۸۷٬۹۳۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[فرانسه]] با دارابودن بیش از شش میلیون [[مسلمان]] در قلمرو سرزمینی خود، در میان سایر کشورهای اروپایی، بیشترین تعداد [[مسلمانان]] را در خاک خود جای داده؛ اگرچه غالب این [[مسلمانان]] در زندگی اجتماعی خویش، رفتارها و گرایشهایی مسالمتجویانه را درپیشگرفته و خود را به رعایت قواعد حیات سیاسی و اجتماعی در جامعهٔ [[فرانسه]] مقید میدانند، گروههایی از آنها نیز در قالب جریانهای '''اسلامگرایی سلفی'''، گرایشهایی معارضهجویانه و افراطگرایانه دارند. | [[فرانسه]] با دارابودن بیش از شش میلیون [[مسلمان]] در قلمرو سرزمینی خود، در میان سایر کشورهای اروپایی، بیشترین تعداد [[مسلمانان]] را در خاک خود جای داده؛ اگرچه غالب این [[مسلمانان]] در زندگی اجتماعی خویش، رفتارها و گرایشهایی مسالمتجویانه را درپیشگرفته و خود را به رعایت قواعد حیات سیاسی و اجتماعی در جامعهٔ [[فرانسه]] مقید میدانند، گروههایی از آنها نیز در قالب جریانهای '''اسلامگرایی سلفی'''، گرایشهایی معارضهجویانه و افراطگرایانه دارند. | ||
این نوشتار موضوع '''«سلفیگرایی در فرانسه»''' را مورد بحث و بررسی قرار داده است. | این نوشتار موضوع '''«سلفیگرایی در فرانسه»''' را مورد بحث و بررسی قرار داده است. | ||
== موج اسلامهراسی در فرانسه == | == موج اسلامهراسی در فرانسه == | ||
فرانسویها، مردانی مسلمان با شلوارهای کوتاه، '''عرقچین''' و ریش بدون شارب و زنانی از سر تا به قدم پوشیده با '''نقاب''' و '''برقع''' در جامعهٔ خود را مصادیقی از گرایشهای '''سلفیگرایانه اسلامی''' تلقیمیکنند؛ پدیدهای کمشمار، ولی توجهبرانگیز که در ذهن و خاطر هر رهگذری اثرمیگذارد؛ اثری که بسته به موقعیت، باور و دانستههای مخاطب، متفاوت است. در کنار حضور محسوس و مشهود پدیده '''اسلام سلفی در فرانسه'''، حضور آن در شبکهها و فضای مجازی و رسانههای خُرد مانند: سایتها، وبلاگها، حسابهای توئیتری و بهویژه پستهای ویدئویی یوتیوب، نیز محسوس است که باید ریشههای آن را در خصلت دعوتی و تبلیغی '''جریان سلفی''' جستجوکرد؛ ازسویدیگر، جامعه و رسانههای فرانسوی نیز در بررسی مسائل مربوط به هویت فرانسوی و فرایند جذب و حل هویتهای مهاجر، توجهی خاص را بر گروههای سلفی متمرکز ساخته، توجه رسانهای بیشتری به گروههایی هویتخواه مانند: سلفیان اختصاص میدهند و آنها را نمایندهٔ اسلام موجود و درحال رشد در فرانسه و خطری برای آینده کشور و انسجام آن و هویت فرانسوی قلمداد میکنند. | فرانسویها، مردانی مسلمان با شلوارهای کوتاه، '''عرقچین''' و ریش بدون شارب و زنانی از سر تا به قدم پوشیده با '''نقاب''' و '''برقع''' در جامعهٔ خود را مصادیقی از گرایشهای '''سلفیگرایانه اسلامی''' تلقیمیکنند؛ پدیدهای کمشمار، ولی توجهبرانگیز که در ذهن و خاطر هر رهگذری اثرمیگذارد؛ اثری که بسته به موقعیت، باور و دانستههای مخاطب، متفاوت است. در کنار حضور محسوس و مشهود پدیده '''اسلام سلفی در فرانسه'''، حضور آن در شبکهها و فضای مجازی و رسانههای خُرد مانند: سایتها، وبلاگها، حسابهای توئیتری و بهویژه پستهای ویدئویی یوتیوب، نیز محسوس است که باید ریشههای آن را در خصلت دعوتی و تبلیغی '''جریان سلفی''' جستجوکرد؛ ازسویدیگر، جامعه و رسانههای فرانسوی نیز در بررسی مسائل مربوط به هویت فرانسوی و فرایند جذب و حل هویتهای مهاجر، توجهی خاص را بر گروههای سلفی متمرکز ساخته، توجه رسانهای بیشتری به گروههایی هویتخواه مانند: سلفیان اختصاص میدهند و آنها را نمایندهٔ اسلام موجود و درحال رشد در فرانسه و خطری برای آینده کشور و انسجام آن و هویت فرانسوی قلمداد میکنند. | ||
خط ۲۵: | خط ۱۴: | ||
== الف. پیشینه تحقیق == | == الف. پیشینه تحقیق == | ||
مطالعاتی بسیار در زمینه [[اسلامگرایی]] در [[جهان اسلام]] و [[خاورمیانه]] بهصورت عام، و در غرب و [[فرانسه]] بهصورت خاص انجام شدهاند؛ شمار این پژوهشها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 میلادی<ref> رویداد یازدهم سپتامبر؛ حملاتی تروریستی و انتحاری که گروه تروریستی [[القاعده]]، آن را در خاک [[ایالات متحده آمریکا]] انجام داد. در این حادثه نوزده تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند. هواپیماربایان دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک کوبیدند. در نتیجه این دو برخورد، همه مسافران به همراه عده بسیاری در ساختمانها کشته شدند. هر دو ساختمان، پس از دو ساعت بهطور کامل ویران شدند و خسارت فراوانی به ساختمانهای پیرامون زدند. این گروه، هواپیمای سوم را به پنتاگون، واقع در ارلینگتون در ویرجینیا زدند. هواپیمای چهارم در محلی نزدیک شنکسویل، در ایالت پنسیلوانیا سرنگون شد.