پرش به محتوا

جماعت اسلامی پاکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


== جماعت اسلامی، کشمیر و نهضت ضد قادیانی ==
== جماعت اسلامی، کشمیر و نهضت ضد قادیانی ==
در نخستین دهه تاریخ پاکستان جماعت اسلامی در دو مساله کشمیر و نیز نهضت ضدقادیانی درگیر شد. در نخستین بحران کشمیر که تنها اندکی پس از تجزیه شبه قاره پدیدار شد، جماعت و مودودی متهم به سنگ اندازی در مسیر «جهاد» در کشمیر و آزادسازی آن از حاکمیت هندوستان شدند. این اتهام از آنجا بر می‌خاست که مودودی معتقد به محترم شمردن پیمان‌های دولتی و نیز اخذ اجازه دولت برای جهاد بود. این در حالی بود که در مذاکره‌های پیش از اعلام استقلال دو کشور هند و پاکستان، بر سر نواحی زیر قلمروی دو کشور نیز توافق شده بود. مودودی بر این باور بود که این توافق‌ها باید محترم شمرده شوند و دولت و مردم پاکستان هم می‌بایست بدان‌ها پای‌بند باشند <ref>(Vali Reza Nasr,1994:122)</ref>.
در نخستین دهه تاریخ پاکستان جماعت اسلامی در دو مساله کشمیر و نیز نهضت ضد قادیانی درگیر شد. در نخستین بحران کشمیر که تنها اندکی پس از تجزیه شبه قاره پدیدار شد، جماعت و مودودی متهم به سنگ اندازی در مسیر «جهاد» در کشمیر و آزادسازی آن از حاکمیت هندوستان شدند. این اتهام از آنجا بر می‌خاست که مودودی معتقد به محترم شمردن پیمان‌های دولتی و نیز اخذ اجازه دولت برای جهاد بود. این در حالی بود که در مذاکره‌های پیش از اعلام استقلال دو کشور هند و پاکستان، بر سر نواحی زیر قلمروی دو کشور نیز توافق شده بود. مودودی بر این باور بود که این توافق‌ها باید محترم شمرده شوند و دولت و مردم پاکستان هم می‌بایست بدان‌ها پای‌بند باشند<ref>(Vali Reza Nasr,1994:122)</ref>.


اعتراض‌های ضدقادیانی یا جنبش «ختم نبوت» ابعادی بارها پیچیده تر و پردامنه‌تر از ماجرای کشمیر داشت. فرقه مذهبی قادیانی در اواخر سده نوزدهم میلادی به دنبال مطرح شدن آموزه‌های [[مسیحی]] در نتیجه فعالیت مبلغان مسیحی [[اروپایی]]، توسط «میرزا غلام احمد قادیانی» پی‌ریزی گردید. در اینجا مجال شرح باورهای مذهبی میرزا غلام احمد نیست؛ اما به همین مختصر بسنده می‌شود که وی و پیروانش [[نبوت]] را بر دو نوع تشریعی و غیرتشریعی می‌دانستد و بر این باور بودند که تنها نبوت تشریعی پس از ظهور [[محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) خاتم الانبیاء|حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله وسلم)]] خاتمهافته است.  
اعتراض‌های ضد قادیانی یا جنبش «ختم نبوت» ابعادی بارها پیچیده تر و پردامنه‌تر از ماجرای کشمیر داشت. فرقه مذهبی قادیانی در اواخر سده نوزدهم میلادی به دنبال مطرح شدن آموزه‌های [[مسیحی]] در نتیجه فعالیت مبلغان مسیحی [[اروپایی]]، توسط «میرزا غلام احمد قادیانی» پی‌ریزی گردید. در این‌جا مجال شرح باورهای مذهبی میرزا غلام احمد نیست؛ اما به همین مختصر بسنده می‌شود که وی و پیروانش [[نبوت]] را بر دو نوع تشریعی و غیرتشریعی می‌دانستد و بر این باور بودند که تنها نبوت تشریعی پس از ظهور[[محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) خاتم الانبیاء|حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه وآله وسلم)]] خاتمه یافته است.  


