۸٬۲۰۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''عبدالله بن حسین بن طاهر''' (۱۱۹۱ - ۱۲۷۲ق) فقیه شافعی، عالم نحو و شاعر، از برجستهترین علمای پرتلاش حضرموت بود | '''عبدالله بن حسین بن طاهر''' (۱۱۹۱ - ۱۲۷۲ق) فقیه شافعی، عالم نحو و شاعر، از برجستهترین علمای پرتلاش حضرموت بود و از کسانی بود که با برادرش طاهر بن حسین بن طاهر که در قیامی خود را خلیفه مسلمین در حضرموت خواند بیعت کرد و خود از رهبرانی بود که علیه حاکمان جوان تریم و سیئون قیام کرد. او مجموعهای از پیامهای مفید دارد که به «مجموعه حبیب عبدالله بن حسین بن طاهر» معروف است. | ||
=نسب= | =نسب= | ||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=تولد و تربیت= | =تولد و تربیت= | ||
وی در سال 1191 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد | وی در سال 1191 هجری قمری در تریم حضرموت به دنیا آمد و در آنجا بزرگ شد و به زندگی علمی و عرفانی روی آورد. به منظور دور شدن از فشار حاکمان طارم الیافعیین و فرار از هرج و مرج سیاسی و اجتماعی تریم با پدر و خانوادهاش در حدود سال 1210 هجری قمری به مسیله نزدیک تریم مهاجرت کرد. سپس به [[مکه]] و [[مدینه]] در [[حجاز]] رفت و از علمای آنجا علم آموخت. سپس به کشور خود بازگشت و در مسیله به عنوان معلم و واعظ زندگی کرد.<ref>الزرکلی, خیر الدین (2002). الأعلام. الجزء الرابع. بیروت، لبنان: دار العلم للملایین. صفحة 81.</ref> | ||
=اساتید= | =اساتید= | ||
او از بسیاری از علما دانش فراگرفت، از جمله:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 446.</ref> | او از بسیاری از علما دانش فراگرفت، از جمله:<ref>الحبشی, عیدروس بن عمر (1430 هـ). عقد الیواقیت الجوهریة. الجزء الأول. تریم، الیمن: دار العلم والدعوة. صفحة 446.</ref> | ||
برادرش طاهر بن حسین بن طاهر | برادرش طاهر بن حسین بن طاهر | ||
حامد بن عمرالمنفر | حامد بن عمرالمنفر | ||
عبدالرحمن بن حامد المنفر | عبدالرحمن بن حامد المنفر | ||
عمر بن أحمد الحداد | عمر بن أحمد الحداد | ||
علوی بن أحمد الحداد | علوی بن أحمد الحداد | ||
عمر بن محمد بن سهل | عمر بن محمد بن سهل | ||
أبوبکر بن عبدالله الهندوان | أبوبکر بن عبدالله الهندوان | ||
عبدالرحمن بن عبدالله بافرج | عبدالرحمن بن عبدالله بافرج | ||
أبوبکر بن عبدالله بنَحْسن | أبوبکر بن عبدالله بنَحْسن | ||
محمد بن أبیبکر العیدروس | محمد بن أبیبکر العیدروس | ||
علوی بن محمد المشهور | علوی بن محمد المشهور | ||
عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء | عبدالرحمن بن علوی صاحب البطیحاء | ||
عمر بن سقاف السقاف | عمر بن سقاف السقاف | ||
عبدالرحمن بن محمد بن سمیط | عبدالرحمن بن محمد بن سمیط | ||
أحمد بن عبدالله الهندوان | أحمد بن عبدالله الهندوان | ||
أحمد بن جعفر الحبشی | أحمد بن جعفر الحبشی | ||
عقیل بن عمر بن یحیى | عقیل بن عمر بن یحیى | ||
محمد بن صالح الرّیس | محمد بن صالح الرّیس | ||
عمر بن عبدالرسول العطار | عمر بن عبدالرسول العطار | ||
أحمد بن علوی جمل اللیل | أحمد بن علوی جمل اللیل | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
گروه زیادی از | گروه زیادی از دوستداران علم و دانش از او بهره بردند، از جمله: | ||
عبدالله بن عمر بن یحیى | عبدالله بن عمر بن یحیى | ||
عبدالرحمن بن علی السقاف | عبدالرحمن بن علی السقاف | ||
علی بن محمد الحبشی | علی بن محمد الحبشی | ||
محمد بن حسین الحبشی | محمد بن حسین الحبشی | ||
محسن بن علوی السقاف | محسن بن علوی السقاف | ||
حامد بن عمرالسقاف | حامد بن عمرالسقاف | ||
عیدروس بن عمرالحبشی | عیدروس بن عمرالحبشی | ||