</ref> بهطوری چشمگیر رشد داشته است؛ باوجوداین، پژوهشهای انجام و منتشر شده در باب جریان سلفی در فرانسه، بسیار کمشمارند؛ شاید این نقص با تداخل مفاهیم اسلامگرایی و سلفیگری قابل چشمپوشی باشد؛ اما با توجه به پیچیدگی جریانهای اسلامگرا در دهۀ اخیر و گسترش فعالیتها و گرایشهای آنان، تحلیل و مطالعۀ این جریانها ضرورتی بیشتر را میطلبد. ریشههای خارجی جریانهای اسلامگرای سلفی در فرانسه را میتوان به لحاظ فکری و نظری (تئوریک)، در [[عربستان سعودی]] و شمال آفریقا یافت. مهمترین پژوهش منتشر شده در باب سلفیگری در [[فرانسه]]، کتابی با عنوان '''«سلفیگری امروز، جنبشهای فرقهگرا در غرب»''' به قلم '''سمیر امقر''' میباشد<ref>این کتاب درواقع، رساله دکترای نویسنده در رشته جامعهشناسی است که زیر نظر اولیویه روا مدیر پژوهشی در مدرسه عالی علوم اجتماعی [[پاریس]] گذرانده شده است. کتاب، حاصل پژوهشی درخصوص پدیده اسلام سلفی است. پژوهشگر در خلال نٌه سال (از 2002 تا 2011) با 87 نفر از هواداران سلفی (در محدوده سنی 19 تا 54 سال) در مناطق مختلف [[فرانسه]] و نیز در بلژیک، [[انگلستان]]، [[کانادا]] و ایالات متحده مصاحبه کرده است. وی همدلانه به شبکههای سلفی در [[اروپا]] و آمریکای شمالی وارد شده، و به گفته خود، رابطهای دوگانه مبتنی بر محبت و تنفر همزمان نسبت به آنان پیدا کرده است؛ ولی بهعنوان پژوهشگر علوم اجتماعی، فاصله خود را با موضوع تحقیق حفظ کرده است.</ref> همچنین آثار دیگری در این زمینه نوشته شده است<ref>کتابهای دیگر مرتبط با این موضوع: سلفیگری چیست؟ نوشتهٔ: برنار روژیه، و کتاب «سلفیگری از خلیج فارس تا حومه پاریس»؛ سلفیگری جهانیشده اثر: محمدعلی ادراوی.</ref>. | |||
مطالعاتی بسیار در زمینه [[اسلامگرایی]] در [[جهان اسلام]] و [[خاورمیانه]] بهصورت عام، و در غرب و [[فرانسه]] بهصورت خاص انجام شدهاند؛ شمار این پژوهشها پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 میلادی<ref> رویداد یازدهم سپتامبر؛ حملاتی تروریستی و انتحاری که گروه تروریستی [[القاعده]]، آن را در خاک [[ایالات متحده آمریکا]] انجام داد. در این حادثه نوزده تن از عناصر القاعده، چهار هواپیمای تجاری-مسافربری را ربودند. هواپیماربایان دو هواپیما را در فاصلههای زمانی گوناگون به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در | |||
== ب. مبانی نظری سلفیگری == | == ب. مبانی نظری سلفیگری == | ||
=== مفاهیم === | === مفاهیم === | ||
برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | برای آنکه مفهوم سلفیگری، آنچنانکه این واژه در زبان و فرهنگ سیاسی فرانسوی رایج است، فهمیده شود، بهتر است به فضای مفهومی و مفاهیم همبسته آن رجوعشود؛ این مفهوم در فرهنگ سیاسی امروز فرانسه، در درون مفاهیم کلان '''«سنتگرایی، بنیادگرایی، تعصب یا تمامیتخواهی و افراطیگری یا رادیکالیسم»''' و در بطن مفاهیم جزئیتر '''«اسلامگرایی، جهادگری و طالبانیگری»''' مطالعهمیشود. | ||
خط ۴۱: | خط ۲۸: | ||
==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ==== سلفیگری بهمثابه اندیشه بازگشت ==== | ||
سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافته است. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه جنوب غرب آسیا و [[شمال آفریقا]] (بهویژه در آنچه خاورمیانه نامیده میشود)، زمینههایی نظری و عملی داشته است. | سلفیگری بهعنوان پدیدهای نو در عرصه تحولات اجتماعی و سیاسی در اروپا، مجموعهای از اندیشه و عمل است که مبانی و انگیختههایی کهنه و نو برای تجدید حیات در گستره گیتی یافته است. شرایط بینالمللی در جهان، پس از رویداد یازدهم سپتامبر 2001 و حملات انتحاری به برجهای مرکز تجارت جهانی در نیویورک، به تغییر معادلات سیاسی در سطح جهانی و منطقهای انجامید؛ این دگرگونی در خلأ روی نداد؛ بلکه در تاریخ سیاسی منطقه جنوب غرب آسیا و [[شمال آفریقا]] (بهویژه در آنچه خاورمیانه نامیده میشود)، زمینههایی نظری و عملی داشته است. | ||
خط ۶۶: | خط ۵۲: | ||
== ج. تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر == | == ج. تبارشناسی اندیشه سلفی معاصر == | ||
تبار اولیه بیشتر گرایشهای [[سلفی]] [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت و جماعت]]، به جریان [[اهل حدیث]] در قرن سوم هجری بازمیگردد (که قرابتهایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). [[اهل حدیث]] در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل ([[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]]) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم میدادند: تفاوتی که میان [[اشاعره]] و [[معتزله]] و دو مکتب فقهی- روایی [[مدینه]] و [[کوفه]] نیز دیده میشود. چنین گمانی وجود دارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوصگرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت به شکلگیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد. | تبار اولیه بیشتر گرایشهای [[سلفی]] [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت و جماعت]]، به جریان [[اهل حدیث]] در قرن سوم هجری بازمیگردد (که قرابتهایی با جریان اخباری در اسلام شیعی دارد). [[اهل حدیث]] در برابر اهل رأی، در منابع استنباط احکام بر کفایت نقل ([[کتاب خدا|کتاب]] و [[سنت]]) و عدم حجیت رأی و اجتهاد شخصی (و هرگونه استقلال عقلی برون نصی و قیاس) حکم میدادند: تفاوتی که میان [[اشاعره]] و [[معتزله]] و دو مکتب فقهی- روایی [[مدینه]] و [[کوفه]] نیز دیده میشود. چنین گمانی وجود دارد که ظهور این مکاتب، واکنشی خلوصگرایانه و از سر استغنا و جامعیت دین، نسبت به شکلگیری نهضت ترجمه در عصر عباسی و ورود فلسفه و حکمت یونانی به منظومه فکر مسلمانی در قرن سوم هجری باشد. | ||
