۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آنها' به 'آنها') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
=مکانت حدیثی مالک بن انس= | =مکانت حدیثی مالک بن انس= | ||
مالک در مدینه از استادان بسیاری بهره گرفته که برخی شمارِ آنها را صد تن <ref>هذیب الکمال فی أسماء | مالک در مدینه از استادان بسیاری بهره گرفته که برخی شمارِ آنها را صد تن <ref>هذیب الکمال فی أسماء الرجال: ج۲۷ ص۹۳-۱۰۶ ش۵۷۲۸، تهذیب التهذیب: ج۵ ص۳۲۶ و ۳۲۷ ش۷۵۸۴</ref> و برخی دیگر حدود نُهصد تن دانستهاند که از این تعداد سیصد تن آنها در شمارِ تابعیان و بقیه در طبقه تابعِ تابعیان بودهاند. <ref> الحدیث و المحدّثون: ص۲۸۸</ref> معروف ترین استادان حدیثی وی عبارتاند از: محمّد بن شهاب زهری، ربیعة بن ابی عبدالرحمان و نافع، مولی عبداللّٰه بن عمر. <ref>الإمام الصادق(ع) و المذاهب الأربعة: المجلد الاول، الجزء الثانی ص۵۳۱، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال: ج۲۷ ص۱۱۴- ۱۱۶ ش۵۷۲۸، تهذیب التهذیب: ج۵ ص۵۳۲۸ ش۷۵۸۴</ref> مالک با توجّه به معمّر بودنش، شاگردان بسیاری از محدّثان [[حجاز]]، [[یمن]]، [[عراق]]<ref>ر. ک:مقاله عراق</ref>، [[شام]]<ref>ر. ک:مقاله شام</ref>، [[مصر]] و [[افریقا]] داشت که از جمله میتوان از: شافعی، عبداللّٰه بن وهب بن مسلم، عبدالرحمان بن قاسم، عبدالعزیز بن ابی حاتم، محمّد بن دینار، سفیان ثوری و محمّد بن حسن شیبانی نام برد. <ref>سیر أعلام النبلاء: ج۸ ص۵۲- ۵۴ ش۱۰، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال: ج۲۷ ص۱۰۷ - ۱۱۰</ref> علمای اهل سنّت، او را ستوده و به بزرگی یاد کردهاند. <ref>التمهید، ابن عبدالبر: ج۱ ص۸۹، الثقات: ج۷ ص۴۵۹، تذکرة الحفّاظ: ج۱ ص۲۰۷ ش۱۹۹، سیر أعلام النبلاء: ج۸ ص۵۸ ش۱۰</ref> مالک، ۱۰۰ هزار حدیث نگاشته و از نافع و دیگران روایت نقل کرده است. همچنین مالک به دقّت در نقل و سختگیری نسبت به نقد راویان حدیث معروف است و روایتی را که اطمینان به آن نداشت، نقل نمیکرد. <ref>تهذیب التهذیب: ج۵ ص۳۲۹</ref> | ||
=آثار حدیثی مالک بن انس= | =آثار حدیثی مالک بن انس= | ||
کتابها و رسالههای مختلفی به مالک منسوب است. مهمترین آثار وی عبارتاند از: الموطّأ. برخی علمای اهل سنّت همه احادیث این کتاب را مسند و صحیح میدانند. <ref>الحدیث و | کتابها و رسالههای مختلفی به مالک منسوب است. مهمترین آثار وی عبارتاند از: الموطّأ. برخی علمای اهل سنّت همه احادیث این کتاب را مسند و صحیح میدانند. <ref>الحدیث و المحدّثون: ص۲۴۶</ref> این کتاب دربردارنده احادیثی از [[پیامبر خدا(ص)]] و اقوال و فتاوای صحابیان و تابعیان است و بر اساس ابواب کتابهای فقهی تنظیم شده است. در شماره احادیث کتاب الموطّأ، میان پانصد، <ref> تنویر الحوالک: ج۱ ص۶</ref> تا ۱۷۲۰ <ref> تنویر الحوالک: ج۱ ص۸</ref> و رقمهای دیگر اختلاف است. تألیف الموطّأ چهل سال طول کشید. <ref> الحدیث و المحدّثون: ص۲۴۶</ref> کتابهای تفسیر [[غریب القرآن]] و [[الرّد علی القدریة]] نیز از او هستند. <ref>الأئمّة الأربعة: بخش دوم ص۱۲۶</ref> | ||
=مالک بن انس(یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت)= | =مالک بن انس(یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت)= | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
او در کنار قبر پیامبر(ص) بود. ابی جعفر منصور دوانیقی خلیفه عباسی از او سئوال کرد که آیا روبه قبله بایستم و دعا کنم یا رو به قبر [[رسول خدا(ص)]]؟ | او در کنار قبر پیامبر(ص) بود. ابی جعفر منصور دوانیقی خلیفه عباسی از او سئوال کرد که آیا روبه قبله بایستم و دعا کنم یا رو به قبر [[رسول خدا(ص)]]؟ | ||
مالک به او گفت: «چرا صورت خود را از قبر آن حضرت برگردانی در حالی که او وسیله تو و وسیله پدرت [[آدم]]<ref>ر.ک:مقاله آدم</ref> است در [[روز قیامت]]؟ بلکه رو به قبر کن و او را [[شفیع]] قرار ده. <ref> سبل الهدى و اله شاد، ج 11، ص 439؛ و وفاالفاء، ج 4، ص 1376</ref> | مالک به او گفت: «چرا صورت خود را از قبر آن حضرت برگردانی در حالی که او وسیله تو و وسیله پدرت [[آدم]]<ref>ر. ک:مقاله آدم</ref> است در [[روز قیامت]]؟ بلکه رو به قبر کن و او را [[شفیع]] قرار ده. <ref> سبل الهدى و اله شاد، ج 11، ص 439؛ و وفاالفاء، ج 4، ص 1376</ref> | ||
