confirmed
۳۷٬۹۶۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' رییس جمهور' به ' رییسجمهور') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''جماعت اسلامی پاکستان''' مهمترین حزب اسلامی در [[پاکستان]] شناخته شده است. این حزب در 26اوت 1941 در لاهور تأسیس شد. در زمان تأسیس فقط 75نفر عضو رسمی آن بودند؛ اما پس از مدتی بر تعداد اعضا و هواداران آن به شدت افزوده شد؛ به طوری که تا آوریل 1942 حدود هفتصد نفر به عضویت آن در آمدند. شخصیت علمی و فکری رهبر آن [[سید ابوالاعلی مودودی]] (1903-1979) که از سال 1925 مدیریت نشریۀالجمعیه، ارگان [[جمعیت علمای هند]] را به عهده گرفته بود و از سال 1931 ماهانۀ ترجمان القرآن را در حیدرآباد اداره میکرد، در رشد جماعت اسلامی تأثیر به سزایی داشت. مودودی به عنوان یک متفکر و نویسنده روشنفکر که داعیۀ ایجاد تحول فکری و فرهنگی در میان [[مسلمانان]] [[شبه قاره هند]] را داشت، در مجامع علمی و روحانی آن روز به خوبی شناخته شده بود. | '''جماعت اسلامی پاکستان''' مهمترین حزب اسلامی در [[پاکستان]] شناخته شده است. این حزب در 26اوت 1941 در لاهور تأسیس شد. در زمان تأسیس فقط 75نفر عضو رسمی آن بودند؛ اما پس از مدتی بر تعداد اعضا و هواداران آن به شدت افزوده شد؛ به طوری که تا آوریل 1942 حدود هفتصد نفر به عضویت آن در آمدند. شخصیت علمی و فکری رهبر آن [[سید ابوالاعلی مودودی]] (1903-1979) که از سال 1925 مدیریت نشریۀالجمعیه، ارگان [[جمعیت علمای هند]] را به عهده گرفته بود و از سال 1931 ماهانۀ ترجمان القرآن را در حیدرآباد اداره میکرد، در رشد جماعت اسلامی تأثیر به سزایی داشت. مودودی به عنوان یک متفکر و نویسنده روشنفکر که داعیۀ ایجاد تحول فکری و فرهنگی در میان [[مسلمانان]] [[شبه قاره هند]] را داشت، در مجامع علمی و روحانی آن روز به خوبی شناخته شده بود. | ||
=تاریخچه= | == تاریخچه == | ||
جماعت اسلامی در اوت ۱۹۴۱م/ شهریور ۱۳۲۰خ، یعنی شش سال پیش از استقلال [[پاکستان]] به پیشگامی مولانا «ابوالاعلی مودودی»(۱۹۰۴م ـ ۱۹۷۹م/ ۱۲۸۳خ ـ۱۳۵۸خ) و با همراهی بیش از هفتاد تن از علمای مسلمان شبه قاره در شهر لاهور در ایالت پنجاب [[هند]] تأسیس شد. از همان هنگام تاسیس جماعت اسلامی، ابوالاعلی مودودی به امیری آن برگزیده شد و به جز دورههایی کوتاه تا سال ۱۹۷۲م/۱۳۵۱خ در این مقام باقی ماند. | جماعت اسلامی در اوت ۱۹۴۱م/ شهریور ۱۳۲۰خ، یعنی شش سال پیش از استقلال [[پاکستان]] به پیشگامی مولانا «ابوالاعلی مودودی»(۱۹۰۴م ـ ۱۹۷۹م/ ۱۲۸۳خ ـ۱۳۵۸خ) و با همراهی بیش از هفتاد تن از علمای مسلمان شبه قاره در شهر لاهور در ایالت پنجاب [[هند]] تأسیس شد. از همان هنگام تاسیس جماعت اسلامی، ابوالاعلی مودودی به امیری آن برگزیده شد و به جز دورههایی کوتاه تا سال ۱۹۷۲م/۱۳۵۱خ در این مقام باقی ماند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
