۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' آن گاه ' به ' آنگاه ') |
||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۳: | ||
چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت. <ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref> | چون امام (ع) از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]] [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت. <ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref> | ||
ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامهاش به یزید مینویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (ص) به حرم خدا طرد کردی و | ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامهاش به یزید مینویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا (ص) به حرم خدا طرد کردی و آنگاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت میگزید و خونریزی در آن را روا میشمرد از همه مردم [[مکه]] و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده میشد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله (ص) را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند. <ref>تاریخ یعقوبی ۲۲۱/۱ و ۲۲۲</ref> | ||
عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که میدانست امام حسین (ع) رو به شهر کوفه میآید، سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (ع) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامههای اهل کوفه را که دو خرجین بود به [[حر بن یزید]] عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد. <refتاریخ طبری ۳۱۰/۴><nowiki></ref></nowiki> | عبیدالله با حیله و تزویر [[مسلم بن عقیل]] و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که میدانست امام حسین (ع) رو به شهر کوفه میآید، سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین (ع) روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامههای اهل کوفه را که دو خرجین بود به [[حر بن یزید]] عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد. <refتاریخ طبری ۳۱۰/۴><nowiki></ref></nowiki> | ||
در این زمین بود که ابن زیاد نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: | در این زمین بود که ابن زیاد نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آنگاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین (ع) را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد. فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد. | ||
شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین (ع) از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد روز هفتم محرم پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. <ref>تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲</ref> و روز نهم محرم (تاسوعا) امام حسین (ع) و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد. | شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین (ع) از کرده خود اظهار پشیمانی و توبه کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع شهادت نائل آمد. عمر بن سعد روز هفتم محرم پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. <ref>تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲</ref> و روز نهم محرم (تاسوعا) امام حسین (ع) و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد. |