۴٬۹۳۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}↵↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
=خلاصه زندگی ناصرالدین شاه= | =خلاصه زندگی ناصرالدین شاه= | ||
ناصرالدین شاه در ششم [[ماه صفر]] 1247 ه.ق در نزدیکی [[آذربایجان]] به دنیا آمد. پدرش "محمدشاه" و مادرش "جهان خانم" معروف به "مهد علیا" میباشد. <ref>سپهر، لسان الملك؛ ناسخ التواریخ، تهران، اسلامیه، 53، ص 965</ref> | ناصرالدین شاه در ششم [[ماه صفر]] 1247 ه. ق در نزدیکی [[آذربایجان]] به دنیا آمد. پدرش "محمدشاه" و مادرش "جهان خانم" معروف به "مهد علیا" میباشد. <ref>سپهر، لسان الملك؛ ناسخ التواریخ، تهران، اسلامیه، 53، ص 965</ref> | ||
وی را برای آموزش و تربیت اولیه نزد "میرزا عیسی، قائم مقام فراهانی" و فرزندش "ابوالقاسم" فرستادند و بعد از آن نیز تربیت او را به "میرزا تقی خان امیركبیر" واگذار كردند. <ref>امانت، عباس، قبله عالم ناصرالدین شاه، تهران، مهرگان، ص 83</ref> | وی را برای آموزش و تربیت اولیه نزد "میرزا عیسی، قائم مقام فراهانی" و فرزندش "ابوالقاسم" فرستادند و بعد از آن نیز تربیت او را به "میرزا تقی خان امیركبیر" واگذار كردند. <ref>امانت، عباس، قبله عالم ناصرالدین شاه، تهران، مهرگان، ص 83</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
ناصرالدین میرزا فرزند كوچك محمدشاه بود. وی به استناد به تاریخ و عملكرد كسانی همچون [[چنگیزخان]] و [[شاه عباس صفوی]] كه فرزندان كوچكترشان را به عنوان ولیعهد معرفی كردند، "ناصرالدین میرزا" را در 5 سالگی به عنوان ولیعهد معرفی كرد. | ناصرالدین میرزا فرزند كوچك محمدشاه بود. وی به استناد به تاریخ و عملكرد كسانی همچون [[چنگیزخان]] و [[شاه عباس صفوی]] كه فرزندان كوچكترشان را به عنوان ولیعهد معرفی كردند، "ناصرالدین میرزا" را در 5 سالگی به عنوان ولیعهد معرفی كرد. | ||
البته قدرت و نفوذ مهد علیا در این امر، نكتهای است كه نباید از آن غافل شد. اولین ماموریت خارجی ولیعهد در سال 1253 ه.ق در 7 سالگی به "ایروان" انجام شد. ناصرالدین میرزا سفر رسمی و ملاقات صمیمانهای با امپراطوری روس، "نیكلای اول" داشت. <ref> پیرنیا، مشیر الدوله، تاریخ ایران از اغاز تا انقراض قاجاریه، تهران، خیام، بی تا، ص 570</ref> | البته قدرت و نفوذ مهد علیا در این امر، نكتهای است كه نباید از آن غافل شد. اولین ماموریت خارجی ولیعهد در سال 1253 ه. ق در 7 سالگی به "ایروان" انجام شد. ناصرالدین میرزا سفر رسمی و ملاقات صمیمانهای با امپراطوری روس، "نیكلای اول" داشت. <ref> پیرنیا، مشیر الدوله، تاریخ ایران از اغاز تا انقراض قاجاریه، تهران، خیام، بی تا، ص 570</ref> | ||
ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با "گلین خانم،" دختر شاهزاده "احمد علی"، یكی از نوادگان فتحعلیشاه، طی مراسم با شكوهی ازدواج كرد. <ref> روضة الصفا، همان، ص 8313</ref> البته او به همین ازدواج بسنده نكرد چنانچه حرمسرای ناصری و نفوذ و تاثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملكتی، در تاریخ ایران مشهور است. | ناصرالدین میرزا در 14 سالگی، با "گلین خانم،" دختر شاهزاده "احمد علی"، یكی از نوادگان فتحعلیشاه، طی مراسم با شكوهی ازدواج كرد. <ref> روضة الصفا، همان، ص 8313</ref> البته او به همین ازدواج بسنده نكرد چنانچه حرمسرای ناصری و نفوذ و تاثیر زنان حرمسرای وی، در امور مملكتی، در تاریخ ایران مشهور است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
=پادشاهی ناصرالدین شاه= | =پادشاهی ناصرالدین شاه= | ||
محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه.ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه.ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه. ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه. ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | ||
در مدت چند روز بحران و كشمكش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی كه ار حكمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای [[انگلیس]] و [[روس]] با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین كردند، سرانجام پادشاه جوان، با كفایت و لیاقت "میرزا تقی خان امیركبیر"، وارد تهران شد. امیر كه بلافاصله، لقب "امیرنظام" یا فرمانده كل قشون را دریافت كرده بود جای "میرزا آغاسی"، صدر اعظم منفور محمدشاه را گرفت. | در مدت چند روز بحران و كشمكش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی كه ار حكمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای [[انگلیس]] و [[روس]] با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین كردند، سرانجام پادشاه جوان، با كفایت و لیاقت "میرزا تقی خان امیركبیر"، وارد تهران شد. امیر كه بلافاصله، لقب "امیرنظام" یا فرمانده كل قشون را دریافت كرده بود جای "میرزا آغاسی"، صدر اعظم منفور محمدشاه را گرفت. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
از جمله این اقدامات مبارزه با فساد درباریان و كوتاه كردن دست آنها از امور مملكتی، نظاممند كردن سازمانهای حكومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث كارخانههای مختلف، چاپ و نشر كتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق [[كاپیتولاسیون]] [[روسیه]] و [[انگلیس]] میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد، و یكی از پرشكوهترین دورههای تاریخ ایران رقم زد. <ref>آدمیت، فریدون، پیشین، ص 344</ref> | از جمله این اقدامات مبارزه با فساد درباریان و كوتاه كردن دست آنها از امور مملكتی، نظاممند كردن سازمانهای حكومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث كارخانههای مختلف، چاپ و نشر كتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق [[كاپیتولاسیون]] [[روسیه]] و [[انگلیس]] میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد، و یكی از پرشكوهترین دورههای تاریخ ایران رقم زد. <ref>آدمیت، فریدون، پیشین، ص 344</ref> | ||
ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ ([[اروپا]]) و آگاهی یافتن از شیوه مملكت داری و حاكم بودن قوانین در كشورهای غربی در صدد اصلاحاتی چند برآمد. او در یافته بود كه تمركز قدرت در دست یك نفر به نام صدراعظم كار چندان اصولی نیست، بنابراین برای جلوگیری از قدرت یابی صدر اعظم و یا ادعای پادشاهی او به تقلید از اروپاییان در سال 1275 ه.ق كابینهای متشكل از 6 نفر تشكیل داد تا كارها بین آنان تقسیم شود. | ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ ([[اروپا]]) و آگاهی یافتن از شیوه مملكت داری و حاكم بودن قوانین در كشورهای غربی در صدد اصلاحاتی چند برآمد. او در یافته بود كه تمركز قدرت در دست یك نفر به نام صدراعظم كار چندان اصولی نیست، بنابراین برای جلوگیری از قدرت یابی صدر اعظم و یا ادعای پادشاهی او به تقلید از اروپاییان در سال 1275 ه. ق كابینهای متشكل از 6 نفر تشكیل داد تا كارها بین آنان تقسیم شود. | ||
