۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|محلوفات/ مدفن: | |محلوفات/ مدفن: | ||
|ایران، قم / | |ایران، قم / قم، حرم مطهر حضرت معصومه(س) | ||
|- | |- | ||
|محلتحصیل | |محلتحصیل | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
کتاب الرضاع | کتاب الرضاع | ||
کتاب المواریث | کتاب المواریث | ||
کتاب الصلوةو ...؛<br> | کتاب الصلوةو ... ؛<br> | ||
|- | |- | ||
|مذهب | |مذهب | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
=زندگینامه= | =زندگینامه= | ||
عبدالکریم حائری در خانوادهای مذهبی در مِهرجِرد میبد در سال ۱۲۷۶ق<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>به دنیا آمد. پدرش محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کردهاند<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۳-۱۴</ref>. | عبدالکریم حائری در خانوادهای مذهبی در مِهرجِرد میبد در سال ۱۲۷۶ق<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران... ، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>به دنیا آمد. پدرش محمدجعفر، را فردی متدین و پرهیزکار توصیف کردهاند<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۱۳-۱۴</ref>. | ||
حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نامهای مرتضی و مهدی و سه دختر که با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سید محمد محقق داماد ازدواج کردند<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی...، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵</ref>. | حائری پنج فرزند داشت؛ دو پسر به نامهای مرتضی و مهدی و سه دختر که با محمد تویسرکانی، احمد همدانی و سید محمد محقق داماد ازدواج کردند<ref>فیاضی، زندگینامه و شخصیت اجتماعی سیاسی... ، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۴-۱۱۵</ref>. | ||
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۷ ذیالقعده ۱۳۵۵ق<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷</ref> (۹ بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. با وجود محدودیتهای حکومتی پیکر او تشییع باشکوهی شد و آیتالله سید صادق قمی بر او [[نماز]] خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری...، ص۲۰، ۳۶-۳۷</ref>. | شیخ عبدالکریم حائری در ۱۷ ذیالقعده ۱۳۵۵ق<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۳۱۷</ref> (۹ بهمن ۱۳۱۵)، پس از حدود ۱۵ سال اقامت در قم درگذشت. با وجود محدودیتهای حکومتی پیکر او تشییع باشکوهی شد و آیتالله سید صادق قمی بر او [[نماز]] خواند و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰۷؛ امینی، مروری... ، ص۲۰، ۳۶-۳۷</ref>. | ||
=تحصیل= | =تحصیل= | ||
عبدالکریم حائری به خواست شوهرخالهاش میرابوجعفر به اردکان رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از درگذشت پدرش به نزد مادرش در مهرجرد رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۰-۲۱</ref>. | عبدالکریم حائری به خواست شوهرخالهاش میرابوجعفر به اردکان رفت و در مکتبخانه آموزش دید و پس از درگذشت پدرش به نزد مادرش در مهرجرد رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۲۰-۲۱</ref>. | ||
پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی خان معروف به مدرسه خان ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ معروف به مجتهد یزدی فراگرفت<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹</ref>. | پس از چندی به یزد رفت و با سکونت در مدرسه محمدتقی خان معروف به مدرسه خان ادبیات عرب را نزد عالمانی چون سیدحسین وامق و سیدیحیی بزرگ معروف به مجتهد یزدی فراگرفت<ref>مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹</ref>. | ||
==عراق== | == عراق == | ||
او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل به همراه مادرش راهی [[عراق]] شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴</ref>. سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰-۸۲</ref>. | او در ۱۲۹۸ق برای ادامه تحصیل به همراه مادرش راهی [[عراق]] شد. نخست به کربلا رفت و حدود دو سال زیرنظر فاضل اردکانی به تحصیل پرداخت و درسهای سطوح میانی فقه و اصول را در آنجا آموخت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۲۳-۲۴</ref>. سپس برای ادامه تحصیل و استفاده از [[میرزای شیرازی]]، به [[سامرا]] رفت<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۸۰-۸۲</ref>. | ||
دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود که نخست دو تا سه سال درسهای سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل اللّه نوری]]، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درسهای خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد<ref> | دوره تحصیل حائری در سامرا از ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۲ بود که نخست دو تا سه سال درسهای سطوح عالی فقه و اصول را نزد استادانی چون [[شیخ فضل اللّه نوری]]، میرزا ابراهیم محلاتی شیرازی و میرزامهدی شیرازی به اتمام رساند و سپس در درسهای خارج فقه و اصول سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا [[محمد تقی شیرازی|محمدتقی شیرازی]]، و مدتی در مجلس درس میرزا محمد حسن شیرازی شرکت کرد<ref>همان، ص۸۷-۸۸ و ۹۳-۹۴</ref>. و از میرزا حسین نوری اجازه روایت دریافت کرد<ref>حبیبآبادی، مکارم الآثار، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۲۱۱۸</ref>. | ||
سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲ ق) از سامرا به نجف نقل مکان کردند<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴</ref>.حائری در نجف در درس فشارکی و [[آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱</ref> شرکت میکرد و در ماههای آخر عمر فشارکی، از او مراقبت هم میکرد<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷-۸۸</ref>. | سید محمد فشارکی و عبدالکریم حائری چند ماه پس از درگذشت میرزای بزرگ (۱۳۱۲ ق) از سامرا به نجف نقل مکان کردند<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۳-۲۸۴</ref>.حائری در نجف در درس فشارکی و [[آخوند خراسانی]]<ref>استادی، ص۵۱</ref> شرکت میکرد و در ماههای آخر عمر فشارکی، از او مراقبت هم میکرد<ref>حائری یزدی، سرّ دلبران، ۱۳۷۷ش، ص۳۹ و ۸۷-۸۸</ref>. | ||
==بازگشت به ایران== | == بازگشت به ایران == | ||
حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطان آباد (اراک کنونی) حوزه درس دایر کرد<ref>استادی، ص۴۴-۵۱</ref>. | حائری پس از درگذشت فشارکی و در سال ۱۳۱۶ق به ایران بازگشت و در سلطان آباد (اراک کنونی) حوزه درس دایر کرد<ref>استادی، ص۴۴-۵۱</ref>. | ||
==سفر دوباره به عراق== | == سفر دوباره به عراق == | ||
شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و بر هم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳-۴۴؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶-۴۷</ref> به نجف بازگشت<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران...، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>. | شیخ عبدالکریم حائری در ۱۳۲۴ق، به علت استقلال نداشتن در اداره کردن حوزه اراک و بر هم خوردن آرامش آنجا به سبب [[نهضت مشروطه]]<ref>محقق داماد، مصطفی ص۴۳-۴۴؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷؛ نیکوبرش، ص۴۶-۴۷</ref> به نجف بازگشت<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران... ، ۱۳۴۷ش، ج۲، ص۲۷۵</ref>. | ||
دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۵</ref>. | دوباره به حلقه درس آخوند خراسانی پیوست و در درس سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نیز شرکت کرد؛ ولی به منظور دور ماندن از نزاع میان موافقان و مخالفان مشروطه پس از چند ماه به کربلا رفت<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۵۵</ref>. | ||
حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بیطرفی خود در صف آراییهای مشروطه کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد<ref> | حائری حدود ۸ سال در کربلا ماند و از آن زمان به حائری ملقب شد. او در کربلا به تدریس پرداخت و به منظور حفظ بیطرفی خود در صف آراییهای مشروطه کتابی از آخوند خراسانی و کتابی از طباطبائی یزدی را درس میداد<ref>همان، ص۵۵-۵۶</ref>. | ||
==بازگشت به ایران== | == بازگشت به ایران == | ||
