۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ماوراء النهر' به 'ماوراءالنهر') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
[[پرونده: خلافت عباسیان.png|جایگزین=تاریخ عباسیان|بندانگشتی|قلمرو عباسیان]] | [[پرونده: خلافت عباسیان.png|جایگزین=تاریخ عباسیان|بندانگشتی|قلمرو عباسیان]] | ||
</div> | </div> | ||
'''عباسیان''' از سال ۱۳۲ ه . ق با خلافت [[ابوالعباس سفاح]] و در پی سرنگونی [[مروان بن محمد]] ـ آخرین [[خلیفه]] اموی ـ به خلافت رسیدند. و در سال ۶۵۶ ه . ق، در زمان خلافت [[مستعصم]] و در اثر حمله ی [[هولاکو خان مغول]] به [[بغداد]] و فتح آن شهر به پایان رسید و بدین ترتیب سیطره ی تقریباً پانصد سالۀ نوادگان [[عباس بن عبدالمطلب]] ـ عموی [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اعظم]] صلی الله علیه و آله بر سرزمینهای اسلامی خاتمه یافت. | '''عباسیان''' از سال ۱۳۲ ه. ق با خلافت [[ابوالعباس سفاح]] و در پی سرنگونی [[مروان بن محمد]] ـ آخرین [[خلیفه]] اموی ـ به خلافت رسیدند. و در سال ۶۵۶ ه. ق، در زمان خلافت [[مستعصم]] و در اثر حمله ی [[هولاکو خان مغول]] به [[بغداد]] و فتح آن شهر به پایان رسید و بدین ترتیب سیطره ی تقریباً پانصد سالۀ نوادگان [[عباس بن عبدالمطلب]] ـ عموی [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر اعظم]] صلی الله علیه و آله بر سرزمینهای اسلامی خاتمه یافت. | ||
==چگونگی پیدایش عباسیان== | == چگونگی پیدایش عباسیان == | ||
پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای [[معاویه]] و [[یزید]] نسبت به [[علی بن ابیطالب]](ع) و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد. | پیش از ظهور [[اسلام]] بین [[بنی هاشم]] و [[بنی امیه]] بر سر ریاست [[کعبه]] اختلاف بود مخصوصاً بعد از ظلمهای [[معاویه]] و [[یزید]] نسبت به [[علی بن ابیطالب]](ع) و اولاد او، دامنۀ این اختلافات توسعه بیشتری پیدا کرد تا جائیکه به انقراض حکومت بنی امیه منجر شد، البته سقوط بنی امیه دلایل دیگری نیز داشت، از جمله تعیین جانشینان متعدد که موجب اختلاف و دشمنی در خاندان اموی گردید، اختلاف و تعصبات قبیلهای میان تیرهها و طوایف مختلف عرب شمالی و جنوبی که زمینه مناسبی برای فعالیت عباسیان فراهم کرد، جانبداری متعصبانه امویان از عنصر عربی و تحقیر اقوام دیگر نظیر ایرانیان و نهضتهای سیاسی و مذهبی که با امویان مخالفت میکردند موجبات ضعف دولت اموی را فراهم کرد. | ||
نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتی ناپذیر بنی امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً [[خراسان]] دعوت خود را آغاز کنند.<ref>بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید | نسب عباسیان به عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف عموی پیغمبر میرسید، یکی از مهمترین مراکز اتکاء بنی هاشم ایران بود، زیرا ایرانیان به چند دلیل دشمن آشتی ناپذیر بنی امیه بودند، از جمله تجاوز و تعدی بنی امیه و عمال آنان و سیاست غلط آنها مبتنی بر سروری عرب و تحقیر ملل تابعه بویژه ایرانیان، به همین جهت عباسیان بزودی دریافتند که از نارضایتی مردم ایران چگونه استفاده کنند و دیگر اینکه هرج و مرج ممالک اسلامی به عباسیان این فرصت را داد که در نواحی ایران مخصوصاً [[خراسان]] دعوت خود را آغاز کنند.<ref>بیات، عزیز الله؛ تاریخ ایران از ظهور اسلام تا دیالمه، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1370، ص 234</ref> | ||
تکیه گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف شیعه بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، [[علویان]]، [[زیدیه]] و پیروان [[محمد حنیفه]] بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام [[شیعه آل عباس]] مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود. | تکیه گاه عباسیان علاوه بر ایرانیان فرقههای مختلف شیعه بود که در آن زمان مشتمل بر عباسیان، [[علویان]]، [[زیدیه]] و پیروان [[محمد حنیفه]] بود که بعد از درگذشت وی پسرش ابوهاشم جانشین او شد و بعد از مرگ ابوهاشم پیروانش با محمد بن علی بن عبدالله بن عباس بیعت کردند و به نام [[شیعه آل عباس]] مشهور شدند که شعار آنان بیرق و لباس سیاه بود. | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بعد از قتل او طرفداران وی برادرش [[عبدالله سفاح]] را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را به دست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره می کنیم که به 2 دوره تقسیم میشود، دورۀ تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دورۀ تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود.<ref>خضری، احمد رضا؛ تاریخ خلافت عباسی، تهران، سمت، چاپ چهارم، 1383، ص 105</ref> | بعد از قتل او طرفداران وی برادرش [[عبدالله سفاح]] را به جانشینی برگزیدند، به این ترتیب اولین حاکم عباسی به طور رسمی کار خویش را آغاز کرد و عباسیان از این به بعد تا بیش از 500 سال حکومت را به دست گرفتند و ما بدلیل گستردگی و طول حکومت و حاکمان زیاد عباسیان به بعضی از آنها که اتفاقات مهمی در زمانشان رخ داده اشاره می کنیم که به 2 دوره تقسیم میشود، دورۀ تسلط ایرانیان که خلفای عباسی با اقتدار و قدرت زیاد حکومت میکنند و دورۀ تسلط ترکان که حکومت عباسی رو به ضعف و انحلال میرود.<ref>خضری، احمد رضا؛ تاریخ خلافت عباسی، تهران، سمت، چاپ چهارم، 1383، ص 105</ref> | ||
