پرش به محتوا

عثمانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۳۱: خط ۳۱:
</div>
</div>


'''امپراتوری عثمانی''' (به عثمانی: دَوْلَتِ عَلِیّهٔ عُثمَانِیّه) که در میان [[مسلمانان]]، هندی‌ها و چینی‌ها به روم معروف بود، یک امپراتوری مسلمان بود که چندین قرن بخش‌های بزرگی از جنوب شرق [[اروپا]]، غرب [[آسیا]]<ref>ر.ک:مقاله آسیا</ref> و شمال آفریقا را تحت کنترل خود داشت. این امپراتوری در اواخر قرن سیزدهم میلادی توسط رهبر قبایل تُرک اغوز یعنی عثمان یکم در سوگوت بنیان‌گذاشته شد و در سال ۱۳۵۴، با فتح بالکان، به اروپا راه یافت که بدین ترتیب دولت کوچک عثمانی به یک قدرت بین‌قاره‌ای تبدیل شد. تا سال ۱۴۵۳، عثمانیان همه قلمروی امپراتوری روم شرقی را ضمیمه خاک خود کردند و با فتح قسطنطنیه توسط محمد فاتح، پایتخت خود را به این شهر انتقال دادند.
'''امپراتوری عثمانی''' (به عثمانی: دَوْلَتِ عَلِیّهٔ عُثمَانِیّه) که در میان [[مسلمانان]]، هندی‌ها و چینی‌ها به روم معروف بود، یک امپراتوری مسلمان بود که چندین قرن بخش‌های بزرگی از جنوب شرق [[اروپا]]، غرب [[آسیا]]<ref>ر. ک:مقاله آسیا</ref> و شمال آفریقا را تحت کنترل خود داشت. این امپراتوری در اواخر قرن سیزدهم میلادی توسط رهبر قبایل تُرک اغوز یعنی عثمان یکم در سوگوت بنیان‌گذاشته شد و در سال ۱۳۵۴، با فتح بالکان، به اروپا راه یافت که بدین ترتیب دولت کوچک عثمانی به یک قدرت بین‌قاره‌ای تبدیل شد. تا سال ۱۴۵۳، عثمانیان همه قلمروی امپراتوری روم شرقی را ضمیمه خاک خود کردند و با فتح قسطنطنیه توسط محمد فاتح، پایتخت خود را به این شهر انتقال دادند.


در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی، امپراتوری عثمانی در اوج گستره خود در زمان سلطان سلیمان قانونی، یک دولت چند فرهنگی و چند زبانی بود که همه جنوب شرق اروپا، بخش‌هایی از اروپای مرکزی و آسیای غربی، بخش‌هایی از شرق اروپا و قفقاز و قسمت‌های وسیعی در شمال و شاخ [[آفریقا]] را زیر فرمان خود درآورده بود. در آغاز قرن هفدهم، این دولت ۳۲ ولایت و تعداد زیادی دولت دست‌نشانده داشت که این دست‌نشاندگان در ادوار مختلف یا به ولایت‌های جدید تبدیل شدند یا توانستند از خودمختاری نسبی‌ای برخوردار باشند.
در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی، امپراتوری عثمانی در اوج گستره خود در زمان سلطان سلیمان قانونی، یک دولت چند فرهنگی و چند زبانی بود که همه جنوب شرق اروپا، بخش‌هایی از اروپای مرکزی و آسیای غربی، بخش‌هایی از شرق اروپا و قفقاز و قسمت‌های وسیعی در شمال و شاخ [[آفریقا]] را زیر فرمان خود درآورده بود. در آغاز قرن هفدهم، این دولت ۳۲ ولایت و تعداد زیادی دولت دست‌نشانده داشت که این دست‌نشاندگان در ادوار مختلف یا به ولایت‌های جدید تبدیل شدند یا توانستند از خودمختاری نسبی‌ای برخوردار باشند.


دولت عثمانی از ترکان آسیای‌میانه که از شمال به سیبری و سرزمین یخبندان و از مشرق به دریا منتهی می‌شود،تشکیل شده بود.
دولت عثمانی از ترکان آسیای‌میانه که از شمال به سیبری و سرزمین یخبندان و از مشرق به دریا منتهی می‌شود، تشکیل شده بود.


=نام عثمانی=
=نام عثمانی=
خط ۵۳: خط ۵۳:
در دوره‌های کوتاهی نیز هر استان را بیلربیلیک می‌نامیدند که فرماندار آن با نام «بیگلربی» در هریک از استان‌ها گماشته می‌شد و زیر نظر دولت مرکزی به فعالیت می‌پرداخت. در دوره‌ای نیز به هر استان، سنجاق گفته می‌شد که به معنی پرچم است. در این دوره، هر استان توسط شخصی به نام «سنجاق‌بیگ» به معنی «ارباب پرچم» اداره می‌شد. در دوره‌هایی به هر استان امپراتوری عثمانی، «کازا» یا «کادی» هم می‌گفتند که فرقی در مرزهای استانی ایالت و ولایت نداشته و تنها عنوان آنها متفاوت بود.<ref>اروپا و میراث تاریخی بالکان صفحه ۱۶۷</ref>
در دوره‌های کوتاهی نیز هر استان را بیلربیلیک می‌نامیدند که فرماندار آن با نام «بیگلربی» در هریک از استان‌ها گماشته می‌شد و زیر نظر دولت مرکزی به فعالیت می‌پرداخت. در دوره‌ای نیز به هر استان، سنجاق گفته می‌شد که به معنی پرچم است. در این دوره، هر استان توسط شخصی به نام «سنجاق‌بیگ» به معنی «ارباب پرچم» اداره می‌شد. در دوره‌هایی به هر استان امپراتوری عثمانی، «کازا» یا «کادی» هم می‌گفتند که فرقی در مرزهای استانی ایالت و ولایت نداشته و تنها عنوان آنها متفاوت بود.<ref>اروپا و میراث تاریخی بالکان صفحه ۱۶۷</ref>


