confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|- | |- | ||
|نسب | |نسب | ||
|از نسل [[امام موسی کاظم(علیه السلام)]] | |از نسل [[موسی بن جعفر|امام موسی کاظم(علیه السلام)]] | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''شیخ صفیالدین اردبـیلی''' عارف و شاعر قرن هشتم [[هجری قمری]]، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی، جدّ بزرگ پادشاهان صفوی و نیای [[شاه اسماعیل]] اول مؤسس سلسله صفویان. یکی از [[مشایخ صوفیه]] در زمان [[ایلخانان مغول]] بود. نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرینکلاه بود. که در منطقه [[مغان]] مقیم شده بود. صفیالدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سرودهاست. او پایهگذار [[خانقاه]] صفوی در [[اردبیل]] بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری به دست آورد. | '''شیخ صفیالدین اردبـیلی''' عارف و شاعر قرن هشتم [[هجری قمری]]، مرید و داماد شیخ زاهد گیلانی، جدّ بزرگ پادشاهان صفوی و نیای [[شاه اسماعیل]] اول مؤسس سلسله صفویان. یکی از [[تصوف|مشایخ صوفیه]] در زمان [[مغول|ایلخانان مغول]] بود. نیز هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرینکلاه بود. که در منطقه [[مغان]] مقیم شده بود. صفیالدین اشعاری به زبان آذری در کتاب صفوةالصفا و سلسلةالنسب سرودهاست. او پایهگذار [[خانقاه]] صفوی در [[اردبیل]] بود که با گذشت زمان پیروان بسیاری به دست آورد. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
صفیالدین فرزند مردی زارع بود و در سال ۶۵۰ق در روستای کلخوران، واقع در شمالغربی اردبیل، زاده شد. بهجز مدتی که به [[فارس]] و [[گیلان]] سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود. شیخ صفی در کودکی توجه خاصی به امور مذهبی نشان میداد. در جوانی [[قرآن]] را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت. گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول میشد | صفیالدین فرزند مردی زارع بود و در سال ۶۵۰ق در روستای کلخوران، واقع در شمالغربی اردبیل، زاده شد. بهجز مدتی که به [[فارس]] و [[گیلان]] سفر کرد، تا پایان عمر در همان روستا ساکن بود. شیخ صفی در کودکی توجه خاصی به امور مذهبی نشان میداد. در جوانی [[قرآن]] را حفظ کرد و ضمن تحصیل علوم مقدماتی به زهد و ریاضت پرداخت. گاهی در مزار شیخ فرج اردبیلی و گاهی در مرقد شیخ ابوسعید اردبیلی به عبادت مشغول میشد | ||
شیخ صفی در پایان زندگی به [[حج]] رفت و پیش از رفتن، پسرش صدرالدین را به جای خود گماشت. وی در بازگشت از این سفر بیمار شد و پس از دوازده روز بیماری، در صبح روز دوشنبه ۱۲ [[محرم]] ۷۳۵ق در ۸۵ سالگی، در اردبیل زندگی را بدرود گفت. فرزندان او، بهویژه پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به [[بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی]] معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی [[ایران]] بهشمار میرود. | شیخ صفی در پایان زندگی به [[حج]] رفت و پیش از رفتن، پسرش صدرالدین را به جای خود گماشت. وی در بازگشت از این سفر بیمار شد و پس از دوازده روز بیماری، در صبح روز دوشنبه ۱۲ [[ماه محرم الحرام|محرم]] ۷۳۵ق در ۸۵ سالگی، در اردبیل زندگی را بدرود گفت. فرزندان او، بهویژه پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به [[بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی]] معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی [[ایران]] بهشمار میرود. | ||
== همسران و فرزندان == | == همسران و فرزندان == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
درباره مذهب شیخ صفی، تردیدهایی وجود دارد. بنابر منابع زندگینامه وی، از جمله کتاب صفوةالصفا، نوشته [[ابن بزّاز]]، که مهمترین و قدیمترین کتاب در این باب است، او [[شیعه]] بوده ولی برخی پژوهشگران معاصر قرائنی بر [[شافعی]] بودن او یافته اند. ابن بزّاز از اهالی اردبیل و با شیخ صدرالدین موسی پسر شیخ صفیالدین معاصر بوده است. او در این کتاب، حکایتی نقل میکند که گفتهاند اشارتی است بر مذهب شیخ صفیالدین: «از شیخ صفیالدین پرسیدند: شیخ را [[مذهب]] چیست؟ فرمود: که ما مذهب [[ائمه]] داریم و ائمه را دوست داریم.» | درباره مذهب شیخ صفی، تردیدهایی وجود دارد. بنابر منابع زندگینامه وی، از جمله کتاب صفوةالصفا، نوشته [[ابن بزّاز]]، که مهمترین و قدیمترین کتاب در این باب است، او [[شیعه]] بوده ولی برخی پژوهشگران معاصر قرائنی بر [[شافعی]] بودن او یافته اند. ابن بزّاز از اهالی اردبیل و با شیخ صدرالدین موسی پسر شیخ صفیالدین معاصر بوده است. او در این کتاب، حکایتی نقل میکند که گفتهاند اشارتی است بر مذهب شیخ صفیالدین: «از شیخ صفیالدین پرسیدند: شیخ را [[مذهب]] چیست؟ فرمود: که ما مذهب [[ائمه]] داریم و ائمه را دوست داریم.» | ||
