۸۷٬۷۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نامه ای' به 'نامهای') |
جز (جایگزینی متن - '[[پیغمبر' به '[[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) ') |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی [[دمشق]] زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲] | در صالحیه واقع در دامنه کوه قاسیون در نزدیکی [[دمشق]] زاده شد. [۱] وی از سوی پدر ترک نژاد و ظاهراً از نسل «امرای طولونی مصر» بود و از سوی مادرش اَزْدان که در خردسالی ابن طولون قربانی طاعون شد، با رومیان خویشاوندی داشت. [۲] | ||
پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی | پدرش «شیخ ابوالحسن علاءالدین علی» مردی زاهد و صوفی منش [۳] و عمویش «قاضی جمالالدین یوسف» مفتی دارالعدل دمشق بود و محمد ابن طولون تحت تربیت و مراقبت آن دو و برادر ناتنیش «خواجه برهان الدین ابن قندیل» پرورش یافت. [۴] | ||
=حفظ قرآن= | =حفظ قرآن= | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== تحصیلات مقدماتی == | == تحصیلات مقدماتی == | ||
ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ | ابن طولون، تحصیلات مقدماتی را، مطابق معمول آن زمان، با حفظ کتابهای درسی چون المُختار در فقه [[حنفی]]، المنار در [[اصول فقه]]، الفیّة ابن مالک و مقدمة آجرومیّه در نحو، الحُدود در علم لغت، مقدمة جَزَریّه در تجوید طی سالهای ۸۸۷ تا ۸۹۴ق، یعنی از ۷ سالگی تا ۱۴ سالگی، گذرانید و محفوظاتش را بر استادان هر یک از آن علوم عرضه داشت و از آنان صورت اجازه ای گرفت که عبارت بود از گواهی کتبی استاد بر نسخه ای از کتاب مورد نظر. | ||
در یکی از همین اجازات، پیشوای شافعیان، «شیخ تقی الدین قاضی عجلون» که از خویشاوندان دور محمد ابن طولون بود، به وی کُنیت «ابوالفضل» داد و گویا این کنیت جدید، وی را بسیار مطبوع افتاده بوده زیرا در آغاز شرح حال خود، آن را به جای کنیت اصلیش ابوعبدالله ذکر کرده و درباره آن توضیح داده است. [۱۰][۱۱] | در یکی از همین اجازات، پیشوای شافعیان، «شیخ تقی الدین قاضی عجلون» که از خویشاوندان دور محمد ابن طولون بود، به وی کُنیت «ابوالفضل» داد و گویا این کنیت جدید، وی را بسیار مطبوع افتاده بوده زیرا در آغاز شرح حال خود، آن را به جای کنیت اصلیش ابوعبدالله ذکر کرده و درباره آن توضیح داده است. [۱۰][۱۱] | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم بلاغت، الشمسیة را در منطق، الفیة عراقی را در علوم حدیث، الشاطبیة را در قرائات هفتگانه، الدرّة را در ۳ قرائت دیگر از بر کرد و بر عدهای از استادان عرضه داشت. | پس از طی مقدمات، تلخیص المفتاح را در علوم بلاغت، الشمسیة را در منطق، الفیة عراقی را در علوم حدیث، الشاطبیة را در قرائات هفتگانه، الدرّة را در ۳ قرائت دیگر از بر کرد و بر عدهای از استادان عرضه داشت. | ||
از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی | از جمله مشایخی که در این مرحله، برای وی اجازه ای صادر کردند، ابن عبدالهادی جمالالدین یوسف بن مبرَّد (د ۹۰۹ق/ ۱۵۰۳م) بود. [۱۲] وی در همین احوال، یعنی طی سالهای ۸۹۴ تا ۹۰۱ق، تجوید و قرائتهای هفتگانه را از شیخ محیی الدین اَربَدی مُقری فراگرفت و در ۹ ربیع الاول ۹۰۱ به دریافت اجازه ای مجلل و مفصل در ۴ دفتر، به خط استاد نائل آمد. | ||
سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | سه قرائت دیگر را نیز به منظور تکمیل قرائات دهگانه نزد علامه شیخ شمس الدین بصیر خواند و پس از دو سال و نیز در روز جمعه ۸ شعبان ۹۰۳ به پایان برد و در مسجد جامع اموی دمشق از او اجازه دریافت داشت. [۱۳] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=سایر اشتغالات= | =سایر اشتغالات= | ||
ابن طولون در کنار اشتغالات علمی یک یا چند سمت اداری و غیر اداری را نیز | ابن طولون در کنار اشتغالات علمی یک یا چند سمت اداری و غیر اداری را نیز عهدهدار بوده، [۲۲] از این راه به قناعت روزگار میگذرانیده است. نوع سمتهایی که ابن طولون میپذیرفته، [۲۳] اموری بوده که با کارهای علمی سنخیتی داشته است. | ||
وی در سالهای واپسین عمر (۹۵۰ ق به بعد) بیمار شد و به سبب دردمندی نتوانست پیشنهاد منصب افتاء مذهب حنفی را که چند سمت علمی و اداری دیگر نیز به همراه داشت، بپذیرد. [۲۴] | وی در سالهای واپسین عمر (۹۵۰ ق به بعد) بیمار شد و به سبب دردمندی نتوانست پیشنهاد منصب افتاء مذهب حنفی را که چند سمت علمی و اداری دیگر نیز به همراه داشت، بپذیرد. [۲۴] | ||
=تألیف زندگینامه= | =تألیف زندگینامه= | ||
ابن طولون از معدود رجال برجسته اسلامی است که زندگینامه خویش را نوشته است و آنچه ما در این مقاله آورده ایم، اساساً از همین شرح حال استخراج شده است. وی این اثر را بنا بر سفارش استادش نعیمی [۲۵] ترتیب داده و آن را «الفُلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون» نامیده و در آن مکان و زمان ولادت، چگونگی تحصیلات، علومی که آموخته، اجازاتی که برای او صادر شده، | ابن طولون از معدود رجال برجسته اسلامی است که زندگینامه خویش را نوشته است و آنچه ما در این مقاله آورده ایم، اساساً از همین شرح حال استخراج شده است. وی این اثر را بنا بر سفارش استادش نعیمی [۲۵] ترتیب داده و آن را «الفُلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون» نامیده و در آن مکان و زمان ولادت، چگونگی تحصیلات، علومی که آموخته، اجازاتی که برای او صادر شده، سمتهای علمی و اداری و غیره، فهرست الفبایی تألیفات خود و مدیحه سرایی دانشمندان معاصرش به نظم و نثر درباره او همه را به تفصیل آورده است. [۲۶] | ||
