۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' گردیده اند' به ' گردیدهاند') |
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سالها') |
||
خط ۱٬۴۰۶: | خط ۱٬۴۰۶: | ||
پروژههایی ابتدایی که این دو رهبر آغاز کرده بودند، شروع اندیشه ورزی جدّی برای ایجاد تحرّک در واقعیت زندگی شیعیان لبنان بود. با رحلت این دو رهبر، امام موسی صدر، نقش جانشین را بازی کرد و با تأسیس مجموعهای از موسسات که بیداری فرهنگی جدیدی را در میان شیعیان به وجود آورد، پروژه رهبران گذشته را کامل نمود. امام موسی صدر، حزب أمل (افواج المقاومه اللبنانیه) را به وجود آورد تا مرکز تجمعی برای جوانان شیعه باشد. جوانان شیعه در آن دوره میان حزبهای چپ و احزاب فلسطینی پراکنده بودند. ایشان موسسههای اجتماعی، تربیتی و دینی مانند مرکز پژوهشهای اسلامی در صور، جمعیت «بر و احسان» و... را تاسیس کرد، تا اینکه در سال ۱۹۶۷ میلادی «مجلس اعلای شیعیان» را به وجود آورد. وظیفه نظارت بر اوقاف و محاکم قضایی مذهب جعفری به این مجلس سپرده شده بود، مسایل دینی شیعیان را مدیریت کرده، از منافع شیعیان لبنان دفاع مینمود. شخصیتهای زیادی در نجف و شهرهای دیگر، در تأسیس این مجلس، از امام موسی صدر پشتیبانی کردند. | پروژههایی ابتدایی که این دو رهبر آغاز کرده بودند، شروع اندیشه ورزی جدّی برای ایجاد تحرّک در واقعیت زندگی شیعیان لبنان بود. با رحلت این دو رهبر، امام موسی صدر، نقش جانشین را بازی کرد و با تأسیس مجموعهای از موسسات که بیداری فرهنگی جدیدی را در میان شیعیان به وجود آورد، پروژه رهبران گذشته را کامل نمود. امام موسی صدر، حزب أمل (افواج المقاومه اللبنانیه) را به وجود آورد تا مرکز تجمعی برای جوانان شیعه باشد. جوانان شیعه در آن دوره میان حزبهای چپ و احزاب فلسطینی پراکنده بودند. ایشان موسسههای اجتماعی، تربیتی و دینی مانند مرکز پژوهشهای اسلامی در صور، جمعیت «بر و احسان» و... را تاسیس کرد، تا اینکه در سال ۱۹۶۷ میلادی «مجلس اعلای شیعیان» را به وجود آورد. وظیفه نظارت بر اوقاف و محاکم قضایی مذهب جعفری به این مجلس سپرده شده بود، مسایل دینی شیعیان را مدیریت کرده، از منافع شیعیان لبنان دفاع مینمود. شخصیتهای زیادی در نجف و شهرهای دیگر، در تأسیس این مجلس، از امام موسی صدر پشتیبانی کردند. | ||
تسلّطی که امام موسی صدر که پیدا کرد و بدان متمایز گردید، مبتنی بر آگاهی بخشی فرهنگی ساده و روان به شیعیان بود. او باعث شد، شیعیان وجود دینی و فرهنگی خود را بیشتر احساس کنند، بدون این که از فضای متکثّری که لبنان از سالهای طولانی پیش میشناخت و از همزیستی اسلامی- مسیحی که امام صدر، از | تسلّطی که امام موسی صدر که پیدا کرد و بدان متمایز گردید، مبتنی بر آگاهی بخشی فرهنگی ساده و روان به شیعیان بود. او باعث شد، شیعیان وجود دینی و فرهنگی خود را بیشتر احساس کنند، بدون این که از فضای متکثّری که لبنان از سالهای طولانی پیش میشناخت و از همزیستی اسلامی- مسیحی که امام صدر، از سالهای بسیار گذشته، شروع نموده بود، گسسته شوند. هدف این بود که شیعه در برابر امواج خونین جدیدی که در لبنان با آن مواجه میشوند، حمایت گردند. | ||