این جامعه اسلامی از نظر مودودی و جماعت میتوانست در درون مرزهای سیاسی هند نیز به وجود آید<ref>(Kalim Bahadur: 13, 36-37; Freeland Abbott: 182)</ref>. از این نظر دیدگاه مودودی و پیروانش در جماعت، با علمای [[دیوبندی]] مخالف جنبش پاکستان اختلاف داشت. این گروه اخیر که «جمعیت علمای هند» نماینده اصلی آنها به شمار میآمد، نگرشی ملی گرایانه و ضداستعماری داشتند. به نظر آنها اسلام مردمان را از وفاداری به سرزمین و هویت ملی پیشین خود باز نمیداشت. مهمترین دشمن آنها [[امپریالیسم]] بریتانیا بود و هدف اصلی ایشان هم استقلال هند به گونهای یکپارچه، و بیرون راندن انگلیسیها از آن بود. به نظر آنها جنبش پاکستان از آنجا که هندوستان را چند پاره میکرد و افزون بر آن موجب تاخیر در استقلال آن شده بود، خدمتی در راستای خواستهها و منافع بریتانیا به شمار میآمد. | این جامعه اسلامی از نظر مودودی و جماعت میتوانست در درون مرزهای سیاسی هند نیز به وجود آید<ref>(Kalim Bahadur: 13, 36-37; Freeland Abbott: 182)</ref>. از این نظر دیدگاه مودودی و پیروانش در جماعت، با علمای [[دیوبندی]] مخالف جنبش پاکستان اختلاف داشت. این گروه اخیر که «جمعیت علمای هند» نماینده اصلی آنها به شمار میآمد، نگرشی ملی گرایانه و ضداستعماری داشتند. به نظر آنها اسلام مردمان را از وفاداری به سرزمین و هویت ملی پیشین خود باز نمیداشت. مهمترین دشمن آنها [[امپریالیسم]] بریتانیا بود و هدف اصلی ایشان هم استقلال هند به گونهای یکپارچه، و بیرون راندن انگلیسیها از آن بود. به نظر آنها جنبش پاکستان از آنجا که هندوستان را چند پاره میکرد و افزون بر آن موجب تاخیر در استقلال آن شده بود، خدمتی در راستای خواستهها و منافع بریتانیا به شمار میآمد. | ||
=جماعت اسلامی پس از استقلال پاکستان= | == جماعت اسلامی پس از استقلال پاکستان == | ||
به هر روی و به رغم مخالفتهای نخستین با جنبش پاکستان، اندکی پیش از تجزیه شبه قاره و تاسیس پاکستان و هنگامی که ایجاد پاکستان به رهبری محمد علی جناح و مسلم لیگ قطعی شده بود، جماعت اسلامی هم بدان پیوست و از آن حمایت نمود<ref>Shahid Javid Burki, 2006: 271</ref>. پس از تجزیه شبه قاره و تشکیل دو کشور هند و پاکستان در اوت۱۹۴۷م/ مرداد۱۳۲۶خ، ابوالاعلی مودودی همراه با شماری از هوادارانش به لاهور پاکستان هجرت کرد. | به هر روی و به رغم مخالفتهای نخستین با جنبش پاکستان، اندکی پیش از تجزیه شبه قاره و تاسیس پاکستان و هنگامی که ایجاد پاکستان به رهبری محمد علی جناح و مسلم لیگ قطعی شده بود، جماعت اسلامی هم بدان پیوست و از آن حمایت نمود<ref>Shahid Javid Burki, 2006: 271</ref>. پس از تجزیه شبه قاره و تشکیل دو کشور هند و پاکستان در اوت۱۹۴۷م/ مرداد۱۳۲۶خ، ابوالاعلی مودودی همراه با شماری از هوادارانش به لاهور پاکستان هجرت کرد. | ||