از آنجا که نوشتن شرح حال خویشتن در میان علمای اسلام چندان معمول نبوده، ابن طولون کوشیده است در آغاز سبب اقدام خود را به نحوی بیان کند و پس از بحث نسبتاً مفصلی بهتر آن دیده است که دانشمندان اسلام، خویشتن را ناشناخته وانگذارند. [۲۷] | از آنجا که نوشتن شرح حال خویشتن در میان علمای اسلام چندان معمول نبوده، ابن طولون کوشیده است در آغاز سبب اقدام خود را به نحوی بیان کند و پس از بحث نسبتاً مفصلی بهتر آن دیده است که دانشمندان اسلام، خویشتن را ناشناخته وانگذارند. [۲۷] | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه قاسیون، اقامت در مناطق دیگر را نمیپسندند. بعد از صالحیه، وی به شهر دمشق بسیار دلبستگی داشت. چنانکه کتابی مستقل به نام «بهجة الانام فی فضائل دمشق الشام» تألیف کرد. [۳۳][۳۴] | نظری به تألیفات وی معلوم میدارد که وی علاقه فراوانی به زادگاهش صالحیه داشته است. چنانکه در القلائد الجوهریه [۳۲] به بهانه نقل سخنی از ابن جوزی تصریح میکند که ساکنان دامنه کوه قاسیون، اقامت در مناطق دیگر را نمیپسندند. بعد از صالحیه، وی به شهر دمشق بسیار دلبستگی داشت. چنانکه کتابی مستقل به نام «بهجة الانام فی فضائل دمشق الشام» تألیف کرد. [۳۳][۳۴] | ||
در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش | در ۱۱ رمضان ۹۲۲ق/۸ اکتبر ۱۵۱۶م، شهر صالحیه در معرض یورش بیرحمانه لشکریان سلطان سلیم عثمانی قرار گرفت. سربازان به خانهها ریختند و مردم را از خانههای خود بیرون کردند و کتابها و نوشتههای ابن طولون را نیز پراکندند و به او و دیگر اهل علم و قاریان قرآن و محدثان و صوفیان اهانت بسیار روا داشتند. [۳۵] | ||
پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | پنج سال بعد، در صفر ۹۲۷/ ژانویه ۱۵۲۱ [۳۶] بار دیگر لشکریان عثمانی برای اشغال دمشق آمدند و موجب خسارات بسیار در صالحیه شدند. طی این ماجرا که ابن طولون آن را «فتنة غزالیه» نامیده است، بسیاری از کتب و دست نوشتههای وی از دست رفت. [۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲] | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
=شاگردان= | =شاگردان= | ||
ابن طولون شاگردان بسیاری نیز پرورش داده است که از آن | ابن طولون شاگردان بسیاری نیز پرورش داده است که از آن جملهاند: | ||
شیخ شهابالدین احمد طیبی شافعی؛ [۶۰] | شیخ شهابالدین احمد طیبی شافعی؛ [۶۰] | ||
شیخ علاءالدین بن عمادالدین؛ | شیخ علاءالدین بن عمادالدین؛ | ||
شیخ نجم الدین البهنسی خطیب دمشق. | شیخ نجم الدین البهنسی خطیب دمشق. | ||
اما مشهورترین شاگردان وی که شهرت و اعتبار بیشتری | اما مشهورترین شاگردان وی که شهرت و اعتبار بیشتری یافتهاند، عبارتند از: | ||
شیخ اسماعیل نابلسی (مفتی شافعیان)؛ | شیخ اسماعیل نابلسی (مفتی شافعیان)؛ | ||
شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛ | شیخ زین الدین ابن سلطان (مفتی حنفیان)؛ | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
در سالهای اخیر، ابن طولون بر اثر چاپ و انتشار کتاب «الائمة الاثنی عشر» در ایران شهرت پیدا کرده و این کتاب مورد توجه محافل علمی و فرهنگی ایران قرار گرفته است. | در سالهای اخیر، ابن طولون بر اثر چاپ و انتشار کتاب «الائمة الاثنی عشر» در ایران شهرت پیدا کرده و این کتاب مورد توجه محافل علمی و فرهنگی ایران قرار گرفته است. | ||
ابن طولون در این کتاب، به دو اثر دیگرش به | ابن طولون در این کتاب، به دو اثر دیگرش به نامهای «هطل العَین فی مَصرع الحسین» و «المُهْدی الی ماورد فی المَهدی» که در آنها نیز به [[امامان شیعه]] پرداخته است، اشاره دارد. [۶۳][۶۴][۶۵][۶۶] | ||
همچنین «الدُر المنظم فی ماوَرد فی عاشورا المحرم» و «طَراز الکُم فی ما رُوی فی غَدیر خُم» از تألیفات اوست. [۶۷][۶۸] | همچنین «الدُر المنظم فی ماوَرد فی عاشورا المحرم» و «طَراز الکُم فی ما رُوی فی غَدیر خُم» از تألیفات اوست. [۶۷][۶۸] | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
=کثرت آثار= | =کثرت آثار= | ||
شمار آثار ابن طولون شگفت آور و در تاریخ اسلام | شمار آثار ابن طولون شگفت آور و در تاریخ اسلام کمنظیر است. وی در زندگینامه خویش ۷۲۸ اثر را به ترتیب حروف الفبا برشمرده است. [۷۱][۷۲] در میان این آثار، از جزوههای چند برگی (حتی یک برگی) [۷۳] گرفته تا کتابهای چند جلدی به چشم میخورد که بسیاری از آنها تلخیص و ذیل و تکمله و شرح و تعلیق است. [۷۴] | ||
=دسته بندی آثار= | =دسته بندی آثار= | ||
