confirmed، مدیران
۳۷٬۲۳۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
از اینرو، لزوم رجوع به متخصص كه مقولهای است عقلانی، با این آیه مورد تأیید، بلكه الزام شرعی قرار گرفته و [[خداوند]] متعال مراجعه افراد را در صورت جهل به متخصص واجب شمرده است. | از اینرو، لزوم رجوع به متخصص كه مقولهای است عقلانی، با این آیه مورد تأیید، بلكه الزام شرعی قرار گرفته و [[خداوند]] متعال مراجعه افراد را در صورت جهل به متخصص واجب شمرده است. | ||
2. شأن نزول و مصداق بیان شده برای لفظ «اهل ذكر»، دانشمندان اهل كتاب بوده و در برخی روایات به [[اهلبیت(علیه السلام)]] تفسیر شده است. در كتابهای تفسیری و فقهی نیز، معانی گوناگونی برای «اهل ذكر» بیان گشته، از این جهت هم ممكن است نتوان به صراحت آن را به معنای علمای دین دانست؛ اما قطعاً موارد ذكر شده در شأن نزول و روایات، تنها مصادیقی برای آیه هستند و آیۀ شریفه صرف نظر از اختلافها و با توجه به اینكه زمان و شرایط خاصی در آیه مورد نظر نبوده، این نكته را به روشنی ثابت میكند كه رجوع جاهل به عالم، بهعنوان قاعدهای فراگیر در همه جا، از جمله در رجوع به علمای دین، مطلوب خداوند است. | 2. شأن نزول و مصداق بیان شده برای لفظ «اهل ذكر»، دانشمندان اهل كتاب بوده و در برخی روایات به [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت(علیه السلام)]] تفسیر شده است. در كتابهای تفسیری و فقهی نیز، معانی گوناگونی برای «اهل ذكر» بیان گشته، از این جهت هم ممكن است نتوان به صراحت آن را به معنای علمای دین دانست؛ اما قطعاً موارد ذكر شده در شأن نزول و روایات، تنها مصادیقی برای آیه هستند و آیۀ شریفه صرف نظر از اختلافها و با توجه به اینكه زمان و شرایط خاصی در آیه مورد نظر نبوده، این نكته را به روشنی ثابت میكند كه رجوع جاهل به عالم، بهعنوان قاعدهای فراگیر در همه جا، از جمله در رجوع به علمای دین، مطلوب خداوند است. | ||
3. علمی كه بعد از سؤال پیدا میشود، به هر اندازه كه باشد برای عمل، حجیت خواهد داشت؛ حال چه رجوع به فقیه به علم فقاهت منجر شود و انسان را، گرچه جزئاً به شیوه استنباط عالم كند و چه این رجوع تنها برای اطلاع از فتوای [[فقیه]] باشد، نه شیوۀ رسیدن به آن كه در همین حد حجیت داشته و بر اساس آن، عمل به [[فتوا]] شكل میگیرد و تقلید از مشروعیت برخوردار میگردد. | 3. علمی كه بعد از سؤال پیدا میشود، به هر اندازه كه باشد برای عمل، حجیت خواهد داشت؛ حال چه رجوع به فقیه به علم فقاهت منجر شود و انسان را، گرچه جزئاً به شیوه استنباط عالم كند و چه این رجوع تنها برای اطلاع از فتوای [[فقیه]] باشد، نه شیوۀ رسیدن به آن كه در همین حد حجیت داشته و بر اساس آن، عمل به [[فتوا]] شكل میگیرد و تقلید از مشروعیت برخوردار میگردد. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
در این موضوع چند نوع روایت وجود دارد: | در این موضوع چند نوع روایت وجود دارد: | ||
• برخی روایات اهلبیت(علیه السلام) بر ارجاع به افراد مورد اعتماد مشتمل است تا در زمان حضور معصوم (علیه السلام) و عدم دسترسی به ایشان، یا در زمانهای بعد (زمان غیبت معصومان(علیه السلام) بتوانند محل مراجعه افراد و اشخاص برای آگاهی از دین خود باشند؛ مانند روایت احمدبناسحاق، كه میگوید: از [[امامهادی(علیه السلام)]] پرسیدم كه من از چه كسی باید مطالب دینی خود را دریافت كنم و سخن چه شخصی را بپذیرم؟! | • برخی روایات اهلبیت(علیه السلام) بر ارجاع به افراد مورد اعتماد مشتمل است تا در زمان حضور معصوم (علیه السلام) و عدم دسترسی به ایشان، یا در زمانهای بعد (زمان غیبت معصومان(علیه السلام) بتوانند محل مراجعه افراد و اشخاص برای آگاهی از دین خود باشند؛ مانند روایت احمدبناسحاق، كه میگوید: از [[امام هادی|امامهادی(علیه السلام)]] پرسیدم كه من از چه كسی باید مطالب دینی خود را دریافت كنم و سخن چه شخصی را بپذیرم؟! | ||
