۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی میکنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر میکردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیثهای فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.<ref>الشامی, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.</ref> | او بیش از هر چیز به فکر انتشار و تحقق علم حدیث بود. او اولین کسی بود که سند حدیث را حذف کرد، گرچه برخی دیگر را به عنوان اولین حذف کننده سند حدیث معرفی میکنند. هنگامی که راویان حدیث هنگام نقل روایات سند آن را تا پیامبر ذکر میکردند. اما شریف ابو جدید سند را برای اختصار حذف کرد و نوشت: عن رسول الله (ص). و نویسندگان از او پیروی کردند و این روش را پذیرفتند. او حدیثهای فراوانی را گرداوری کرد و چهل سخنرانی در فضیلت اعمال و همچنین کتاب های دیگری تالیف کرده است.<ref>الشامی, أحمد بن محمد (1407 هـ). تاریخ الیمن الفکری فی العصر العباسی. الجزء الثالث. بیروت، لبنان: دار النفائس. صفحة 286.</ref> | ||
==نقش او در اثبات نسب علویان== | == نقش او در اثبات نسب علویان == | ||
حضرموت در سدههای گذشته تحت تأثیر اباضیها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش میکردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک میگرفتند. در این شرایط ابوجدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در | حضرموت در سدههای گذشته تحت تأثیر اباضیها قرار داشت و در میان آن ها و اهل سنت دشمنی دیرینه وجود داشت و از داخل و خارج برای آسیب رساندن به علمای درستکار و سنی تلاش میکردند واز مهاجمان خارجی مانند عثمان الزنجبیلی و عمر بن مهدی کمک میگرفتند. در این شرایط ابوجدید به عراق رفت و در آنجا بر نسب سادات علویان حضرموت نزد علما و قاضی های بصره شهادت داد و آن را ثابت کرد، و 100 عراقی زائر مکه در آن سال، که در شهادت دادند و مدارک قانونی را در سال 591 هجری قمری برای حضرموت به ارمغان آورد و امامان و علمای حضرموت به نوبه خود آنها را تأیید کردند.<ref>باحنان, محمد بن علی (1420 هـ). جواهر تاریخ الأحقاف (PDF). جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 401.</ref> این روش تثبیت بالاترین روش اثبات نسب است؛ چرا که مردم صرفاً به شجرهنامه ای که با شهرت بین قبیله ها وجود دارد بسنده میکنند.<ref>الشاطری, محمد بن أحمد (1415 هـ). أدوار التاریخ الحضرمی. الجزء الأول. المدینة المنورة، المملکة العربیة السعودیة: دار المهاجر. صفحة 206.</ref> | ||
=سفرها= | =سفرها= | ||
او پس از | او پس از تحصیل در تریم در سال ۵۹۲ ه. ق <ref>شنبل, أحمد بن عبدالله (1424 هـ). تاریخ شنبل. صنعاء، الیمن: مکتبة صنعاء الأثریة. صفحة 57.</ref>اگرچه در آن زمان تریم در زیادی علما معروف بود، جهت ادامه علم اندوزی به حجاز و غیر آن رفت و در مکه ماند و شروع به تدریس کتاب های اهل سنت کرد. وقتی در سال ۶۰۸ ه. ق برادرش عبدالله در تریم درگذشت، شخصیت های تریم از جمله محمد بن ابی الحب، که نامه معروف خود را در ادبیات حضرمی برای او نوشت، از او خواستند که به تریم بازگردد. از این رو ابن جدید به وطن خود بازگشت. | ||
سپس به یمن رفت و سالهای زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى فی سند المصطفى»<ref>الفاسی, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین (PDF). الجزء الخامس. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 304.</ref> را نزد او فراگرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت | سپس به یمن رفت و سالهای زیادی در آنجا ماند و طالبان علم از او بهره جستند. او به عدن رفت و با قاضی ابراهیم بن احمد القریضی آشنا شد و کتاب «المستصفى فی سند المصطفى»<ref>الفاسی, محمد بن أحمد (1419 هـ). العقد الثمین فی تاریخ البلد الأمین (PDF). الجزء الخامس. بیروت، لبنان: دار الکتب العلمیة. صفحة 304.</ref> را نزد او فراگرفت. او و برادرش عبدالملک مصمم بودند که نزد شیخ مدافع بن احمد المعینی بروند و از او کسب علم کنند. پس به «الوحیز» شهر استاد رفتند و مدتی در آنجا اقامت کردند، استاد نیز دو دختر خود را به عقد ایشان دراورد. بعد از آن در وادی ذی هزیم سکونت کردند. پس از آن همیشه همراه استاد بودند. استاد مدافع بن احمد المعینی نیز بر ایشان خرقه پوشانید و کتاب های زیادی نزد او خواندند. برادرش عبدالملک در سال 614 هجری قمری در روستای الوحیز درگذشت.<ref>الشلی, محمد بن أبیبکر (1402 هـ). المشرع الروی فی مناقب السادة الکرام آل أبی علوی (PDF). الجزء الثانی (الطبعة الثانیة). صفحة 508. مؤرشف من الأصل (PDF) فی 4 دیسمبر 2020.</ref> | ||
به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه.ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.<ref> الخزرجی, علی بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن فی طبقات أکابر أهل الیمن. الجزء الثالث. صنعاء، الیمن: مکتبة الجیل الجدید. صفحة 1486.</ref> پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کردو سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.<ref> بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 78.</ref> | به سبب اختلافی که او و استادش مدافع با ملک مسعود الایوبی داشتند، دستور دستگیری آنها در رمضان ۶۱۷ ه. ق صادر شد و آنها را در قلعه تعز زندانی کردند و تا آخر ربیع الاول در حبس ماندند، سپس به عدن و بعد از آن به هند فرستاده شدند. دو ماه در بندر دابول هند ماندند و در آنجا احترام زیادی بین مردم یافتند.<ref> الخزرجی, علی بن حسن (1430 هـ). العقد الفاخر الحسن فی طبقات أکابر أهل الیمن. الجزء الثالث. صنعاء، الیمن: مکتبة الجیل الجدید. صفحة 1486.</ref> پس از آن در ماه رمضان سال ۶۱۸ ه .خ دوباره به یمن سفر کردند و به ظفار (که اکنون صلالة نامیده می شود) وارد شدند و ۱۸ روز در آنجا زندگی کردند. شیخ مدافع در آنجا درگذشت و مرقدش در آنجا مشهور است. سپس ابو جدید به یمن بازگشت و به شهر زُبید رفت، سپس به سمت المهجم رفت و مدتی در روستای المرجف از توابع سردد ماند و تدریس کردو سپس به مکه رفت و در آنجا درگذشت.<ref> بامخرمة, الطیب بن عبدالله (1428 هـ). قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر (PDF). الجزء الخامس. جدة، السعودیة: دار المنهاج. صفحة 78.</ref> | ||
=وفات= | =وفات= | ||
او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه.ق درگذشت.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 140.</ref> | او در اواخر عمر در مکه زندگی کرد و به تدریس پرداخت تا اینکه در سال ۶۲۰ ه. ق درگذشت.<ref>الحبشی, أحمد بن زین. شرح العینیة. سنغافورة: مطبعة کرجای المحدودة. صفحة 140.</ref> | ||
=منابع= | =منابع= | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] |