==مهمترین حاکمان دوره عباسی== | == مهمترین حاکمان دوره عباسی == | ||
اولین آن "ابوالعباس سفاح" میباشد، وی در آغاز کار خطبهای ایراد کرد و در آن به وعده و وعید یاران و دشمنان پرداخت و خود را خونریزی بىباک و سفاح معرفی کرد که میخواهد انتقام خونهایی را که امویان از هاشمیان ریختهاند بگیرد.<ref>سیوطی، جلالالدین؛ تاریخ خلفا؛ به تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، قم، انتشارات شریف الرضی، 1411- 1370 هـ ق ص 230</ref> | اولین آن "ابوالعباس سفاح" میباشد، وی در آغاز کار خطبهای ایراد کرد و در آن به وعده و وعید یاران و دشمنان پرداخت و خود را خونریزی بىباک و سفاح معرفی کرد که میخواهد انتقام خونهایی را که امویان از هاشمیان ریختهاند بگیرد.<ref>سیوطی، جلالالدین؛ تاریخ خلفا؛ به تحقیق محمد محی الدین عبدالحمید، قم، انتشارات شریف الرضی، 1411- 1370 هـ ق ص 230</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بعد از سفاح برادرش "[[ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورشهایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و شورشهای غلاة (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز میتوان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیتهای چشمگیری در سیستان، خراسان، و شمال آفریقا به دست آورند. | بعد از سفاح برادرش "[[ابوجعفر منصور]]" به خلافت رسید که شورشهایی بر ضد او صورت گرفت از جمله شورش عبدالله بن علی (عموی سفاح) که انتظار داشت بعد از مرگ سفاح به خلافت برسد و شورشهای غلاة (سنباد)، شورش اسحاق ترک و راوندیان که به دنبال قتل ابومسلم به دست منصور شکل گرفت و نیز میتوان از شورش خوارج نام برد که توانسته بودند موفقیتهای چشمگیری در سیستان، خراسان، و شمال آفریقا به دست آورند. | ||
منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر اینکه در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی میکرد به همین خاطر به "[[ منصور دوانیقی]]" مشهور بود.<ref>اقبال، عباس؛ تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ | منصور شهرهای جدید بغداد، رصافه و دافقه را بنیاد کرد و به خاطر اینکه در حساب کارگزاران و عاملان خراج بدقت رسیدگی میکرد به همین خاطر به "[[منصور دوانیقی]]" مشهور بود.<ref>اقبال، عباس؛ تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران، انتشارات نگاه، چاپ اول، 1385، ص 365</ref> | ||
شهادت [[امام جعفر صادق]] در سال 148 هـ. ق در زمان منصور اتفاق افتاد. "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدر به قدرت رسید از کار او میتوان به وسعت دادن [[مسجد الحرام]]، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد. | شهادت [[امام جعفر صادق]] در سال 148 هـ. ق در زمان منصور اتفاق افتاد. "ابوعبدالله مهدی" بعد از پدر به قدرت رسید از کار او میتوان به وسعت دادن [[مسجد الحرام]]، گذاشتن دستگاه برید (اطلاعات) و رونق گرفتن تجارت در بغداد اشاره کرد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسلههای اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست عراق و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد.<ref>خضری، همان، ص 110</ref> | در زمان [[الراضی بالله]] دولت [[زیاریان]] به دست مرداویج بنیان نهاده شد و در زمان خلیفه [[مستکفی]] برای نخستین بار یکی از سلسلههای اسلامی ایران به نام [[آل بویه]] توانست عراق و دارالخلافه عباسی را تحت تسلط قرار دهد.<ref>خضری، همان، ص 110</ref> | ||
==انقراض حکومت عباسی== | == انقراض حکومت عباسی == | ||
حکومت عباسی نزدیک به 524 سال حکمرانی کرد، حکومتشان با "ابوالعباس سفاح" آغاز شد و با مرگ "مستعصم" و به دست مغولان منقرض گردید و حکومت آنان به 4 دوره تقسیم میشود. | حکومت عباسی نزدیک به 524 سال حکمرانی کرد، حکومتشان با "ابوالعباس سفاح" آغاز شد و با مرگ "مستعصم" و به دست مغولان منقرض گردید و حکومت آنان به 4 دوره تقسیم میشود. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تاریخ اسلام]] | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده:خلفای عباسی]] | |||
[[رده: خلفای عباسی]] |