پس از استقلال پاکستان، جماعت پس از درنگی چند ماهه که صرف سازمان دهی این حزب در کشور جدید گردید، وارد میدان سیاست شد. در این دوره جماعت اسلامی به پایمردی مودودی همه تلاش خود را با هدف جلب افکار عمومی به بایستگی تدوین قانون اساسی اسلامی برای پاکستان، و جلب همکاری علما برای این هدف به کار بست<ref>(Kalim Bahadur: 51; Vali Reza Nasr, 1994: 123)</ref>. | پس از استقلال پاکستان، جماعت پس از درنگی چند ماهه که صرف سازمان دهی این حزب در کشور جدید گردید، وارد میدان سیاست شد. در این دوره جماعت اسلامی به پایمردی مودودی همه تلاش خود را با هدف جلب افکار عمومی به بایستگی تدوین قانون اساسی اسلامی برای پاکستان، و جلب همکاری علما برای این هدف به کار بست<ref>(Kalim Bahadur: 51; Vali Reza Nasr, 1994: 123)</ref>. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۴: | ||
پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه خواستههای مودودی و جماعت اسلامی را برآورده نمیکرد، اما بر روی هم از سوی آنها پذیرفته شد. آنها امیدوار بودند که در طی روندی دموکراتیک و با جلب حمایت مردمی، بتوان سرانجام شریعت را بر کشور حاکم نمود. در این مسیر مفاد قانون اساسی سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ به عنوان نخستین گام، کمابیش مطلوب و راضی کننده به نظر میرسید<ref>(Kalim Bahadur: 83)</ref>. بدین ترتیب به نظر میرسید که تلاشهای [[اسلامگرایان|اسلامگرایان]] و از جمله جماعت اسلامی برای اسلامی سازی پاکستان و تدوین قانون اساسی هماهنگ و هم نوا با شریعت کمابیش نتیجه بخش بوده است. | پس از بیش از یک دهه کشاکش، نخستین قانون اساسی پاکستان سرانجام در ۱۹۵۶م/۱۳۳۴خ به تصویب رسید و اگر چه همه خواستههای مودودی و جماعت اسلامی را برآورده نمیکرد، اما بر روی هم از سوی آنها پذیرفته شد. آنها امیدوار بودند که در طی روندی دموکراتیک و با جلب حمایت مردمی، بتوان سرانجام شریعت را بر کشور حاکم نمود. در این مسیر مفاد قانون اساسی سال ۱۹۵۶م/ ۱۳۳۵خ به عنوان نخستین گام، کمابیش مطلوب و راضی کننده به نظر میرسید<ref>(Kalim Bahadur: 83)</ref>. بدین ترتیب به نظر میرسید که تلاشهای [[اسلامگرایان|اسلامگرایان]] و از جمله جماعت اسلامی برای اسلامی سازی پاکستان و تدوین قانون اساسی هماهنگ و هم نوا با شریعت کمابیش نتیجه بخش بوده است. | ||
=جماعت اسلامی و انتخابات= | == جماعت اسلامی و انتخابات == | ||
در نخستین سالهای پرفراز و نشیب تاریخ پاکستان، جماعت اسلامی ناکامیهای انتخاباتی چندی، مانند انتخابات ایالتی ۱۹۵۱م/۱۳۳۰خ، را متحمل شد. در همین سالها اختلاف نظرهای درونی هم در جماعت اسلامی پدیدار گشت. بیشتر این اختلافها برسر حضور یا عدم حضور جماعت اسلامی در فرایندهای رسمی و قانونی سیاسی کشور بود. در واقع در جماعت اسلامی کسانی بودند که مایل نبودند جماعت به حزبی سیاسی همچون دیگر احزاب سیاسی تبدیل گردد. به نظر آنها جماعت میبایست یک سازمان مذهبی و آرمانگرا باقی میماند و از طریق آموزش دینی، انتشار کتاب، سخن رانی و مانند آن بر نگرش دینی مردم پاکستان، و از این طریق بر فرایندهای سیاسی آن تاثیر میگذاشت. | در نخستین سالهای پرفراز و نشیب تاریخ پاکستان، جماعت اسلامی ناکامیهای انتخاباتی چندی، مانند انتخابات ایالتی ۱۹۵۱م/۱۳۳۰خ، را متحمل شد. در همین سالها اختلاف نظرهای درونی هم در جماعت اسلامی پدیدار گشت. بیشتر این اختلافها برسر حضور یا عدم حضور جماعت اسلامی در فرایندهای رسمی و قانونی سیاسی کشور بود. در واقع در جماعت اسلامی کسانی بودند که مایل نبودند جماعت به حزبی سیاسی همچون دیگر احزاب سیاسی تبدیل گردد. به نظر آنها جماعت میبایست یک سازمان مذهبی و آرمانگرا باقی میماند و از طریق آموزش دینی، انتشار کتاب، سخن رانی و مانند آن بر نگرش دینی مردم پاکستان، و از این طریق بر فرایندهای سیاسی آن تاثیر میگذاشت. | ||
