۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' صدر اعظم' به ' صدراعظم') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه. ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه. ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | محمدشاه در اواخر تابستان 1264 ه. ق، در [[تهران]] درگذشت <ref>هدایت، رضاقلی خان؛ روضة اصفا، بی جا، مكزی، 1339 ه. ق، ص 8176</ref> و ناصرالدین میرزا، ولیعهد محمدشاه در این زمان در تبریز بود. و تا رسیدن او امور پایتخت توسط مهد علیا مادر وی اداره میشد. | ||
در مدت چند روز بحران و كشمكش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی كه ار حكمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای [[انگلیس]] و [[روس]] با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین كردند، سرانجام پادشاه جوان، با كفایت و لیاقت "میرزا تقی خان امیركبیر"، وارد تهران شد. امیر كه بلافاصله، لقب "امیرنظام" یا فرمانده كل قشون را دریافت كرده بود جای "میرزا آغاسی"، | در مدت چند روز بحران و كشمكش میان مدعیان سلطنت و نارضایتی مردمی كه ار حكمرانان ظالم به تنگ آمده بودند. سفارتخانههای [[انگلیس]] و [[روس]] با هماهنگی هم سلطنت شاه 16 ساله را تضمین كردند، سرانجام پادشاه جوان، با كفایت و لیاقت "میرزا تقی خان امیركبیر"، وارد تهران شد. امیر كه بلافاصله، لقب "امیرنظام" یا فرمانده كل قشون را دریافت كرده بود جای "میرزا آغاسی"، صدراعظم منفور محمدشاه را گرفت. | ||
ناصرالدین شاه هنگام جلوس بر تخت شاهی با چند مشكل اساسی روبرو بود. خالی بودن خزانه دولت، شورشها و فتنههای مدعیان سلطنت، شورشهای محلی و قومی، که بخشی از این مشكلات بودند. ناصرالدین شاه كه از اوضاع نابسامان معیشتی مردم و نارضایتی آنها بیم داشت به این فكر افتاد كه كسی را از میان مردم كه به حزونت خلق و خشونت خلق و كیاست طبع و فراست خاطر برجسته باشد را انتخاب كند، و از آن میان "میرزا تقی خان امیرنظام" را متحد و مناسب تر از دیگران دید. <ref>ناسخ التواریخ، پیشین، ص 965</ref> | ناصرالدین شاه هنگام جلوس بر تخت شاهی با چند مشكل اساسی روبرو بود. خالی بودن خزانه دولت، شورشها و فتنههای مدعیان سلطنت، شورشهای محلی و قومی، که بخشی از این مشكلات بودند. ناصرالدین شاه كه از اوضاع نابسامان معیشتی مردم و نارضایتی آنها بیم داشت به این فكر افتاد كه كسی را از میان مردم كه به حزونت خلق و خشونت خلق و كیاست طبع و فراست خاطر برجسته باشد را انتخاب كند، و از آن میان "میرزا تقی خان امیرنظام" را متحد و مناسب تر از دیگران دید. <ref>ناسخ التواریخ، پیشین، ص 965</ref> | ||
ناصرالدین شاه از احترام و رابطه خالصانه و قصد | ناصرالدین شاه از احترام و رابطه خالصانه و قصد صدراعظمش در خیر و صلاح او و مملكت اطلاع داشت. حتی میتوان رابطه آنها را، رابطه پدر و فرزندی دانست. مشكلات پیش روی امیرکبیر در ابتدای كار بسیار بود. اختلاف و درگیری بزرگان و شاهزادگان، نابسامانی اوضاع معیشتی مردم موضع گیری "آغاسی" و مخالفت او با امیرکبیر، نیز شورشهای "آصف الدوله" در [[خراسان]] و "آقاخان محلاتی" در [[كرمان]] كه حكایت مشقات امیر در خواباندن این دو شورش و تدبیر مجال جداگانهای میخواهد. | ||