خط ۷۲: | خط ۵۷: | ||
== د. حوزههای جغرافیایی جریان سلفی == | == د. حوزههای جغرافیایی جریان سلفی == | ||
سلفیگری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروههای فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] مانند [[اخوانالمسلمین]] گره خورده است؛ اما برای مطالعه جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزههای گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن مانند [[القاعده]] فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیمهای ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفیگری موضوع بحث و تبارهای فکری آن بهدست داد. سه حوزه جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه سلفی عبارتند از: | سلفیگری در دوران معاصر، در وجه نظری و منابع فکری و مالی، بیشتر با جریان وهابی در [[عربستان سعودی]] و گروههای فعال اسلامی، اجتماعی و سیاسی در [[مصر]] مانند [[اخوانالمسلمین]] گره خورده است؛ اما برای مطالعه جریان [[سلفی]] معاصر و تبارهای فکری و حوزههای گسترش جغرافیایی آن، باید از پدیده امروزی سلفی و نمادهای بیرونی آن مانند [[القاعده]] فراتر رفت و با رویکردی تاریخی آنها را واکاوید تا از تعمیمهای ناکارآمد پرهیز کرد و تصویری درست از سلفیگری موضوع بحث و تبارهای فکری آن بهدست داد. سه حوزه جغرافیایی پیدایش و گسترش اندیشه سلفی عبارتند از: | ||
=== سلفیه در عربستان === | === سلفیه در عربستان === | ||
جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیکهایی شده است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه [[وهابی]] و شباهتها و اشتراکهای آن با جریانهای سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریانهای سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه سلفی در شبهجزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدینترتیب، در بررسی جریانهای سلفی معاصر، گرایشهای سلفی در کل شبهجزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهرهمندند. | جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیکهایی شده است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه [[وهابی]] و شباهتها و اشتراکهای آن با جریانهای سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریانهای سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه سلفی در شبهجزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدینترتیب، در بررسی جریانهای سلفی معاصر، گرایشهای سلفی در کل شبهجزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهرهمندند. | ||
=== سلفیه در هندوستان === | === سلفیه در هندوستان === | ||
''شاه ولیالله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجاییکه شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولیالله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه [[سلفی]] _متمایل به وهابی_ در شرق و جنوب آسیا و شبهقاره _از جمله در [[افغانستان]] و شرق [[ایران]]_ مؤثر بوده است. به سبب وجود گرایشهای صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده است. | '''شاه ولیالله دهلوی'''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، '''رساله التوحید''' خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجاییکه شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولیالله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه [[سلفی]] _متمایل به وهابی_ در شرق و جنوب آسیا و شبهقاره _از جمله در [[افغانستان]] و شرق [[ایران]]_ مؤثر بوده است. به سبب وجود گرایشهای صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده است. | ||
=== سلفیه در شمال آفریقا === | === سلفیه در شمال آفریقا === | ||
اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه _با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای_ بنا شده بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه [[مهدویت]] و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه _مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن_ با رویکرد سلفی شباهتهایی داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان دارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، در واقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[محمد عبده|شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به واسطهٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن البنا]] رسید و در جنبش [[اخوانالمسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یاد برد؛ بیآنکه در طرح پروژه سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجود داشته باشد.