۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد. وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی [[قرآن کریم]] را فراگرفت.سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت ده گانه جمع و مفرد خواند. | وی در سال 1089 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد. وی در جوانی دارای استعدادهای فراوان از جمله هوش و حافظه قوی بود و در جوانی [[قرآن کریم]] را فراگرفت. سپس آن را از اول تا سوره اعراف با قرائت ده گانه جمع و مفرد خواند. | ||
علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. | علی شیخ عبدالرحمن بن ابی الغیث المدنی و شیخ ابراهیم بن محمد المصری. همچنین کتاب «الارشاد» ابن مقری را در فقه، «الملحه» و «الفیة بن مالک» را در صرف و نحو و «الفیه السیوطی» را در معانی و بیان بیشتر حفظ کرده است. | ||
و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. | و «الفیة البرماوی» در اصول فقه، «الفیة الحدیث» عراقی، «الشاطبیه» در قرائت و «الرایه» در نقاشی. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند. او دارای زمین های قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت میکرد. | علیرغم مشغله ای که به علم، تحصیل و عبادت داشت، توانست راه خود را برای کسب ثروتی که به او در دینش کمک کند، باز کند. او دارای زمین های قابل کشت وسیعی بود که در آن درختان خرما کشت میکرد. | ||
بسیاری از بقایای این زمینها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث بردهاند.از جمله این زمین های او در اراضی منطقه ای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه میگویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی | بسیاری از بقایای این زمینها هنوز مورد استفاده فرزندان اوست که آن را به ارث بردهاند. از جمله این زمین های او در اراضی منطقه ای است که در ضلع غربی دره اصلی حضرموت واقع شده است و به آن البطینه میگویند و برای مهمانان نیز محل پذیرایی دارد. امروزه نیز عده ای از مسافرانی که باید در راه رسیدن به شهر مقصد خود استراحت کنند از آن بازدید میکردند. | ||
تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت میرسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند. | تعداد مساجدی که وی تأسیس کرد به هفده مسجد در برخی شهرها و روستاهای حضرموت میرسد و برخی از این مساجد تا کنون وجود دارند. | ||
=سیره= | =سیره= | ||
روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند.عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. | روزی علمای مخالف علمای حضرموت به قصد مناظره در علم [[توحید]] به حضرموت رفتند و صبحگاهی به شهر تریم رسیدند. عبدالرحمن بلفقیه در لباس کشاورز به استقبال آنان رفت. | ||
وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: می خواهیم با ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم. | وآنان به خیال آنکه کارگر شیخ هست، پس به او گفتند: می خواهیم با ارباب تو دیدار کنیم و با ایشان بحث علمی کنیم. | ||
به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم. | به آنها گفت: چه می خواهید به او بگویید؟ گفتند: چیزهایی را که تو نمی دانی از او می پرسیم. | ||
به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم دراینباره | به آنها گفت: من همیشه در درس او تعلیم می گیرم، پس شاید چیزی بدانم که به شما پاسخ دهم، پس از او در مبادی علم سؤال کردند و او به آنها گفت: اگر از استادانم دراینباره بپرسید، جواب خواهند داد او در نهایت به تمامی سؤالاتشان رسیدند و او اینگونه به آنها پاسخ داد. | ||
وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا میتوانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. | وقتی سؤالاتشان تمام شد، به آنها فرمود: اگر از شما سؤال کنند، آیا میتوانید پاسخ دهید؟ به او گفتند: چه خواهند پرسید؟ پس از زبان اساتیدش، یعنی اهل تریم، از آنها سؤال کرد، اما آنها نتوانستند پاسخ دهند. | ||
پس برخی از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علمای آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند. | پس برخی از آنان به یکدیگر نگاه کردند و گفتند: اگر این خادم شیخ است پس علمای آنها چگونه هستند و از جایی که آمده بودند بازگشتند و داخل تریم نشدند. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
و برای مردم نوری کریمانه در چهرههایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود. | و برای مردم نوری کریمانه در چهرههایشان پیداست که همان نور خدااست که در ظاهرشان دیده می شود. | ||
اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است | اگر در میان آنها نیستی، ولی محبت آنها مانند محبت مردمی است که با آنان هستند با تمام محبتشان. | ||
و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم. | و ما با محبت آنها و محبت خود به آنها به این عشق به بهترین ها امیدواریم. | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
=وفات= | =وفات= | ||
در شهر | در شهر تریم شب چهارشنبه بیست و ششم جمادی الاخر سال ۱۱۶۲ هجری قمری درگذشت و در قبرستان زنبل به خاک سپرده شد<ref>[https://ar.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D8%B1%D8%AD%D9%85%D9%86_%D8%A8%D9%86_%D8%B9%D8%A8%D8%AF_%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%A8%D9%84%D9%81%D9%82%D9%8A%D9%87#cite_note-4 عبدالرحمن بن عبدالله بلفقیه]</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: تصوف]] | [[رده:تصوف]] |