تشكیل «مجلس شورای دولتی» با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود كه خود «رئیس دولت» یا «كابینه» را كه جمعاً 11 نفر عضو داشت را به عهده داشت. | تشكیل «مجلس شورای دولتی» با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود كه خود «رئیس دولت» یا «كابینه» را كه جمعاً 11 نفر عضو داشت را به عهده داشت. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و كتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد. | آگاهی ناصرالدین شاه از جوامع اروپایی و مطالعه سفرنامهها و كتابهای مربوط به آن دیار، اشتیاق او را برای سفر به ممالك غربی برانگیخت. سفرهای پر هزینه و نه چندان سودمند كه برای تامین هزینه آنها گاه مجبور به دادن امتیاز از دول بیگانه و گاه گرفتن وام از خود آنان میشد. | ||
سفرهای او از سال 1287 ه.ق، با [[زیارت]] عتبات عالیات، [[كربلا]]، [[نجف]] و [[كاظمین]] شروع شد. دومین سفر او در سال 1290 ه.ق در بیست و ششمین سال سلطنت وی روی داد، این سفر به صورت رسمی، به دعوت "امپراطور اتریش" برای بازدید از نمایشگاه «وینه» صورت گرفت. كه با كشتی از بندر انزلی به [[قفقاز]]، روسیه، [[آلمان]]، بلژیك، انگلیس، [[فرانسه]] رفته و از آنجا نیز به [[سوئیس]] و [[ایتالیا]] و [[عثمانی]] عزیمت نمود. سفر دوم به طور غیر رسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تكنولوژی در اروپا بود. | سفرهای او از سال 1287 ه. ق، با [[زیارت]] عتبات عالیات، [[كربلا]]، [[نجف]] و [[كاظمین]] شروع شد. دومین سفر او در سال 1290 ه. ق در بیست و ششمین سال سلطنت وی روی داد، این سفر به صورت رسمی، به دعوت "امپراطور اتریش" برای بازدید از نمایشگاه «وینه» صورت گرفت. كه با كشتی از بندر انزلی به [[قفقاز]]، روسیه، [[آلمان]]، بلژیك، انگلیس، [[فرانسه]] رفته و از آنجا نیز به [[سوئیس]] و [[ایتالیا]] و [[عثمانی]] عزیمت نمود. سفر دوم به طور غیر رسمی و تنها برای سیر سیاحت و دیدار از مظاهر تمدن غرب و پیشرفت صنایع و تكنولوژی در اروپا بود. | ||
سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | سفر سوم و آخرین سفر او با همراهی "امین السلطان" به انگلیس بود. <ref>ناصرالدین شاه قاجار، سفرنامه، تهران، غزل، بی تا، ص 141</ref> | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
=سرانجام ناصرالدین شاه= | =سرانجام ناصرالدین شاه= | ||
با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه.ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده میكردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[حضرت عبدالعظیم(ع)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه.ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیتهای سیاسی میشود و در جریان قیامهای مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه میشود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه میگیرد. | با فرا رسیدن [[ذیقعده]] 1313 ه. ق ناصرالدین شاه و درباریان خود را برای پنجاهمین سال سلطنت آماده میكردند، اما واقعه قتل او در [[حرم]] [[حضرت عبدالعظیم(ع)]] تمام تصورات آنها را در هم ریخت. قاتل شاه "[[میرزا رضا كرمانی]]" بود، كه در سال 1307 ه. ق با "[[سید جمال الدین اسدآبادی]]"، آشنا شده بود و سخت تحت تأثیر اندیشه او قرار گرفته بود وی به این طریق وارد فعالیتهای سیاسی میشود و در جریان قیامهای مردمی مثل قیام تنباكو، چندی به زندان افتاده و شكنجه میشود. و سرانجام تصمیم به قتل ناصرالدین شاه میگیرد. | ||
همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در میآورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref> | همان روزی كه شاه قصد برپایی جشن پنجاه سالگی سلطنت اش را دارد، او را با ضرب یك گلوله از پای در میآورد تا آخرین سال سلطنت او را رقم زند. <ref>دانشور، داریوش؛ وقایع دارالخلافه، مشهد، گوتنبرگ، چاپ اول، ج 7، ص 126</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |