پرش به محتوا

تأویل: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
# بیشتر مفسران و صاحب‌نظران، تأویل را به طور کامل مغایر با تفسیر دانسته؛ اما در بیان فرق این دو و تعیین حیطه هر کدام از آنها اختلاف نظر دارند:
# بیشتر مفسران و صاحب‌نظران، تأویل را به طور کامل مغایر با تفسیر دانسته؛ اما در بیان فرق این دو و تعیین حیطه هر کدام از آنها اختلاف نظر دارند:


3-1. جمعی هرچند که هر دو واژه را مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانسته‌‌اند، ولی «تفسیر» را به کشف مراد از لفظ مشکل<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، گروهی از علما، ج 1، ص 39، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1995م.</ref>، یا شرح قصه‌‌ای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب و تبیین اسباب نزول معنا کرده‌اند<ref> واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ‏7، ص 349، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق. ‌</ref>؛ اما «تأویل» را به تبیین معنای متشابه<ref>همان.</ref> یا برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت<ref>جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات‏، ج 1، ص 50، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.</ref>، یا بازگرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر اختصاص داده‌اند<ref> لسان العرب، ‏ ج ‏5، ص 55.</ref>.
3-1. جمعی هرچند که هر دو واژه را مربوط به معنا و مفاهیم الفاظ دانسته‌‌اند، ولی «تفسیر» را به کشف مراد از لفظ مشکل<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، گروهی از علما، ج 1، ص 39، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1995م.</ref>، یا شرح قصه‌‌ای مجمل و تعریف مدلول الفاظ غریب و تبیین اسباب نزول معنا کرده‌اند<ref> واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ‏7، ص 349، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق. ‌</ref>؛ اما «تأویل» را به تبیین معنای متشابه<ref>همان.</ref> یا برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با [[قرآن|کتاب]] و [[سنت پیامبر|سنت]]<ref>جرجانی، سید علی بن محمد، کتاب التعریفات‏، ج 1، ص 50، تهران، ناصر خسرو، چاپ چهارم، 1370ش.</ref>، یا بازگرداندن یکی از دو احتمال به معنای مطابق با ظاهر اختصاص داده‌اند<ref> لسان العرب، ‏ ج ‏5، ص 55.</ref>.
3-2. برخی «تفسیر» را ویژه معنای وضعی لفظ، و «تأویل» را تفسیر باطن لفظ دانسته‌‌اند<ref>ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، تحقیق، معوض، شیخ محمدعلی، عبدالموجود، شیخ عادل احمد، ج ‏1، ص 45، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.</ref>.
3-2. برخی «تفسیر» را ویژه معنای وضعی لفظ، و «تأویل» را تفسیر باطن لفظ دانسته‌‌اند<ref>ثعالبی، عبدالرحمن بن محمد، جواهر الحسان فی تفسیر القرآن، تحقیق، معوض، شیخ محمدعلی، عبدالموجود، شیخ عادل احمد، ج ‏1، ص 45، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.</ref>.


خط ۴۷: خط ۴۷:
«تأویل به معنای ارجاع و برگرداندن، مفهوم جامعی است که مصادیق فراوان دارد.
«تأویل به معنای ارجاع و برگرداندن، مفهوم جامعی است که مصادیق فراوان دارد.