=ایالت در امپراتوری عثمانی=
=ایالت در امپراتوری عثمانی=
در مجموع دو دوره طولانی و قابل استناد از تقسیم‌بندی کشوری در دورهٔ امپراتوری عثمانی وجود دارد. در یکی از آن دوره‌ها، استانها را با نام ایالِت (به انگلیسی: Eyalet) می‌شناختند که از سال ۱۳۶۲ میلادی تا ۱۸۶۴ میلادی این شیوهٔ نامگذاری پابرجا ماند. در این دوران به فرماندارها «میرا لیره» یا «سنجق‌بِی» می‌گفتند. پاشا تعیین می‌کرد که چه کسی فرماندار باشد.<ref>Raymond Detrez; Barbara Segaert (2008-01-01). Europe and the historical legacies in the Balkans. Peter Lang. p. 167. ISBN 978-90-5201-374-9. Retrieved 2013-06-01</ref>
در مجموع دو دوره طولانی و قابل استناد از تقسیم‌بندی کشوری در دورهٔ امپراتوری عثمانی وجود دارد. در یکی از آن دوره‌ها، استانها را با نام ایالِت (به انگلیسی: Eyalet) می‌شناختند که از سال ۱۳۶۲ میلادی تا ۱۸۶۴ میلادی این شیوهٔ نامگذاری پابرجا ماند. در این دوران به فرماندارها «میرا لیره» یا «سنجق‌بِی» می‌گفتند. پاشا تعیین می‌کرد که چه کسی فرماندار باشد.<ref>Raymond Detrez; Barbara Segaert (2008-01-01). Europe and the historical legacies in the Balkans. Peter Lang. p. 167. ISBN 978-90-5201-374-9. Retrieved 2013-06-01</ref>


خط ۶۷: خط ۶۷:
سه زبان مهم مورد استفاده در امپراتوری عثمانی، اول ترکی بود که توسط اکثریت مردم در آناتولی و توسط اکثریت مسلمانان بالکان به جز در آلبانی، بوسنی، و جزایر دریای اژه مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ سپس فارسی، که توسط اقلیت تحصیل کرده صحبت می‌شد و در نهایت عربی، به طور عمده در عربستان، شمال آفریقا، عراق، کویت و شام سخن گفته می‌شد. در طول بوروکراسی گسترده عثمانی زبان ترکی عثمانی زبان رسمی بود که یک نسخه از ترکی با مخلوط گسترده‌ای از دستور زبان و لغات عربی و فارسی بود.
سه زبان مهم مورد استفاده در امپراتوری عثمانی، اول ترکی بود که توسط اکثریت مردم در آناتولی و توسط اکثریت مسلمانان بالکان به جز در آلبانی، بوسنی، و جزایر دریای اژه مورد استفاده قرار می‌گرفت؛ سپس فارسی، که توسط اقلیت تحصیل کرده صحبت می‌شد و در نهایت عربی، به طور عمده در عربستان، شمال آفریقا، عراق، کویت و شام سخن گفته می‌شد. در طول بوروکراسی گسترده عثمانی زبان ترکی عثمانی زبان رسمی بود که یک نسخه از ترکی با مخلوط گسترده‌ای از دستور زبان و لغات عربی و فارسی بود.


به دلیل سطح سواد پایین عموم مردم (بین ۲ تا ۳ درصد تا اوایل قرن ۱۹ ام و حدود ۱۵ درصد تا اواخر این قرن)، مردم عادی برای ارتباط با حکومت مجبور بودند از عده خاصی به عنوان «مترجم درخواست» خود کمک بگیرند .<ref>
به دلیل سطح سواد پایین عموم مردم (بین ۲ تا ۳ درصد تا اوایل قرن ۱۹ ام و حدود ۱۵ درصد تا اواخر این قرن)، مردم عادی برای ارتباط با حکومت مجبور بودند از عده خاصی به عنوان «مترجم درخواست» خود کمک بگیرند.<ref>
Kemal H. Karpat (2002). Studies on Ottoman social and political history: selected articles and essays. Brill. p. 266. ISBN 90-04-12101-3</ref>
Kemal H. Karpat (2002). Studies on Ottoman social and political history: selected articles and essays. Brill. p. 266. ISBN 90-04-12101-3</ref>


در دو قرن گذشته، فرانسوی و انگلیسی به عنوان زبان محبوب به خصوص در میان جوامع مسیحی مورد توجه قرار گرفتند. نخبگان در مدرسه فرانسه می‌آموختند و محصولات اروپایی به عنوان مد مورد استفاده قرار می‌گرفت. در زمان عثمانیها، استفاده از ترکی به طور پیوسته رشد داشت اما فارسی و عربی نیز کماکان مورد استفاده قرار گرفت هرچند استفاده از این دو محدود شد: فارسی عمدتاً به عنوان یک زبان ادبی برای تحصیل<ref>Persian historiography and geography, Bertold Spuler,M. Ismail Marcinkowski, page 69, 2003</ref> در حالی که زبان عربی برای مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می‌گرفت .
در دو قرن گذشته، فرانسوی و انگلیسی به عنوان زبان محبوب به خصوص در میان جوامع مسیحی مورد توجه قرار گرفتند. نخبگان در مدرسه فرانسه می‌آموختند و محصولات اروپایی به عنوان مد مورد استفاده قرار می‌گرفت. در زمان عثمانیها، استفاده از ترکی به طور پیوسته رشد داشت اما فارسی و عربی نیز کماکان مورد استفاده قرار گرفت هرچند استفاده از این دو محدود شد: فارسی عمدتاً به عنوان یک زبان ادبی برای تحصیل<ref>Persian historiography and geography, Bertold Spuler,M. Ismail Marcinkowski, page 69, 2003</ref> در حالی که زبان عربی برای مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می‌گرفت.


