۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' کرده اند ' به ' کردهاند ') |
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' میکند') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== مفهوم عبادت == | == مفهوم عبادت == | ||
وی بعد از بیان تعریف علماء از عبادت مینویسد: عبادت بر دو اساس استوار است: قلبی و قالبی: قلبی همان اعتقاد و کمال ربوبیت در معبود است. قالبی عبارت از انجام انواع خضوع ظاهری از قیام و رکوع و سجود و دعا است. بنابراین اگر قالب باشد بدون اعتقاد قلبی این عبادت محسوب نمیشود. لذا اگر مشاهده میگردد برخی از علماء سجده بر بت یا صلیب را کفر میدانند و شخص سجده کننده را تکفیر میکنند به دلیل این است که سجده او علامتی بر کفر است و کفر بالذات نیست. از همین روی است کلام خداوند متعال: «و خروا له سجدا»<ref>سوره یوسف، آیه 100.</ref> دلالت بر عدم کفر سجده کنندگان بر یوسف | وی بعد از بیان تعریف علماء از عبادت مینویسد: عبادت بر دو اساس استوار است: قلبی و قالبی: قلبی همان اعتقاد و کمال ربوبیت در معبود است. قالبی عبارت از انجام انواع خضوع ظاهری از قیام و رکوع و سجود و دعا است. بنابراین اگر قالب باشد بدون اعتقاد قلبی این عبادت محسوب نمیشود. لذا اگر مشاهده میگردد برخی از علماء سجده بر بت یا صلیب را کفر میدانند و شخص سجده کننده را تکفیر میکنند به دلیل این است که سجده او علامتی بر کفر است و کفر بالذات نیست. از همین روی است کلام خداوند متعال: «و خروا له سجدا»<ref>سوره یوسف، آیه 100.</ref> دلالت بر عدم کفر سجده کنندگان بر یوسف میکند.<ref>ممدوح، محمود سعید، کشف الستور عما اشکل من احکام القبور، ص 39.</ref> | ||
== توسل و شد رحال == | == توسل و شد رحال == | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
محمود سعید ممدوح تمامی روایاتی که در باب زیارت قبر مطهر نبی مکرم اسلام (نسبت به مساله سماع موتی) ذکر شده را تخریج کرده و ثقه بودن آن روایات را ثابت نمودهاست. در ذیل به چندین اشاره میشود:<br> | محمود سعید ممدوح تمامی روایاتی که در باب زیارت قبر مطهر نبی مکرم اسلام (نسبت به مساله سماع موتی) ذکر شده را تخریج کرده و ثقه بودن آن روایات را ثابت نمودهاست. در ذیل به چندین اشاره میشود:<br> | ||
«من زارنی فی مماتی کان کمن زارنی فی حیاتی ومن زارنی حتی ینتهی الی قبری کنت له شهیدا یوم القیامة» بعد از بررسی حدیث میفرماید حاصل تحقیق این است که در سند این روایت یک راوی وجود دارد که نهایت علتی که می توان برای آن ذکر کرد مجهول بودن آن است و دارقطنی و ذهبی توثیق کرده و ابن حبان تصحیح کردهاند.<ref>همان، ص 320الی 323.</ref> | «من زارنی فی مماتی کان کمن زارنی فی حیاتی ومن زارنی حتی ینتهی الی قبری کنت له شهیدا یوم القیامة» بعد از بررسی حدیث میفرماید حاصل تحقیق این است که در سند این روایت یک راوی وجود دارد که نهایت علتی که می توان برای آن ذکر کرد مجهول بودن آن است و دارقطنی و ذهبی توثیق کرده و ابن حبان تصحیح کردهاند.<ref>همان، ص 320الی 323.</ref> | ||