امام(علیه السلام) فرمودند: «عَمری [=عثمانبنسعید] مورد اطمینان است. اگر چیزی را از طرف من به تو بدهد، یا بگوید از طرف من و سخن من خواهد بود. سخن او را بشنو و اطاعت كن كه او مورد اطمینان و امین است». | امام(علیه السلام) فرمودند: «عَمری [=عثمانبنسعید] مورد اطمینان است. اگر چیزی را از طرف من به تو بدهد، یا بگوید از طرف من و سخن من خواهد بود. سخن او را بشنو و اطاعت كن كه او مورد اطمینان و امین است». | ||
همچنین بیان داشته است كه از [[امام حسنعسكری (علیه السلام)]] چنین سؤالی كردم؛ ایشان فرمودند: عَمری و پسر او [=محمدبنعثمان] مورد اطمینان هستند و آنچه از طرف من به تو بدهند، یا بگویند از من خواهد بود. سخن آن دو را بشنو و اطاعت كن كه هر دو مورد اطمینان و امین هستند!» <ref>عاملی، 1409ق، ج18، ص100</ref>. | همچنین بیان داشته است كه از [[امام حسن عسکری|امام حسنعسكری (علیه السلام)]] چنین سؤالی كردم؛ ایشان فرمودند: عَمری و پسر او [=محمدبنعثمان] مورد اطمینان هستند و آنچه از طرف من به تو بدهند، یا بگویند از من خواهد بود. سخن آن دو را بشنو و اطاعت كن كه هر دو مورد اطمینان و امین هستند!» <ref>عاملی، 1409ق، ج18، ص100</ref>. | ||
در برخی روایات مثل این دو روایت، امام (علیه السلام) اشخاص معینی را نام برده و برای رجوع به آنها ایجاد اطمینان میكنند تا عموم مردم بتوانند برای دریافت معالم دین خود به آنها مراجعه كنند. در این روایات نیز سؤال راوی در خصوص اعتبار سنجی حدیث نیست، بلكه میپرسد: «عمن آخذ و قول من اقبل؟» و هم پاسخ امام، سخن از نقل عین حدیث نیست و نفرمودند: «فما روی الیك عنی فعنی یروی»، بلكه فرمودند: «فما ادّی الیك عنی فعنی یؤدّی». بنابراین این دسته از روایات به اطلاق خود و با اتكا به اینكه در زمان حصر اهلبیت(علیهم السلام) و سختی ارتباط راویان و دریافت حدیث از آنان صادر شدهاند، برداشت از احادیث و تطبیق بر موضوعات را هم شامل میشوند؛ مانند جایی كه امام، اصل و قاعدهای را بیان كردند و راوی مورد وثوق حضرت با تطبیق آن، یك فرع یا مصداق را نتیجه گرفته و آن را به امام (علیهالسلام) منسوب میكند. | در برخی روایات مثل این دو روایت، امام (علیه السلام) اشخاص معینی را نام برده و برای رجوع به آنها ایجاد اطمینان میكنند تا عموم مردم بتوانند برای دریافت معالم دین خود به آنها مراجعه كنند. در این روایات نیز سؤال راوی در خصوص اعتبار سنجی حدیث نیست، بلكه میپرسد: «عمن آخذ و قول من اقبل؟» و هم پاسخ امام، سخن از نقل عین حدیث نیست و نفرمودند: «فما روی الیك عنی فعنی یروی»، بلكه فرمودند: «فما ادّی الیك عنی فعنی یؤدّی». بنابراین این دسته از روایات به اطلاق خود و با اتكا به اینكه در زمان حصر اهلبیت(علیهم السلام) و سختی ارتباط راویان و دریافت حدیث از آنان صادر شدهاند، برداشت از احادیث و تطبیق بر موضوعات را هم شامل میشوند؛ مانند جایی كه امام، اصل و قاعدهای را بیان كردند و راوی مورد وثوق حضرت با تطبیق آن، یك فرع یا مصداق را نتیجه گرفته و آن را به امام (علیهالسلام) منسوب میكند. | ||
خط ۹۰: | خط ۹۰: | ||
در گروههای دیگری از [[روایات]] (كه در ادامه، برخی از آنها بیان میشوند) به جای فردی خاص، صفات و ویژگیهای راویان معرفی میشوند تا روایات بر افراد بیشتری در طول زمان، خصوصاً در زمان غیبت معصوم (علیه السلام) قابلیت تطبیق داشته باشند. | در گروههای دیگری از [[روایات]] (كه در ادامه، برخی از آنها بیان میشوند) به جای فردی خاص، صفات و ویژگیهای راویان معرفی میشوند تا روایات بر افراد بیشتری در طول زمان، خصوصاً در زمان غیبت معصوم (علیه السلام) قابلیت تطبیق داشته باشند. | ||
