجال». | ۱۸. عنایةالله علی کوهپایهای معروف به قهپایی، نویسنده «مجمع الرجال». | ||
۱۹. هاشم بن احمد بن عصامالدین اتکانی. | ۱۹. هاشم بن احمد بن عصامالدین اتکانی. | ||
۲۰. شیخ نجیبالدین علی بن محمد بن مکّی عاملی جیبلی جبعی. | ۲۰. شیخ نجیبالدین علی بن محمد بن مکّی عاملی جیبلی جبعی. | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۹۲: | ||
او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رسالهها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد 200 جلد رسانده اند، ولی تازه ترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس [[دمشق]] (در مورد شیخ بهایی) ارائه دادهاند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آن ها را 123 جلد اعلام می کند و بر حسب دسته بندی که دارد، مینویسد: | او یکی از پربرکت ترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رسالهها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد 200 جلد رسانده اند، ولی تازه ترین تحقیق در این مورد، تلاش و کوشش دانشمند محترم، جناب آقای دکتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است که به کنفرانس [[دمشق]] (در مورد شیخ بهایی) ارائه دادهاند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص کاملی که داشته است، تعداد آن ها را 123 جلد اعلام می کند و بر حسب دسته بندی که دارد، مینویسد: | ||
==فقه (29 جلد)== | == فقه (29 جلد) == | ||
اثنی عشریات: خمس، نماز، زکات، روزه، حج. | اثنی عشریات: خمس، نماز، زکات، روزه، حج. | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۴۶: | ||
رساله فی فقه السجود. | رساله فی فقه السجود. | ||
==علوم قرآنی (9 جلد)== | == علوم قرآنی (9 جلد) == | ||
حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی. | حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی. | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۶۶: | ||
اکسیر السعادتین (آیات الاحکام). | اکسیر السعادتین (آیات الاحکام). | ||
==حدیث (2 جلد)== | == حدیث (2 جلد) == | ||
حاشیه کتاب من لایحضره الفقیه. | حاشیه کتاب من لایحضره الفقیه. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۲: | ||
اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است). | اربعین (که ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است). | ||
==ادعیه و مناجات (6 جلد)== | == ادعیه و مناجات (6 جلد) == | ||
حاشیه بر صحیفه سجادیه. | حاشیه بر صحیفه سجادیه. | ||
خط ۲۸۷: | خط ۲۸۶: | ||
مفتاح الفلاح فی عمل الیوم واللیله. | مفتاح الفلاح فی عمل الیوم واللیله. | ||
==اصول اعتقادات (5 جلد)== | == اصول اعتقادات (5 جلد) == | ||
اثبات وجود القائم. | اثبات وجود القائم. | ||
خط ۲۹۹: | خط ۲۹۸: | ||
وجوب شکر المنعم. | وجوب شکر المنعم. | ||
==اصول فقه (5 جلد)== | == اصول فقه (5 جلد) == | ||
زبده الاصول. | زبده الاصول. | ||
خط ۳۱۱: | خط ۳۱۰: | ||
الوجیزه. | الوجیزه. | ||
==رجال و اجازات (8 جلد)== | == رجال و اجازات (8 جلد) == | ||
اجازه او به میرداماد. | اجازه او به میرداماد. | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۲۸: | ||
الاجازات. | الاجازات. | ||
==ادبیات و علوم عربی (28 جلد)== | == ادبیات و علوم عربی (28 جلد) == | ||
اسرار البلاغه. | اسرار البلاغه. | ||
خط ۳۷۹: | خط ۳۷۸: | ||
پند اهل دانش به زبان گربه و موش. | پند اهل دانش به زبان گربه و موش. | ||
==وقایع الایام (1 جلد)== | == وقایع الایام (1 جلد) == | ||
توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه. | توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه. | ||
==ریاضیات (20 جلد)== | == ریاضیات (20 جلد) == | ||
اسطرلاب. | اسطرلاب. | ||
خط ۴۲۵: | خط ۴۲۴: | ||
جبر و مقابله. | جبر و مقابله. | ||
==حکمت و فلسفه (3 جلد)== | == حکمت و فلسفه (3 جلد) == | ||
انکار جوهر الفرد. | انکار جوهر الفرد. | ||
خط ۴۳۳: | خط ۴۳۲: | ||
وحدت وجود. | وحدت وجود. | ||
==علوم غریبه (4 جلد)== | == علوم غریبه (4 جلد) == | ||
احکام النظر الی کتف الشاه. | احکام النظر الی کتف الشاه. | ||
خط ۴۴۷: | خط ۴۴۶: | ||
=وفات شیخ بهایی= | =وفات شیخ بهایی= | ||
در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور کلی آن چه از این اقوال برمیآید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشته اند، صحیح تر به نظر میرسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه.ق در شهر اصفهان روی داده است. | در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور کلی آن چه از این اقوال برمیآید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال ۱۰۳۰ یا ۱۰۳۱ هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی که نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین کتاب تنبیهات که تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال ۱۰۳۰ را ذکر کرده اند، از این رو گفته کسانی که وفات شیخ را در این سال نوشته اند، صحیح تر به نظر میرسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال ۱۰۳۰ ه. ق در شهر اصفهان روی داده است. | ||
در قبر شیخ و آینه کاری آن شرح حالی به اجمال علامه مرحوم حاجی میرزا علیاکبر نوقانی مشهدی نگاشته که عین همان را نقل می کنیم: | در قبر شیخ و آینه کاری آن شرح حالی به اجمال علامه مرحوم حاجی میرزا علیاکبر نوقانی مشهدی نگاشته که عین همان را نقل می کنیم: | ||
خط ۴۷۱: | خط ۴۷۰: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:عالمان مسلمان شیعه]] | [[رده:عالمان مسلمان شیعه]] | ||
[[رده:ریاضیدان شیعه]] | [[رده:ریاضیدان شیعه]] | ||
[[رده:شاعر شیعه]] | [[رده:شاعر شیعه]] |