پروژه فرهنگی و فکری امام موسی صدر، بر مبانی دینی مشخصی استوار بود. امام موسی صدر برخلاف پسرعموی خود- شهید محمد باقر صدر- از جریانهای انقلابی مصر یا از حزب تحریر در سرزمین شام و همچنین از جریانهای انقلابی اسلامی در ایران و عراق متأثر نگردید. ایشان منادی برپاسازی نظام اسلامی در لبنان نبود همچنان که تأسیس احزاب دینی را به معنایی که امروز میشناسیم، جزو اولویتهای کاری خود قرار نداده بود. نگاه او به لبنان همانند نگاه سید محمد باقر صدر به عراق نبود و روش شهید محمدباقر صدر را در پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران در پی نگرفته بود؛ بلکه فعالیتهای فرهنگی او به شکل ساده بر اساس گسترش فرهنگ شیعی بود. هدف امام موسی صدر این بود که شیعیان هویّت خویش را احساس کنند، جایگاه خود را دوباره بازگردانده، منظومه شیعه را پدید آورند و بر خلاف انزوایی که بعد از سقوط حکومت عثمانی به آنان تحمیل شده بود، به قدرتی تأثیرگذار در صحنه تبدیل شوند. بله این هدف اساسی امام موسی صدر در پروژههای فرهنگی و سیاسی ایشان در دهه شصت و هفتاد سده گذشته بود. ایشان شبکهای شگفت آور از ارتباطات بینالمللی و محلی را برقرار کرده بود. این حقیقت را در سخنرانیها و درسهای تفسیر ایشان مشاهده میکنیم. شاید وضعیت شیعیان لبنان، باعث شده بود، در ترسیم اولویتها با دغدغه شیعیان لبنان و عراق، متفاوت رفتار کند و شاید وضعیت شیعیان لبنان، این تفاوت را به او تحمیل کرده بود. | پروژه فرهنگی و فکری امام موسی صدر، بر مبانی دینی مشخصی استوار بود. امام موسی صدر برخلاف پسرعموی خود- شهید محمد باقر صدر- از جریانهای انقلابی مصر یا از حزب تحریر در سرزمین شام و همچنین از جریانهای انقلابی اسلامی در ایران و عراق متأثر نگردید. ایشان منادی برپاسازی نظام اسلامی در لبنان نبود همچنان که تأسیس احزاب دینی را به معنایی که امروز میشناسیم، جزو اولویتهای کاری خود قرار نداده بود. نگاه او به لبنان همانند نگاه سید محمد باقر صدر به عراق نبود و روش شهید محمدباقر صدر را در پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران در پی نگرفته بود؛ بلکه فعالیتهای فرهنگی او به شکل ساده بر اساس گسترش فرهنگ شیعی بود. هدف امام موسی صدر این بود که شیعیان هویّت خویش را احساس کنند، جایگاه خود را دوباره بازگردانده، منظومه شیعه را پدید آورند و بر خلاف انزوایی که بعد از سقوط حکومت عثمانی به آنان تحمیل شده بود، به قدرتی تأثیرگذار در صحنه تبدیل شوند. بله این هدف اساسی امام موسی صدر در پروژههای فرهنگی و سیاسی ایشان در دهه شصت و هفتاد سده گذشته بود. ایشان شبکهای شگفت آور از ارتباطات بینالمللی و محلی را برقرار کرده بود. این حقیقت را در سخنرانیها و درسهای تفسیر ایشان مشاهده میکنیم. شاید وضعیت شیعیان لبنان، باعث شده بود، در ترسیم اولویتها با دغدغه شیعیان لبنان و عراق، متفاوت رفتار کند و شاید وضعیت شیعیان لبنان، این تفاوت را به او تحمیل کرده بود. | ||
خط ۱٬۴۴۸: | خط ۱٬۴۴۸: | ||
