۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
== اهمیت شان نزول == | == اهمیت شان نزول == | ||
اهمیت شان نزول را میتوان در موارد ذیل فهرست کرد. | اهمیت شان نزول را میتوان در موارد ذیل فهرست کرد. | ||
۱.شان نزول موجب آگاهی از فلسفه احکام و قوانینی | ۱.شان نزول موجب آگاهی از فلسفه احکام و قوانینی میشود که در قرآن آمده است. | ||
۲.در شان نزول، بنابر گفته کسانی که مورد نزول را تخصیص زننده میدانند، حکم را به همان مورد نزول آیه تطبیق میدهند. | ۲.در شان نزول، بنابر گفته کسانی که مورد نزول را تخصیص زننده میدانند، حکم را به همان مورد نزول آیه تطبیق میدهند. | ||
۳.شان نزول گاهی بر لفظ عامی نازل | ۳.شان نزول گاهی بر لفظ عامی نازل میشود، اما دلیل بر تخصیص آن اقامه میشود که اگر علت نزول را بدانیم، در غیر آن مورد آیه را تطبیق میکنیم. | ||
۴.شان نزول موجب آگاهی بر معنای آیه و از بین رفتن شک و تردید | ۴.شان نزول موجب آگاهی بر معنای آیه و از بین رفتن شک و تردید میشود. علی بن احمد واحدی از مفسرین قرن پنجم هجری قمری | ||
گفته است که شناسایی تفسیر آیهای جز با قصه و بیان نزولش ممکن نیست. | گفته است که شناسایی تفسیر آیهای جز با قصه و بیان نزولش ممکن نیست. | ||
۵.شان نزول موجب رفع توهم حصر از آیه | ۵.شان نزول موجب رفع توهم حصر از آیه میشود. | ||
۶.شان نزول موجب شناختن نام کسی | ۶.شان نزول موجب شناختن نام کسی میشود که آیه درباره او نازل شده است. | ||
== تقسیم آیات در شأن نزول == | == تقسیم آیات در شأن نزول == | ||
آیات و سورههای قران کریم به دو بخش تقسیم میشود. | آیات و سورههای قران کریم به دو بخش تقسیم میشود. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=== سخن حق === | === سخن حق === | ||
سخن حق آن است که بپذیریم از یک سو شان نزول در فهم آیات قرآنی و تفسیر آن نقش بسزایی دارد، زیرا هر کسی با روش و اسلوب تفسیر قرآن آشنا باشد، متوجه میشود که بسیاری از آیات با استناد به نشانههای موجود در فضای مربوط به زمان نزول، بیان شدهاست. بنابراین، آگاهی نسبت به زمان و مکان و اشخاص و شرایط و مقتضیّات و اسباب نزول نقش بنیادینی در رفع ابهام از چهره آیات و فهم مدلول آنها دارد. [[علّامه طباطبایی]] مینویسد: حوادثی که در روزهای دعوت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخ داد و نیازهای ضروری نسبت به احکام و قوانین اسلامی؛ سبب نزول بسیاری از سوره ها و آیات گردیده است و شناخت این اسباب تا حد زیادی در فهم آیه و معانی و نیز گشوده شدن اسرار آن کمک میکند.<ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص۱۲۳.</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص176.</ref> | سخن حق آن است که بپذیریم از یک سو شان نزول در فهم آیات قرآنی و تفسیر آن نقش بسزایی دارد، زیرا هر کسی با روش و اسلوب تفسیر قرآن آشنا باشد، متوجه میشود که بسیاری از آیات با استناد به نشانههای موجود در فضای مربوط به زمان نزول، بیان شدهاست. بنابراین، آگاهی نسبت به زمان و مکان و اشخاص و شرایط و مقتضیّات و اسباب نزول نقش بنیادینی در رفع ابهام از چهره آیات و فهم مدلول آنها دارد. [[علّامه طباطبایی]] مینویسد: حوادثی که در روزهای دعوت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخ داد و نیازهای ضروری نسبت به احکام و قوانین اسلامی؛ سبب نزول بسیاری از سوره ها و آیات گردیده است و شناخت این اسباب تا حد زیادی در فهم آیه و معانی و نیز گشوده شدن اسرار آن کمک میکند.<ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص۱۲۳.</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص176.</ref> | ||
و از سوی دیگر باید توجه داشت روایاتی که در شان نزول آیات قرآن وارد شده است اگر مستند و معتبر باشد هر چند در فهم آیات کمک فراوانی میکند، امّا موجب تخصیص مفهوم آیات | و از سوی دیگر باید توجه داشت روایاتی که در شان نزول آیات قرآن وارد شده است اگر مستند و معتبر باشد هر چند در فهم آیات کمک فراوانی میکند، امّا موجب تخصیص مفهوم آیات نمیشود و معنا را منحصر در همان مصداق و مورد خاصی نمیکند. بلکه محتوای قرآن برای همه زمان ها است. | ||
روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود. پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً در باره آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما» <ref>سوره بقره، آیه۱۵۸.</ref> اشکال شده است که سعی میان دو کوه [[صفا و مروه]] در [[حج]] و عمره از ارکان است، پس چرا به لفظ «لاجناح» (جناح معرب گناه است) تعبیر شده است؟ معنای ظاهری آیه چنین است: گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید. این عبارت جواز را میرساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن میشود که این عبارت برای رفع توهم گناه آمـده است، زیرا پس از [[صلححدیبیه]] در سال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص) و [[صحابه]] سال بعد برای انجام مراسم عمره به [[مکه]] مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بتهای خود را از اطراف کعبه و همچنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند. | روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود. پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً در باره آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما» <ref>سوره بقره، آیه۱۵۸.</ref> اشکال شده است که سعی میان دو کوه [[صفا و مروه]] در [[حج]] و عمره از ارکان است، پس چرا به لفظ «لاجناح» (جناح معرب گناه است) تعبیر شده است؟ معنای ظاهری آیه چنین است: گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید. این عبارت جواز را میرساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن میشود که این عبارت برای رفع توهم گناه آمـده است، زیرا پس از [[صلححدیبیه]] در سال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص) و [[صحابه]] سال بعد برای انجام مراسم عمره به [[مکه]] مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بتهای خود را از اطراف کعبه و همچنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند. | ||
پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است. بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> | پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است. بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> |