<br>درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را در زمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص [[مصر]]، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ [[فلسطین]] در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی [[اخوان المسلمین|اخوان]] را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوق داد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big>، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهم میکردند.<br>مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] بیان شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکار برد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهم کرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی که گرایشهای سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> مینامند. گروههای معتقد به تغییر مسالمتآمیز و از طریق کار حزبی مانند: حزب النور، به نام «سلفیه حزبیه» شناخته میشوند. | |||
اگرچه آغاز سلفیگری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانستهاند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی بر عهده داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایهٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانههای زاویه (خانقاه)های صوفیانه _با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتبخانهای_ بنا شده بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاحگرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایشهای صوفیانه و اندیشه [[مهدویت]] و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبشهایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پارهای وجوه _مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن_ با رویکرد سلفی شباهتهایی داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگنظری دینی آنان مبتلا نشدند. تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفیگری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگههای اندیشه جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان دارد؛ امری که بیش از رگههای سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، در واقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمالالدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به واسطهٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن البنا]] رسید و در جنبش [[اخوانالمسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را بهعنوان عامل یا حامل اندیشهٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یاد برد؛ بیآنکه در طرح پروژه سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه وحدت خلافت اسلامی، نشانههایی از رگههای سلفیگری در مقام عمل و نظر وجود داشته باشد.<br>درحالیکه جنبش [[اخوانالمسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژیهای [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازماندهی و نظامسازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را در زمینههای تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و بهطور مشخص [[مصر]]، مینهاد، واکنش سرکوبگرانه حکومت، در کنار شرایط بینالمللی و منطقه بهویژه قضیهٔ [[فلسطین]] در زمانه جنگ سرد، حرکت دعوتی [[اخوان المسلمین|اخوان]] را به سمت و سوی سیاستورزی و مبارزه سیاسی و سپس مسلحانه با نظامهای سرکوبگر سوق داد. اسلامگرایی بهمثابه ایدئولوژی مبارزه انقلابی، زادهٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانههای راه</big> و تفسیر در <big>سایهسار قرآن</big>، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهههای 50 و 60 میلادی فراهم میکردند.<br>مفاهیم جامعهٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت دارند. تعبیر '''جاهلیت قرن بیستم''' رای نخستین بار در نوشتهها و اندیشههای [[سید قطب]] بیان شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه حاکمان جائر بهکار برد و زمینههای نظری کاربرد خشونت و شکلگیری جنبشهای مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب خواندن آنها بهسبب حاکمیت جهل و جور، فراهم کرد. با وجود اختلافهای امروزین جریانهای سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار | |||
=== سلفیگری در فرانسه === | === سلفیگری در فرانسه === | ||
فهم پدیدهٔ سلفیگری در [[فرانسه]] و جایگاه آن، به شناخت زمینههای حضور [[اسلام]] در [[فرانسه]] و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' میگوید، فهم رابطهٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکمنشین '''نربونه''' یا '''ناربون''' امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطورهٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده است. | فهم پدیدهٔ سلفیگری در [[فرانسه]] و جایگاه آن، به شناخت زمینههای حضور [[اسلام]] در [[فرانسه]] و الگوی غالب زیست مسلمانی در آن، نیازمند است. چنانکه ژاک لوگوف در مقدمهٔ کتاب: '''تاریخ اسلام و مسلمانان در فرانسه از قرون میانه تا روزگار ما''' میگوید، فهم رابطهٔ متعارض میان اسلام و فرانسه، مستلزم فهم تاریخ حضور [[مسلمانان]] در [[فرانسه]] و تعامل آنان با تاریخ و فرهنگ فرانسوی است. حکومت اموی اندلس در جنوب فرانسه حاکمنشین '''نربونه''' یا '''ناربون''' امروزی، واقعیتی هشتادساله داشته است؛ اما هویت فرانسوی درعمل، برپایه اسطورهٔ شارل مارتل و شکست مسلمانان در '''نبرد تولوز''' (721 م.) و '''نبرد پواتیه''' (732 م.) استوار شده است. | ||