از آغاز سلطنت تا مرگ شاه قاجار، 6 صدراعظم روی كار آمدند كه همگی به یكی از دول بیگانه، وابسته بودند. جز امیركبیر كه با سیاست موازنه راه نفوذ آنها را مسدود میكرد. صدراعظم بعدی "میرزا آقاخان نوری" بود. او یكی از كسانی است كه نگرش شاه را نسبت به صدراعظم لایق خود تغییر داد حتی یكی از شروطش برای وزارت، قتل امیرکبیر بود. بالاخره نیز با بدگوئیها و دسیسه چینیهای او و مهد علیا "مادرشاه" و دیگر درباریان كه بعلت فساد و بی لیاقتی توسط امیر بركنار شده و راه نفوذ و منافعشان مسدود گشته بود، شاه را مجبور کردند تا نسنجیده ترین تصمیم تاریخ را بگیرد و اول وی را عزل نموده و سرانجام نیز حكم به قتل وی بدهد. <ref>آدمیت، فریدون، امیركبیر و ایران، تهران، خوارزمی، 1363، ص 257</ref> | از آغاز سلطنت تا مرگ شاه قاجار، 6 صدراعظم روی كار آمدند كه همگی به یكی از دول بیگانه، وابسته بودند. جز امیركبیر كه با سیاست موازنه راه نفوذ آنها را مسدود میكرد. صدراعظم بعدی "میرزا آقاخان نوری" بود. او یكی از كسانی است كه نگرش شاه را نسبت به صدراعظم لایق خود تغییر داد حتی یكی از شروطش برای وزارت، قتل امیرکبیر بود. بالاخره نیز با بدگوئیها و دسیسه چینیهای او و مهد علیا "مادرشاه" و دیگر درباریان كه بعلت فساد و بی لیاقتی توسط امیر بركنار شده و راه نفوذ و منافعشان مسدود گشته بود، شاه را مجبور کردند تا نسنجیده ترین تصمیم تاریخ را بگیرد و اول وی را عزل نموده و سرانجام نیز حكم به قتل وی بدهد. <ref>آدمیت، فریدون، امیركبیر و ایران، تهران، خوارزمی، 1363، ص 257</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
از جمله این اقدامات مبارزه با فساد درباریان و كوتاه كردن دست آنها از امور مملكتی، نظاممند كردن سازمانهای حكومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث كارخانههای مختلف، چاپ و نشر كتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق [[كاپیتولاسیون]] [[روسیه]] و [[انگلیس]] میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد، و یكی از پرشكوهترین دورههای تاریخ ایران رقم زد. <ref>آدمیت، فریدون، پیشین، ص 344</ref> | از جمله این اقدامات مبارزه با فساد درباریان و كوتاه كردن دست آنها از امور مملكتی، نظاممند كردن سازمانهای حكومتی، اجرای قانون، نوسازی نیروی نظامی، اصلاح نیروی قضایی حمایت از اقتصاد و تولیدات داخلی با احداث كارخانههای مختلف، چاپ و نشر كتاب و روزنامه، فراهم آوردن زمینه مناسب برای مترجمان و نویسندگان، مخالفت با نفوذ و حق [[كاپیتولاسیون]] [[روسیه]] و [[انگلیس]] میباشد که همگی به دست توانمند امیرکبیر در این دوره آغاز شد، و یكی از پرشكوهترین دورههای تاریخ ایران رقم زد. <ref>آدمیت، فریدون، پیشین، ص 344</ref> | ||
ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ ([[اروپا]]) و آگاهی یافتن از شیوه مملكت داری و حاكم بودن قوانین در كشورهای غربی در صدد اصلاحاتی چند برآمد. او در یافته بود كه تمركز قدرت در دست یك نفر به نام صدراعظم كار چندان اصولی نیست، بنابراین برای جلوگیری از قدرت یابی | ناصرالدین شاه خود نیز با مسافرتهای متعدد به فرنگ ([[اروپا]]) و آگاهی یافتن از شیوه مملكت داری و حاكم بودن قوانین در كشورهای غربی در صدد اصلاحاتی چند برآمد. او در یافته بود كه تمركز قدرت در دست یك نفر به نام صدراعظم كار چندان اصولی نیست، بنابراین برای جلوگیری از قدرت یابی صدراعظم و یا ادعای پادشاهی او به تقلید از اروپاییان در سال 1275 ه. ق كابینهای متشكل از 6 نفر تشكیل داد تا كارها بین آنان تقسیم شود. | ||
تشكیل «مجلس شورای دولتی» با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود كه خود «رئیس دولت» یا «كابینه» را كه جمعاً 11 نفر عضو داشت را به عهده داشت. | تشكیل «مجلس شورای دولتی» با چهار عضو از اقدامات دیگر وی بود كه خود «رئیس دولت» یا «كابینه» را كه جمعاً 11 نفر عضو داشت را به عهده داشت. | ||