۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عقل گرایی' به 'عقلگرایی') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
=لیبرالیسم= | =لیبرالیسم= | ||
واژه لیبرال در [[قرون وسطا]] و عصر [[رنسانس]] به معنای صناعتهای آزاد به کار رفته، اما بعدها به معنای آدم هرزه، ولنگار و عیاش نیز استعمال گشته است. و در قرن بیستم در برخی کشورها به طرفداران سرمایهداری، ضد حکومت، غرب زده، آمریکایی و غیر این موارد لیبرالیسم گفته میشود.<ref>ر.ک: لیبرالیسم، معنا و تاریخ آن، جان سالوین شاپیرو، ترجمه محمد سعید حنایی، نشر مرکز، تهران، 1380، ص9 و 10، از یادداشت مترجم، و فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم، ذیل واژه " | واژه لیبرال در [[قرون وسطا]] و عصر [[رنسانس]] به معنای صناعتهای آزاد به کار رفته، اما بعدها به معنای آدم هرزه، ولنگار و عیاش نیز استعمال گشته است. و در قرن بیستم در برخی کشورها به طرفداران سرمایهداری، ضد حکومت، غرب زده، آمریکایی و غیر این موارد لیبرالیسم گفته میشود.<ref>ر. ک: لیبرالیسم، معنا و تاریخ آن، جان سالوین شاپیرو، ترجمه محمد سعید حنایی، نشر مرکز، تهران، 1380، ص9 و 10، از یادداشت مترجم، و فرهنگ انگلیسی به فارسی حییم، ذیل واژه " Liberalism "</ref> | ||
=تعریف لیبرالیسم:= | =تعریف لیبرالیسم:= | ||
ارائه تعریف دقیق و جامع از لیبرالیسم به عنوان یک مکتب سیاسی و اجتماعی کاری بس دشوار، بلکه ناممکن است؛ اما با این حال، تعریفهای متعددی از سوی نظریهپردازان غربی بر این موضوع ارائه شده است،<ref> | ارائه تعریف دقیق و جامع از لیبرالیسم به عنوان یک مکتب سیاسی و اجتماعی کاری بس دشوار، بلکه ناممکن است؛ اما با این حال، تعریفهای متعددی از سوی نظریهپردازان غربی بر این موضوع ارائه شده است،<ref>ر، ک: ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، آنتونی آربلاستر، ترجمه عباس مخبر، نشر مرکز، تهران، 1377، ص17 ـ 14.</ref> | ||
از جمله: شاپیرو میگوید: «لیبرالیسم را میتوان به طور دقیق نگرشی به زندگی و مسائل آن وصف کرد که تأکیدش بر ارزشهایی همچون آزادی برای افراد، اقلیتها و ملتهاست.<ref>لیبرالیسم، معنا و تاریخ آن، ص3.</ref> | از جمله: شاپیرو میگوید: «لیبرالیسم را میتوان به طور دقیق نگرشی به زندگی و مسائل آن وصف کرد که تأکیدش بر ارزشهایی همچون آزادی برای افراد، اقلیتها و ملتهاست.<ref>لیبرالیسم، معنا و تاریخ آن، ص3.</ref> | ||
==گونه های لیبرالیسم== | == گونه های لیبرالیسم == | ||
===لیبرالیسم فرهنگی=== | === لیبرالیسم فرهنگی === | ||
یعنی جانب داری از آزادیهای فردی و اجتماعی ـ مثل آزادی اندیشه و بیان ـ و گسترش فرصتهای آزادی و انعطاف پذیری اخلاقی و غیره. | یعنی جانب داری از آزادیهای فردی و اجتماعی ـ مثل آزادی اندیشه و بیان ـ و گسترش فرصتهای آزادی و انعطاف پذیری اخلاقی و غیره. | ||
===لیبرالیسم دینی=== | === لیبرالیسم دینی === | ||