خط ۱۰۶: | خط ۸۷: | ||
در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایهگذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سالهای اخیر نباید نادیده گرفت. پارهای از این سرمایهگذاریها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغالزدایی و محرومیتزدایی صورتمیگیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجاممیشوند. سرمایهگذاری [[عربستان سعودی]] و [[قطر]] در سالهای اخیر در این زمینه، قابلتوجه است. شمار داعیان سلفی درسخوانده دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در [[الجزایر]]، رو به ازدیاد است. | در کنار این عوامل، نقش جریان سلفی سیاسی و تبلیغی را در سرمایهگذاری مادی و معنوی در میان مسلمانان فرانسه و در مناطق محروم اطراف شهرهای بزرگ مثل پاریس در سالهای اخیر نباید نادیده گرفت. پارهای از این سرمایهگذاریها زیر نظر دولت فرانسه برای اشتغالزدایی و محرومیتزدایی صورتمیگیرند؛ اما شماری دیگر، زیر نظر داعیان سلفی و در قالب ساخت مساجد و تربیت امامان جماعت انجاممیشوند. سرمایهگذاری [[عربستان سعودی]] و [[قطر]] در سالهای اخیر در این زمینه، قابلتوجه است. شمار داعیان سلفی درسخوانده دانشگاه اسلامی مدینه، یا نسل دوم شاگردان این مدارس، در مقایسه با مدارس سلفی سنتی در [[الجزایر]]، رو به ازدیاد است. | ||
به نظر ''' | به نظر '''سمیر امقر'''، وضعیت اجتماعی جوانان مسلمانان در اروپا و فرانسه، برای پذیرش دعوت سلفی آماده است؛ چراکه در این دعوت، پیامی نهفته است که برای جوانان محلات فقیرنشین پاریس و حومه که در جستجوی معنای زندگی هستند، دلنشین است و به نیازهای زمینیشان پاسخ میدهد. فردگرایی قوی دعوت سلفی، با خواستهای این جهانی این جوانان همسوییدارد. بهبیاندیگر، سلفیت، معنویتی است که در آن جنبههای مادی و فردی نسل جوان غرق در محرومیت، پاسداشتهمیشوند. در این تفکر، جماعت یا جامعه نیست که اهمیتدارد؛ این فرد است که مرکز معنایی زندگی و دریافتکننده فهم دینی متناسب با سیرهٔ سلف است. رستگاری و نجات فردی در آن، بر طرحهای سیاسی و اجتماعی نجات جمعی و اجتماعی اولویتدارد. ازسویدیگر، سلفیگری با روح مصرفگرای غربی، بهطور ذاتی مخالفت ندارد. تاجایی که اخلاق اسلامی و روح تعالیم اسلام رعایت شود، استفاده از مظاهر دنیوی مانند پوشیدن کفشهای نایک، داشتن رایانه خوب و خانه زیبا، ممنوع نیست. البته، نقش شبکههای ماهوارهای سلفی و ادبیات مکتوب گستردهای را که بهطور عمده ازسوی عالمان سلفی در عربستان سعودی پخش میشوند و پای خود را به خانهها و خانوادههای اروپایی بازکردهاند، در رشد سلفیگری نباید نادیده گرفت. | ||
''' | '''مالک شبل''' در حاشیه تظاهرات ضدآمریکایی سلفی در پاریس (در برابر سفارت آمریکا در سپتامبر 2009) معتقداست که «جریان سلفی سیاسی براساس انحراف شدید فکری و دستکاری روانی و ایدئولوژیک شکلگرفتهاست و میکوشد با برانگیختن احساس گناه در میان جوانان، آنان را ضد دولت فرانسه بشوراند و با اظهارات دروغ، مردم سادهدل را به تظاهرات بکشاند تا خود را نیرومند جلوهدهد. به نظر شبل، سلفیان با سوءاستفاده از شرایط ناپایدار اقتصادی جوانان مسلمان حومهنشین، چنین القا میکنند که آنها هرگز یک فرانسوی با حقوق برابر با دیگر فرانسویان نخواهندشد؛ پس، بهتر است تا به اسلام سلفی بازگردند. سختکوشی سلفیان در دعوت و استفاده از ابزارهایی همچون وعظ، مسجد، دروس اسلامی، مجلهها و همایشهای دینی در کنار شیوه رفتاری و پوششی و نیز القای حس گناه، در پیشبرد سلفیگری، مؤثر بودهاست». وی همچنین، نقش ایدئولوژی وهابی سعودی را در گسترش اندیشه سلفی، از طریق پرداختهای مالی و ساخت مسجد و تربیت امامان، برجسته میکند و معتقد است که «نظامهای دموکراتیک در جنگ معرفتی و مهار ایدئولوژیهای فرقهگرا، عقب ماندهاند؛ ایدئولوژیهایی که بیش از همه به مسلمانان آسیبرساندهاند و رابطهٔ آنان با دیگران را آلودهکردهاند». | ||
=== مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه === | === مساجد و امامان جماعت سلفی در فرانسه === | ||
==== مساجد سلفی در فرانسه ==== | ==== مساجد سلفی در فرانسه ==== | ||
زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد مساجد شکل میگیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذبشده در هاضمه فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند [[ماه مبارک رمضان]] معتقدند. | زندگی دینی مسلمانان در فرانسه، بر گِرد [[مساجد]] شکل میگیرد. درصد زیادی از مسلمانان غیرعامل یا جذبشده در هاضمه فرهنگی - اجتماعی فرانسوی، از این قاعده مستثنا هستند. میزانی قابل توجه از مسلمانان نیز به اسلامی فردی و غیرمسجدی یا فصلی با بروزهای مقطعی مانند [[ماه مبارک رمضان]] معتقدند. با وجود این، درصد مسلمانان عامل به دین در برداشت سُنی، که در آن مشارکت در [[نماز جمعه]] و عیدین از سنت است، بیش از درصد عاملان به دیانت مسیحی است. بنابراین، فهم پدیده سلفیگری در فرانسه، مستلزم فهم ساختار [[مسجد]] بهعنوان محور اسلام در فرانسه است. این واقعیت، در سال 2005 میلادی و در زمان تأسیس «شورای فرانسوی آیین اسلام» نیز لحاظ شده است؛ چراکه انتخابات این شورا، نه براساس رأی شهروندان مسلمان، که براساس مساجد مسلمانان و مکانهای عبادی آنان سامان داده شده است. ضریبی از مساحت مسجد و شمار نمازگزاران، در وزن رأی مساجد برای ریاست شورا در نظر گرفته شده است. در دورههای گذشتهٔ این شورا، سلفیان نمایندهای در آن نداشتهاند. | ||