در دوره اقامت حائری در کربلا از او برای بازگشت به اراک درخواستهای زیادی شد. سرانجام او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش<ref>صفوت تبریزی، «زندگینامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳</ref>. | در دوره اقامت حائری در کربلا از او برای بازگشت به اراک درخواستهای زیادی شد. سرانجام او در اوایل ۱۳۳۳ق/۱۲۹۳ش<ref>صفوت تبریزی، «زندگینامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۳</ref>. | ||
به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا علاوه بر اداره حوزه به تدریس فقه و اصول پرداخت. | به اراک رفت و در مدت اقامت هشت سالهاش در آنجا علاوه بر اداره حوزه به تدریس فقه و اصول پرداخت. | ||
عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷-۱۸</ref>. | عبدالکریم حائری در پاسخ به نامه میرزامحمدتقی شیرازی پس از فوت سیدمحمدکاظم یزدی (۱۳۳۷ق/۱۲۹۸ش) که از او خواسته بود به عتبات برگردد و خود را برای مرجعیت شیعه مهیا سازد اقامت در ایران را وظیفه خود خواند و از قرارگرفتن ایران و ایرانیان در مسیر تباهی و انحطاط فکری اظهار نگرانی کرد<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۵۶؛ صدرایی خویی، آیتالله اراکی: یک قرن وارستگی، ۱۳۸۲ش، ص۱۷-۱۸</ref>. | ||
=تأسیس حوزه علمیه قم= | =تأسیس حوزه علمیه قم= | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹-۶۰</ref>. | حائری در ۱۳۳۷ ق به قصد زیارت حرم امام رضا(ع) عازم [[مشهد]] شد و در مسیر خود چند روز در [[قم]] ماند و با اوضاع این شهر و حوزه علمیه آن آشنا شد<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۸۶؛ مرسلوند، زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۹-۶۰</ref>. | ||
در رجب ۱۳۴۰ ق بار دیگر در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) به قم رفت و با استقبال علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت ولی پس از پافشاری شماری از عالمان به ویژه [[محمد تقی بافقی]]، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزهای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری آیت اللّه مؤسس لقب گرفت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۸-۵۹</ref>. | در رجب ۱۳۴۰ ق بار دیگر در پی دعوت تنی چند از عالمان قم از او و نیز برای زیارت حرم حضرت معصومه(س) به قم رفت و با استقبال علما و مردم قم و درخواست آنان برای اقامت در این شهر مواجه شد. نخست تردید داشت ولی پس از پافشاری شماری از عالمان به ویژه [[محمد تقی بافقی]]، حائری استخاره کرد و سپس تصمیم گرفت در قم بماند؛ تصمیمی که در پی آن حوزهای بزرگ در آن شهر تأسیس شد و حائری آیت اللّه مؤسس لقب گرفت<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۵۹؛ فیض قمی، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۵۸-۵۹</ref>. | ||
علاوه بر سید محمد تقی خوانساری که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله سید احمد خوانساری، سید روح الله خمینی، سید محمد رضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی،<ref>استادی، ص۵۴-۶۴</ref>به قم منتقل شدند. | علاوه بر سید محمد تقی خوانساری که همراه حائری به قم رفته بود، بسیاری از شاگردان او، از جمله سید احمد خوانساری، سید روح الله خمینی، سید محمد رضا گلپایگانی و محمدعلی اراکی،<ref>استادی، ص۵۴-۶۴</ref>به قم منتقل شدند. | ||
[[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[محمدحسین نائینی]] که پس از تبعید شدن از عراق در ۱۳۰۲ ش هشت ماه را در قم گذراندند نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمیداشتند<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰-۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگینامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷</ref>. | [[سید ابوالحسن اصفهانی]] و [[محمدحسین نائینی]] که پس از تبعید شدن از عراق در ۱۳۰۲ ش هشت ماه را در قم گذراندند نیز در تثبیت این حوزه نقش مهمیداشتند<ref>آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۴۰۴ق، قسم ۳، ص۱۱۶۰-۱۱۶۱؛ صفوت تبریزی، «زندگینامه آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائری»، ص۷۷</ref>. | ||
با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزهها و محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت<ref>استادی، یادنامه حضرت آیة الله العظمی اراکی، ۱۳۷۵ش، ص۷۷-۷۸</ref>. | با پرآوازه شدن حوزه علمیه قم و ورود شماری از عالمان و مدرسان و بسیاری از محصلان سایر حوزهها و محصلان جدید، تعداد طلاب از هزار تن گذشت<ref>استادی، یادنامه حضرت آیة الله العظمی اراکی، ۱۳۷۵ش، ص۷۷-۷۸</ref>. | ||
حائری با توجه به آشنایی با حوزههای بزرگ شیعی سامرا، نجف و کربلا، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعفها و قوّتهای پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه اراک، بیش از هر چیز به برنامهریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه میاندیشید. تحول در روشهای آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامههای او بود<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷-۶۸، ۸۷-۸۸، ۹۲</ref>. | حائری با توجه به آشنایی با حوزههای بزرگ شیعی سامرا، نجف و کربلا، و اطلاع از شیوه مدیریت، ضعفها و قوّتهای پیشینیان خود و نیز تجارب خویش در حوزه اراک، بیش از هر چیز به برنامهریزی برای تثبیت و پیشرفت حوزه میاندیشید. تحول در روشهای آموزش در حوزه، تخصصی شدن ابواب فقه، توسعه دامنه معلومات دانش پژوهان حوزه، حتی آموزش زبانهای خارجی، و به طور خلاصه تربیت محقق و مجتهد، از برنامههای او بود<ref>زنجانی، الکلام یجرّ الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۲۴؛ کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۴۷؛ «مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین دکتر سید مصطفی محقق داماد»، ص۶۷-۶۸، ۸۷-۸۸، ۹۲</ref>. | ||
=مرجعیت= | =مرجعیت= | ||
هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداد و حتی با ترک حوزه علمیه عراق از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سیدمحمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی و میرزا محمد تقی | هر چند حائری هیچگاه خود را در معرض مقام مرجعیت قرار نداد و حتی با ترک حوزه علمیه عراق از آن فاصله گرفته بود، پس از درگذشت سیدمحمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی و میرزا محمد تقی شیرازی، در فاصله سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۹ که حائری هنوز در اراک به سر میبرد، شماری از کسانی که در تکاپوی انتخاب مرجع تقلید بودند، به او رجوع کردند. | ||
پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶</ref>. | پس از هجرت او به قم و افزایش شهرتش، رفته رفته بر مقلدان او افزوده شد تا اینکه بسیاری از ایرانیان و برخی شیعیان سایر کشورها، از جمله عراق و لبنان، از مقلدان او شدند<ref>مستوفی، شرح زندگانی من، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۶۰۱؛ حائری یزدی، خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی، ۱۳۸۱ش، ص۱۸و۷۶</ref>. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۱: | ||
عبدالکریم حائری به روش مکتب سامرا و با الهام از میرزای شیرازی درس میداد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاههای گوناگون و دلایل هر یک بیان میشد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمع بندی آرا میپرداخت، آنگاه نظر خود را میگفت و در پایان اجازه میداد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند. | عبدالکریم حائری به روش مکتب سامرا و با الهام از میرزای شیرازی درس میداد. در این شیوه، پس از طرح مسئله، بدون هیچ اظهار نظری، نخست دیدگاههای گوناگون و دلایل هر یک بیان میشد، سپس استاد ضمن نظرخواهی از شاگردان و تبادل نظر با آنها به جمع بندی آرا میپرداخت، آنگاه نظر خود را میگفت و در پایان اجازه میداد شاگردانش با او درباره این نظر بحث کنند و به نقد آن بپردازند. | ||
همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص میکرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث اصول فقه باید مختصر و کاربردی مطرح شود؛ ازاین رو، در تألیف دررالاصول به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبآ چهار سال تدریس کرد<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۷۴-۷۵؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۵۰، ۵۵</ref>. | همچنین حائری هر روز موضوع درس بعدی را مشخص میکرد تا شاگردانش پیشاپیش آن را مطالعه کنند. او بر آن بود که مباحث اصول فقه باید مختصر و کاربردی مطرح شود؛ ازاین رو، در تألیف دررالاصول به این نظر عمل کرد و نیز دوره کامل درس اصول فقه را در مدت تقریبآ چهار سال تدریس کرد<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۷۴-۷۵؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۵۰، ۵۵</ref>. | ||
=استادان= | =استادان= | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۴: | ||
=اوصاف= | =اوصاف= | ||
==روحیات شخصی و کارهای عام المنفعه== | == روحیات شخصی و کارهای عام المنفعه == | ||
شیخ عبدالکریم حائری فردی خوش اخلاق، شوخ طبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و ریاکاری بود. در مصرف وجوهات شرعی، بسیار احتیاط میکرد و بر زندگیاش زهد و سادهزیستی حاکم بود<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۵۲-۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷-۴۸</ref>. | شیخ عبدالکریم حائری فردی خوش اخلاق، شوخ طبع، معتدل و دور از ظاهرسازی و ریاکاری بود. در مصرف وجوهات شرعی، بسیار احتیاط میکرد و بر زندگیاش زهد و سادهزیستی حاکم بود<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۵۲-۵۴؛ «مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۷-۴۸</ref>. | ||
وی توجهی ویژه به وضع زندگی طلبهها و برطرف کردن مشکلاتشان داشت، گاهی شخصاً به حجرههای آنان میرفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه میشد و افراد پرکار و کوشا را تشویق میکرد<ref>«مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۱-۴۲</ref>. | وی توجهی ویژه به وضع زندگی طلبهها و برطرف کردن مشکلاتشان داشت، گاهی شخصاً به حجرههای آنان میرفت، از میزان توجه آنان به درس و مطالعه آگاه میشد و افراد پرکار و کوشا را تشویق میکرد<ref>«مصاحبه با حضرت آیتالله حاج سید علی آقا محقق داماد»، ص۴۱-۴۲</ref>. | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۲: | ||
حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰</ref>. | حائری به آسایش و رفاه مردم و کاستن از مشکلات آنان توجه بسیار داشت؛ از جمله کارهای عام المنفعه او تأسیس بیمارستان سهامیه قم و تشویق به ساختن بیمارستان فاطمی در قم بود<ref>روزنامه اطلاعات، ۳۰ و ۳۱ فروردین ۱۳۱۰</ref>. | ||
به اهل بیت(ع) بسیار علاقهمند بود و در جوانی در سامرا نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در ایام فاطمیه دوم (اول تا ۳ جمادیالثانی) را در ایران مرسوم کرد. به جای مراسم تعزیه و شبیه خوانی، مجالس روضه خوانی را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبتهای مذهبی کوشید<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۴۸-۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱-۱۵۴</ref>. | به اهل بیت(ع) بسیار علاقهمند بود و در جوانی در سامرا نوحه خوان این مراسم بود. برپایی سوگواری در ایام فاطمیه دوم (اول تا ۳ جمادیالثانی) را در ایران مرسوم کرد. به جای مراسم تعزیه و شبیه خوانی، مجالس روضه خوانی را رواج داد و برای جلوگیری از نقل مطالب بدون منبع در مجالس اهل بیت و مناسبتهای مذهبی کوشید<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۴۸-۵۰؛ رضوی، ص۱۵۱-۱۵۴</ref>. | ||
=در عرصه سیاست= | =در عرصه سیاست= | ||
شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آنها میتوان شخصیت حائری را اساسا غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر میرسد که کناره گیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت، <ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۶۱-۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱-۱۶۲</ref>بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی میشده است. | شواهد زیادی وجود دارد که به استناد آنها میتوان شخصیت حائری را اساسا غیرسیاسی قلمداد کرد. به نظر میرسد که کناره گیری شدید او از دخالت در مسائل سیاسی، به حدی که حیرت و بلکه اعتراض برخی را برانگیخت، <ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۶۱-۶۲؛ حائری، عبدالحسین، ص۱۶۱-۱۶۲</ref>بیش از آنکه بنا به مصلحت جویی بوده باشد از روحیه او ناشی میشده است. | ||
