۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' چشم انداز ' به ' چشمانداز ') |
جز (جایگزینی متن - ' الهام بخش' به ' الهامبخش') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
این سه جریان یا سه راه در تقابل فرهنگى ـ تمدنى جهان اسلام و غرب ـ که هر کدام پویندگان خود را داشت ـ یادآور سه راهى است که عاکف پاشا (متوفى 1262ق/ 1845م)، دیوانى بلندپایه عثمانى در قرن سیزدهم هجرى/ نوزدهم میلادى، که در پى اصلاحات جدید در نظام ادارى امپراطورى، نخستین وزیر امور خارجه (خارجه ناظرى) عثمانى گردید <ref>ر. ک: شاو و کورال، پیشین، 1372، ج2، ص 55</ref>. ، طى گزارشى مفصل در سال 1238ق/ 1822م. پیشروى امپراتورى عثمانى در رویارویى با مداخله جویىها و توسعهطلبىهاى استعمارى غرب، به ویژه روسیه مىنهد: «ما مسلمانان باید یکى از سه راه را انتخاب کنیم، یا باید با ایمان به فرمان الهى و شرع محمد و بدون در نظر گرفتن مال و جانمان، تا آخرین نفس از ولایتى که هنوز در اختیار داریم دفاع کنیم، یا بایستى آنها را رها کرده و به آناطولى عقب نشینى کنیم و یا نعوذ بالله مانیز چون مردمان کریمه، هندوستان و قازان همان راه را طى کنیم و تا سطح بندگى تحقیر شویم. خلاصه آنچه مىخواهم بگویم این است که به نام ایمان محمد و شرع احمد بیایید تا جهاد اعلام کنیم و نگذاریم ذرهاى از سرزمینهایمان منتزع شود.» <ref>لوئیس، ظهور ترکیه نوین، 1372، ص453.</ref><br> | این سه جریان یا سه راه در تقابل فرهنگى ـ تمدنى جهان اسلام و غرب ـ که هر کدام پویندگان خود را داشت ـ یادآور سه راهى است که عاکف پاشا (متوفى 1262ق/ 1845م)، دیوانى بلندپایه عثمانى در قرن سیزدهم هجرى/ نوزدهم میلادى، که در پى اصلاحات جدید در نظام ادارى امپراطورى، نخستین وزیر امور خارجه (خارجه ناظرى) عثمانى گردید <ref>ر. ک: شاو و کورال، پیشین، 1372، ج2، ص 55</ref>. ، طى گزارشى مفصل در سال 1238ق/ 1822م. پیشروى امپراتورى عثمانى در رویارویى با مداخله جویىها و توسعهطلبىهاى استعمارى غرب، به ویژه روسیه مىنهد: «ما مسلمانان باید یکى از سه راه را انتخاب کنیم، یا باید با ایمان به فرمان الهى و شرع محمد و بدون در نظر گرفتن مال و جانمان، تا آخرین نفس از ولایتى که هنوز در اختیار داریم دفاع کنیم، یا بایستى آنها را رها کرده و به آناطولى عقب نشینى کنیم و یا نعوذ بالله مانیز چون مردمان کریمه، هندوستان و قازان همان راه را طى کنیم و تا سطح بندگى تحقیر شویم. خلاصه آنچه مىخواهم بگویم این است که به نام ایمان محمد و شرع احمد بیایید تا جهاد اعلام کنیم و نگذاریم ذرهاى از سرزمینهایمان منتزع شود.» <ref>لوئیس، ظهور ترکیه نوین، 1372، ص453.</ref><br> | ||