# گاهی ارجاع در محدوده ماهیت یا مفهوم ذهنی است که در شناخت ماهوی چیزی اعم از حد و رسم به کار می‌رود، یا در شناخت مفهومی استعمال می‏شود، از این رهگذر گاهی تأویل را همتای تفسیر دانسته و این دو را مقارن هم می‏دانند و گاهی ارجاع در محور مصداق خارجی معنای لفظ است، نه در مدار مفهوم ذهنی که در مرحله تطبیق معنا بر مصداق به کار می‏رود. مثلا تأویل جمله خبری همان تحقق مخبر عنه است، و تأویل جمله انشایی همان امتثال امر یا نهی و مانند آن می‌باشد.
# گاهی ارجاع در محدوده ماهیت یا مفهوم ذهنی است که در شناخت ماهوی چیزی اعم از حد و رسم به کار می‌رود، یا در شناخت مفهومی استعمال می‌‏شود، از این رهگذر گاهی تأویل را همتای تفسیر دانسته و این دو را مقارن هم می‌‏دانند و گاهی ارجاع در محور مصداق خارجی معنای لفظ است، نه در مدار مفهوم ذهنی که در مرحله تطبیق معنا بر مصداق به کار می‏رود. مثلا تأویل جمله خبری همان تحقق مخبر عنه است، و تأویل جمله انشایی همان امتثال امر یا نهی و مانند آن می‌باشد.
#  
#  
# گاهی ارجاع در محور تحلیل و تعلیل یک جریان خارجی است که راز آن مستور بوده و با ارجاع مزبور، رمز آن مشهود می‏گردد که در این قسم آنچه از حجاب به در آمد و معلوم شد نه معنای لفظ است و نه مصداق آن، بلکه حکمت و سرّ شیء خارجی است. نظیر آنچه [[خضر|حضرت خضرعلیه السلام]] برای [[حضرت موسی|حضرت موسی علیه السلام]] توضیح داد: «ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرا»<ref> کهف، 82.</ref>.
# گاهی ارجاع در محور تحلیل و تعلیل یک جریان خارجی است که راز آن مستور بوده و با ارجاع مزبور، رمز آن مشهود می‌‏گردد که در این قسم آنچه از حجاب به در آمد و معلوم شد نه معنای لفظ است و نه مصداق آن، بلکه حکمت و سرّ شیء خارجی است. نظیر آنچه [[خضر|حضرت خضرعلیه السلام]] برای [[حضرت موسی|حضرت موسی علیه السلام]] توضیح داد: «ذلک تأویل ما لم تسطع علیه صبرا»<ref> کهف، 82.</ref>.
#  
#  
# گاهی ارجاع در قلمرو عینی است، نه ذهنی و نه تحلیل و تعلیل یک شیء خارجی به صورت تعلیم ذهنی و نه در محور تطبیق معنا بر مصداق خاص خود، بلکه از سنخ ارجاع مثل به ممثّل و برگرداندن صورت خیالی و مانند آن به ممثل خارجی است، نظیر آنچه حضرت یوسف علیه السلام فرمود: «یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ»<ref>یوسف، 100.</ref>.
# گاهی ارجاع در قلمرو عینی است، نه ذهنی و نه تحلیل و تعلیل یک شیء خارجی به صورت تعلیم ذهنی و نه در محور تطبیق معنا بر مصداق خاص خود، بلکه از سنخ ارجاع مثل به ممثّل و برگرداندن صورت خیالی و مانند آن به ممثل خارجی است، نظیر آنچه [[حضرت یوسف |حضرت یوسف علیه السلام]] فرمود: «یا أَبَتِ هذا تَأْویلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ»<ref>یوسف، 100.</ref>.
#  
#  
# گاهی ارجاع مثل به ممثّل است لیکن نه بعد از تحقق عینی آن، بلکه قبل از تحقق، که از آن به تعبیر رؤیا هم یاد می‏‌شود، مانند آنچه بعضی از زندانیان به حضرت یوسف علیه السلام گفتند: «نَبِّئْنا بِتَأْویلِهِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ»<ref> یوسف، 36.</ref>. و آنچه معبران مصر گفتند: «وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ»<ref>یوسف، 44.</ref>.
# گاهی ارجاع مثل به ممثّل است لیکن نه بعد از تحقق عینی آن، بلکه قبل از تحقق، که از آن به تعبیر رؤیا هم یاد می‏‌شود، مانند آنچه بعضی از زندانیان به حضرت یوسف علیه السلام گفتند: «نَبِّئْنا بِتَأْویلِهِ إِنَّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ»<ref> یوسف، 36.</ref>. و آنچه معبران مصر گفتند: «وَ ما نَحْنُ بِتَأْویلِ الْأَحْلامِ بِعالِمینَ»<ref>یوسف، 44.</ref>.
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴

ویرایش