رویه حائری پیش از ورود به قم، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت [[ایران]]، نیز همین گونه بود. مثلا در میان عالمانی که در محرّم ۱۳۳۰، هم زمان با حضور حائری در کربلا، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از نجف و کربلا به کاظمین رفتند و حدود سه ماه در آنجا ماندند، نام کسانی چون میرزا محمد تقی شیرازی، شیخ الشریعه اصفهانی، نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقاضیاء عراقی در منابع تاریخی ثبت شده است،<ref>نظام الدین زاده، ص۱۵۴-۱۵۵</ref>. | رویه حائری پیش از ورود به قم، درباره مسائل سیاسی نامرتبط با حکومت [[ایران]]، نیز همین گونه بود. مثلا در میان عالمانی که در محرّم ۱۳۳۰، هم زمان با حضور حائری در کربلا، در اعتراض به نیروهای اشغالگر خارجی از نجف و کربلا به کاظمین رفتند و حدود سه ماه در آنجا ماندند، نام کسانی چون میرزا محمد تقی شیرازی، شیخ الشریعه اصفهانی، نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقاضیاء عراقی در منابع تاریخی ثبت شده است،<ref>نظام الدین زاده، ص۱۵۴-۱۵۵</ref>. | ||
ولی نشانی از حائری نیست. بنابراین میتوان حائری را، همچون استادش فشارکی، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بودهاند<ref>شکوری، ص۱۱۶ به بعد؛ امینی، اهتمام...، ص۱۹۱</ref>. | ولی نشانی از حائری نیست. بنابراین میتوان حائری را، همچون استادش فشارکی، از عالمانی دانست که نه تنها هیچگاه در مسائل سیاسی فعال نبوده، بلکه از حوادث سیاسی و جنجالی گریزان بودهاند<ref>شکوری، ص۱۱۶ به بعد؛ امینی، اهتمام... ، ص۱۹۱</ref>. | ||
به خاطر جایگاه اجتماعی حائری در اواخر عمرش، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ مهمترین چالش حائری در این سالها نحوه تعامل و مناسباتش با رضاشاه بود. در دورانی که رضاخان سردار سپه بود روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتند<ref>دولت آبادی، ج۴، ص۲۸۹</ref>. | به خاطر جایگاه اجتماعی حائری در اواخر عمرش، ناچار به حضور در امور سیاسی شد؛ مهمترین چالش حائری در این سالها نحوه تعامل و مناسباتش با رضاشاه بود. در دورانی که رضاخان سردار سپه بود روابط نسبتا خوبی با یکدیگر داشتند<ref>دولت آبادی، ج۴، ص۲۸۹</ref>. | ||
از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله کشف حجاب، مناسبات میان آنها نه حسنه نه تیره بود<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۴</ref> حائری در ماجرای اجباری شدن سربازی در ایران که مورد مخالفت برخی از علمای شیعه قرار گرفته بود با آن طرح موافقت کرد<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۴۹۷-۴۹۸</ref>. اما از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آن دو تیره بود، در پی این ماجرا، حائری در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۸۳</ref>.از آن پس، مناسبات آنها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود<ref> | از زمان تثبیت سلطنت رضاشاه تا پیش از طرح مسئله کشف حجاب، مناسبات میان آنها نه حسنه نه تیره بود<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۶۴</ref> حائری در ماجرای اجباری شدن سربازی در ایران که مورد مخالفت برخی از علمای شیعه قرار گرفته بود با آن طرح موافقت کرد<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۴، ص۴۹۷-۴۹۸</ref>. اما از واقعه کشف حجاب (۱۳۱۴ش) تا درگذشت حائری (۱۳۱۵ش)، مناسبات میان آن دو تیره بود، در پی این ماجرا، حائری در ۱۱ تیر ۱۳۱۴ در تلگرامی به رضاشاه، اوضاع را برخلاف قوانین شرع اعلام کرد و جلوگیری از آن را خواستار شد<ref>حائری یزدی، مهدی، ص۸۳</ref>.از آن پس، مناسبات آنها به کلی قطع شد و حتی آمد و شدهای نزد حائری به شدت تحت نظر بود<ref>همان، ص65</ref>. | ||
البته برخی اهتمام او را به حفظ حوزه علمیه قم مهمترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانستهاند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمیشد، زیرا بر این باور بود که موضع گیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجهای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و مذهب را در ایران استمرار بخشید<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹-۳۰، ۵۳-۵۴؛ امینی، اهتمام...، ص۱۹۸</ref>. | البته برخی اهتمام او را به حفظ حوزه علمیه قم مهمترین دلیل اجتنابش از ورود در بسیاری از رویدادهای سیاسی و رویارویی با حکومت دانستهاند. به نظر اینان، حائری آگاهانه و هوشمندانه به مسائل مرتبط با حکومت وارد نمیشد، زیرا بر این باور بود که موضع گیری در برابر رضاشاه پهلوی در آن اوضاع و احوال، نتیجهای جز برچیده شدن حوزه نخواهد داشت؛ بنابراین، با دوراندیشی، درایت و بردباری، حیات حوزه و بلکه حیات [[دین]] و مذهب را در ایران استمرار بخشید<ref>شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۱۳۵۲-۱۳۵۴ش، ج۱، ص۲۹-۳۰، ۵۳-۵۴؛ امینی، اهتمام... ، ص۱۹۸</ref>. | ||