این گروه، بیشتر عالمان بزرگسال نسل گذشته و جزو فارغالتحصیلان نجف بودند. این دسته، شیوۀ جدید اندیشه دینی را به جهت مبنای عرفانی، سیاسی کردن فقه و تندروی در دینداری در زندگی روزمره، نمیپذیرفتند. از این وضعیت استقبال نکردند بلکه منتقد وضعیت جدید بودند، چنانکه پیشتر برخی از آنان، از روش امام موسی صدر نیز انتقاد کرده بودند. آنها معتقد بودند اندیشۀ نظام اسلامی و حکومت دینی، یا حرام است و یا در جامعهای مانند لبنان نامطلوب میباشد. شخصیتهایی مانند مرجع تقلید «شیخ محمد تقی فقیه»، «شیخ ابراهیم سلیمان» و «شیخ محمد حسن قبیسی» و... معتقد بودند هر پروژهای که با نام اسلام فعالیت کند چه جمهوری اسلامی یا حزبی خاص و یا... سرانجام با شکست خود، برای اسلام ننگ و عار به بار خواهد آورد و مواضعی خواهد گرفت که به هیچ عنوان بیانگر اسلام نیست. | این گروه، بیشتر عالمان بزرگسال نسل گذشته و جزو فارغالتحصیلان نجف بودند. این دسته، شیوۀ جدید اندیشه دینی را به جهت مبنای عرفانی، سیاسی کردن فقه و تندروی در دینداری در زندگی روزمره، نمیپذیرفتند. از این وضعیت استقبال نکردند بلکه منتقد وضعیت جدید بودند، چنانکه پیشتر برخی از آنان، از روش امام موسی صدر نیز انتقاد کرده بودند. آنها معتقد بودند اندیشۀ نظام اسلامی و حکومت دینی، یا حرام است و یا در جامعهای مانند لبنان نامطلوب میباشد. شخصیتهایی مانند مرجع تقلید «شیخ محمد تقی فقیه»، «شیخ ابراهیم سلیمان» و «شیخ محمد حسن قبیسی» و... معتقد بودند هر پروژهای که با نام اسلام فعالیت کند چه جمهوری اسلامی یا حزبی خاص و یا... سرانجام با شکست خود، برای اسلام ننگ و عار به بار خواهد آورد و مواضعی خواهد گرفت که به هیچ عنوان بیانگر اسلام نیست. | ||
این گروه از عالمان دینی، در برخی محافل مردمی، نفوذ داشتند و اگر جنگ داخلی میان جنبش امل و حزب الله در | این گروه از عالمان دینی، در برخی محافل مردمی، نفوذ داشتند و اگر جنگ داخلی میان جنبش امل و حزب الله در سالهای ۱۹۸۸ و ۱۹۹۰ شعلهور نمیشد، تاثیرشان از بین میرفت. جریانهایی از جنبش امل، از پوشش دینی ارایه شده توسط عالمان سنّتی برای فراگیر کردن برخی از آنان استفاده کردند. اندیشههای این گروه رو به رشد بود. برخی به شکل صریح و با روشی خشن، در صحنه عمومی ولایت فقیه را نقد میکردند. مواضع فکری و سیاسی اعلام شده از سوی «سید علی امین» در این دوره در همین راستا بود. البته همین شخصیت اندکی پیش از این مواضع، عضوی از جریان حزب الله بود. | ||
طبیعی بود که این گروه با پروژههای جدید همکاری نکند، به ویژه این که معتقد بود این طرح فکری جدید باعث به حاشیه رانده شدن نجف و فرهنگ آن به نفع مکتب انقلابی قم خواهد شد. این مساله فقط برای این گروه ناآشنا نبود بلکه بسیاری از شکلهای فرهنگی پیشین شیعه به جهت وجود مجموعه نظریاتی در اندیشه شیعی، نسبت به این فرهنگ احساس غربت میکردند تا این که امام خمینی در صحنه آمد و این نظریات را نقد کرد. | طبیعی بود که این گروه با پروژههای جدید همکاری نکند، به ویژه این که معتقد بود این طرح فکری جدید باعث به حاشیه رانده شدن نجف و فرهنگ آن به نفع مکتب انقلابی قم خواهد شد. این مساله فقط برای این گروه ناآشنا نبود بلکه بسیاری از شکلهای فرهنگی پیشین شیعه به جهت وجود مجموعه نظریاتی در اندیشه شیعی، نسبت به این فرهنگ احساس غربت میکردند تا این که امام خمینی در صحنه آمد و این نظریات را نقد کرد. | ||
خط ۱٬۷۳۸: | خط ۱٬۷۳۸: | ||