آنچه مسلم به نظر میرسد، این است که شیخ صفیالدین دوستدار [[اهل بیت(علیه السلام)]] بوده و این مطلب در گفتارها و اشعار به جامانده از وی قابل اثبات است. | آنچه مسلم به نظر میرسد، این است که شیخ صفیالدین دوستدار [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت(علیه السلام)]] بوده و این مطلب در گفتارها و اشعار به جامانده از وی قابل اثبات است. | ||
== طریقت صفوی == | == طریقت صفوی == | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
درباره سیادت و تشیع صفی الدین، بین مورخان و محققان اختلافاتی وجود دارد. پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران بهشمار میرود. | درباره سیادت و تشیع صفی الدین، بین مورخان و محققان اختلافاتی وجود دارد. پادشاهان صفوی، بر سر قبر او بنای بسیار باشکوهی ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف است و از بناهای باشکوه تاریخی ایران بهشمار میرود. | ||
نسب صفی الدین را با ۱۹ واسطه به [[امام موسی کاظم(علیه السلام)]]، امام هفتم [[شیعیان]] [[امامیه]] رساندهاند. در ریحانةالادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطبالاقطاب» و «شیخالعارفین» برای او ذکر شده است. | نسب صفی الدین را با ۱۹ واسطه به [[موسی بن جعفر|امام موسی کاظم(علیه السلام)]]، [[موسی بن جعفر|امام هفتم]] [[شیعیان]] [[امامیه]] رساندهاند. در ریحانةالادب، صفاتی چون «برهان الاصفیاء»، «قطبالاقطاب» و «شیخالعارفین» برای او ذکر شده است. | ||
ابدال زاهدی(درگذشته ۱۱۰۰ق) در کتاب سلسلة النسب صفویه، نسب شیخ صفیالدین را تا امام کاظم (علیه السلام) نام برده است. خواندمیر نیز شجرهنامۀ صفی الدین را همانند زاهدی ذکر کرده با این تفاوت که یکی از اجدادش را به جای «محمد بن حسن»، «محمد بن حسین» نام برده است. | ابدال زاهدی(درگذشته ۱۱۰۰ق) در کتاب سلسلة النسب صفویه، نسب شیخ صفیالدین را تا امام کاظم (علیه السلام) نام برده است. خواندمیر نیز شجرهنامۀ صفی الدین را همانند زاهدی ذکر کرده با این تفاوت که یکی از اجدادش را به جای «محمد بن حسن»، «محمد بن حسین» نام برده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
== آموزش و تدریس == | == آموزش و تدریس == | ||
صفیالدین نخست در اردبیل دانش آموخت. چون از دانشمندان آن شهر بینیاز شد، در پی پیری میگشت که او را ارشاد کند و چون شنید که شیخ نجیبالدّین بُزغُش شیرازی در [[شیراز]] حلقه تصوف دارد، به شیراز رفت. اما وقتی به آنجا رسید که شیخ نجیبالدین وفات یافته بود. گفته شده که وی با [[سعدی شیرازی]] در شیراز ملاقات کرده است. | صفیالدین نخست در اردبیل دانش آموخت. چون از دانشمندان آن شهر بینیاز شد، در پی پیری میگشت که او را ارشاد کند و چون شنید که شیخ نجیبالدّین بُزغُش شیرازی در [[شیراز]] حلقه تصوف دارد، به شیراز رفت. اما وقتی به آنجا رسید که شیخ نجیبالدین وفات یافته بود. گفته شده که وی با [[سعدی |سعدی شیرازی]] در شیراز ملاقات کرده است. | ||
شیخ صفی چندی در حلقه مریدان مشایخ معروف آن دوران، شیخ رکنالدین بیضاوی و امیرعبدالله، درآمد و امیرعبدالله او را به شیخ تاجالدین ابراهیم، معروف به دیدار با شیخ زاهد گیلانی، عارف مشهور آن زمان که در گیلان میزیست، تشویق کرد و شیخ صفی چهار سال در پی شیخ زاهد میگشت تا اینکه در روستایی، در منطقه گیلان، به او رسید و تا زمان مرگ شیخ زاهد، مدت ۲۵ سال، در حلقه مریدان او بود و از او اخذ انابت و فنون طریقت کرد و دست ارادت بدو داد و داماد او شد و پس از مرگ او، در همان طریقت، جانشین وی شد. شیخ صفی در این زمان گاهی در [[لاهیجان]] و گاهی در اردبیل زندگی میکرد. او همچنین معاصر شیخ علاءالدوله سمنانی بود و منابع از ارتباط معنوی ایشان سخن گفتهاند. | شیخ صفی چندی در حلقه مریدان مشایخ معروف آن دوران، شیخ رکنالدین بیضاوی و امیرعبدالله، درآمد و امیرعبدالله او را به شیخ تاجالدین ابراهیم، معروف به دیدار با شیخ زاهد گیلانی، عارف مشهور آن زمان که در گیلان میزیست، تشویق کرد و شیخ صفی چهار سال در پی شیخ زاهد میگشت تا اینکه در روستایی، در منطقه گیلان، به او رسید و تا زمان مرگ شیخ زاهد، مدت ۲۵ سال، در حلقه مریدان او بود و از او اخذ انابت و فنون طریقت کرد و دست ارادت بدو داد و داماد او شد و پس از مرگ او، در همان طریقت، جانشین وی شد. شیخ صفی در این زمان گاهی در [[لاهیجان]] و گاهی در اردبیل زندگی میکرد. او همچنین معاصر شیخ علاءالدوله سمنانی بود و منابع از ارتباط معنوی ایشان سخن گفتهاند. |