از این مکالمه چند مطلب استفاده میشود: | از این مکالمه چند مطلب استفاده میشود: | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
1ـ این که [[دعا]] نزد قبر پیامبر(ص) مورد عمل تابعین [[اصحاب پیامبر]] آن هم فردی مانند مالک بن انس که از پیشوایان اهل سنت است میباشد. | 1ـ این که [[دعا]] نزد قبر پیامبر(ص) مورد عمل تابعین [[اصحاب پیامبر]] آن هم فردی مانند مالک بن انس که از پیشوایان اهل سنت است میباشد. | ||
2ـ هیچ یک از علمای مدینه و مسلمانها این سخن را بر او استنکار و او را سرزنش نکردند و اگر مورد انکار اهل مدینه قرار میگرفت حتماً در تاریخ ثبت میگردید، زیرا انگیزه در بیان این گونه مطالب با اختلافی که بین مذاهب بوده وجود داشته است . | 2ـ هیچ یک از علمای مدینه و مسلمانها این سخن را بر او استنکار و او را سرزنش نکردند و اگر مورد انکار اهل مدینه قرار میگرفت حتماً در تاریخ ثبت میگردید، زیرا انگیزه در بیان این گونه مطالب با اختلافی که بین مذاهب بوده وجود داشته است. | ||
3ـ [[توسل]] و شفیع قرار دادن پیامبر(ص) بعد از مرگ نیز مورد عمل فردی مانند مالک بن انس بوده و صریحاً به خلیفه وقت منصور میگوید: «استشفع به» او را شفیع قرار ده و به او توسل بجو. | 3ـ [[توسل]] و شفیع قرار دادن پیامبر(ص) بعد از مرگ نیز مورد عمل فردی مانند مالک بن انس بوده و صریحاً به خلیفه وقت منصور میگوید: «استشفع به» او را شفیع قرار ده و به او توسل بجو. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
یکی این که رو به روی قبه قرار میگیرد | یکی این که رو به روی قبه قرار میگیرد | ||
دوم این که او را شفیع و واسطه خود قرار ده که معنای وسیله بودن و توسل نیز همین است یعنی چون رسول خدا وسیله توست باید او را قبله خود قرار دهی و روبه روی او قرارگیری و او را شفیع و واسطه قرار دهی و به او توسل بجویی . | دوم این که او را شفیع و واسطه خود قرار ده که معنای وسیله بودن و توسل نیز همین است یعنی چون رسول خدا وسیله توست باید او را قبله خود قرار دهی و روبه روی او قرارگیری و او را شفیع و واسطه قرار دهی و به او توسل بجویی. | ||
6ـ کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (ص) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابیها گفتهاند که شفاعت خواهی [[حرام]]<ref>ر.ک:مقاله حرام</ref> یا [[شرک]] است مالک میگوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در عالم برزخ نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده میگردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجتهای آن به طریق اولی جایز است. | 6ـ کلام مالک بن انس صریح است در این که طلب شفاعت از پیامبر (ص) در [[عالم برزخ]] و پس از مرگ امری مطلوب است و به خلاف آن چه وهابیها گفتهاند که شفاعت خواهی [[حرام]]<ref>ر. ک:مقاله حرام</ref> یا [[شرک]] است مالک میگوید او وسیله و واسطه توست و جمله: «استشفع به» هم معناش همین است و توسل به پیامبر در عالم برزخ نسبت به امور دنیا نیز از این مکالمه مالک کاملاً استفاده میگردد. چه این که وقتی جایز است برای گناهان و امور آخرت او را شفیع و واسطه قرار دهیم در امور دنیا و حاجتهای آن به طریق اولی جایز است. | ||
7ـ سخن مالک صراحت دارد که مسلمانها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار میگرفتند و دعا میگردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمیگفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که میگوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(ص) میآمدند فقط بر او سلام مینمودند و اگر میخواستند دعا کنند رو به طرف قبله میکردند و از قبر منحرف میشدند. <ref>کتاب: دعا و توسل، آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref> | 7ـ سخن مالک صراحت دارد که مسلمانها هنگام [[دعا]] در حرم پیامبر رو به روی قبر قرار میگرفتند و دعا میگردند و اگر چنین نبود مالک با این صراحت به خلیفه عباسی نمیگفت: رو به قبر بایست، بر خلاف گفته ابن تیمیه که میگوید: هر گاه اصحاب وتابعین و پیروان آنها نزد قبر پیامبر(ص) میآمدند فقط بر او سلام مینمودند و اگر میخواستند دعا کنند رو به طرف قبله میکردند و از قبر منحرف میشدند. <ref>کتاب: دعا و توسل، آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی، موسسه بوستان کتاب، چاپ دوم، ص 65 تا 62</ref> |