از آنجا که ابن طولون تقریباً در همه علوم زمان خود دستی داشته، ناچار موضوع آثار او نیز بسیار متنوع است. ما در اینجا دانشهایی را که ابن طولون به آنها پرداخته دستهبندی میکنیم و | از آنجا که ابن طولون تقریباً در همه علوم زمان خود دستی داشته، ناچار موضوع آثار او نیز بسیار متنوع است. ما در اینجا دانشهایی را که ابن طولون به آنها پرداخته دستهبندی میکنیم و عمدهترین کتابهای او را در هر باب برمی شماریم، سپس از مجموعه آثار او به بررسی کتابهای چاپ شده اکتفا میکنیم: | ||
=تفسیر و علوم قرآنی= | =تفسیر و علوم قرآنی= | ||
۱. تفسیر و علوم قرآنی: | ۱. تفسیر و علوم قرآنی: | ||
ابن طولون همزمان با فراگیری قرائات، شرحی مزجی بر شاطبیة نوشته که جامع قرائات دهگانه است [۷۵]. وی قسمتهایی از کتاب الاتقان سیوطی و الکشاف زمخشری و بعضی متون دیگر تفسیر و علوم قرآنی را نزد استادان فراگرفته [۷۶] و تألیفات متعددی در تفسیر و علوم قرآنی تدارک دیده که از آن | ابن طولون همزمان با فراگیری قرائات، شرحی مزجی بر شاطبیة نوشته که جامع قرائات دهگانه است [۷۵]. وی قسمتهایی از کتاب الاتقان سیوطی و الکشاف زمخشری و بعضی متون دیگر تفسیر و علوم قرآنی را نزد استادان فراگرفته [۷۶] و تألیفات متعددی در تفسیر و علوم قرآنی تدارک دیده که از آن جملهاند: | ||
• شرح الواضحة فی تجوید الفاتحة؛ | • شرح الواضحة فی تجوید الفاتحة؛ | ||
• الطاری علی زَلّة القاری؛ | • الطاری علی زَلّة القاری؛ | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
۲. حدیث: | ۲. حدیث: | ||
ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در | ابن طولون در دوران ۱۰ ساله فراگیری حدیث نزد ابن زریق، چنانکه از عناوین بعضی تألیفاتش پیداست [۸۱] در خانهای قرآن و خانههای حدیث و مدارس و مساجد صالحیه و دمشق و اطراف آن برای استماع حدیث حضور پیدا میکرده است. تدوین مجموعههای متعدد و متنوع حدیث نیز قاعدتاً دستاورد کوششهای وی در همین سالها بوده است. [۸۲] | ||
کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | کتانی که با ۷ واسطه از راویان جملگی آثار ابن طولون است، فهرستی از عناوین کتب و رسائل ابن طولون در حدیث از فهرست خود او استخراج کرده است که جمعاً ۴۷ اثر را شامل میگردد. [۸۳] | ||
== اسناد متصل == | == اسناد متصل == | ||
ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[ | ابن طولون در روایت کتب سته اهل سنت با ۸ تا ۹ واسطه - با احتساب خود مصنفان - سند متصل داشته و عالی ترین اسنادی که در اختیار داشته، احادیثی بوده است که تا [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
اکرم]] (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ۱۰ تا ۱۲ واسطه بیشتر نداشته است. | |||
وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | وی به داشتن چنین اِسنادی به خود میبالد و میگوید: | ||
«این عالی ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است». [۸۴] | «این عالی ترین اسنادی است که برای مشایخ ما بلکه برای مشایخ آنان حاصل گردیده است». [۸۴] | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۹: | ||
== شیوه تدوین == | == شیوه تدوین == | ||
از سوی دیگر، ابن طولون در دستهبندی حدیث و تدوین مجموعهها | از سوی دیگر، ابن طولون در دستهبندی حدیث و تدوین مجموعهها طرحهای تازه و جالبی داشته است. مثلاً از ۳۶۰ کتاب اربعین (چهل حدیث) که با گرایشهای مختلف تدوین کرده بود، [۸۵] باردیگر مجدداً احادیثی برگزید و آنها را در مجموعهای به نام «السفینة الطولونیة فی الاحادیث النبویة» [۸۶] جای داد. [۸۷] | ||
ابن طولون اهمیت بسیاری برای حدیث قائل بود و میتوان گفت که عنوان مُحدّث یا مُسنِد را بیش از هر عنوان دیگری بر خود میپسندید. وی در آخر بعضی از کتابها و رسالههایش شماری از احادیث نبوی را، به مناسبت موضوع، با ذکر سند میآورد. چنانکه در آخر کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۸۸] شش حدیث را که به سند متصل از طریق ۱۲ امام شیعه از حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده، ضمیمه کرده است. | ابن طولون اهمیت بسیاری برای حدیث قائل بود و میتوان گفت که عنوان مُحدّث یا مُسنِد را بیش از هر عنوان دیگری بر خود میپسندید. وی در آخر بعضی از کتابها و رسالههایش شماری از احادیث نبوی را، به مناسبت موضوع، با ذکر سند میآورد. چنانکه در آخر کتاب «الائمة الاثنی عشر» [۸۸] شش حدیث را که به سند متصل از طریق ۱۲ امام شیعه از حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) روایت شده، ضمیمه کرده است. | ||
همچنین، در آخر کتاب «القلائد الجوهریة» [۸۹] ۴۰ حدیث نبوی را به شمار ابواب کتاب، از طریق صالحان دمشق و صالحیه روایت کرده است. | همچنین، در آخر کتاب «القلائد الجوهریة» [۸۹] ۴۰ حدیث نبوی را به شمار ابواب کتاب، از طریق صالحان دمشق و صالحیه روایت کرده است. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۵: | ||
۴. فقه: | ۴. فقه: | ||
ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی | ابن طولون در کنار دروس قرآن و حدیث، متناوباً فقهی و کتب اصول فقه را نزد عمویش قاضی جمالالدین و دیگر مراجع و فقهای بزرگ حنفی خواند. از جمله استادان وی در فقه، «علامه شمس الدین ابن رمضان» بود که در ۷ ربیع الاول ۸۹۹ به او- که ۱۹ سال بیش نداشت - اجازه تدریس فقه داد، و نیز «برهان الدین ابن عون» که در ۲۹ ربیع الثانی ۹۱۱ برای او اجازه افتاء صادر کرد. [۹۶][۹۷][۹۸] | ||
وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن | وی تألیفاتی هم در فقه دارد که از آن جملهاند: | ||
• اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | • اتحاف النُبَهاء بنحو الفقهاء؛ [۹۹] | ||
• تشیید الاختبار (الاختیار) لتحریم الطبل و المزمار؛ [۱۰۰] | • تشیید الاختبار (الاختیار) لتحریم الطبل و المزمار؛ [۱۰۰] | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۴: | ||
۶. طب: | ۶. طب: | ||
ابن طولون | ابن طولون کتابهای درسی پزشکی آن روزگار را نزد استادانی چون ابن عبدالهادی که درباره گیاهان دارویی و طب النبی صاحب تألیف بوده، درس گرفته است [۱۱۰] و خود او هم در علم طب تألیفاتی دارد که از آن جمله است: | ||
• الاِشراق لاحکام التریاق؛ [۱۱۱] | • الاِشراق لاحکام التریاق؛ [۱۱۱] | ||
• الدُّر المَخْتوم فیما یتعلق باحکام المَجذوم؛ [۱۱۲] | • الدُّر المَخْتوم فیما یتعلق باحکام المَجذوم؛ [۱۱۲] | ||
خط ۱۹۹: | خط ۲۰۰: | ||
• الجَواهِر المُضیّة فی طب السادة الصوفیّة؛ [۱۱۸] | • الجَواهِر المُضیّة فی طب السادة الصوفیّة؛ [۱۱۸] | ||
• ظاهراً، تألیف بزرگ و جامع او در تصوف، کتاب «مسالک التلطف الی علم التصوف»، مشتمل بر ۳۶۰ مقاله بوده است که در هجوم لشکریان [[عثمانی]] به صالحیه از میان رفته است. [۱۱۹] | • ظاهراً، تألیف بزرگ و جامع او در تصوف، کتاب «مسالک التلطف الی علم التصوف»، مشتمل بر ۳۶۰ مقاله بوده است که در هجوم لشکریان [[عثمانی]] به صالحیه از میان رفته است. [۱۱۹] | ||
• در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی | • در عین حال، وی تألیف جداگانه ای در شرح حال محیی الدینابنعربی (۵۶۰- ۶۳۸ق/ ۱۱۶۵-۱۲۴۰م) که آرامگاهش از مزارات صالحیه بوده است، [۱۲۰] دارد که آن را «النطق المُنَبّی عن ترجمة الشیخی المحیوی ابن العربی» نامیده است، [۱۲۱] و در کتاب القلائد [۱۲۲] راجع بهابنعربی به تفصیل میگراید و عقاید مخالف و موافق را ذکر میکند. | ||
== ارادت به ابنعربی == | == ارادت به ابنعربی == | ||
با توجه به نحوه دستهبندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش سیوطی، به نقل از رسالة «تنبیه الغَبّی بتبرئة ابن عربی» که متضمن تصریح وی بر اعتقاد به ولایت [[ابن عربی]] است، [۱۲۳] بعید نیست که ابن طولون از | با توجه به نحوه دستهبندی نظرات مخالفان و موافقان و تکیه کردن بر نظریه استادش سیوطی، به نقل از رسالة «تنبیه الغَبّی بتبرئة ابن عربی» که متضمن تصریح وی بر اعتقاد به ولایت [[ابن عربی]] است، [۱۲۳] بعید نیست که ابن طولون از مریدانابنعربی بوده باشد. | ||
هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که | هر چند که پیش از بررسی دقیق شرح حالی که ازابنعربی نوشته و مطالعه رسالههای «الرماح الخطیة فی اِضلاع الحلولیة» [۱۲۴] و «تحذیر العباد من الحلول و الاتّحاد» [۱۲۵] راجع به تصوف وی نمیتوان اظهار نظر کرد، امّا این را میدانیم که وی از کودکی تحت تأثیر اخلاق و افکار پدرش با تصوف آشنایی داشته و در مجالس ذکر شرکت میکرده است. [۱۲۶] | ||
== زندگی صوفیانه == | == زندگی صوفیانه == | ||
طرز زندگانی و اخلاق صوفیانه نیز در سراسر زندگیش مشهود است. وی بیشتر در مدارس و خانقاهها زیسته و مثلاً | طرز زندگانی و اخلاق صوفیانه نیز در سراسر زندگیش مشهود است. وی بیشتر در مدارس و خانقاهها زیسته و مثلاً میدانیم که حدوداً از ۲۱ تا ۲۸ سالگی، ساکن خانقاه یونسیه بوده است [۱۲۷][۱۲۸] و مدتها سمت امامت و ریاست و نظارت خانقاهها و زاویههایی را عهدهدار بوده است. [۱۲۹][۱۳۰] | ||
گذشته از این ابن طولون در تمام عمر، بدون خانه و خانواده و همسر زیسته است. [۱۳۱] | گذشته از این ابن طولون در تمام عمر، بدون خانه و خانواده و همسر زیسته است. [۱۳۱] | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۵: | ||
۸. دیگر علوم: | ۸. دیگر علوم: | ||
ابن طولون، علاوه برآنچه گذشت، در همه علوم و فنونی که در آن روزگار معمول بوده، دستی داشته [۱۳۲] و در هر رشته | ابن طولون، علاوه برآنچه گذشت، در همه علوم و فنونی که در آن روزگار معمول بوده، دستی داشته [۱۳۲] و در هر رشته کتابهای عمده هر فن را نزد استادان آن فنون فرامی گرفته. | ||
بدین سان وی در ۷۲ علم صاحب اطلاع گردید که در زندگینامه خود، و نیز در تألیف جداگانه ای به نام «اللؤلؤ المنظوم فی الوقوف علی ما اشتغلت به من العلوم» (کاتالوگ ۱، شم) به تفصیل درباره چگونگی فراگیری آنها سخن رانده است. | بدین سان وی در ۷۲ علم صاحب اطلاع گردید که در زندگینامه خود، و نیز در تألیف جداگانه ای به نام «اللؤلؤ المنظوم فی الوقوف علی ما اشتغلت به من العلوم» (کاتالوگ ۱، شم) به تفصیل درباره چگونگی فراگیری آنها سخن رانده است. | ||