مفهوم مسجد در | مفهوم [[مسجد]] در [[فرانسه]]، اعم از نمازخانه و [[مسجد]]، شرعی و عرفی است. شمار مساجد فرانسه در سال 2014 میلادی ازسوی وزارت کشور و ادیان، «2368» مسجد گزارش شده است که «2052» مسجد آن در سرزمین اصلی فرانسه قرار دارند و «316» مسجد دیگر، در استانها و سرزمینهای ماوراء بحار قرار دارند. بیشتر قریب بهاتفاق این مساجد، پس از سال 2000 میلادی ساخته شدهاند و شماری اندک از آنها در خلال دهههای 70 تا 90 میلادی بنا شدهاند. | ||
دو مشکل اصلی در ساختار مسجدمحور، در جماعتی اقلیتی در کشوری لائیک | دو مشکل اصلی در ساختار مسجدمحور، در جماعتی اقلیتی در کشوری لائیک بروز میکند: نخست، مشکلات اداری و مالی ساخت مسجد و دیگری، تربیت امامان جماعت. | ||
گفتهمیشود که پنجاه مسجد از دوهزار مسجد و نمازخانه فعال در فرانسه، به جریان سلفی | گفتهمیشود که پنجاه مسجد از دوهزار مسجد و نمازخانه فعال در فرانسه، به جریان سلفی گرایش دارند؛ این آمار با توجه به شناوربودن مفهوم مسجد و جابهجایی امامان میتواند به معنای آن باشد که پنجاه امام سلفی در فرانسه فعالیت دارند. نگاهی به فورومهای اینترنتی میتواند فهرستی تقریبی از مساجد سلفی و پراکندگی آنها را در فرانسه بهدست دهد. برای نمونه، مساجدی در '''لیون'''، '''تورکوئن''' و '''واترلو''' سه مسجد در مارسی از جمله مسجد شیخ عبدالهادی؛ بلزونس مسجد نورالهدی را نام بردهاند. | ||
==== امامان جماعت سلفی ==== | ==== امامان جماعت سلفی ==== | ||
بهصورت سنتی، امامت جماعت در فرانسه، صلاحیتی خاص نمیطلبد. بسیاری از امامان جماعت، مؤمنان متدینی هستند که مطالعات شرعی در مدارس اسلامی نداشتهاند و با تکیه بر مدرکی دانشگاهی در رشتهای غیرمرتبط یا وجاهت و مقبولیت مردمی ناشی از حسن خلق و مردمداری و موفقیت نسبی در زندگی اجتماعی و حداقلهایی از دانش شرعی به امامت مسجد رسیدهاند. شماری قابل توجه از امامان مساجد نیز از کشورهای [[الجزایر]]، [[تونس]]، [[مغرب|مغرب]]، [[نیجریه]]، [[موریتانی]]، [[سنگال]] و [[ترکیه]] به درخواست جماعت مسلمان یا زیر نظر اوقاف این کشورها، به خاک فرانسه میآیند. این امامان، وظیفه تداوم انسجام جمعیتی، هویتی و دینی جماعت مهاجر با جامعه مرجع را فراهم میکنند. مشکل اصلی این شیوه، ناآشنایی مبلغان و امامان مهاجر با زبان و [[فرهنگ در فرانسه|فرهنگ فرانسه]] و مسائل و مشکلات جامعه مهاجر مسلمان در فرانسه است که به تبلیغ اسلامی غیربومی و ناهمخوان با فرهنگ و هنجارهای فرانسوی و نیازهای مسلمانان مهاجر یا مقیم آن میانجامد. دامنزدن به مسائلی همچون: چندهمسری، تنبیه همسران و پوشش نقاب برای زنان مسلمان در سالهای گذشته، حساسشدن مقطعی گروههای راست افراطی در فرانسه و استفاده ابزاری از آنها را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی و سیاسی درازمدت و کوتاهمدت خود از طریق تبلیغات [[اسلامهراسی|اسلامهراسانه]]، سبب شده است؛ تبلیغاتی که در مسئله [[نماز]] خیابانیِ مسلمانان و ساخت مسجد و مأذنه نیز تکرار شده است. | |||
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دورههای آموزشی با اعطای دیپلم رسمی بهعمل نیامد. قرار بود [[مسجد پاریس]] با همراهی دانشگاه سوربن، دورههایی دوساله را برای تربیت امامجماعت طراحیکنند که ضمن آشنایی داوطلبان با زبان، فرهنگ و تاریخ فرانسه، آموزشهای مدنی را نیز در باب «لائیسیته» فرابگیرند؛ اما این طرح به مرور کنار گذاشته شد چرا که این امر از سوی مسلمانان، دخالت در امر دینی و بهتعبیری، نقض اصل لائیسیته محسوب میشد. در این میان، «معهدالغزالی» (دانشکدهای وابسته به مؤسسه اسلامی مسجد پاریس) که تاریخی به درازی مسجد پاریس دارد، در برنامهای پارهوقت، به آموزش امامان مرد و زن با تمرکز بر آموزشهای قرآنی و تفسیری و تدریس ادبیات عرب، تاریخ و [[حدیث]] و [[فقه]]، وظیفه تربیت امامان بومی از میان مسلمانان مهاجر نسل دوم و تازهمسلمانان را برعهده گرفته است. با توجه به نیاز مساجد موجود به امام و عدم کفایت فارغالتحصیلان معهدالغزالی، مؤسساتی دیگر با هزینه دولتهای [[عربستان]] و [[کویت]] راهاندازی شدهاند، که در این زمینه فعالیت میکنند. با وجود این، جریان دعوت از امامان الجزایری و تربیتشدگان دانشگاه اسلامی [[مکه]] و [[مدینه]]، فعال است؛ و به همین جهت، بیشتر امامان سلفی فرانسه یا برآمده از این دو جریان یا شاگردان نسل دوم رجال دینی سلفیاند. | |||
با تشکیل شورای فرانسوی آیین اسلام، مسئله تربیت امامان مساجد نیز مطرح شد؛ اما چندان استقبالی از ایده تشکیل دورههای آموزشی با اعطای دیپلم رسمی | |||
