۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
جز (جایگزینی متن - ' در باره ' به ' درباره ') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''شأن نزول''' به علل و وقایع مربوط به نزول آیات [[قرآن]] اشاره میکند. | '''شأن نزول''' به علل و وقایع مربوط به نزول آیات [[قرآن]] اشاره میکند. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
مطابق با مستندات و نیز گواهی تاریخ، [[قرآن کریم]] در مدت بیست و سه سال و از راه [[وحی]] بر قلب [[پیامبر(ص)]] نازل شد. این نحوه نزول بر خلاف نزول سایر کتاب های آسمانی بوده است که به صورت یکجا بر پیامبران زمان خود نازل می شده است. اما | مطابق با مستندات و نیز گواهی تاریخ، [[قرآن کریم]] در مدت بیست و سه سال و از راه [[وحی]] بر قلب [[پیامبر(ص)]] نازل شد. این نحوه نزول بر خلاف نزول سایر کتاب های آسمانی بوده است که به صورت یکجا بر پیامبران زمان خود نازل می شده است. اما درباره قرآن میبایستی گفت که نزول آیاتش به تدریج بوده گاهی به صورت یک [[آیه]] یا دو آیه و بیشتر نازل میشده است که بخشی از آن بر اساس مناسب های خاصی چون ابلاغ موضوعات اخلاقی، شرعی وسایر امور مربوط به هدایت بشر بوده است و گاهی نیز بدون هیچ مناسبت خاصی، آیاتی به صورت هشدار درباره عظمت جهان آفرینش و آگاهی بر اسرار هستی نازل میشده است. | ||
== معنای شان نزول == | == معنای شان نزول == | ||
شان نزول یعنی دانستن دلایل نزول آیات قرآن. به تعبیر دیگر، یعنی همان گونه که آیات قرآن به صورت تدریجی و در مناسبتهای گوناگون نازل شده است، بر همان مبنا اگر حادثهای پیش میآمد یا مسلمانان دچار مشکلی میشدند، یک یا چند آیه و گاهی یک [[سوره]] به طور کامل برای رفع مشکل نازل میشده است. | شان نزول یعنی دانستن دلایل نزول آیات قرآن. به تعبیر دیگر، یعنی همان گونه که آیات قرآن به صورت تدریجی و در مناسبتهای گوناگون نازل شده است، بر همان مبنا اگر حادثهای پیش میآمد یا مسلمانان دچار مشکلی میشدند، یک یا چند آیه و گاهی یک [[سوره]] به طور کامل برای رفع مشکل نازل میشده است. | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
مطابق با عقیده برخی از مفسرین، هرگونه تفسیری بدون شناخت شان نزول آیات، ناممکن است. ابوالحسن واحدی میگوید: آگاهی از سبب نزول آیات، مهمترین مسئله ای است که شناخت صحیح آیات قران بدون اطلاع از آن ممکن نیست. <ref>واحدی نیشابوری ابوالحسن، اسباب النزول، ص۴.</ref> جلال الدین سیوطی نیز چنین عقیده ای دارد. <ref>سیوطی جلال الدین، الاتقان، ج۱ ص۶۱.</ref> | مطابق با عقیده برخی از مفسرین، هرگونه تفسیری بدون شناخت شان نزول آیات، ناممکن است. ابوالحسن واحدی میگوید: آگاهی از سبب نزول آیات، مهمترین مسئله ای است که شناخت صحیح آیات قران بدون اطلاع از آن ممکن نیست. <ref>واحدی نیشابوری ابوالحسن، اسباب النزول، ص۴.</ref> جلال الدین سیوطی نیز چنین عقیده ای دارد. <ref>سیوطی جلال الدین، الاتقان، ج۱ ص۶۱.</ref> | ||
=== اسباب النزول گزارش تاریخی است === | === اسباب النزول گزارش تاریخی است === | ||
برخی معتقدند که پژوهش | برخی معتقدند که پژوهش درباره اسباب نزول آیات صرفاً یک موضوع تاریخی و جستجو درباره حوادث زمان گذشته است که ارزش علمی چندانی ندارد.<ref> سعیدی روشن، محمدباقر، اسباب یا زمینههای نزول آیات قران، نشر یمین، سال 1376 خورشیدی، ص۲۰.</ref> | ||
=== سخن حق === | === سخن حق === | ||
سخن حق آن است که بپذیریم از یک سو شان نزول در فهم آیات قرآنی و تفسیر آن نقش بسزایی دارد، زیرا هر کسی با روش و اسلوب تفسیر قرآن آشنا باشد، متوجه میشود که بسیاری از آیات با استناد به نشانههای موجود در فضای مربوط به زمان نزول، بیان شدهاست. بنابراین، آگاهی نسبت به زمان و مکان و اشخاص و شرایط و مقتضیّات و اسباب نزول نقش بنیادینی در رفع ابهام از چهره آیات و فهم مدلول آنها دارد. [[علّامه طباطبایی]] مینویسد: حوادثی که در روزهای دعوت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخ داد و نیازهای ضروری نسبت به احکام و قوانین اسلامی؛ سبب نزول بسیاری از سوره ها و آیات گردیده است و شناخت این اسباب تا حد زیادی در فهم آیه و معانی و نیز گشوده شدن اسرار آن کمک میکند.<ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص۱۲۳.</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص176.