وی اجازاتی را که استادان در هر یک از این علوم و فنون برای او صادر کرده بودند، در یک مجلد گرد آورده بود که همراه دیگر تألیفاتش در ۹۲۷ق از دست رفت. [۱۳۳] از جمله این آثار نام چند اثر در علوم محض ذکر میشود: | وی اجازاتی را که استادان در هر یک از این علوم و فنون برای او صادر کرده بودند، در یک مجلد گرد آورده بود که همراه دیگر تألیفاتش در ۹۲۷ق از دست رفت. [۱۳۳] از جمله این آثار نام چند اثر در علوم محض ذکر میشود: | ||
خط ۲۳۱: | خط ۲۳۲: | ||
۹. ادبیات و فرهنگ عامه: | ۹. ادبیات و فرهنگ عامه: | ||
ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که | ابن طولون، در ادبیات به ویژه فرهنگ عامه، چیره دست بود. مهم ترین تألیفاتش در این زمینه که نسخههای خطی آنها موجود است، عبارتند از: | ||
• الالمام بامثال العوام؛ | • الالمام بامثال العوام؛ | ||
• الدُرر الفاخرة فی الامثال السائرة؛ [۱۴۰] | • الدُرر الفاخرة فی الامثال السائرة؛ [۱۴۰] | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۹: | ||
• نفحات الزهر فی ذوق اهل العصر. | • نفحات الزهر فی ذوق اهل العصر. | ||
ابن طولون در کتاب اخیر، به گردآوری و ثبت و ضبط لطائف و نکاتی که گه گاه از زبان مردم عادی شنیده میشود، پرداخته است. [۱۴۳] | ابن طولون در کتاب اخیر، به گردآوری و ثبت و ضبط لطائف و نکاتی که گه گاه از زبان مردم عادی شنیده میشود، پرداخته است. [۱۴۳] | ||
بعضی از آثار ادبی او مانند «مفتاح الترویج لصفات النساء الحاملة للخاطب علی الترویج» [۱۴۴] و «ضَوْء السراج فی ما قبل النساج» [۱۴۵] که در آن انواع پارچهها و کیفیت تهیه و تولید آنها را توضیح داده است، در میان آثار ادبای عرب | بعضی از آثار ادبی او مانند «مفتاح الترویج لصفات النساء الحاملة للخاطب علی الترویج» [۱۴۴] و «ضَوْء السراج فی ما قبل النساج» [۱۴۵] که در آن انواع پارچهها و کیفیت تهیه و تولید آنها را توضیح داده است، در میان آثار ادبای عرب کمنظیر است. | ||
بعضی از تألیفات ابن طولون در فرهنگ عامه در سوریه چاپ و منتشر شده است. | بعضی از تألیفات ابن طولون در فرهنگ عامه در سوریه چاپ و منتشر شده است. | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۵۴: | ||
۱۱. تاریخ و جغرافیا و تراجم: | ۱۱. تاریخ و جغرافیا و تراجم: | ||
در قرن اخیر، ابن طولون را در محافل علمی، به خصوص در اروپا، بیشتر به عنوان مورخ شناختهاند و غالباً کتب و رسائل تاریخی او را مورد مطالعه قرار داده و به بعضی از | در قرن اخیر، ابن طولون را در محافل علمی، به خصوص در اروپا، بیشتر به عنوان مورخ شناختهاند و غالباً کتب و رسائل تاریخی او را مورد مطالعه قرار داده و به بعضی از زبانهای اروپایی ترجمه کردهاند. | ||
علت این امر اساساً اهمیت بسیاری است که خاورشناسان برای تاریخ عصر ممالیک قائلند و ابن طولون نیز در این باب، آثار عمده ای به جای گذشته است. [۱۵۰] | علت این امر اساساً اهمیت بسیاری است که خاورشناسان برای تاریخ عصر ممالیک قائلند و ابن طولون نیز در این باب، آثار عمده ای به جای گذشته است. [۱۵۰] | ||
وی در تدوین این دسته از آثار، دنباله رو استادانش ابن عبدالهادی صاحب کتاب «ثِمار المقاصد فی ذکر المساجد» (دمشق، ۱۹۴۳م) و محیی الدین عبدالقادر نُعَیمی (د ۹۲۷ق/۱۵۲۱م) صاحب کتاب «الدارس فی تاریخ المدارس» (دمشق، ۱۹۴۸م) بوده است. | وی در تدوین این دسته از آثار، دنباله رو استادانش ابن عبدالهادی صاحب کتاب «ثِمار المقاصد فی ذکر المساجد» (دمشق، ۱۹۴۳م) و محیی الدین عبدالقادر نُعَیمی (د ۹۲۷ق/۱۵۲۱م) صاحب کتاب «الدارس فی تاریخ المدارس» (دمشق، ۱۹۴۸م) بوده است. | ||
خط ۲۷۶: | خط ۲۷۷: | ||
در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | در کار تاریخ نگاری ابن طولون این نکته نیز جالب توجه است که وی کتاب «التمتُع بالاِقْران بین تراحِم الشیوخ» و «الاَقْران» را که نسخه خطی آن در ظاهریه و دارالکتب موجود است، [۱۶۳][۱۶۴] به روش قدما، در شرح حال استادان و علمای معاصرش نوشته است. | ||
همچنین او در شرح حال ۱۳۶ تن از طلاب | همچنین او در شرح حال ۱۳۶ تن از طلاب برجستهای که نظر به دورنمای تحصیلات مجدانه و کوششهای پیگیرشان، میپنداشته که در زمره علمای بزرگ عصر قرار خواهند گرفت، کتابی پرداخته [۱۶۵] و نام «ذخائر القصر فی تراجم نُبَلاء العصر» را بر آن نهاده است. [۱۶۶][۱۶۷] | ||
ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ابن طولون سازمانهای اداری کشور را نیز از نظر دور نداشته و کتاب «نقد الطالب لزَغْل المناصب» را درباره مشاغل و مناصب لشکری و کشوری تألیف کرده و در آن نام همه مناصب و مشاغل ادارات و تشکیلات دولتی آن روز بر حسب اهمیت فهرست کرده و یک به یک به تعریف دقیق و شرح وظائف آنها پرداخته است. | ||
خط ۳۰۰: | خط ۳۰۱: | ||
۴. تببیض الطرس بما ورد فی السمر لیالی العرس. این کتاب در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ۴. تببیض الطرس بما ورد فی السمر لیالی العرس. این کتاب در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ||
۵. التغر البسام فی ذکر من وَلی قضاء الشام. | ۵. التغر البسام فی ذکر من وَلی قضاء الشام. | ||