در این میان ناکامیهای انتخاباتی هم به اختلاف نظرهای درونی بر سر برگزیدن رویکرد سیاسی مناسب دامن زد. رویه مورد حمایت مودودی بر پایه انتخاب راهکارهای سیاسی و قانون مند به جای شیوه انقلابی و تبلیغی محض، با خردهگیریهای فراوانی در درون روبرو شد که اوج آن در سال ۱۹۵۷م/۱۳۳۶خ رخ داد. کنارهگیری «امین احسن اصلاحی» و «مولانا کوثر نیازی» از عضویت در جماعت اسلامی از رخدادهای پراهمیتی بود که ژرفای شکاف در جماعت اسلامی را نشان میداد. با این همه مودودی همواره از روش خود دفاع مینمود و دست از آن نکشید. در نتیجه این سیاست به راهبرد بنیادین جماعت اسلامی در سالهای پسین تبدیل گشت. نتیجه دیگر این رویدادها، تثبیت جایگاه رهبری مودودی در درون جماعت اسلامی پس از کنارهگیری شماری از رهبران برجسته آن بود<ref>(سید اسعد گیلانی:۱۴۰-۱۴۱؛ Ayesha Jalal: 266; Vali Reza Nasr, 1996: 43)</ref>. | در این میان ناکامیهای انتخاباتی هم به اختلاف نظرهای درونی بر سر برگزیدن رویکرد سیاسی مناسب دامن زد. رویه مورد حمایت مودودی بر پایه انتخاب راهکارهای سیاسی و قانون مند به جای شیوه انقلابی و تبلیغی محض، با خردهگیریهای فراوانی در درون روبرو شد که اوج آن در سال ۱۹۵۷م/۱۳۳۶خ رخ داد. کنارهگیری «امین احسن اصلاحی» و «مولانا کوثر نیازی» از عضویت در جماعت اسلامی از رخدادهای پراهمیتی بود که ژرفای شکاف در جماعت اسلامی را نشان میداد. با این همه مودودی همواره از روش خود دفاع مینمود و دست از آن نکشید. در نتیجه این سیاست به راهبرد بنیادین جماعت اسلامی در سالهای پسین تبدیل گشت. نتیجه دیگر این رویدادها، تثبیت جایگاه رهبری مودودی در درون جماعت اسلامی پس از کنارهگیری شماری از رهبران برجسته آن بود<ref>(سید اسعد گیلانی:۱۴۰-۱۴۱؛ Ayesha Jalal: 266; Vali Reza Nasr, 1996: 43)</ref>. | ||
=جماعت اسلامی، کشمیر و نهضت ضد قادیانی= | == جماعت اسلامی، کشمیر و نهضت ضد قادیانی == | ||
در نخستین دهه تاریخ پاکستان جماعت اسلامی در دو مساله کشمیر و نیز نهضت ضدقادیانی درگیر شد. در نخستین بحران کشمیر که تنها اندکی پس از تجزیه شبه قاره پدیدار شد، جماعت و مودودی متهم به سنگ اندازی در مسیر «جهاد» در کشمیر و آزادسازی آن از حاکمیت هندوستان شدند. این اتهام از آنجا بر میخاست که مودودی معتقد به محترم شمردن پیمانهای دولتی و نیز اخذ اجازه دولت برای جهاد بود. این در حالی بود که در مذاکرههای پیش از اعلام استقلال دو کشور هند و پاکستان، بر سر نواحی زیر قلمروی دو کشور نیز توافق شده بود. مودودی بر این باور بود که این توافقها باید محترم شمرده شوند و دولت و مردم پاکستان هم میبایست بدانها پایبند باشند <ref>(Vali Reza Nasr,1994:122)</ref>. | در