=زبان فارسی در قلمرو عثمانی=
=زبان فارسی در قلمرو عثمانی=
خط ۷۸: خط ۷۸:
'''نخست''' کوچیدن خاندان‌های فرهیخته و دانشمند ایرانی‌تبار مانند بهاءالدین سلطان‌العلماء پدر مولانا، نجم‌الدین رازی «دایه»، اوحدالدین کرمانی، فخرالدین عراقی، سراج‌الدین ارموی، سیف‌الدین فرغانی، ناصرالدین بن ‌بی‌بی و دیگر فرهیختگان بدین سامان است.
'''نخست''' کوچیدن خاندان‌های فرهیخته و دانشمند ایرانی‌تبار مانند بهاءالدین سلطان‌العلماء پدر مولانا، نجم‌الدین رازی «دایه»، اوحدالدین کرمانی، فخرالدین عراقی، سراج‌الدین ارموی، سیف‌الدین فرغانی، ناصرالدین بن ‌بی‌بی و دیگر فرهیختگان بدین سامان است.


'''دوم''' محیط امن و دانش‌پرور سرزمین‌های روم در سدهٔ هفتم و امکان نشئت نوآفرینی فرهنگی، عارفان و ادیبان جهان اسلام را به این سامان کشانده بود. آثار فارسی این بزرگان دانش و ادب، به ویژه تصنیف کتاب پاک‌آمدهٔ مثنوی معنوی و پیدایش راه و آیین فارسی مولویه، نه تنها زبان و ادب فارسی را در آن دیار استوار ساخت، بلکه به روایت عزیز بن اردشیر استرآبادی (متوفای پس از سال ۸۰۰ ه‍.ق./ ۸–۱۳۷۹م) گردآوردندهٔ کتاب بزم و رزم، «جمهور اهالی ممالک روم» در سدهٔ هشتم هجری «به زبان پارسی مایل و راغب بودند».<ref>عزیزبن اردشیر استرآبادی (۱۹۲۸). «بزم و رزم کوشش محمد فوآد کوپر یلی‌زاده». به نقل از مهدی درخشان</ref>
'''دوم''' محیط امن و دانش‌پرور سرزمین‌های روم در سدهٔ هفتم و امکان نشئت نوآفرینی فرهنگی، عارفان و ادیبان جهان اسلام را به این سامان کشانده بود. آثار فارسی این بزرگان دانش و ادب، به ویژه تصنیف کتاب پاک‌آمدهٔ مثنوی معنوی و پیدایش راه و آیین فارسی مولویه، نه تنها زبان و ادب فارسی را در آن دیار استوار ساخت، بلکه به روایت عزیز بن اردشیر استرآبادی (متوفای پس از سال ۸۰۰ ه‍.ق. / ۸–۱۳۷۹م) گردآوردندهٔ کتاب بزم و رزم، «جمهور اهالی ممالک روم» در سدهٔ هشتم هجری «به زبان پارسی مایل و راغب بودند».<ref>عزیزبن اردشیر استرآبادی (۱۹۲۸). «بزم و رزم کوشش محمد فوآد کوپر یلی‌زاده». به نقل از مهدی درخشان</ref>