به این معنا که اصولا دین امری شخصی است و باورهای دینی احساس درونی و غایب از حواس انسان نیست، بلکه تجربه دینی مانند تجربههای حسی از احساس زنده و غیر غایب حکایت دارد. و حقایق دینی با هیچ مقطع تاریخی و فرهنگی خاصی گره نخورده است. | به این معنا که اصولا دین امری شخصی است و باورهای دینی احساس درونی و غایب از حواس انسان نیست، بلکه تجربه دینی مانند تجربههای حسی از احساس زنده و غیر غایب حکایت دارد. و حقایق دینی با هیچ مقطع تاریخی و فرهنگی خاصی گره نخورده است. | ||
===لیبرالیسم اخلاقی=== | === لیبرالیسم اخلاقی === | ||
از آنجا که در لیبرالیسم هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد، لذا معیار تشخیص دهنده خوب و بد، خود انسان است. بنابراین، امیال ظاهری افراد همان امیال اقعی آنها است و باید مورد احترام قرار گیرد؛ یعنی لیبرالیسم اخلاقی، اعتقاد به یک آیین تساهل گرا، انعطاف پذیر و اباحی مسلک در آموزههای اخلاقی است. | از آنجا که در لیبرالیسم هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد، لذا معیار تشخیص دهنده خوب و بد، خود انسان است. بنابراین، امیال ظاهری افراد همان امیال اقعی آنها است و باید مورد احترام قرار گیرد؛ یعنی لیبرالیسم اخلاقی، اعتقاد به یک آیین تساهل گرا، انعطاف پذیر و اباحی مسلک در آموزههای اخلاقی است. | ||
===لیبرالیسم اقتصادی=== | === لیبرالیسم اقتصادی === | ||
یعنی حفظ آزادی اقتصادی و دفاع از حریم مالکیت خصوصی و سرمایهداری، و دخالت حداقلی دولت بر فعالیتهای اقتصادی افراد، یا عدم دخالت دولت و هر عامل خارجی در اقتصاد افراد. | یعنی حفظ آزادی اقتصادی و دفاع از حریم مالکیت خصوصی و سرمایهداری، و دخالت حداقلی دولت بر فعالیتهای اقتصادی افراد، یا عدم دخالت دولت و هر عامل خارجی در اقتصاد افراد. | ||
===لیبرالیسم سیاسی=== | === لیبرالیسم سیاسی === | ||
بر اساس لیبرالیسم سیاسی، باورها و اعتقادات هر کس در حوزه فردی و شخصی محترم است. دولت باید زمینه را فراهم کند که هر شخص بتواند برای انجام مراسم مذهبی خود آزادی عمل داشته باشد. | بر اساس لیبرالیسم سیاسی، باورها و اعتقادات هر کس در حوزه فردی و شخصی محترم است. دولت باید زمینه را فراهم کند که هر شخص بتواند برای انجام مراسم مذهبی خود آزادی عمل داشته باشد. | ||
==گونه های دیگری از لیبرالیسم== | == گونه های دیگری از لیبرالیسم == | ||
البته گونههای دیگری از لیبرالیسم نیز مطرح است که در ذیل به طور اختصار به آنها اشاره میکنیم: | البته گونههای دیگری از لیبرالیسم نیز مطرح است که در ذیل به طور اختصار به آنها اشاره میکنیم: | ||
===لیبرالیسم کلاسیک=== | === لیبرالیسم کلاسیک === | ||
این معنا به دنبال تثبیت و پیروزی لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، به عنوان کامل کننده آن تدوین و تکوین یافت. لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، آزادی فرد را در حوزه حیات سیاسی و اقتصادی به ارمغان آورد، مجموعه این دو، لیبرالیسم نسل اولیه است که به آن «لیبرالیسم کلاسیک» میگویند. | این معنا به دنبال تثبیت و پیروزی لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، به عنوان کامل کننده آن تدوین و تکوین یافت. لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی، آزادی فرد را در حوزه حیات سیاسی و اقتصادی به ارمغان آورد، مجموعه این دو، لیبرالیسم نسل اولیه است که به آن «لیبرالیسم کلاسیک» میگویند. | ||