أحمد بن علی الجنید | أحمد بن علی الجنید | ||
عمر بن علی الجنید | عمر بن علی الجنید | ||
عبدالله بن أحمد باسودان | عبدالله بن أحمد باسودان | ||
عبدالله بن سعد بن سمیر | عبدالله بن سعد بن سمیر | ||
=عبادت او= | =عبادت او= | ||
از او نقل شده است که در شب ده جزء و در نماز ضحی هشت جزء قرآن می خواند. شاگرد او عیدروس بن عمر در مورد او گفته است: "عبدالله بن حسین، روزی بیست و پنج هزار مرتبه (لا اله الا الله) و بیست و پنج هزار مرتبه (یا الله) و بیست و پنج هزار مرتبه (صلوات بر محمد(ص)) میگفت و برای هر کدام از نمازهای فریضه غسل میکرد و عطر می زد." همچنین عادت او این بود که هر شامگاه نزد مردم در مسجد | از او نقل شده است که در شب ده جزء و در نماز ضحی هشت جزء قرآن می خواند. شاگرد او عیدروس بن عمر در مورد او گفته است: "عبدالله بن حسین، روزی بیست و پنج هزار مرتبه (لا اله الا الله) و بیست و پنج هزار مرتبه (یا الله) و بیست و پنج هزار مرتبه (صلوات بر محمد(ص)) میگفت و برای هر کدام از نمازهای فریضه غسل میکرد و عطر می زد." همچنین عادت او این بود که هر شامگاه نزد مردم در مسجد مینشست و به ایشان فقه و غیر فقه مانند حدیث و عرفان میآموخت. | ||
=جایگاه سیاسی= | =جایگاه سیاسی= | ||
از نظر نقش سیاسی، او در صف مقدم علویان بود که بر علیه حاکمان ظالم یافعی قیام کردند و در برابر هرج و مرج و ظلم مقاومت کردند. آن زمانی که در قرن سیزده هجری آشوب و ظلم همه مردم جنوب عربی را در بر گرفته بود او از جمله علمایی بود که تمام تلاش خود را برای فرونشاندن نزاع و رفع نارضایتی میکردند. علویان دیدند که لازم است ابتدا بر سر ظالمان فریاد بزنند تا اوضاع آرام شود و سپس باید یک دولت فراگیر وجود داشته باشد که همه را شامل شود و کسانی را که به خیر و درستی معتقدند برای آن انتخاب کنند. آنها | از نظر نقش سیاسی، او در صف مقدم علویان بود که بر علیه حاکمان ظالم یافعی قیام کردند و در برابر هرج و مرج و ظلم مقاومت کردند. آن زمانی که در قرن سیزده هجری آشوب و ظلم همه مردم جنوب عربی را در بر گرفته بود او از جمله علمایی بود که تمام تلاش خود را برای فرونشاندن نزاع و رفع نارضایتی میکردند. علویان دیدند که لازم است ابتدا بر سر ظالمان فریاد بزنند تا اوضاع آرام شود و سپس باید یک دولت فراگیر وجود داشته باشد که همه را شامل شود و کسانی را که به خیر و درستی معتقدند برای آن انتخاب کنند. آنها بذر انقلاب را کاشتند و بعد از مدتی در سال 1265 هجری قمری انقلاب پیروز شد. عبدالله بن حسین یکی از کسانی بود که برای تأسیس سلطنت آل کثیری به رهبری سلطان غالب بن محسن آل کثیری قیام کردند. او کسی بود که حکومت تریم را از عبدالله بن عواد یافعی با پرداخت جریمه خرید و در بیستم شعبان 1262 هجری قمری در خانهاش و زیر نظر او این توافق امضاء شد.<ref>المشهور, عبدالرحمن بن محمد (1404 هـ). شمس الظهیرة. الجزء الثانی. جدة، المملکة العربیة السعودیة: عالم المعرفة. صفحة 590.</ref> | ||
=تالیفات= | =تالیفات= | ||
نامهها، نذورات، مکاتبات و وصیتنامههای او در مجموعهای جمعآوری شده که شامل 23 نامه، یک دیوان، یک منظومه و یک وصیتنامه بوده است:<ref>القضمانی, محمد یاسر (2014). السادة آل باعلوی وغیض من فیض أقوالهم الشریفة وأحوالهم المنیفة. دمشق، سوریا: دار نور الصباح. صفحة 168.</ref> | |||
«سلم التوفیق إلى محبة الله على التحقیق» در فقه است که توسط محمد ابن عمر نووی الجاوی به خوبی شرح داده شده است. عبدالله بن محمد الهرری نیز آن خلاصه و سپس شرح داده است. | «سلم التوفیق إلى محبة الله على التحقیق» در فقه است که توسط محمد ابن عمر نووی الجاوی به خوبی شرح داده شده است. عبدالله بن محمد الهرری نیز آن خلاصه و سپس شرح داده است. |