«من صلی علیّ عند قبری سمعته ومن صلی علی نائیا ابلغته»حاصل اینکه این حدیث سند بسیار خوبی دارد و هرکسی حکم بر وضعی بودن این حدیث نماید نشان از عدم اطلاع او از روایت ابی شیخ دارد. بنابرای این حدیث ادعای ابن تیمیه و پیروان او را ابطال | «من صلی علیّ عند قبری سمعته ومن صلی علی نائیا ابلغته»حاصل اینکه این حدیث سند بسیار خوبی دارد و هرکسی حکم بر وضعی بودن این حدیث نماید نشان از عدم اطلاع او از روایت ابی شیخ دارد. بنابرای این حدیث ادعای ابن تیمیه و پیروان او را ابطال میکند.<ref>همان، ص351الی 354.</ref> | ||
«ما من احد یسلم علی الا رد الله علی روحی حتی ارد علیه»این حدیث را احمد، ابو داود، بیهقی در سنن کبری ذکر کردهاند و طرق این حدیث از ابی صخر حمیدبن زیاد و یزید بن عبدالله بن قسیط از ابی هریره نقل شده است. اشکالی که شده در حمید بن زیاد است که مصنف میگوید مسلم احادیث این شخص را در صحیح خود ذکر کرده و امت نیز تلقی به قبول آن احادیث کردهاند و به همین جهت حمید بن زیاد حسن الحدیث است. اما یزید بن عبدالله نسائی و ابن حبان و ابن عبدالبر او را توثیق کرده اند.<ref>همان، ص355و 356.</ref> | «ما من احد یسلم علی الا رد الله علی روحی حتی ارد علیه»این حدیث را احمد، ابو داود، بیهقی در سنن کبری ذکر کردهاند و طرق این حدیث از ابی صخر حمیدبن زیاد و یزید بن عبدالله بن قسیط از ابی هریره نقل شده است. اشکالی که شده در حمید بن زیاد است که مصنف میگوید مسلم احادیث این شخص را در صحیح خود ذکر کرده و امت نیز تلقی به قبول آن احادیث کردهاند و به همین جهت حمید بن زیاد حسن الحدیث است. اما یزید بن عبدالله نسائی و ابن حبان و ابن عبدالبر او را توثیق کرده اند.<ref>همان، ص355و 356.</ref> | ||
== بناء بر قبور == | == بناء بر قبور == | ||
وی روایت بیان شده در اتخاذ قبور به عنوان مسجد را به معنای اینکه نهی | وی روایت بیان شده در اتخاذ قبور به عنوان مسجد را به معنای اینکه نهی میکند از بناء مسجد در کنار قبور رد کرده و مینویسد: اینکه تصور شود روایات نهی از اتخاذ قبور به این معنا باشد که نباید روی قبری بنائی درست شود خطا و غیر معقول است؛ زیرا اولا در عصر صحابه و بزرگان از تابعین در عصرهای مختلف با اختلاف در عقیده ومذهب قائل بر جواز وارد کردن قبر در مسجد نبوی بودند. ثانیا حضرت خود خبر از این دادند که قبر شریفشان در داخل مسجد خواهد بود. «مابین قبری و منبری روضة من ریاض الجنة» ثالثا با اسناد بسیار معتبری ثابت شده است که تعدادی از انبیاء در مسجد خیف دفن شدهاند. رابعا همچنین با اسناد صحیحه ثبت شده که اسماعیل و انبیاء دیگری در مسجد الحرام مدفون هستند. خامسا ثبت شده تعدادی از صحابه در کنار یا روی قبر صحابی مجاهد ابی بصیر بناء ساخته اند. سادسا نقل شده عایشه در حجره ای که قبر مطهر پیامبر بودن نماز می خواند. سابعا امت متفق است بر اینکه دفن میت در بنا مسقف جایز است و جمهور علماء فتوی بر جواز نماز در این بنا دادهاند.<ref>ممدوح، محمود سعید، کشف الستور عما اشکل من احکام القبور،68</ref> بنابراین آنچه البانی در کتاب «تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد» بیان کرده که مراد از بناء مسجد سه معنا است که معنای اول سجده بر روی قبر و معنای دوم سجده به سوی قبر و معنای سوم بناء مسجد بر قبر است، صحیح نیست. بلکه از روایت عایشه تنها دو معنا اول استفاده میشود.<ref>همان، ص74.</ref> | ||
=تالیفات= | =تالیفات= |