ظهور، قوام، بالندگى و تأثیرگذارى جنبش وحدت اسلامى در این عصر، در پیوندى عمیق با امپراطورى عثمانى بود؛ خیالى از تخیلات امپراطورى!، «مادامى که امپراتورى عثمانى بر سر پا بود، بسیارى از مسلمانان از آن به عنوان سنگرى علیه توسعهطلبى غرب و به نام اجماعى خیالى به نام «اتحاد اسلام» Pan - Islamism حمایت مىکردند...» <ref>عنایت، اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، 1372، ص204</ref> و حتى فرجام آن؛ «... ظهور کشورهاى جداگانه اسلامى، که هر یک حسودانه و دو دستى به استقلال خود چسبیده بودند، طرحهاى وحدت مسلمانان را به حوزه سیاستهاى غیر عملى و خیالى پس راند». <ref>پیشین.</ref><br> | ظهور، قوام، بالندگى و تأثیرگذارى جنبش وحدت اسلامى در این عصر، در پیوندى عمیق با امپراطورى عثمانى بود؛ خیالى از تخیلات امپراطورى!، «مادامى که امپراتورى عثمانى بر سر پا بود، بسیارى از مسلمانان از آن به عنوان سنگرى علیه توسعهطلبى غرب و به نام اجماعى خیالى به نام «اتحاد اسلام» Pan - Islamism حمایت مىکردند...» <ref>عنایت، اندیشه سیاسى در اسلام معاصر، 1372، ص204</ref> و حتى فرجام آن؛ «... ظهور کشورهاى جداگانه اسلامى، که هر یک حسودانه و دو دستى به استقلال خود چسبیده بودند، طرحهاى وحدت مسلمانان را به حوزه سیاستهاى غیر عملى و خیالى پس راند». <ref>پیشین.</ref><br> | ||
دلایل این پیوند را مىتوان در ماهیت وجودى این امپراتورى که بر غازىگرى اسلامى بنیان نهاده شده بود و نیز جایگاه آن به عنوان مقتدرترین و پهناورترین واحد سیاسى جهان اسلام جست که هنوز چیزى از عظمت و شکوه گذشته این جهان، در آن باقى مانده بود؛ «امپراتورى عثمانى، از آغاز بنیانگذارى تا هنگام سقوط، وقف پیشروى و دفاع از قدرت و ایمان اسلام بود. طى شش قرن، عثمانىها تقریباً همیشه با غرب مسیحى در جنگ بودند. در آغاز کوششى عمدتاً موفقیتآمیز در راه تحمیل حکومت اسلامى به قسمت وسیعى از اروپا کردند ولى بعد درگیر دفاعى طولانى براى حفظ، جلوگیرى و به تعویق انداختن ضد حمله بىوقفه غرب شدند». <ref>لوئیس، پیشین، ص17</ref> و بیش از هر چیز، داعیه خلافت اسلامى امپراتورى عثمانى، که عثمانیان در این عصر بیش از هر زمان دیگر بر آن تأکید مىورزیدند، عامل این پیوند حتى در ایران شیعى، مىتواند شمرده شود؛ «سید جمال الدین بنیانگذار و | دلایل این پیوند را مىتوان در ماهیت وجودى این امپراتورى که بر غازىگرى اسلامى بنیان نهاده شده بود و نیز جایگاه آن به عنوان مقتدرترین و پهناورترین واحد سیاسى جهان اسلام جست که هنوز چیزى از عظمت و شکوه گذشته این جهان، در آن باقى مانده بود؛ «امپراتورى عثمانى، از آغاز بنیانگذارى تا هنگام سقوط، وقف پیشروى و دفاع از قدرت و ایمان اسلام بود. طى شش قرن، عثمانىها تقریباً همیشه با غرب مسیحى در جنگ بودند. در آغاز کوششى عمدتاً موفقیتآمیز در راه تحمیل حکومت اسلامى به قسمت وسیعى از اروپا کردند ولى بعد درگیر دفاعى طولانى براى حفظ، جلوگیرى و به تعویق انداختن ضد حمله بىوقفه غرب شدند». <ref>لوئیس، پیشین، ص17</ref> و بیش از هر چیز، داعیه خلافت اسلامى امپراتورى عثمانى، که عثمانیان در این عصر بیش از هر زمان دیگر بر آن تأکید مىورزیدند، عامل این پیوند حتى در ایران شیعى، مىتواند شمرده شود؛ «سید جمال الدین بنیانگذار و الهامبخش وحدت اسلام (پان اسلامیسم) بود؛ جنبشى که مىخواست همه اقوام مسلمان را تحت خلافت عثمانى متحد گرداند». <ref>گیب، پیشین، ص 197.</ref><br> | ||