=آثار= | =آثار= | ||
خط ۱۹۴: | خط ۱۹۳: | ||
حائری بنابر اظهار خود در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده است<ref>طبسی، ص۶۳</ref>. | حائری بنابر اظهار خود در تألیف جلد اول کتاب از فشارکی و در جلد دوم آن از آخوند خراسانی استفاده کرده است<ref>طبسی، ص۶۳</ref>. | ||
برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، میرزا محمد ثقفی، محمدعلی اراکی و سیدمحمدرضا گلپایگانی، بر دررالفوائد حاشیه نوشتهاند که برخی از آنها به چاپ رسیده است<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳-۱۰۵</ref>. | برخی از شاگردان حائری از جمله میرزا محمود آشتیانی، میرزا محمد ثقفی، محمدعلی اراکی و سیدمحمدرضا گلپایگانی، بر دررالفوائد حاشیه نوشتهاند که برخی از آنها به چاپ رسیده است<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۳-۱۰۵</ref>. | ||
وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در قم کمتر به تألیف پرداخت. با این حال آثار ارزشمندی از او برجای مانده است که میتوان آنها را چهار نوع دانست: | وی به سبب اشتغالات فراوان در دوره اقامتش در قم کمتر به تألیف پرداخت. با این حال آثار ارزشمندی از او برجای مانده است که میتوان آنها را چهار نوع دانست: | ||
==آثار تالیفی== | == آثار تالیفی == | ||
از وی ۵ اثر تالیفی باقی مانده است که عبارتند از: دُرَرُالفوائد، کتاب النکاح، کتاب الرضاع، کتاب المواریث و کتاب الصلوة<ref> | از وی ۵ اثر تالیفی باقی مانده است که عبارتند از: دُرَرُالفوائد، کتاب النکاح، کتاب الرضاع، کتاب المواریث و کتاب الصلوة<ref>همان، ص۹۹-۱۰۱</ref>. | ||
==حواشی بر کتابهای فقهی== | == حواشی بر کتابهای فقهی == | ||
مانند حاشیه بر عروة الوثقی اثر سیدمحمدکاظم یزدی و حاشیه بر اَنیسُ التجّار اثر [[ملامهدی نراقی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷</ref>. | مانند حاشیه بر عروة الوثقی اثر سیدمحمدکاظم یزدی و حاشیه بر اَنیسُ التجّار اثر [[ملامهدی نراقی]]<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷</ref>. | ||
==نگاشتن تقریرات درس استادانش== | == نگاشتن تقریرات درس استادانش == | ||
از این نمونه فقط از تقریرات درس اصول فقه سید محمد فشارکی یاد شده است<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه...، ج۴، ص۳۷۸</ref>. | از این نمونه فقط از تقریرات درس اصول فقه سید محمد فشارکی یاد شده است<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه... ، ج۴، ص۳۷۸</ref>. | ||
==تقریرات درسهایش== | == تقریرات درسهایش == | ||
این تقریرات را شاگردانش تدوین کردهاند؛ مانند رساله الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع و کتاب التجارة، هر سه به قلم محمدعلی اراکی و تقریرات درسهای او، به قلم سید محمد رضا گلپایگانی و میرزامحمود آشتیانی<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس...، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۵</ref>. | این تقریرات را شاگردانش تدوین کردهاند؛ مانند رساله الاجتهاد و التقلید، کتاب البیع و کتاب التجارة، هر سه به قلم محمدعلی اراکی و تقریرات درسهای او، به قلم سید محمد رضا گلپایگانی و میرزامحمود آشتیانی<ref>کریمی جهرمی، آیة الله موسس... ، ۱۳۷۲ش، ص۱۰۵</ref>. | ||
==رسالههای عملیه و فتاوا== | == رسالههای عملیه و فتاوا == | ||
مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل میباشند<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷</ref>. | مانند ذخیرةالمعاد، مَجمع الاحکام، مَجمع المسائل، مُنتخب الرسائل، وسیلةالنجاة و مناسک حج که به صورت مستقل میباشند<ref>آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۴۵۳ و ج۲۰، ص۱۵ و ج۲۲، ص۴۰۵-۴۰۶ و ج۲۵، ص۸۷</ref>. | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۱۹: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده: عالمان شیعه]] | [[رده:عالمان شیعه]] | ||
[[رده:مفسران شیعه]] | [[رده:مفسران شیعه]] |