در برخی مناطق، ادغام مسیحیان و مسلمانان در سالهای اخیر افزایش یافته است، و نسل جوان تر شروع به فراموشی بی اعتمادی گروههای مذهبی به هم متأثر از جنگ داخلی لبنان کرده است که در سال 1990 به پایان رسید. با این وجود، در برخی مناطق، گروههای مذهبی همچنان از هم جدا و به هم ظنین هستند. برخی از بخشهای جامعه مسیحی لبنان، از سوی جمعیت رو به رشد مسلمان، به ویژه پس از هجوم بیش از 1.5 میلیون پناهنده از همسایه این کشور، سوریه، که بیشتر آنها مسلمان سنی هستند، احساس خطر میکند. | در برخی مناطق، ادغام مسیحیان و مسلمانان در سالهای اخیر افزایش یافته است، و نسل جوان تر شروع به فراموشی بی اعتمادی گروههای مذهبی به هم متأثر از جنگ داخلی لبنان کرده است که در سال 1990 به پایان رسید. با این وجود، در برخی مناطق، گروههای مذهبی همچنان از هم جدا و به هم ظنین هستند. برخی از بخشهای جامعه مسیحی لبنان، از سوی جمعیت رو به رشد مسلمان، به ویژه پس از هجوم بیش از 1.5 میلیون پناهنده از همسایه این کشور، سوریه، که بیشتر آنها مسلمان سنی هستند، احساس خطر میکند. | ||
اخیراً، پست ریاست جمهوری که متعلق به مسیحیان است، بیش از دو سال به دلیل اختلافات سیاسی خالی بود. این بن بست سیاسی با انتخاب میشل عون به عنوان رئیسجمهور در 31 اکتبر 2016 پایان یافت. | اخیراً، پست ریاست جمهوری که متعلق به مسیحیان است، بیش از دو سال به دلیل اختلافات سیاسی خالی بود. این بن بست سیاسی با انتخاب میشل عون به عنوان رئیسجمهور در 31 اکتبر 2016 پایان یافت. | ||
عون یک فرمانده ارتش سابق لبنانی است که رهبری مقاومت در برابر شبه نظامیان سوری در طول جنگ داخلی این کشور را بر عهده داشت. او در | عون یک فرمانده ارتش سابق لبنانی است که رهبری مقاومت در برابر شبه نظامیان سوری در طول جنگ داخلی این کشور را بر عهده داشت. او در سالهای 1990 تا 2005 به فرانسه پناهنده شد و پس از عقبنشینی سوریه از لبنان به این کشور بازگشت. | ||
عون برای دستیابی به قدرت، با یک سیاستمدار مسیحی مارونی رقیب، سمیر جعجع، آشتی کرد. این دو نفر سابقه دشمنی طولانی باهم داشتند که به جنگ داخلی منتهی شد و اختلافات سیاسی آنها منجر به جناح بندیهای سیاسی بر مسئله سوریه شد. عون با ائتلاف طرفدار اسد، 8 مارس، و جعجع با اتحاد 14 مارس که طرفدار مخالفان بود همراه شد. در یک حرکت شگفت انگیز، در ماه ژانویه 2016، جعجع از ریاست جمهوری عون حمایت کرد؛ این رویداد پس از مشاجره جعجع با سعدالحریری، سیاستمدار سنی مسلمان، روی داد که از یک سیاستمدار مسیحی مارونی دیگر با نام سلیمان فرنجیه برای پست ریاست جمهوری حمایت میکرد. الحریری در نهایت معاملهایبا عون انجام داد که تحت آن الحریری موافقت کرد تا در ازای به دست آوردن پست نخستوزیری از ریاست جمهوری عون حمایت کند. | عون برای دستیابی به قدرت، با یک سیاستمدار مسیحی مارونی رقیب، سمیر جعجع، آشتی کرد. این دو نفر سابقه دشمنی طولانی باهم داشتند که به جنگ داخلی منتهی شد و اختلافات سیاسی آنها منجر به جناح بندیهای سیاسی بر مسئله سوریه شد. عون با ائتلاف طرفدار اسد، 8 مارس، و جعجع با اتحاد 14 مارس که طرفدار مخالفان بود همراه شد. در یک حرکت شگفت انگیز، در ماه ژانویه 2016، جعجع از ریاست جمهوری عون حمایت کرد؛ این رویداد پس از مشاجره جعجع با سعدالحریری، سیاستمدار سنی مسلمان، روی داد که از یک سیاستمدار مسیحی مارونی دیگر با نام سلیمان فرنجیه برای پست ریاست جمهوری حمایت میکرد. الحریری در نهایت معاملهایبا عون انجام داد که تحت آن الحریری موافقت کرد تا در ازای به دست آوردن پست نخستوزیری از ریاست جمهوری عون حمایت کند. | ||