این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش | این کتاب تحت عنوان قضاة دمشق همراه با ۱۶ صفحه مقدمه، به کوشش صلاحالدین منجد در دمشق (۱۹۵۶م) به چاپ رسیده است. | ||
۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶] | ۶. الشذرات الذَهَبیة فی تراجم الائمة الاثنی عشر عند الامامیة یا الشُذور الذهبیة.... [۱۷۶] | ||
در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نامگذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهمالسلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان [[ | در این کتاب، ابن طولون، به اختصار، به شرح حال امامان دوازدهگانه مذهب شیعه پرداخته، و ضمن تلویح به این نکته در نامگذاری کتاب، قسمتی از قصیده عالم بزرگ شافعی ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی (د ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) را آورده است که ضمن تجلیل و تکریم فراوان از ائمه (علیهمالسلام) در یکی از ابیات آن، بر این تأکید دارد که اظهار ارادت به خاندان [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش | |پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)]] هرگز به معنای پذیرش یا موافقت با معتقدات [[مذهب شیعه]] نیست. [۱۷۷] | ||
این کتاب، تحت عنوان «الائمة الاثنی عشر» به کوشش صلاحالدین منجّد، همراه با ۳۵ صفحه مقدمه، در بیروت (۱۹۵۸م) به چاپ رسیده و در سالهای اخیر در [[قم]] افست گردیده است. | |||
۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ۷. الشَّمْعة المُضِیّة فی القَلعة الدمشقیة. این کتاب ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ||
۸. ضَرب الحوطة علی جمیع الغوطة، | ۸. ضَرب الحوطة علی جمیع الغوطة، رسالهای است درباره غوطه دمشق که تاکنون چند مرتبه به کوشش اسعد طلس و حبیب الزیات و دیگران در مجلههای علمی و ادبی به چاپ رسیده است [۱۷۸][۱۷۹] | ||
۹. العُقود الدُریة فی الامراء المصریة؛ | ۹. العُقود الدُریة فی الامراء المصریة؛ | ||
این کتاب تحت عنوان امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص [۱۸۰] به کوشش | این کتاب تحت عنوان امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص [۱۸۰] به کوشش صلاحالدین منجد، همراه با مقدمه مختصری درباره این رساله در [[بیروت]] (۱۹۶۲م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۰. فُص الخَوَاتِم فی ما قیل فی الوَلائِم، این کتاب به کوشش نزار اباظه در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است. | ۱۰. فُص الخَوَاتِم فی ما قیل فی الوَلائِم، این کتاب به کوشش نزار اباظه در دمشق (۱۹۸۳م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۱. الفلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون، | ۱۱. الفلک المشحون فی احوال محمد ابن طولون، | ||
زندگینامه ابن طولون به قلم خود اوست که همراه با شرح حال وی نقل از الکواکب السائرة نجم الدین غزّی، به جای مقدمه، ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | زندگینامه ابن طولون به قلم خود اوست که همراه با شرح حال وی نقل از الکواکب السائرة نجم الدین غزّی، به جای مقدمه، ضمن رسائل تاریخیه در دمشق (۱۳۴۸ق) به چاپ رسیده است. | ||
۱۲. قُرَّة العیون فی اخبار باب جیرون، این کتاب به کوشش | ۱۲. قُرَّة العیون فی اخبار باب جیرون، این کتاب به کوشش صلاحالدین منجد در دمشق (۱۹۶۴م) به چاپ رسیده است. | ||
۱۳. القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة؛ | ۱۳. القلائد الجوهریة فی تاریخ الصالحیة؛ | ||
مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر صالحیه، از بنیاد نهادن نسختین شهر صالحیه در دامنه کوه قاسیون تا اواخر عمر مؤلف. | مشتمل بر ۴۰ باب، در تاریخ و جغرافیای شهر صالحیه، از بنیاد نهادن نسختین شهر صالحیه در دامنه کوه قاسیون تا اواخر عمر مؤلف. | ||
خط ۳۲۸: | خط ۳۳۰: | ||
=فهرست منابع= | =فهرست منابع= | ||
(۱) ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، به کوشش | (۱) ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
(۲) ابن طولون محمد، اعلام اَلوَری، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. | (۲) ابن طولون محمد، اعلام اَلوَری، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. | ||
(۳) ابن طولون، محمد، امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص، به کوشش | (۳) ابن طولون، محمد، امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۹۶۲م، شماره ۱. | ||
(۴) ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شماره ۱. | (۴) ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شماره ۱. | ||
(۵) ابن طولون محمد، قضاة دمشق، به کوشش | (۵) ابن طولون محمد، قضاة دمشق، به کوشش صلاحالدین منجد، دمشق، ۱۹۵۶م. | ||
(۶) ابن طولون محمد، القلائد الجوهریة، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م. | (۶) ابن طولون محمد، القلائد الجوهریة، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م. | ||
خط ۳۷۴: | خط ۳۷۶: | ||
