پرش به محتوا

سید موسی صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' آموزه ها' به ' آموزه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' می کند' به ' می‌کند')
جز (جایگزینی متن - ' آموزه ها' به ' آموزه‌ها')
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


اسلام با اصول و مبادی عقیدتی خود مبانی فکری برای انسان مسلمان قرار داده که مفاهیم معینی را در درون او تثبیت می‌کند که عنصری چوهری برای ایمان و رفتار او به شمار می‌آید. از دیدگاه امام صدرهستی فراهم آمده از اجزایی است که به لحاظ تکوین، کارکرد و تداوم ارتباطی شگرف با یکدیگر دارند: «هستی موجودی یگانه است. تمام هستی حرکت و حیات و نظم و رویکرد به سوی خداست» اما خروج از قاعده نظم موجود در هستی که در برخی حوادث غیر مترقبه مانند طوفان, زلزله ... مشاهده می‌شود, از دیدگاه صدر دارای قاعده‌ای است: «قاعده‌ای که برای این گونه حوادث از دل آموزه‌های دینی می‌توان دریافت تأکید فزون‌تر بر انسان است که بر جهان ونیروهای طبیعی سیطره یابد. زیرا انسان... اگر با سرما، گرما و دشمن مواجه نشود؛ برای غلیه بر ای مشکلات دست به کار نخواهد شد و در مسیر کشف حقایق نخواهد شتافت». (فضل الله، هادی، حوزه‌های اندیشه ‌ای امام موسی صدر ترجمه مجید مرادی، پگاه حوزه 17 تیر 1385، شماره 186، ص17). افزون بر این اسلام مفهوم انسان را معین کرده است. انسان از مخلوقاتی است که از دو نیروی عقلانی و شهوانی بهره می‌برد. او موجودی مستقل است که به لحاظ احساسات و مشاعر از دیگرموجودات متمایز است. خدا او را از ماده آفریده اما به عقل مجهز کرد و به او آزادی بخشید و سلطه برموارد دیگر را برای او فراهم کرد تا او خلیفه خدا بر روی زمین باشد. بنبراین؛ او موجودی یگانه
اسلام با اصول و مبادی عقیدتی خود مبانی فکری برای انسان مسلمان قرار داده که مفاهیم معینی را در درون او تثبیت می‌کند که عنصری چوهری برای ایمان و رفتار او به شمار می‌آید. از دیدگاه امام صدرهستی فراهم آمده از اجزایی است که به لحاظ تکوین، کارکرد و تداوم ارتباطی شگرف با یکدیگر دارند: «هستی موجودی یگانه است. تمام هستی حرکت و حیات و نظم و رویکرد به سوی خداست» اما خروج از قاعده نظم موجود در هستی که در برخی حوادث غیر مترقبه مانند طوفان, زلزله ... مشاهده می‌شود, از دیدگاه صدر دارای قاعده‌ای است: «قاعده‌ای که برای این گونه حوادث از دل آموزه‌های دینی می‌توان دریافت تأکید فزون‌تر بر انسان است که بر جهان ونیروهای طبیعی سیطره یابد. زیرا انسان... اگر با سرما، گرما و دشمن مواجه نشود؛ برای غلیه بر ای مشکلات دست به کار نخواهد شد و در مسیر کشف حقایق نخواهد شتافت». (فضل الله، هادی، حوزه‌های اندیشه ‌ای امام موسی صدر ترجمه مجید مرادی، پگاه حوزه 17 تیر 1385، شماره 186، ص17). افزون بر این اسلام مفهوم انسان را معین کرده است. انسان از مخلوقاتی است که از دو نیروی عقلانی و شهوانی بهره می‌برد. او موجودی مستقل است که به لحاظ احساسات و مشاعر از دیگرموجودات متمایز است. خدا او را از ماده آفریده اما به عقل مجهز کرد و به او آزادی بخشید و سلطه برموارد دیگر را برای او فراهم کرد تا او خلیفه خدا بر روی زمین باشد. بنبراین؛ او موجودی یگانه
است. صدر در این باب می‌گوید: انسان، این بخش ممتاز از جهان, ذاتا نیکوکار است و فطرتش گرایش به دین راست و درست دارد و بنا به آفرینش خود، می‌تواند در خطی که برایش ترسیم شده حرکت کند. او در سلوکش به سوی کمال مجبور است؛ نه اینکه مجبور باشد تنها تسبیح بگوید. او یعنی انسان، هم چنین خلیفه خدا بر روی زمین قرار داده شده و کلیدهای هستی به دست اوست... و تمام نیروهای هستی به تسخیر او در آمده است. مفهوم خلیفه به درستی گویای استقلال انسان و آزادی کامل او در کار وکنش بر روی زمین است. خدا انسان را آزد آفرید وبه علم و مدنیت و معرفت فراخواند تا او را تعالی بخشد و برتری‌اش را بر بسیاری مخلوقات به او بفهماند:ولقد گرم نی آدم و حملنا هم فی‌لبر و البحر و رزقنهم من‌الطیبات و فشلناهم علی کثیرتفضیلاً. (اسراء /70). آموزه های اسلامی تأکید می‌کنند که خدا به انسان از هر کسی نزدیک تراست و این همان چیزی است که در آیه نحن اقرب الیه من حبل الورید. (ق /15). واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان. (بقره/186). بدان اشارت رفته است. (فضل الله، هادی، حوزه‌های اندیشه ‌ای امام موسی صدر ترجمه مجید مرادی، پگاه حوزه 17 تیر 1385، شماره 186، ص17).
است. صدر در این باب می‌گوید: انسان، این بخش ممتاز از جهان, ذاتا نیکوکار است و فطرتش گرایش به دین راست و درست دارد و بنا به آفرینش خود، می‌تواند در خطی که برایش ترسیم شده حرکت کند. او در سلوکش به سوی کمال مجبور است؛ نه اینکه مجبور باشد تنها تسبیح بگوید. او یعنی انسان، هم چنین خلیفه خدا بر روی زمین قرار داده شده و کلیدهای هستی به دست اوست... و تمام نیروهای هستی به تسخیر او در آمده است. مفهوم خلیفه به درستی گویای استقلال انسان و آزادی کامل او در کار وکنش بر روی زمین است. خدا انسان را آزد آفرید وبه علم و مدنیت و معرفت فراخواند تا او را تعالی بخشد و برتری‌اش را بر بسیاری مخلوقات به او بفهماند:ولقد گرم نی آدم و حملنا هم فی‌لبر و البحر و رزقنهم من‌الطیبات و فشلناهم علی کثیرتفضیلاً. (اسراء /70). آموزه‌های اسلامی تأکید می‌کنند که خدا به انسان از هر کسی نزدیک تراست و این همان چیزی است که در آیه نحن اقرب الیه من حبل الورید. (ق /15). واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان. (بقره/186). بدان اشارت رفته است. (فضل الله، هادی، حوزه‌های اندیشه ‌ای امام موسی صدر ترجمه مجید مرادی، پگاه حوزه 17 تیر 1385، شماره 186، ص17).