زبان فارسی در دوره‌ای طولانی زبان رسمی دربار شاهان عثمانی بوده‌است. <ref>http://parsianjoman.org/?2434</ref>دیداری کوتاه و گذرا از موزه‌های ترکیه و حتی گذر از برزن‌های قدیمی و آثار تاریخی شهرهای این کشور، که پر از خط و زبان فارسی است، نشان می‌دهد که این زبان تا چه پایه در این کشور فراگیر بوده‌است. شیفتگی بسیاری از ترک‌ها به ادبیات فارسی و عربی یکی از دلایل ورود زبان فارسی به ترکیه بود و تأثیر بسیاری بر این سرزمین گذاشت. ازآنجایی‌که ترکیه کشوری مسلمان بود، دین باعث ورود زبان عربی به ترکیه شد، اما در سنجش با زبان فارسی، تأثیر زبان عربی محدود است. بسیاری از واژه‌هایی که در نوشتن شعر و نثر ترکی به کار برده می‌شوند، از فارسی گرفته شده‌اند. آن‌هم شاید به‌دلیلِ آسانی زبان فارسی باشد. رفعت یالچین دانش‌آموختهٔ ادبیات فارسی و استاد بازنشستۀ درس‌های عثمانی گفته‌است، بسیاری از واژه‌های ترکی از فارسی گرفته شده‌اند. <ref>http://parsianjoman.org/واژه‌های-پارسی-در-فرهنگ-عثمانی-فرانسه</ref>تا پیش از فارسی‌زدایی به دست آتاترک در ترکیه، در فرهنگ عثمانی و زبان ترکی نزدیک به ۵۰ هزار واژه، چه پارسی سره و چه عربی پارسی‌شده، وجود داشته است. پس از پالایش فرهنگ و واژگان فارسی توسط آتاترک، ترک‌ها به لحاظ ادبی بسیار ضربه خوردند، گفت: به دستور آتاترک واژگان پارسی را که تا نخستین سال‌های سدهٔ ۲۰ام در میان ترک‌ها مصطلح بود، از واژه‌نامه‌ها حذف کردند. این باعث شد تا علی‌رغم ادعای آنها روی مولانا جلال‌الدین بلخی در مولاناخوانی و مثنوی‌خوانی‌شان دچار مشکل شوند و پیوند ادبی آنها نیز با گذشتهٔ‌شان گسسته شود. رجب طیب اردوغان چند سال پیش متوجه این گسست فرهنگی شد و دستور به پیگیری آن داد. از همین روی اکنون چهار بنیاد در ترکیه سرگرم پژوهش روی زبان ترکی عثمانی و الفبای فارسی هستند تا بتوانند پیوند خود را با گذشتهٔ ادبی‌شان، یعنی فرهنگ و ادبیات در دوران پیش از آتاترک، دوباره برقرار کنند.<ref>https://www.hamshahrionline.ir/news/416603/فرهنگی-برای-نشان-دادن-تاثیر-زبان-فارسی-در-ترکی-عثمانی</ref>
زبان فارسی در دوره‌ای طولانی زبان رسمی دربار شاهان عثمانی بوده‌است. <ref>http://parsianjoman.org/?2434</ref>دیداری کوتاه و گذرا از موزه‌های ترکیه و حتی گذر از برزن‌های قدیمی و آثار تاریخی شهرهای این کشور، که پر از خط و زبان فارسی است، نشان می‌دهد که این زبان تا چه پایه در این کشور فراگیر بوده‌است. شیفتگی بسیاری از ترک‌ها به ادبیات فارسی و عربی یکی از دلایل ورود زبان فارسی به ترکیه بود و تأثیر بسیاری بر این سرزمین گذاشت. ازآنجایی‌که ترکیه کشوری مسلمان بود، دین باعث ورود زبان عربی به ترکیه شد، اما در سنجش با زبان فارسی، تأثیر زبان عربی محدود است. بسیاری از واژه‌هایی که در نوشتن شعر و نثر ترکی به کار برده می‌شوند، از فارسی گرفته شده‌اند. آن‌هم شاید به‌دلیلِ آسانی زبان فارسی باشد. رفعت یالچین دانش‌آموختهٔ ادبیات فارسی و استاد بازنشستۀ درس‌های عثمانی گفته‌است، بسیاری از واژه‌های ترکی از فارسی گرفته شده‌اند. <ref>http://parsianjoman.org/واژه‌های-پارسی-در-فرهنگ-عثمانی-فرانسه</ref>تا پیش از فارسی‌زدایی به دست آتاترک در ترکیه، در فرهنگ عثمانی و زبان ترکی نزدیک به ۵۰ هزار واژه، چه پارسی سره و چه عربی پارسی‌شده، وجود داشته است. پس از پالایش فرهنگ و واژگان فارسی توسط آتاترک، ترک‌ها به لحاظ ادبی بسیار ضربه خوردند، گفت: به دستور آتاترک واژگان پارسی را که تا نخستین سال‌های سدهٔ ۲۰ام در میان ترک‌ها مصطلح بود، از واژه‌نامه‌ها حذف کردند. این باعث شد تا علی‌رغم ادعای آنها روی مولانا جلال‌الدین بلخی در مولاناخوانی و مثنوی‌خوانی‌شان دچار مشکل شوند و پیوند ادبی آنها نیز با گذشتهٔ‌شان گسسته شود. رجب طیب اردوغان چند سال پیش متوجه این گسست فرهنگی شد و دستور به پیگیری آن داد. از همین روی اکنون چهار بنیاد در ترکیه سرگرم پژوهش روی زبان ترکی عثمانی و الفبای فارسی هستند تا بتوانند پیوند خود را با گذشتهٔ ادبی‌شان، یعنی فرهنگ و ادبیات در دوران پیش از آتاترک، دوباره برقرار کنند.<ref>https://www.hamshahrionline.ir/news/416603/فرهنگی-برای-نشان-دادن-تاثیر-زبان-فارسی-در-ترکی-عثمانی</ref>
خط ۹۵: خط ۹۵:
شاخه‌ای از اقوام ترک با ورود به مرزهای شرقی، به تدریج زمینه حضور خود را در داخل قلمرو اسلامی یا به صورت غلام و یا به صورت عضو نیروی ارتش عباسیان فراهم آوردند. آنها پس از وارد شدن به دستگاه اداری و نظامی دولت عباسی بعدها سرنوشت عالم اسلام را در مجموعه غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و مغولان رقم زدند.
شاخه‌ای از اقوام ترک با ورود به مرزهای شرقی، به تدریج زمینه حضور خود را در داخل قلمرو اسلامی یا به صورت غلام و یا به صورت عضو نیروی ارتش عباسیان فراهم آوردند. آنها پس از وارد شدن به دستگاه اداری و نظامی دولت عباسی بعدها سرنوشت عالم اسلام را در مجموعه غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و مغولان رقم زدند.


هنگامی که عباسیان با نفوذ همه جانبه [[آل بویه]] شیعی، به حیات خویش ادامه می‌داد، طغرل بیک سلجوقی با تصرف [[بغداد]] و حذف آل بویه، حاکمیت خود را با رویکرد به مذهب حنفی بر [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref>، [[ایران]] و [[سوریه]] اعمال نمود و پسرش آلب ارسلان، گامی فراتر نهاد و ترک‌های سلجوقی را برای اقامت به سرزمین آناتولی کوچ داد. وی در سال ۱۰۷۱ میلادی با پیروزی بر سپاهیان امپراتوری بیزانس در جنگ «ملازگرد» آغاز فصلی دیگر در تاریخ این سرزمین را رقم زد. از این تاریخ ترک‌ها سرنوشت این شبه جزیره را تا قرن‌ها در اختیار خود گرفتند.
هنگامی که عباسیان با نفوذ همه جانبه [[آل بویه]] شیعی، به حیات خویش ادامه می‌داد، طغرل بیک سلجوقی با تصرف [[بغداد]] و حذف آل بویه، حاکمیت خود را با رویکرد به مذهب حنفی بر [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref>، [[ایران]] و [[سوریه]] اعمال نمود و پسرش آلب ارسلان، گامی فراتر نهاد و ترک‌های سلجوقی را برای اقامت به سرزمین آناتولی کوچ داد. وی در سال ۱۰۷۱ میلادی با پیروزی بر سپاهیان امپراتوری بیزانس در جنگ «ملازگرد» آغاز فصلی دیگر در تاریخ این سرزمین را رقم زد. از این تاریخ ترک‌ها سرنوشت این شبه جزیره را تا قرن‌ها در اختیار خود گرفتند.