(۲۳) معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | (۲۳) معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ||
(۲۴) منجد | (۲۴) منجد صلاحالدین، مقدمه بر الائمة ابن طولون. | ||
(۲۵) منجد | (۲۵) منجد صلاحالدین، مقدمه بر امراء مصر فی الاسلام ابن طولون. | ||
(۲۶) منجد | (۲۶) منجد صلاحالدین، مقدمه بر قضاة ابن طولون. | ||
(۲۷) منجد | (۲۷) منجد صلاحالدین، معجم المورخین الدمشقین، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. | ||
(۲۸) منجد | (۲۸) منجد صلاحالدین، المورخون الدمشقیون، قاهره، ۱۹۵۶م. | ||
(۲۹) لندبرگ کارلو، فهرست نسخ خطی عربی، لیدن ۱۸۸۳م. | (۲۹) لندبرگ کارلو، فهرست نسخ خطی عربی، لیدن ۱۸۸۳م. | ||
خط ۴۵۴: | خط ۴۵۶: | ||
۳۳. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۰، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ۳۳. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۰، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ||
۳۴. ↑ منجد | ۳۴. ↑ منجد صلاحالدین، معجم المورخین الدمشقین، ج۱، ص۲۹۵، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. | ||
۳۵. ↑ ابن طولون محمد، اعلام اَلوَری، ج۱، ص۲۸۶، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. | ۳۵. ↑ ابن طولون محمد، اعلام اَلوَری، ج۱، ص۲۸۶، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. | ||
خط ۵۱۲: | خط ۵۱۴: | ||
۶۲. ↑ ضاهر سلیمان، صلة العلم بین دمشق و جبل عامل، ج۹، ص۳۴۵، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۹م، شم ۹. | ۶۲. ↑ ضاهر سلیمان، صلة العلم بین دمشق و جبل عامل، ج۹، ص۳۴۵، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۹م، شم ۹. | ||
۶۳. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۷۲، به کوشش | ۶۳. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۷۲، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۶۴. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش | ۶۴. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۶۵. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۴۵، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ۶۵. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۴۵، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ||
خط ۵۳۰: | خط ۵۳۲: | ||
۷۱. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۲۶- ۴۸، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ۷۱. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۲۶- ۴۸، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ||
۷۲. ↑ منجد | ۷۲. ↑ منجد صلاحالدین، معجم المورخین الدمشقین، ج۱، ص۲۹۰، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. | ||
۷۳. ↑ دروزه محمد عزت، خزائنالکتبالعربیة، ج۴، ص۴۵۴، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۴م، شم ۴. | ۷۳. ↑ دروزه محمد عزت، خزائنالکتبالعربیة، ج۴، ص۴۵۴، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۴م، شم ۴. | ||
۷۴. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش | ۷۴. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۷۵. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۳۹، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ۷۵. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۳۹، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ||
خط ۵۶۲: | خط ۵۶۴: | ||
۸۷. ↑ کتانی عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، ج۱، ص۴۷۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م. | ۸۷. ↑ کتانی عبدالحی، فهرس الفهارس و الاثبات، ج۱، ص۴۷۴، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م. | ||
۸۸. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۲، به کوشش | ۸۸. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۲، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۸۹. ↑ ابن طولون محمد، القلائد الجوهریة، ج۲، ص۵۹۵-۶۱۶، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م. | ۸۹. ↑ ابن طولون محمد، القلائد الجوهریة، ج۲، ص۵۹۵-۶۱۶، به کوشش محمد احمد دهمان، دمشق، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۰م. | ||
خط ۵۹۲: | خط ۵۹۴: | ||
۱۰۲. ↑ معلوف اسکندر، خزائن الکتب العربیه، ج۳، ص۲۲۷، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ۱۰۲. ↑ معلوف اسکندر، خزائن الکتب العربیه، ج۳، ص۲۲۷، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ||
۱۰۳. ↑ منجد | ۱۰۳. ↑ منجد صلاحالدین، مقدمه بر قضاة ابن طولون، ج۱، ص۱۰. | ||
۱۰۴. ↑ سید فوُاد، فهرس المخطوطات المصورة، ج۱، ص۲۷۳، قاهرة، ۱۹۵۴م. | ۱۰۴. ↑ سید فوُاد، فهرس المخطوطات المصورة، ج۱، ص۲۷۳، قاهرة، ۱۹۵۴م. | ||
خط ۶۱۰: | خط ۶۱۲: | ||
۱۱۱. ↑ کتابخانه ظاهریه، نسخ خطی (طب و صیدله)، ج۲، ص۳۴۶. | ۱۱۱. ↑ کتابخانه ظاهریه، نسخ خطی (طب و صیدله)، ج۲، ص۳۴۶. | ||