روابط نزدیک میان عون و جعجع و انتخاب عون برای ریاست جمهوری موجب امیدواری بیشتری برای انسجام بیشتر در جامعه مسیحی لبنان شد که میتواند به تقویت قدرت سیاسی آنها کمک کند. | روابط نزدیک میان عون و جعجع و انتخاب عون برای ریاست جمهوری موجب امیدواری بیشتری برای انسجام بیشتر در جامعه مسیحی لبنان شد که میتواند به تقویت قدرت سیاسی آنها کمک کند. | ||
خط ۲٬۲۵۴: | خط ۲٬۲۵۴: | ||
== دستور العملهای متضاد == | == دستور العملهای متضاد == | ||
جزئیات صدور این دو دستور العمل متضاد به طور همزمان واضح بنظر میرسید. اگر دستور العمل اول شروط ومعیارهای صدور مجوز را معین کرده, پس این سؤال پیش میآید که برچه اساسی صدور مجوز, برای دانشگاهها ودانشکدهها در دستور العمل دوم صورت گرفته است؟ به دیگر سخن, چگونه دستور العمل صــدور مجوز قبـــــل از دستور العمل پایه در جرائد رسمی چاپ میگردد, تا این فرصت را به علاقمندان اطلاع از تفاصیل آن بدهد که طبق مقتضیات لازمه پروندهای خود را آماده کنند واقدام به گرفتن مجوز مطابق شروطی که معین شده نمایند. در حقیقت این دستور العمل به منظور برقراری توازنِ توزیع دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی بین طوائف بوجود آمده وهیچ توجیه منطقی ندارد, بلکه مشکل را دوچندان کرده است. این سخن که, این مصوّبه برای ایجاد توازن بین دو نظام فرانکفونی وانگلوساکسونی صادر شده, دلیلی منطقی نیست, بخصوص بعد از آن که توازن تعریف شده خود باعث اختلال در سازمان بعضی از این دانشگاهها شده است. بی محتوا کردن مصوبۀ پایه شماره 9274 از مضمون, منحصر به این حد نیست بلکه دولت یکماه بعد از صدور این مصوبه, دستور العمل تأسیس دانشگاه را صادر کرده است در صورتیکه سه ماه قبل از آن مجوز تأسیس انستیتو را داده بود, یعنی در واقع مجوز فرق نمی کند که قبل از صدور مصوبه پایه ویا بعد از آن صادر شده باشد. این بدعتی است که مجوزهای صادره بین | جزئیات صدور این دو دستور العمل متضاد به طور همزمان واضح بنظر میرسید. اگر دستور العمل اول شروط ومعیارهای صدور مجوز را معین کرده, پس این سؤال پیش میآید که برچه اساسی صدور مجوز, برای دانشگاهها ودانشکدهها در دستور العمل دوم صورت گرفته است؟ به دیگر سخن, چگونه دستور العمل صــدور مجوز قبـــــل از دستور العمل پایه در جرائد رسمی چاپ میگردد, تا این فرصت را به علاقمندان اطلاع از تفاصیل آن بدهد که طبق مقتضیات لازمه پروندهای خود را آماده کنند واقدام به گرفتن مجوز مطابق شروطی که معین شده نمایند. در حقیقت این دستور العمل به منظور برقراری توازنِ توزیع دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی بین طوائف بوجود آمده وهیچ توجیه منطقی ندارد, بلکه مشکل را دوچندان کرده است. این سخن که, این مصوّبه