امپراتوری سلجوقی که با زندگی عشایری و تمایل ذاتی به کوچ‌نشینی، دیگر قادر به اداره قلمرو وسیع خود نبود، به تدریج رو به ضعف نهاد. درگیری با جنگجویان صلیبی، که به منظور دست‌یابی به فلسطین، آناتولی را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، نیز بر سرعت انحطاط این قوم افزود. سرانجام در اواخر قرن سیزدهم میلادی به دنبال تهاجم اقوام مغول، این امپراطوری تجزیه و به کشورهای مستقلی تقسیم گردید. یکی از کوچک‌ترین آنها مملکت ترکان عثمانی بود که در جوار مرز بقایای حکومت بیزانس در روم شرقی در شهر "Sogut " و پیرامون آن استقرار یافته بودند. <ref> پروند، شادان، و سبحانی، زهرا، زمینه شناخت جامعه و فرهنگ ترکیه، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین الملل، ص۴۲-۴۱</ref>
امپراتوری سلجوقی که با زندگی عشایری و تمایل ذاتی به کوچ‌نشینی، دیگر قادر به اداره قلمرو وسیع خود نبود، به تدریج رو به ضعف نهاد. درگیری با جنگجویان صلیبی، که به منظور دست‌یابی به فلسطین، آناتولی را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند، نیز بر سرعت انحطاط این قوم افزود. سرانجام در اواخر قرن سیزدهم میلادی به دنبال تهاجم اقوام مغول، این امپراطوری تجزیه و به کشورهای مستقلی تقسیم گردید. یکی از کوچک‌ترین آنها مملکت ترکان عثمانی بود که در جوار مرز بقایای حکومت بیزانس در روم شرقی در شهر "Sogut " و پیرامون آن استقرار یافته بودند. <ref> پروند، شادان، و سبحانی، زهرا، زمینه شناخت جامعه و فرهنگ ترکیه، مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی بین الملل، ص۴۲-۴۱</ref>
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
دین رسمی امپراتوری عثمانی اسلام سنی بود. با این حال، عثمانی به دلیل گستردگی جغرافیایی بسیار زیاد خود، دارای جمعیتی بود که به ادیان مختلفی باور داشتند. مسیحیت و یهودیت توسط دولت عثمانی به رسمیت شناخته شده بودند، هرچند وضعیت آنان مانند مسلمان نبود. مذهب رسمی امپراتوری عثمانی سنت حنفی بود. <ref>Gunduz, Sinasi Change And Essence: Dialectical Relations Between Change And Continuity in the Turkish Inrtellectual Traditions Cultural Heritage and Contemporary Change. Series IIA, Islam, V. 18, pp</ref>
دین رسمی امپراتوری عثمانی اسلام سنی بود. با این حال، عثمانی به دلیل گستردگی جغرافیایی بسیار زیاد خود، دارای جمعیتی بود که به ادیان مختلفی باور داشتند. مسیحیت و یهودیت توسط دولت عثمانی به رسمیت شناخته شده بودند، هرچند وضعیت آنان مانند مسلمان نبود. مذهب رسمی امپراتوری عثمانی سنت حنفی بود. <ref>Gunduz, Sinasi Change And Essence: Dialectical Relations Between Change And Continuity in the Turkish Inrtellectual Traditions Cultural Heritage and Contemporary Change. Series IIA, Islam, V. 18, pp</ref>


تا نیمه‌های قرن پانزدهم، اکثریت جمعیت امپراتوری عثمانی مسیحی بودند که تحت کنترل یک اقلیت مسلمان زندگی می‌کردند.[۱۷۸] در اواخر قرن نوزدهم، به سرعت بسیار از جمعیت غیر مسلمان امپراتوری کاسته می‌شد و این مسئله به دو دلیل بود: مهاجرت‌های درون امپراتوری و از دست دادن قلمروهای مسیحی‌نشین، مانند بالکان. در سال ۱۸۲۰، حدود ۶۰ درصد مردم عثمانی مسلمان بودند که این عدد پنجاه سال بعد در ۱۸۷۰، به ۶۹ درصد رسید و تنها بیست سال بعد در ۱۸۹۰، حدود ۷۶ درصد جمعیت امپراتوری را مسلمانان تشکیل می‌دادند. در آستانه جنگ جهانی اول، تنها ۱۹٫۱ درصد از جمعیت امپراتوری غیرمسلمان بودند که اکثریت آنها را یهودیان، یونانیان، آشوریان و ارمنیانِ ساکن آناتولی تشکیل می‌دادند.<ref>Why there is more to Syria conflict than sectarianism". BBC News. Retrieved 5 June 2013</ref>
تا نیمه‌های قرن پانزدهم، اکثریت جمعیت امپراتوری عثمانی مسیحی بودند که تحت کنترل یک اقلیت مسلمان زندگی می‌کردند. [۱۷۸] در اواخر قرن نوزدهم، به سرعت بسیار از جمعیت غیر مسلمان امپراتوری کاسته می‌شد و این مسئله به دو دلیل بود: مهاجرت‌های درون امپراتوری و از دست دادن قلمروهای مسیحی‌نشین، مانند بالکان. در سال ۱۸۲۰، حدود ۶۰ درصد مردم عثمانی مسلمان بودند که این عدد پنجاه سال بعد در ۱۸۷۰، به ۶۹ درصد رسید و تنها بیست سال بعد در ۱۸۹۰، حدود ۷۶ درصد جمعیت امپراتوری را مسلمانان تشکیل می‌دادند. در آستانه جنگ جهانی اول، تنها ۱۹٫۱ درصد از جمعیت امپراتوری غیرمسلمان بودند که اکثریت آنها را یهودیان، یونانیان، آشوریان و ارمنیانِ ساکن آناتولی تشکیل می‌دادند.<ref>Why there is more to Syria conflict than sectarianism". BBC News. Retrieved 5 June 2013</ref>