صدرمعتقد است که چنین نگرش و آموز‌ای روحیه انسان را بالا می‌برد و از گرفتاری در رنج‌ها و پستی‌ها رها می‌کند. اسلام انسان را محترم می‌داند و بر حفظ حیات او تأکید می‌کند و کشتن یک انسان بی‌گناه را مساوی با کشتن همه انسان‌ها و احیای یک انسان را مساوی با احیای همه انسان‌ها می‌داند: من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی‌الارض فکانما قتل الناس جمیعا. (مائده /32). اسلام هم چنین برتوجه و یاری رسانی به دیگران تأکید داشته و کسانی را که به وضعیت فقرا و ایتام بی اعتنا هستند تهدید کرده است: وانفقو فی سبیل الله‌ و لا تلقوا بایدیکم الی ا‌لتهلکه. (بقره /195). از دیدگاه امام موسی صدر, جامعه ای که اسلام برای تحقق آن تلاش می‌کند. «جامعه ای است که وجود فرد را با تمام جوانب و ابعاد شخصی و اجتماعی‌اش؛ به رسمیت می‌شناسد. بناباین می‌توان بر مبنای انگاره خود از انسجام میان منافع افرد و منافع جامعه به جامعه بنگریم.
صدرمعتقد است که چنین نگرش و آموز‌ای روحیه انسان را بالا می‌برد و از گرفتاری در رنج‌ها و پستی‌ها رها می‌کند. اسلام انسان را محترم می‌داند و بر حفظ حیات او تأکید می‌کند و کشتن یک انسان بی‌گناه را مساوی با کشتن همه انسان‌ها و احیای یک انسان را مساوی با احیای همه انسان‌ها می‌داند: من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی‌الارض فکانما قتل الناس جمیعا. (مائده /32). اسلام هم چنین برتوجه و یاری رسانی به دیگران تأکید داشته و کسانی را که به وضعیت فقرا و ایتام بی اعتنا هستند تهدید کرده است: وانفقو فی سبیل الله‌ و لا تلقوا بایدیکم الی ا‌لتهلکه. (بقره /195). از دیدگاه امام موسی صدر, جامعه ای که اسلام برای تحقق آن تلاش می‌کند. «جامعه ای است که وجود فرد را با تمام جوانب و ابعاد شخصی و اجتماعی‌اش؛ به رسمیت می‌شناسد. بناباین می‌توان بر مبنای انگاره خود از انسجام میان منافع افرد و منافع جامعه به جامعه بنگریم.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۳۴

ویرایش