برای ایجاد توازن بین دو نظام فرانکفونی وانگلوساکسونی صادر شده, دلیلی منطقی نیست, بخصوص بعد از آن که توازن تعریف شده خود باعث اختلال در سازمان بعضی از این دانشگاهها شده است. بی محتوا کردن مصوبۀ پایه شماره 9274 از مضمون, منحصر به این حد نیست بلکه دولت یکماه بعد از صدور این مصوبه, دستور العمل تأسیس دانشگاه را صادر کرده است در صورتیکه سه ماه قبل از آن مجوز تأسیس انستیتو را داده بود, یعنی در واقع مجوز فرق نمی کند که قبل از صدور مصوبه پایه ویا بعد از آن صادر شده باشد. این بدعتی است که مجوزهای صادره بین سالهای 1996 تا 2000 مبتنی بر آنند وهیچ احترامی برای مضمون مصوبه پایه قائل نشدهاند. با دقت در مضامین مجوزها روشن میشود که بین آنها تناقض وجود دارد. بسیاری از آنها به منظور مصالحه وهموار کردن اوضاع حقوقی مؤسساتی است که برخلاف احکام قانونی ومقررات آموزش عالی است.. یعنی مخالف بودن یا تناقض داشتن هموار کنندۀ راه برای حصول مجوز تحت عنوان شعار مصالحه است واین با ماده هشتم از قانون مقررات آموزش عالی صادره به سال 1961 در تناقض است که تأکید دارد هیچ مؤسسه یا دانشگاه یا دانشکده یا انستیتویی حق ندارد کار خود را قبل از گرفتن مجوز شروع کند وهمزمان با آن ماده 16 وضعیت دانشگاههائی که کار خود را قبل از اخذ مجوز شروع کنند, معین نموده وصراحت دارد که بنا به پیشنهاد وزیر آموزش طی مصوبهایاین دانشگاهها تعطیل میشوند واین مصوبه به طریق اداری اجراء میگردد. | ||
== دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی خصوصی == | == دانشگاهها ومؤسسات آموزش عالی خصوصی == | ||
مسئله این دانشگاهها مسئله مخالفت با احکام قانونی ومصوبه پایه, به عنوان تنها مشکل در مجوزهای صادره که در این | مسئله این دانشگاهها مسئله مخالفت با احکام قانونی ومصوبه پایه, به عنوان تنها مشکل در مجوزهای صادره که در این سالها وفور یافته نیست, بلکه در کوتاهی واختصار این مصوبههاست که باب تأویل وتحریف را باز کرده است. به عنوان مثال دستور العمل شماره 2143 صادر شده به 14/1/2000 در مورد مجوز تأسیس مؤسسات آموزش عالی خصوصی, هیچگونه قید وشرطی ندارد. در یکی از مواد آن اجازه میدهد به "مرکـــز آمـریکایی- لبنانی زبان وترجمه" وبه " آمریکن یونیورسال کالج" به تأسیس "انستیتو آمریکایی تکنولوژی آمریکایی" ومطابق با این اجازه ومجوزهای اجرائی وضعیت فارغالتحصیلان این مراکز را روشن میکند. | ||
اما دستور العمل شماره 3585 در 7/8/2000 اجاره به تأسیس 4 انستیتو را داده که مفاد مجوز به این شکل است. | اما دستور العمل شماره 3585 در 7/8/2000 اجاره به تأسیس 4 انستیتو را داده که مفاد مجوز به این شکل است. | ||
خط ۳٬۲۲۲: | خط ۳٬۲۲۲: | ||
== اسب دوانی == | == اسب دوانی == | ||
هیپودروم بیروت، یک مرکز اسب دوانی در سال ۱۸۸۵ ساخته شدهاست، پس از | هیپودروم بیروت، یک مرکز اسب دوانی در سال ۱۸۸۵ ساخته شدهاست، پس از سالها در طول جنگ، بار دیگر در حال فعالیت است و محبوبیت سابق خود را بازیابی میکند. علاوه بر این، باشگاههای خصوصی در لبنان تأسیس شدهاند، مانند باشگاه سوارکاری لبنان (CHL) نیز شناخته میشود | ||
== ورزشهای کوهستانی == | == ورزشهای کوهستانی == |