==اسلام==
== اسلام ==


دولت عثمانی شاخه‌های مختلف [[اسلام]] را بدعت و الحاد می‌پنداشت. به عنوان مثال، دروزیان و شاخه‌های مختلف [[شیعه]] مانند اسماعیلیان، قزلباش‌ها و [[علویان]] در طبقه‌بندی دینی امپراتوری حتی پایین‌تر از یهودیان و [[مسیحیان]] قرار می‌گرفتند. در سال ۱۵۱۴، سلطان سلیم یکم دستور داد تا ۴۰ هزار تن از قزلباشان را قتل‌عام کنند. ظهور صفویانِ [[شیعه]] در ایران حتی وضع را برای شیعیان قلمروی عثمانی بدتر هم کرد، زیرا سلاطین این امپراتوری آنان را ستون پنجم ایران می‌دیدند. سلطان سلیم همچنین با فتوحات خود، قلمروی عثمانی را نیز گسترش داد. یکی از مهم‌ترینِ این فتوحات، فتح مصر بود که با انقراض خلافت عباسی، سلاطین عثمانی رسماً می‌توانستند خود را خلیفه مسلمانان جهان بخوانند. هرچند عثمانیان از دوران مراد یکم در نیمه دوم قرن چهاردهم، مدعی خلافت بودند، اما ادعایشان به اندازه عباسیان مورد قبول نبود. سلیم و جانشینانش پس از فتح مصر تا تأسیس ترکیه که در نهایت منجر به تبعید آخرین خلیفه عثمانی، عبدالمجید دوم شد، عنوان خلیفه را برای خود محفوظ نگاه داشتند.<ref>Lambton, Ann; Lewis, Bernard (1995). The Cambridge History of Islam: The Indian sub-continent, South-East Asia, Africa and the Muslim west. 2. Cambridge University Press. p. 320. ISBN</ref>
دولت عثمانی شاخه‌های مختلف [[اسلام]] را بدعت و الحاد می‌پنداشت. به عنوان مثال، دروزیان و شاخه‌های مختلف [[شیعه]] مانند اسماعیلیان، قزلباش‌ها و [[علویان]] در طبقه‌بندی دینی امپراتوری حتی پایین‌تر از یهودیان و [[مسیحیان]] قرار می‌گرفتند. در سال ۱۵۱۴، سلطان سلیم یکم دستور داد تا ۴۰ هزار تن از قزلباشان را قتل‌عام کنند. ظهور صفویانِ [[شیعه]] در ایران حتی وضع را برای شیعیان قلمروی عثمانی بدتر هم کرد، زیرا سلاطین این امپراتوری آنان را ستون پنجم ایران می‌دیدند. سلطان سلیم همچنین با فتوحات خود، قلمروی عثمانی را نیز گسترش داد. یکی از مهم‌ترینِ این فتوحات، فتح مصر بود که با انقراض خلافت عباسی، سلاطین عثمانی رسماً می‌توانستند خود را خلیفه مسلمانان جهان بخوانند. هرچند عثمانیان از دوران مراد یکم در نیمه دوم قرن چهاردهم، مدعی خلافت بودند، اما ادعایشان به اندازه عباسیان مورد قبول نبود. سلیم و جانشینانش پس از فتح مصر تا تأسیس ترکیه که در نهایت منجر به تبعید آخرین خلیفه عثمانی، عبدالمجید دوم شد، عنوان خلیفه را برای خود محفوظ نگاه داشتند.<ref>Lambton, Ann; Lewis, Bernard (1995). The Cambridge History of Islam: The Indian sub-continent, South-East Asia, Africa and the Muslim west. 2. Cambridge University Press. p. 320. ISBN</ref>


==دراویش==
== دراویش ==


دراویش نقش مهمی در سلطه امپراتوری عثمانی بر بالکان ایفا نمودند و فرهنگ اسلامی-ترکی را با خود به این منطقه بردند. یکی از مهم‌ترین گروه‌های دراویش در امپراتوری عثمانی بکتاشیه بود که از طریق پیوندش با نیروهای ینی‌چری به اهمیت بسزایی دست یافت. قدیمی‌ترین بنای باقیماننده از دوره امپراتوری عثمانی در بالکان، عمارت آشپزخانه عمومی غازی اِورنوس در شهر کموتینی در یونان کنونی است که اتاق‌هایی برای تجمع دراویش در خود داشت.<ref>Finkel، Osman’s Dream، 41</ref>
دراویش نقش مهمی در سلطه امپراتوری عثمانی بر بالکان ایفا نمودند و فرهنگ اسلامی-ترکی را با خود به این منطقه بردند. یکی از مهم‌ترین گروه‌های دراویش در امپراتوری عثمانی بکتاشیه بود که از طریق پیوندش با نیروهای ینی‌چری به اهمیت بسزایی دست یافت. قدیمی‌ترین بنای باقیماننده از دوره امپراتوری عثمانی در بالکان، عمارت آشپزخانه عمومی غازی اِورنوس در شهر کموتینی در یونان کنونی است که اتاق‌هایی برای تجمع دراویش در خود داشت.<ref>Finkel، Osman’s Dream، 41</ref>