۱۱۲. ↑ منجد | ۱۱۲. ↑ منجد صلاحالدین، مقدمه بر قضاة ابن طولون، ج۱، ص۱۱. | ||
۱۱۳. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۱، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ۱۱۳. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۱، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ||
خط ۶۷۴: | خط ۶۷۶: | ||
۱۴۳. ↑ تیمور احمد، نموذج من معجمنا، ج۶، ص۲۴۸، مجلة المجمع العلمی، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م، شم ۶. | ۱۴۳. ↑ تیمور احمد، نموذج من معجمنا، ج۶، ص۲۴۸، مجلة المجمع العلمی، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م، شم ۶. | ||
۱۴۴. ↑ منجد | ۱۴۴. ↑ منجد صلاحالدین، مقدمه بر قضاة ابن طولون، ج۱، ص۱۰. | ||
۱۴۵. ↑ سید فوُاد، فهرس المخطوطات المصورة، ج۱، ص۴۹۹، قاهرة، ۱۹۵۴م. | ۱۴۵. ↑ سید فوُاد، فهرس المخطوطات المصورة، ج۱، ص۴۹۹، قاهرة، ۱۹۵۴م. | ||
خط ۶۸۴: | خط ۶۸۶: | ||
۱۴۸. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۳۶، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ۱۴۸. ↑ ابن طولون محمد، الفلک المشحون، ج۱، ص۳۶، ضمن رسائل تاریخیه، دمشق، ۱۳۴۸ق، شم ۱. | ||
۱۴۹. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش | ۱۴۹. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۱۱۸، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۱۵۰. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «ج». | ۱۵۰. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «ج». | ||
خط ۶۹۰: | خط ۶۹۲: | ||
۱۵۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۳۵. | ۱۵۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۳۵. | ||
۱۵۲. ↑ منجد | ۱۵۲. ↑ منجد صلاحالدین، مقدمه بر الائمة ابن طولون، ج۱، ص۲۱-۲۴. | ||
۱۵۳. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۳۳. | ۱۵۳. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۳۳. | ||
خط ۶۹۸: | خط ۷۰۰: | ||
۱۵۵. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «ی». | ۱۵۵. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «ی». | ||
۱۵۶. ↑ ابن طولون محمد، قضاة دمشق، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش | ۱۵۶. ↑ ابن طولون محمد، قضاة دمشق، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش صلاحالدین منجد، دمشق، ۱۹۵۶م. | ||
۱۵۷. ↑ منجد | ۱۵۷. ↑ منجد صلاحالدین، مقدمه بر امراء مصر فی الاسلام ابن طولون، ج۱، ص۵-۶. | ||
۱۵۸. ↑ دُجیلی عبدالصاحب عمران، اعلام العرب، ج۳، ص۴۲، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | ۱۵۸. ↑ دُجیلی عبدالصاحب عمران، اعلام العرب، ج۳، ص۴۲، نجف، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م. | ||
خط ۷۱۲: | خط ۷۱۴: | ||
۱۶۲. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «س». | ۱۶۲. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر اعلام ابن طولون، ج۱، ص «س». | ||
۱۶۳. ↑ منجد | ۱۶۳. ↑ منجد صلاحالدین، معجم المورخین الدمشقین، ج۱، ص۲۹۵-۲۹۶، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م. | ||
۱۶۴. ↑ منجد | ۱۶۴. ↑ منجد صلاحالدین، المورخون الدمشقیون، ج۱، ص۸۱، قاهره، ۱۹۵۶م. | ||
۱۶۵. ↑ زیدان جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج۳، ص۳۱۴، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۷م. | ۱۶۵. ↑ زیدان جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج۳، ص۳۱۴، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۷م. | ||
خط ۷۲۰: | خط ۷۲۲: | ||
۱۶۶. ↑ کتابخانه تیموریه، فهرست نسخ، ج۱، ص۱۴۲۲. | ۱۶۶. ↑ کتابخانه تیموریه، فهرست نسخ، ج۱، ص۱۴۲۲. | ||
۱۶۷. ↑ منجد | ۱۶۷. ↑ منجد صلاحالدین، المورخون الدمشقیون، ج۱، ص۸۰، قاهره، ۱۹۵۶م. | ||
۱۶۸. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۱، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ۱۶۸. ↑ معلوف اسکندر، ذخائر القصر فی تراجم نبلاء العصر، ج۳، ص۴۱، المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۳م. | ||
خط ۷۴۰: | خط ۷۴۲: | ||
۱۷۶. ↑ زرکلی خیرالدین، اعلام الوری، ج۶، ص۲۹۱. | ۱۷۶. ↑ زرکلی خیرالدین، اعلام الوری، ج۶، ص۲۹۱. | ||
۱۷۷. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۴۳، به کوشش | ۱۷۷. ↑ ابن طولون محمد، الائمة الاثنی عشر، ج۱، ص۴۳، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م. | ||
۱۷۸. ↑ منجد | ۱۷۸. ↑ منجد صلاحالدین، المورخون الدمشقیون، ج۱، ص۷۹، قاهره، ۱۹۵۶م. | ||
۱۷۹. ↑ منجد | ۱۷۹. ↑ منجد صلاحالدین، المورخون الدمشقیون، ج۱، ص۸۱، قاهره، ۱۹۵۶م. | ||
۱۸۰. ↑ ابن طولون، محمد، ج۱، ص۷-۴۶، امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص، به کوشش | ۱۸۰. ↑ ابن طولون، محمد، ج۱، ص۷-۴۶، امراء مصر فی الاسلام، ضمن رسائل و نصوص، به کوشش صلاحالدین منجد، بیروت، ۱۹۶۲م، شم ۱. | ||
۱۸۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۱۹. | ۱۸۱. ↑ دهمان محمد احمد، مقدمه بر القلائد ابن طولون، ج۱، ص۱۹. |