</ref> | سخن حق آن است که بپذیریم از یک سو شان نزول در فهم آیات قرآنی و تفسیر آن نقش بسزایی دارد، زیرا هر کسی با روش و اسلوب تفسیر قرآن آشنا باشد، متوجه میشود که بسیاری از آیات با استناد به نشانههای موجود در فضای مربوط به زمان نزول، بیان شدهاست. بنابراین، آگاهی نسبت به زمان و مکان و اشخاص و شرایط و مقتضیّات و اسباب نزول نقش بنیادینی در رفع ابهام از چهره آیات و فهم مدلول آنها دارد. [[علّامه طباطبایی]] مینویسد: حوادثی که در روزهای دعوت برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رخ داد و نیازهای ضروری نسبت به احکام و قوانین اسلامی؛ سبب نزول بسیاری از سوره ها و آیات گردیده است و شناخت این اسباب تا حد زیادی در فهم آیه و معانی و نیز گشوده شدن اسرار آن کمک میکند.<ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص۱۲۳.</ref> <ref>طباطبایی سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص176.</ref> | ||
و از سوی دیگر باید توجه داشت روایاتی که در شان نزول آیات قرآن وارد شده است اگر مستند و معتبر باشد هر چند در فهم آیات کمک فراوانی میکند، امّا موجب تخصیص مفهوم آیات نمیشود و معنا را منحصر در همان مصداق و مورد خاصی نمیکند. بلکه محتوای قرآن برای همه زمان ها است. | و از سوی دیگر باید توجه داشت روایاتی که در شان نزول آیات قرآن وارد شده است اگر مستند و معتبر باشد هر چند در فهم آیات کمک فراوانی میکند، امّا موجب تخصیص مفهوم آیات نمیشود و معنا را منحصر در همان مصداق و مورد خاصی نمیکند. بلکه محتوای قرآن برای همه زمان ها است. | ||
روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود. پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً | روشن است کـه آیـات نـازل شده در هر مناسبتی، به همان حادثه و مناسبت نظر دارد، پس اگر ابهام یا اشـکـالـی در لـفـظ یـا معنای آیه بهوجود آید، با شناخت آن حادثه، اشکال رفع میشود. در نـتـیـجـه برای دانستن معنا و تفسیر کامل هر آیه، باید به شان نزول آن رجوع کرد تا کاملاً موضوع روشن شود. پس شان نزول میتواند قرینهای باشد تا دلالت آیه را تکمیل کند و بدون آن، دلالت آیه نـاقص میماند. مثلاً درباره آیه «ان الصفا و المروة من شعائراللّه فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح عـلیه ان یطوف بهما» <ref>سوره بقره، آیه۱۵۸.</ref> اشکال شده است که سعی میان دو کوه [[صفا و مروه]] در [[حج]] و عمره از ارکان است، پس چرا به لفظ «لاجناح» (جناح معرب گناه است) تعبیر شده است؟ معنای ظاهری آیه چنین است: گناهی نیست که میان آن دو کوه سعی نمایید. این عبارت جواز را میرساند نه وجوب را ولی با مراجعه به شان نزول آیه روشن میشود که این عبارت برای رفع توهم گناه آمـده است، زیرا پس از [[صلححدیبیه]] در سال ششم هجری مقرر شد که پیامبر اکرم (ص) و [[صحابه]] سال بعد برای انجام مراسم عمره به [[مکه]] مشرف شوند و در این قرار داد چنین آمده بود که به مدت سه روز مشرکان بتهای خود را از اطراف کعبه و همچنین از روی کوه صفا و مروه بردارند تـا مسلمانان آزادانه مراسم طواف و سعی را انجام دهند. | ||
پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است. بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> | پس از گذشت سه روز بتها برگردانده شـد، اما بـرخـی از مـسـلمانان به عللی هنوز مراسم سعی را انجام نداده بودند و با بازگرداندن بتها، چـنـیـن گمان بردند که با وجود بتها، سعی میان صفا و مروه گناه است. بنابراین، آیه مذکور نازل شد تا مـسلمانان از سعی خودداری نکنند، زیرا اساساً سعی از شعائرالهی است و وجود بتها امر عارضی اسـت و بـه آن زیـان نـمیرساند.<ref>عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۷۰.</ref> | ||
در نتیجه مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملاً واضح و روشن میشود و مساله جواز یا وجوب سعی در کار نیست، بلکه صرفاً «دفع توهم منع» است یعنی با وجود بتها، منعی بر انجام سعی نیست؛ پس شناخت اسباب نزول، نقش اساسی در فهم و پی بردن به معانی بسیاری از آیات ایفا میکند. | در نتیجه مفهوم این آیه با مراجعه به شان نزول کاملاً واضح و روشن میشود و مساله جواز یا وجوب سعی در کار نیست، بلکه صرفاً «دفع توهم منع» است یعنی با وجود بتها، منعی بر انجام سعی نیست؛ پس شناخت اسباب نزول، نقش اساسی در فهم و پی بردن به معانی بسیاری از آیات ایفا میکند. |