====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ==== | ====شمار مسلمانان سلفی در فرانسه ==== | ||
از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنیبر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. | از نظر قانونی، هرگونه آمارگیری، سرشماری و نظرسنجی مبتنیبر تعلق مذهبی و قومی در فرانسه، ممنوع است. با وجود این، آمارهایی تخمینی از شمار این افراد وجود دارد که اغلب از سوی خود آنان یا ادارهٔ پلیس درخصوص تجمعهای این افراد تهیه میشود. پژوهش '''امقر''' در سال 2011، شمار سلفیان را در فرانسه «12000 تا 15000» نفر برآورد کرده است که یک سوم این افراد از میان [[مسیحیان]] (کاتولیک یا پروتستانی) هستند که تازه به [[اسلام]] گرویدهاند؛ یک چهارم تا یک سوم از تازه مسلمانان سلفی، از فرانسویان اصیل یا فرانسویان سرزمینهای ماوراء بحار (مجمعالجزایر آنتیی) یا سرزمینهای فرانسوی زبان مستعمره سابق فرانسه مانند کنگو و زئیر هستند. | ||
== نقش سلفیگری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه == | == نقش سلفیگری در تحول جایگاه اسلام در فرانسه == | ||
ظهور و گسترش تفکر و جریان سلفی از دو منظر در تحول شیوه زیست مسلمانی در فرانسه و جایگاه اسلام نقش داشته است: نخست آنکه پدیدهٔ سلفیگری بهعنوان پدیدهای دینی و اجتماعی، نمود و نمای بیرونی مسلمانان را در جامعهٔ فرانسه بیشتر کرده و به تعبیر دقیقتر، به آنان قدرت دیدهشدن بیشتر و توانایی خودنمایی در حوزهٔ عمومی و عدم احساس تحقیر به دلیل مسلمانبودن داده است و برخلاف خواست ساختار رسمی، نوعی اعلام حضور غیررسمی با تمایز در لباس و شیوه زیست بوده که البته حساسیتهایی آفریده و بهویژه در مسئلهٔ [[حجاب]] دختران دانشآموز و نقاب در حوزهٔ عمومی، پای قانونگذار را نیز بهمیان کشیده است. | |||
به گفتهٔ '''سمیر امقر'''، سلفیگری، خود را بر گونههای دیگر اسلام سنتی در فرانسه تحمیلکرده، ریشه دوانده و گوی سبقت را از آنان ربوده است. از ویژگیهای سلفیگری، توانایی درنوردیدن مرزهای اجتماعی، طبیعی و خانوادگی است و توانسته است در شهرهای کوچک و بزرگ و روستاها، شبکه خود را گسترش داده، از میان خانوادههای ترک، کوموری و اهل گینه یا مالی، با تمام تفاوتهای فرهنگی و خانوادگی، افرادی را جذب کند. بدینترتیب، اسلام سنتی در برابر اسلام سلفی در فرانسه جامانده است و نمایندگان آن از انتظارهای نسل جدید فاصله گرفتهاند؛ نسلی که درپی اسلامیکردن مجدد مناسبات اجتماعی است و هنجارهای ارزشی روشنی را طلب میکند و آن را نه در «[[اخوانالمسلمین]]» و نه در «نهضت تبلیغ» که در سلفیگری مییابد. اسلام سنتی در فرانسه در حال گذار به پیری است و حال آنکه سلفیگری، جنبشی جوان است. | |||
سلفیگری، رابطه خود با اجتماع و برداشت خود از فرایند جذب و هضم در جامعهٔ غربی را براساس قرائتی انتقادی و گاه بسیار خشن از جامعه و مناسبات آن تعریف کرده است. منطق آنان بیش از آنکه به عمل مستقیم و عملگرایی سیاسی، نزدیک باشد، در چهارچوب منطق اعتراض نمادین، قابل فهم است. سلفیگری اندیشهها و تصاویری ساده و بسیط به باورمندان خود ارائه میکند که متضمن نگاهی نخبگانی و استعلایی به دیگران و جهان است و آنان را برگزیدگانی دارای رسالت ویژه جلوه میدهد. جماعت سلفی در برابر رسالتی که به فرد سلفی میدهد، ضمانتهایی را مانند شیوه پوشش، شکل خانواده و روابط خانوادگی میطلبد که به نظارت گروه بر زندگی فردی و خانوادگی میانجامد. از این حیث، سلفیگری به مرزهای فرقهای نزدیک میشود؛ تا جایی که علمای سلفی [[عربستان سعودی]] از جماعت سلفی فرانسوی خواستهاند تا در برابر مسلمانان غیرسلفی و غیرمسلمانان فرانسوی، نرمش و انعطافی بیشتر از خود نشان دهند تا به چهره اجتماعی جریان سلفی آسیبی نرسد. این رویکرد، به گشایش بیشتر و منطق خروج از فرقهگرایی موجود کمک میکند؛ یعنی، بیآنکه منطق و نظریه سلفی، دستخوش تغییری شود، شماری از مؤمنان سلفی به اندیشه چارهجویی و یافتن راههایی میانی، بین رفتار سلفی و عرف عامه مسلمانان در فرانسه و عرف اجتماعی فرانسویان روی میآورند و براساس مرزهای سیال و عرفی تازه، خود را با جامعه تطبیق میدهند. بر این اساس، دیگر مرزی وجود ندارد که نتوان از آن گذشت؛ برای نمونه، پیدایش مد سلفی میتواند از این منظر، فهمیده و تحلیل شود. چنین تحولی به خروج از منطق فرقهگرایی و البته شناورشدن مرزهای فرقه میانجامد و تصویر بسته و متصلب از اسلام سنتی و سلفی را دگرگون میکند. | |||
'''فرهاد خسرو خاور''' جامعهشناس ایرانی- فرانسوی معتقد است که «سلفیگری، جریانی بهشدت سنتگراست که به تفسیر صریح و ظاهری [[قرآن]] و بازگشت به [[اسلام]] ناب و متصلب سالهای آغازین، ملتزم است. سلفیان، داعیهدار گسست کامل با جامعه اطراف خود هستند و هرگونه انحراف رفتاری، مانند نوشیدن مشروبهای الکلی و کشیدن سیگار را رد میکنند. سلفیها، بیشتر، جوانانی زیر سی سال هستند که فقط در جستجوی راه نجات و رستگاریاند؛ آنها در جستجوی اسلام ناب یا در گسست با مدرنیته، به اسلام تندرو روی میآورند. به نظر وی، سلفیگری، شکلی از فرقهگرایی نو است که امکان گسست ذهنی از واقعیت اجتماعی و به خود مشغولشدن با انزوا و انعزال را فراهم میکند». | |||