===لیبرالیسم دموکراسی=== | === لیبرالیسم دموکراسی === | ||
عدهای از اندیشمندان لیبرالیستی برای تعدیل و بازنگری در لیبرالیسم افراطی اولیه، معتقد به افزایش فعالیت و دخالت دولت برای رفع نارساییها شدند. به عقیده این گروه، آزادیهای بی مرز و حد اقتصادی، امید و آرمانهای اولیه را برنیاورد؛ لذا به این نتیجه رسیدند که دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی لازم است. بدین ترتیب، کاستن از آزادیهای اقتصادی لیبرالی را ضروری دانستند. | عدهای از اندیشمندان لیبرالیستی برای تعدیل و بازنگری در لیبرالیسم افراطی اولیه، معتقد به افزایش فعالیت و دخالت دولت برای رفع نارساییها شدند. به عقیده این گروه، آزادیهای بی مرز و حد اقتصادی، امید و آرمانهای اولیه را برنیاورد؛ لذا به این نتیجه رسیدند که دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی لازم است. بدین ترتیب، کاستن از آزادیهای اقتصادی لیبرالی را ضروری دانستند. | ||
===نئولیبرالیسم=== | === نئولیبرالیسم === | ||
در اواخر قرن بیستم، با افول دولتهای رفاهی و گرایش به سیاستهای لیبرالیسم اقتصادی، ناسازگاریهای لیبرالیسم با دموکراسی بارزتر شد. امروزه موج تازه ای از اندیشههای لیبرالیستی تحت عنوان نئولیبرالیسم به وجود آمده است. این گرایش ـ دوباره مانند گذشته ـ بر این باور است که اصول لیبرالیسم از سرمایه داری انفکاک پذیر نیست، و اقتصاد بازار آزاد، لازمه آزادی است. در این نگاه، دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی مغایر با اصول لیبرالیسم و کاری بی حاصل تلقی شده است. بدین ترتیب، بازگشت به اصول اولیه لیبرالیسم ضروری قلمداد شده است.<ref>جهت مطالعه بیشتر دراینباره به کتابهای: ظهور و سقوط لیبرالیسم در غرب، درآمدی بر مکاتب و اندیشه های معاصر، کتاب نقد شماره 11 و لیبرالیسم و منتقدان آن (مایکل ساندل، ترجمه احمد تدین، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1374) مراجعه شود.</ref> | در اواخر قرن بیستم، با افول دولتهای رفاهی و گرایش به سیاستهای لیبرالیسم اقتصادی، ناسازگاریهای لیبرالیسم با دموکراسی بارزتر شد. امروزه موج تازه ای از اندیشههای لیبرالیستی تحت عنوان نئولیبرالیسم به وجود آمده است. این گرایش ـ دوباره مانند گذشته ـ بر این باور است که اصول لیبرالیسم از سرمایه داری انفکاک پذیر نیست، و اقتصاد بازار آزاد، لازمه آزادی است. در این نگاه، دخالت دولت در فعالیتهای اقتصادی مغایر با اصول لیبرالیسم و کاری بی حاصل تلقی شده است. بدین ترتیب، بازگشت به اصول اولیه لیبرالیسم ضروری قلمداد شده است.<ref>جهت مطالعه بیشتر دراینباره به کتابهای: ظهور و سقوط لیبرالیسم در غرب، درآمدی بر مکاتب و اندیشه های معاصر، کتاب نقد شماره 11 و لیبرالیسم و منتقدان آن (مایکل ساندل، ترجمه احمد تدین، تهران، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1374) مراجعه شود.</ref> | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
ـ درباره آزادی، جان استوارت میل، ترجمه محمدرضایی، تهران، 1345، ص181 به بعد. | ـ درباره آزادی، جان استوارت میل، ترجمه محمدرضایی، تهران، 1345، ص181 به بعد. | ||
[[رده: عقائد]] | [[رده:عقائد]] |