سر آرتور هاردینگ، دیپلمات انگلیسى که قبلا به او اشاره شد، در دورانى که وزیر مختار کشور متبوعش در ایران بود، در گزارشى که به سال 1323 ق/ 1906 م. به لندن ارسال مىدارد، مىنویسد: «جمال الدین طرفداران زیادى از خود باقى گذاشت که در بین آنها دشمنان رژیم قاجار و یا مسلمانان متعصب بودند و افکار آنها به طور مرتب در بعضى جراید فارسى منطبعه هندوستان و مصر منعکس و علىرغم سانسور پلیس به طور قاچاق به ایران مىرسید. در این دسته برخى از سران مذهب تشیع شرکت داشتند و گویا دو نفر از مجتهدین بزرگ از این دسته طرفدارى مىکردند و به طورى که من شنیدهام این دسته از مذهبىها روز به روز قوىتر مىشدند. نفوذ و قدرت آنها از موقعى بیشتر شده که تنفر مردم از عملیات روسها رو به فزونى نهادهاست. در بین محصلین مدارس مذهبى، افکار طلاب قسطنطنیه با احساسات دموکراتیک توأم گردیدهاست. گفته شده که یلدیزىهاى عثمانى به طور سرى به طلاب و مدارس علوم دینى کمک مىکنند. من مىتوانم اظهار عقیده کنم که همه ساله 12 هزار نفر طلاب دینى از طرف سلطان عثمانى براى تبلیغ مرام پان اسلامیزم و خلافت آل عثمانى در میان مردم ایران پراکنده مىشوند.» <br> | سر آرتور هاردینگ، دیپلمات انگلیسى که قبلا به او اشاره شد، در دورانى که وزیر مختار کشور متبوعش در ایران بود، در گزارشى که به سال 1323 ق/ 1906 م. به لندن ارسال مىدارد، مىنویسد: «جمال الدین طرفداران زیادى از خود باقى گذاشت که در بین آنها دشمنان رژیم قاجار و یا مسلمانان متعصب بودند و افکار آنها به طور مرتب در بعضى جراید فارسى منطبعه هندوستان و مصر منعکس و علىرغم سانسور پلیس به طور قاچاق به ایران مىرسید. در این دسته برخى از سران مذهب تشیع شرکت داشتند و گویا دو نفر از مجتهدین بزرگ از این دسته طرفدارى مىکردند و به طورى که من شنیدهام این دسته از مذهبىها روز به روز قوىتر مىشدند. نفوذ و قدرت آنها از موقعى بیشتر شده که تنفر مردم از عملیات روسها رو به فزونى نهادهاست. در بین محصلین مدارس مذهبى، افکار طلاب قسطنطنیه با احساسات دموکراتیک توأم گردیدهاست. گفته شده که یلدیزىهاى عثمانى به طور سرى به طلاب و مدارس علوم دینى کمک مىکنند. من مىتوانم اظهار عقیده کنم که همه ساله 12 هزار نفر طلاب دینى از طرف سلطان عثمانى براى تبلیغ مرام پان اسلامیزم و خلافت آل عثمانى در میان مردم ایران پراکنده مىشوند.» <br> | ||
مىتوان گفت جنبش وحدت اسلامى در این عصر با محوریت خلافت عثمانى شناخته مىشد، اگرچه نباید از نظر دور داشت که جایگاه نهاد خلافت در ادبیات اتحاد اسلام از راهبردى (استراتژیى) محورى تا راهکارى (تاکتیکى) محورى در نوسان بود.<br> | مىتوان گفت جنبش وحدت اسلامى در این عصر با محوریت خلافت عثمانى شناخته مىشد، اگرچه نباید از نظر دور داشت که جایگاه نهاد خلافت در ادبیات اتحاد اسلام از راهبردى (استراتژیى) محورى تا راهکارى (تاکتیکى) محورى در نوسان بود.<br> |