''' | |||
== اشکال سلفیگری در فرانسه == | == اشکال سلفیگری در فرانسه == | ||
'''سمیر امقر''' سه نوع سلفیگری را در فرانسه متمایز میکند: سلفیگری هویتی، سیاسی و انقلابی؛ | |||
=== سلفیگری هویتی (تنزهطلب) === | === سلفیگری هویتی (تنزهطلب) === | ||
به نظر '''امقر'''، 95 درصد سلفیان در فرانسه، به شیوه سنتی و هویتی در پی اسلام ناب و بیپیرایه و با دغدغهٔ بازگشت به آموزههای صدر اسلام، به سلفیگری تنزهطلب روی آوردهاند. این جریان، بدنه اصلی سلفیگری را شکل میدهد و در دوشاخهٔ وعظ و تبلیغ دینی و آموزش معارف دینی بهصورت شاخص، فعال است. همچنین، به سبب وجه غیرسیاسیاش، بیشتر از آن انتقاد شده است و هرگونه اقدام مسلحانه را نفی میکند. برای نمونه، این شاخه از سلفیگری، که به رژیم [[عربستان سعودی]] نزدیک است، عملیات حمله به برجهای مرکز تجارت جهانی را در [[یازدهم سپتامر]] 2001 م، محکوم کرد. | |||
'''دومینیک توما''' معتقد است که سلفیان سنتگرا و محافظهکار با بیعلاقگی به امر سیاسی، اسلامیسازی جامعه را از پایین (بدنه اجتماعی) و با شیوع رفتارهای سختگیرانه مدنظر دارند؛ برخلاف سلفیان سیاسی که میخواهند از بالا و از طریق ابزارهای سیاسی، به تغییر هنجارهای اجتماعی اقدام کنند. | |||
=== سلفیگری سیاسی === | === سلفیگری سیاسی === | ||
به گفته '''امقر'''، این گروه از سلفیان معتقدند که برای دفاع از هویت اسلامی در [[فرانسه]] و در [[اروپا]]، باید از ابزارهای قانونی استفاده کرد. از نظر آنان، زور و خشونت مسلحانه در درون نظامهای غربی، مجاز نیست. این گروه، اقلیتی سلفی بیش نیستند. برخی پدیدهها مانند قانون ضد حجاب یا تظاهرات در برابر سفارت [[آمریکا]] (سپتامبر 2012) یا تظاهرات ضد انتشار '''کاریکاتورهای پیامبر''' در مجله '''«شارلی ابدو»''' به برانگیختهشدن احساسات و بیدارشدن وجدان و درک سیاسی این گروهها کمک کردهاند. | |||
به گفته | به گفته '''دومینیک توما'''، این گروه از سلفیان اصلاحگرا، گشایش بیشتر مؤسسات سیاسی را نسبت به حوزهٔ دینی خواستارند و تحت تأثیر راهبرد جنبش اخوان، راهاندازی احزاب سیاسی سلفی و مشارکت در انتخابات را میخواهند. به نظر میرسد در فضای سیاسی و قانونی موجود [[فرانسه]]، حتی در برداشت موسع از لائیسیته، امکان راهاندازی احزاب سیاسی دینی حتی با مشارکت محدود در انتخابات محلی وجود ندارد. | ||
=== سلفیگری انقلابی (جهادی) === | === سلفیگری انقلابی (جهادی) === | ||
به گفته '''امقر'''، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاد دارند. آنان [[جهاد]] را واجبی دینی میدانند و تمایزی میان محدوده جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قائل نیستند؛ این گروه، بسیار کمشمارند. | به گفته '''امقر'''، سلفیان انقلابی به کاربست خشونت مسلحانه بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف دینی اعتقاد دارند. آنان [[جهاد]] را واجبی دینی میدانند و تمایزی میان محدوده جغرافیایی آن در کشورهای اسلامی و غربی، قائل نیستند؛ این گروه، بسیار کمشمارند. | ||
به اعتقاد '''دومینیک توما'''، جهادگرایان سلفی (از سال 1980 میلادی به این سو)، هدف آزادسازی همزمان امت اسلامی را از یوغ اشغالگران بیگانه و طاغوتهای داخلی، طلب و دنبال میکنند. '''مالک شبل'''، مردمشناس دین و مترجم [[قرآن]] به فرانسوی، معتقد است که پیوست و تداومی میان [[وهابیت]]، سلفیگری و جهادگری وجود دارد. اگر خطیب و واعظ سلفی، خود به جهاد و اقدام خشونتبار وارد نشود، پیروان او، ممکن است روزی در معرض این اقدام قرار بگیرند؛ بهویژه اگر مشکلاتی مانند بیکاری و پریشانی، گریبانگیرشان شود. به نظر وی، سلفیان جهادگر با جهاد مقدس درپی بازگرداندن نظم قدیم ازدسترفته به جهان اسلام و تجدید عظمت اسلام نخستین هستند؛ شماری از این افراد با شرکت در دورههای آموزشی فشرده در [[افغانستان]]، آموزشهای نظامی و ایدئولوژیک را گذراندهاند و برای اقدام نظامی تا سرحد فداکردن خود، در راه آرمانشان آمادهاند. | به اعتقاد '''دومینیک توما'''، جهادگرایان سلفی (از سال 1980 میلادی به این سو)، هدف آزادسازی همزمان امت اسلامی را از یوغ اشغالگران بیگانه و طاغوتهای داخلی، طلب و دنبال میکنند. '''مالک شبل'''، مردمشناس دین و مترجم [[قرآن]] به فرانسوی، معتقد است که پیوست و تداومی میان [[وهابیت]]، سلفیگری و جهادگری وجود دارد. اگر خطیب و واعظ سلفی، خود به جهاد و اقدام خشونتبار وارد نشود، پیروان او، ممکن است روزی در معرض این اقدام قرار بگیرند؛ بهویژه اگر مشکلاتی مانند بیکاری و پریشانی، گریبانگیرشان شود. به نظر وی، سلفیان جهادگر با جهاد مقدس درپی بازگرداندن نظم قدیم ازدسترفته به [[جهان اسلام]] و تجدید عظمت اسلام نخستین هستند؛ شماری از این افراد با شرکت در دورههای آموزشی فشرده در [[افغانستان]]، آموزشهای نظامی و ایدئولوژیک را گذراندهاند و برای اقدام نظامی تا سرحد فداکردن خود، در راه آرمانشان آمادهاند. | ||
== نتیجهگیری == | == نتیجهگیری == | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۴۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مقالهها]] | |||
[[رده:فرانسه]] | [[رده:فرانسه]] | ||