==مسیحیان و یهودیان==
== مسیحیان و یهودیان ==


از آنجایی که اسلام دین رسمی عثمانی بود، به شیوه اسلامی با اهل ذمه (غیرمسلمانان اهل کتاب)، مسیحیان و یهودیان رفتار می‌شد. مسیحیان از آزادی‌های محدودی مانند پرستش خدای خودشان برخوردار بودند، اما حمل سلاح یا اسب‌سواری برای آنان ممنوع بود. در کنار محدودیت‌های دیگری که برایشان وجود داشت، همچنین اجازه نداشتند تا رو به سوی خانه‌های مسلمانان، خانه بسازند. در دوران عثمانی، تعداد زیادی از مسیحیان و یهودیان برای برخوداری از شرایط بهتر برای زندگی، اسلام آوردند. هرچند اکثریت آنان توانستند دین خود را حفظ کنند. <ref>
از آنجایی که اسلام دین رسمی عثمانی بود، به شیوه اسلامی با اهل ذمه (غیرمسلمانان اهل کتاب)، مسیحیان و یهودیان رفتار می‌شد. مسیحیان از آزادی‌های محدودی مانند پرستش خدای خودشان برخوردار بودند، اما حمل سلاح یا اسب‌سواری برای آنان ممنوع بود. در کنار محدودیت‌های دیگری که برایشان وجود داشت، همچنین اجازه نداشتند تا رو به سوی خانه‌های مسلمانان، خانه بسازند. در دوران عثمانی، تعداد زیادی از مسیحیان و یهودیان برای برخوداری از شرایط بهتر برای زندگی، اسلام آوردند. هرچند اکثریت آنان توانستند دین خود را حفظ کنند. <ref>
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
بر اساس سیستم «ملت» های امپراتوری عثمانی، غیر مسلمانان به هر حال شهروند عثمانی به حساب می‌آمدند، اما با قوانین اسلامی با آنها برخورد نمی‌شد. به عنوان مثال، با ملت رومی (یونانیان ارتودکس) تحت قوانین کد ژوستینیان که برای ۹۰۰ سال در امپراتوری روم شرقی برقرار بود، برخورد می‌شد. ملت رومی که بزرگ‌ترین بخش غیر اسلامی جامعه دولت عثمانی را تشکیل می‌دادند، در برخی موارد تجاری یا سیاسی از امتیازهایی برخوردار بودند و البته مجبور بودند تا مالیات بیشتری نسبت به مسلمانان پرداخت کنند. <ref>Turkish Toleration". The American Forum for Global Education. Archived from the original on 20 March 2001. Retrieved 11 February 2013</ref>
بر اساس سیستم «ملت» های امپراتوری عثمانی، غیر مسلمانان به هر حال شهروند عثمانی به حساب می‌آمدند، اما با قوانین اسلامی با آنها برخورد نمی‌شد. به عنوان مثال، با ملت رومی (یونانیان ارتودکس) تحت قوانین کد ژوستینیان که برای ۹۰۰ سال در امپراتوری روم شرقی برقرار بود، برخورد می‌شد. ملت رومی که بزرگ‌ترین بخش غیر اسلامی جامعه دولت عثمانی را تشکیل می‌دادند، در برخی موارد تجاری یا سیاسی از امتیازهایی برخوردار بودند و البته مجبور بودند تا مالیات بیشتری نسبت به مسلمانان پرداخت کنند. <ref>Turkish Toleration". The American Forum for Global Education. Archived from the original on 20 March 2001. Retrieved 11 February 2013</ref>


==سایر ادیان==
== سایر ادیان ==
برای ملت‌های دیگر (مؤمنان به ادیان دیگر) نیز وضعیت مشابه‌ای برقرار بود. یهودیان خاخام باشی خود را داشتند و ملت ارمنی (مسیحیان ارمنی) را اسقف کلیسای ارمنی رهبری می‌کرد. برخی سیستم ملت‌های عثمانی را نمونه اولیه تکثرگرایی دینی به‌شمار می‌آورند.<ref>Syed, Muzaffar Husain (2011). A Concise History of Islam. New Delhi: Vij Books India. p. 97. ISBN 978-93-81411-09-4</ref>
برای ملت‌های دیگر (مؤمنان به ادیان دیگر) نیز وضعیت مشابه‌ای برقرار بود. یهودیان خاخام باشی خود را داشتند و ملت ارمنی (مسیحیان ارمنی) را اسقف کلیسای ارمنی رهبری می‌کرد. برخی سیستم ملت‌های عثمانی را نمونه اولیه تکثرگرایی دینی به‌شمار می‌آورند.<ref>Syed, Muzaffar Husain (2011). A Concise History of Islam. New Delhi: Vij Books India. p. 97. ISBN 978-93-81411-09-4</ref>


=ایران در چه جنگ‌هایی حکومت عثمانی را شکست داد=
=ایران در چه جنگ‌هایی حکومت عثمانی را شکست داد=


ایران و عثمانی نزدیک به 300 سال با هم جنگ کردند و ایران توانست در برخی از نبردها شکست سنگینی به عثمانی‌ها وارد کند.نخستین رویارویی ایران و عثمانی به دوران شاه اسماعیل صفوی مؤسس حکومت صفویه بازمی‌گردد. جنگ چالداران نخستین جنگی بود که بین این دو کشور رخ داد.
ایران و عثمانی نزدیک به 300 سال با هم جنگ کردند و ایران توانست در برخی از نبردها شکست سنگینی به عثمانی‌ها وارد کند. نخستین رویارویی ایران و عثمانی به دوران شاه اسماعیل صفوی مؤسس حکومت صفویه بازمی‌گردد. جنگ چالداران نخستین جنگی بود که بین این دو کشور رخ داد.