نخستین دهه تاریخ پاکستان جماعت اسلامی در دو مساله کشمیر و نیز نهضت ضدقادیانی درگیر شد. در نخستین بحران کشمیر که تنها اندکی پس از تجزیه شبه قاره پدیدار شد، جماعت و مودودی متهم به سنگ اندازی در مسیر «جهاد» در کشمیر و آزادسازی آن از حاکمیت هندوستان شدند. این اتهام از آنجا بر میخاست که مودودی معتقد به محترم شمردن پیمانهای دولتی و نیز اخذ اجازه دولت برای جهاد بود. این در حالی بود که در مذاکرههای پیش از اعلام استقلال دو کشور هند و پاکستان، بر سر نواحی زیر قلمروی دو کشور نیز توافق شده بود. مودودی بر این باور بود که این توافقها باید محترم شمرده شوند و دولت و مردم پاکستان هم میبایست بدانها پایبند باشند <ref>(Vali Reza Nasr,1994:122)</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۵۸: | ||
در این میان جماعت اسلامی و مودودی به رغم آن که خواهان برخورد قانونی و نه خشونتآمیز با قادیانیها بودند، اما سرانجام به دنبال بالا گرفت اعتراضها و افزایش فشار از سوی علما و برپا کنندگان این جنبش، وارد این میدان شدند. در ادامه این روند، ابوالاعلی مودودی با نگارش کتاب «قادیانی مساله»، به عنوان رهبر فکری این جریان شناخته شد<ref>(سید اسعد گیلانی: ۱۳۹؛ Shahid Javid Burki, 2006: 271)</ref>. این جنبش سرانجام با اقدام سرسختانه حکومت که «غلام احمد» فرماندار کل پاکستان و «اسکندر میرزا» وزیر دفاع وقت و رییسجمهور آینده، آن را سامان داده بودند، فرونشانده شد. همچنین مودودی نیز دستگیر شد و به زندان افتاد. | در این میان جماعت اسلامی و مودودی به رغم آن که خواهان برخورد قانونی و نه خشونتآمیز با قادیانیها بودند، اما سرانجام به دنبال بالا گرفت اعتراضها و افزایش فشار از سوی علما و برپا کنندگان این جنبش، وارد این میدان شدند. در ادامه این روند، ابوالاعلی مودودی با نگارش کتاب «قادیانی مساله»، به عنوان رهبر فکری این جریان شناخته شد<ref>(سید اسعد گیلانی: ۱۳۹؛ Shahid Javid Burki, 2006: 271)</ref>. این جنبش سرانجام با اقدام سرسختانه حکومت که «غلام احمد» فرماندار کل پاکستان و «اسکندر میرزا» وزیر دفاع وقت و رییسجمهور آینده، آن را سامان داده بودند، فرونشانده شد. همچنین مودودی نیز دستگیر شد و به زندان افتاد. | ||
=جماعت اسلامی و سیاستهای جهادی= | == جماعت اسلامی و سیاستهای جهادی == | ||
در دوران اشغال [[افغانستان]] توسط [[شوروی]](۱۹۷۹م ـ۱۹۸۸م/ ۱۳۵۸خ ـ۱۳۶۷خ) که با دوره زمام داری ژنرال [[ضیاءالحق]] هم زمان گردید، جماعت اسلامی موقعیت برجسته ای در رویدادهای مربوط به افغانستان به دست آورد. در حالی که پیش تر جماعت اسلامی چندان در پی راهاندازی مدرسههای دینی وابسته به خود نبود، در دوره زمامداری ضیاءالحق با برخورداری از حمایتهای ویژه دولتی و نیز فضا و بستری که در پی اشغال افغانستان از سوی شوروی به وجود آمده بود، مدرسههای فراوانی راهاندازی شدند. این مدرسه ها با مجاهدان افغان پیوندهایی استوار داشتند و در واقع به ترتیب بخشی از آنها میپرداختند. | در دوران اشغال [[افغانستان]] توسط [[شوروی]](۱۹۷۹م ـ۱۹۸۸م/ ۱۳۵۸خ ـ۱۳۶۷خ) که با دوره زمام داری ژنرال [[ضیاءالحق]] هم زمان گردید، جماعت اسلامی موقعیت برجسته ای در رویدادهای مربوط به افغانستان به دست آورد. در حالی که پیش تر جماعت اسلامی چندان در پی راهاندازی مدرسههای دینی وابسته به خود نبود، در دوره زمامداری ضیاءالحق با برخورداری از حمایتهای ویژه دولتی و نیز فضا و بستری که در پی اشغال افغانستان از سوی شوروی به وجود آمده بود، مدرسههای فراوانی راهاندازی شدند. این مدرسه ها با مجاهدان افغان پیوندهایی استوار داشتند و در واقع به ترتیب بخشی از آنها میپرداختند. | ||
خط ۷۲: | خط ۶۶: | ||
در واقع همکاری و همگرایی میان دو جریان اسلامگرای مکتب دیوبند و [[سلفی گری]] در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی/ ۱۳۷۰ خورشیدی آغاز گردید که میوه آن ظهور گروه طالبان در افغانستان بود<ref>(میلی:۱۱۵ـ۱۱۶؛Ayesha Jalal: 278; Cohon; 183-184)</ref>. با پدید آمدن همکاری و پیوستگی میان این دو مکتب بنیادگرا، حضور جماعت اسلامی در فرایندهای جهادی افغانستان و کشمیر هم رفته رفته رو به کاستی و کم رنگ شدن نهاد. با این همه جماعت اسلامی به رغم تردیدها و بدبینیهای اولیه و این واقعیت که نگرشهای این حزب با خوانش القاعده و طالبان از اسلام چندان سازگاری و موافقت نداشت، رفته رفته با این دو گروه همدلی نشان داد. حتی به رغم محکوم کردن حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱م/ ۲۰ شهریور ۱۳۸۰خ، از حمایت معنوی طالبان و القاعده دست برنداشت<ref>(میلی: ۱۲۳؛ Stephen Philip Cohen: 179)</ref>. | در واقع همکاری و همگرایی میان دو جریان اسلامگرای مکتب دیوبند و [[سلفی گری]] در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی/ ۱۳۷۰ خورشیدی آغاز گردید که میوه آن ظهور گروه طالبان در افغانستان بود<ref>(میلی:۱۱۵ـ۱۱۶؛Ayesha Jalal: 278; Cohon; 183-184)</ref>. با پدید آمدن همکاری و پیوستگی میان این دو مکتب بنیادگرا، حضور جماعت اسلامی در فرایندهای جهادی افغانستان و کشمیر هم رفته رفته رو به کاستی و کم رنگ شدن نهاد. با این همه جماعت اسلامی به رغم تردیدها و بدبینیهای اولیه و این واقعیت که نگرشهای این حزب با خوانش القاعده و طالبان از اسلام چندان سازگاری و موافقت نداشت، رفته رفته با این دو گروه همدلی نشان داد. حتی به رغم محکوم کردن حملههای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱م/ ۲۰ شهریور ۱۳۸۰خ، از حمایت معنوی طالبان و القاعده دست برنداشت<ref>(میلی: ۱۲۳؛ Stephen Philip Cohen: 179)</ref>. | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://www.ical.ir/ical/fa/Content/_/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C132 برگرفته از سایت جماعت اسلامی پاکستان، از آغاز تاکنون مهدی احمدی - کتابخانه مجلس] | [https://www.ical.ir/ical/fa/Content/_/%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%DB%8C132 برگرفته از سایت جماعت اسلامی پاکستان، از آغاز تاکنون مهدی احمدی - کتابخانه مجلس] | ||
[[رده:پاکستان]] | [[رده:پاکستان]] |