در روایت دیگری (توقیع)، [[امام زمان (عجل الله فرجه)]] فرمودند: | در روایت دیگری (توقیع)، [[امام مهدی|امام زمان(عجل الله فرجه)]] فرمودند: | ||
«اما در حوادثی كه اتفاق میافتد، به راویان احادیث ما رجوع كنید كه آنان حجت من بر شما هستند و من هم حجت خدایم» <ref>طبرسی، 1403ق، ج2، ص469.</ref> | «اما در حوادثی كه اتفاق میافتد، به راویان احادیث ما رجوع كنید كه آنان حجت من بر شما هستند و من هم حجت خدایم» <ref>طبرسی، 1403ق، ج2، ص469.</ref> | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
علاوه بر این، در برخی روایات دیگر كه بحث ارجاع به راویان احادیث مطرح شده است؛ مانند مقبوله عمربنحنظله، با عطف تفسیری، راویان حدیث به معنای افرادی دانسته شده كه كارشناس هستند و احكام و [[حلال]] و [[حرام]] را میشناسند: | علاوه بر این، در برخی روایات دیگر كه بحث ارجاع به راویان احادیث مطرح شده است؛ مانند مقبوله عمربنحنظله، با عطف تفسیری، راویان حدیث به معنای افرادی دانسته شده كه كارشناس هستند و احكام و [[حلال]] و [[حرام]] را میشناسند: | ||
از [[امام صادق (علیه السلام)]] پرسیدم كه بین دو نفر از شیعیان در بدهی یا [[ارث]]، اختلافی به وجود آمده [چه كنند؟] فرمودند: جستوجو كنند و كسی را از میان خود بیابند كه حدیث ما را روایت كرده از حلال و حرام ما آگاهی دارد و احكام ما را میشناسد. پس بهعنوان قاضی و حَكَم به او رضایت دهند؛ چرا كه من او را بر آنان حاكم قرار دادهام!». <ref>كلینی، 1407ق، ج1، ص67.</ref> | از [[امام جعفر صادق|امام صادق (علیه السلام)]] پرسیدم كه بین دو نفر از شیعیان در بدهی یا [[ارث]]، اختلافی به وجود آمده [چه كنند؟] فرمودند: جستوجو كنند و كسی را از میان خود بیابند كه حدیث ما را روایت كرده از حلال و حرام ما آگاهی دارد و احكام ما را میشناسد. پس بهعنوان قاضی و حَكَم به او رضایت دهند؛ چرا كه من او را بر آنان حاكم قرار دادهام!». <ref>كلینی، 1407ق، ج1، ص67.</ref> | ||
بنابراین معنای این دسته از روایات تنها رجوع برای دریافت پاسخ در قالب روایت نیست، بلكه به قرینه موجود در برخی از این روایات و نیز روایات دیگر و روایات القای اصول از طرف ائمه(علیه السلام) و تكلیف تفریع<ref>عن الصادق(علیهالسلام): «إِنَّمَا عَلَینَا أَنْ نُلْقِی إِلَیكُمُ الْأُصُولَ وَ عَلَیكُمْ أَنْ تُفَرِّعُوا» و امام رضا(علیهالسلام): «عَلَینَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَیكُمْ وَ عَلَیكُمُ التَّفَرُّع»؛ (محمدبنإدریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (والمستطرفات)، ج3، ص575 و منذ لكما استطرفناه من جامع البزنطی صاحب الرضا (علیهالسلام) ... ص572).</ref> كه همان اجتهاد است و نیز سیرۀ عملی مسلمانانی (كه خصوصاً از زمان صادقین به بعد، به ائمه(علیه السلام) دسترسی نداشتهاند)، دریافت فتوا از [[مجتهد]] را نیز شامل میگردد. | بنابراین معنای این دسته از روایات تنها رجوع برای دریافت پاسخ در قالب روایت نیست، بلكه به قرینه موجود در برخی از این روایات و نیز روایات دیگر و روایات القای اصول از طرف ائمه(علیه السلام) و تكلیف تفریع<ref>عن الصادق(علیهالسلام): «إِنَّمَا عَلَینَا أَنْ نُلْقِی إِلَیكُمُ الْأُصُولَ وَ عَلَیكُمْ أَنْ تُفَرِّعُوا» و امام رضا(علیهالسلام): «عَلَینَا إِلْقَاءُ الْأُصُولِ إِلَیكُمْ وَ عَلَیكُمُ التَّفَرُّع»؛ (محمدبنإدریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (والمستطرفات)، ج3، ص575 و منذ لكما استطرفناه من جامع البزنطی صاحب الرضا (علیهالسلام) ... ص572).</ref> كه همان اجتهاد است و نیز سیرۀ عملی مسلمانانی (كه خصوصاً از زمان صادقین به بعد، به ائمه(علیه السلام) دسترسی نداشتهاند)، دریافت فتوا از [[مجتهد]] را نیز شامل میگردد. |