شاه اسماعیل صفوی پادشاه ایران و سلطان سلیم اول امپراتور عثمانی بود. در این جنگ ایران به دلیل نداشتن نیروی کافی و نبود امکانات جنگی مناسب شکست سختی از عثمانی خورد و عراق، قفقاز و حتی تبریز هم سقوط کرد. این حمله یک پیروزی مقطعی برای عثمانی‌ها بود، ولی برای صفویان و به ویژه شاه اسماعیل یک فاجعه شد. پس از جنگ چالدران، شاه اسماعیل افسردگی گرفت و دیگر رهبری لشکریانش را در جنگ بر عهده نگرفت ولی ایران بعدها پیروزهای زیادی به دست آورد که جنگ‌های که ایران توانست حکومت عثمانی را شکست دهد .
شاه اسماعیل صفوی پادشاه ایران و سلطان سلیم اول امپراتور عثمانی بود. در این جنگ ایران به دلیل نداشتن نیروی کافی و نبود امکانات جنگی مناسب شکست سختی از عثمانی خورد و عراق، قفقاز و حتی تبریز هم سقوط کرد. این حمله یک پیروزی مقطعی برای عثمانی‌ها بود، ولی برای صفویان و به ویژه شاه اسماعیل یک فاجعه شد. پس از جنگ چالدران، شاه اسماعیل افسردگی گرفت و دیگر رهبری لشکریانش را در جنگ بر عهده نگرفت ولی ایران بعدها پیروزهای زیادی به دست آورد که جنگ‌های که ایران توانست حکومت عثمانی را شکست دهد.


==عهدنامه نصوح پاشا==
== عهدنامه نصوح پاشا ==


نخستین پیروزی اقتدارآمیز ایران در جنگ با عثمانی به «عهدنامه نصوح پاشا» برمی‌گردد. با روی کارآمدن شاه عباس صفوی او شروع به بازنمایی اقتدار ایران کرد. ابتدا پرتغالی‌ها را شکست داد و بعد به سراغ ازبکان رفت و در آخر عثمانی را مغلوب کرد.
نخستین پیروزی اقتدارآمیز ایران در جنگ با عثمانی به «عهدنامه نصوح پاشا» برمی‌گردد. با روی کارآمدن شاه عباس صفوی او شروع به بازنمایی اقتدار ایران کرد. ابتدا پرتغالی‌ها را شکست داد و بعد به سراغ ازبکان رفت و در آخر عثمانی را مغلوب کرد.
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
بعد از کش و قوس‌های فراوان در اواخر حکومت صفویان دوباره قسمت‌های از ایران به دست عثمانی افتاد. نادرشاه افشار که فرمانده کل قوا اواخر صفویه بود به تخت نشست و به عراق لشکر گسیل کرد. او توانست شکست‌های بزرگی را به ارتش عثمانی بزند.
بعد از کش و قوس‌های فراوان در اواخر حکومت صفویان دوباره قسمت‌های از ایران به دست عثمانی افتاد. نادرشاه افشار که فرمانده کل قوا اواخر صفویه بود به تخت نشست و به عراق لشکر گسیل کرد. او توانست شکست‌های بزرگی را به ارتش عثمانی بزند.


==معاهده استانبول (۱۷۳۶)==
== معاهده استانبول (۱۷۳۶)==


در سال 1736 عثمانی مجبور شد با پادشاه ایران دوباره قرارداد امضا کند. معاهده استانبول (۱۷۳۶) توانست دوباره قفقاز، بخشی از عراق را به ایران بازگرداند. ولی نادرشاه افشار میدان را خالی نکرد و در فکر گرفتن تمام مناطق تصرف شده ایران بود.
در سال 1736 عثمانی مجبور شد با پادشاه ایران دوباره قرارداد امضا کند. معاهده استانبول (۱۷۳۶) توانست دوباره قفقاز، بخشی از عراق را به ایران بازگرداند. ولی نادرشاه افشار میدان را خالی نکرد و در فکر گرفتن تمام مناطق تصرف شده ایران بود.


نادر پس از بدست آوردن مناطق پیشین ایران، تصمیم به حمله به مناطق شرقی عثمانی گرفت. از طرفی نادر شاه (میان سال‌های ۱۷۴۳–۱۷۴۶) به مناطق مذکور حمله‌ای دوباره برد و عثمانی را روی میز مذاکره برای پذیرفتن تعهدات ایران کرد.
نادر پس از بدست آوردن مناطق پیشین ایران، تصمیم به حمله به مناطق شرقی عثمانی گرفت. از طرفی نادر شاه (میان سال‌های ۱۷۴۳–۱۷۴۶) به مناطق مذکور حمله‌ای دوباره برد و عثمانی را روی میز مذاکره برای پذیرفتن تعهدات ایران کرد.


==عهدنامه گردان==
== عهدنامه گردان ==


این عهدنامه در نزدیکی شهر قزوین به امضا رسید که مهم‌ترین بخش‌های آن به شرح ذیل است:
این عهدنامه در نزدیکی شهر قزوین به امضا رسید که مهم‌ترین بخش‌های آن به شرح ذیل است:
۴٬۹۳۳

ویرایش