میرزا غلام احمد با زبانی نه چندان صریحی و بی پرده، خود را پیامبر می‌دانست و البته افزون بر آن خود را [[مسیح]] نیز بر می‌شمرد. اما پس از وی گروهی از پیروان وی که [[قادیانیه]] نامیده می‌شدند، با صراحت بیشتر میرزا غلام احمد را پیامبر می‌دانستند. (برای شرح بیشتر عقاید پیروان میرزا غلام احمد بنگرید<ref>Freeland Abbott, p. 150-157)</ref>: به هر روی از همان آغاز تاسیس پاکستان درباره مسلمان یا غیرمسلمان شمردن قادیانی‌ها بحث‌هایی درگرفت. اما هنگامی که در کابینه نخست‌وزیر خواجه نظام الدین، یکی از پیروان قاداینه به نام «میرزا ظفرالله خان» به وزارت خارجه گماشته شد، این چالش دامنه گسترده تری پیدا کرد. در بیشتر سال ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۱خ و آغازین ماه‌های ۱۳۵۳م/ ۱۳۳۲خ اعتراض‌ها برای برکناری ظفرالله خان به راه افتاد و سرانجام به شورشی گسترده به ویژه در پنجاب تبدیل گردید.  
میرزا غلام احمد با زبانی نه چندان صریحی و بی پرده، خود را پیامبر می‌دانست و البته افزون بر آن خود را [[مسیح]] نیز بر می‌شمرد. اما پس از وی گروهی از پیروان وی که [[قادیانیه]] نامیده می‌شدند، با صراحت بیشتر میرزا غلام احمد را پیامبر می‌دانستند.(برای شرح بیشتر عقاید پیروان میرزا غلام احمد بنگرید<ref>Freeland Abbott, p. 150-157)</ref>: به هر روی از همان آغاز تاسیس پاکستان درباره مسلمان یا غیرمسلمان شمردن قادیانی‌ها بحث‌هایی درگرفت. اما هنگامی که در کابینه نخست‌وزیر خواجه نظام الدین، یکی از پیروان قاداینه به نام «میرزا ظفرالله خان» به وزارت خارجه گماشته شد، این چالش دامنه گسترده تری پیدا کرد. در بیشتر سال ۱۹۵۲م/ ۱۳۳۱خ و آغازین ماه‌های ۱۳۵۳م/ ۱۳۳۲خ اعتراض‌ها برای برکناری ظفرالله خان به راه افتاد و سرانجام به شورشی گسترده به ویژه در پنجاب تبدیل گردید.  


در این میان جماعت اسلامی و مودودی به رغم آن که خواهان برخورد قانونی و نه خشونت‌آمیز با قادیانی‌ها بودند، اما سرانجام به دنبال بالا گرفت اعتراض‌ها و افزایش فشار از سوی علما و برپا کنندگان این جنبش، وارد این میدان شدند. در ادامه این روند، ابوالاعلی مودودی با نگارش کتاب «قادیانی مساله»، به عنوان رهبر فکری این جریان شناخته شد<ref>(سید اسعد گیلانی: ۱۳۹؛ Shahid Javid Burki, 2006: 271)</ref>. این جنبش سرانجام با اقدام سرسختانه حکومت که «غلام احمد» فرماندار کل پاکستان و «اسکندر میرزا» وزیر دفاع وقت و رییس‌جمهور آینده، آن را سامان داده بودند، فرونشانده شد. همچنین مودودی نیز دستگیر شد و به زندان افتاد.
در این میان جماعت اسلامی و مودودی به رغم آن که خواهان برخورد قانونی و نه خشونت‌آمیز با قادیانی‌ها بودند، اما سرانجام به دنبال بالا گرفت اعتراض‌ها و افزایش فشار از سوی علما و برپا کنندگان این جنبش، وارد این میدان شدند. در ادامه این روند، ابوالاعلی مودودی با نگارش کتاب «قادیانی مساله»، به عنوان رهبر فکری این جریان شناخته شد<ref>(سید اسعد گیلانی: ۱۳۹؛ Shahid Javid Burki, 2006: 271)</ref>. این جنبش سرانجام با اقدام سرسختانه حکومت که «غلام احمد» فرماندار کل پاکستان و «اسکندر میرزا» وزیر دفاع وقت و رییس‌جمهور آینده، آن را سامان داده بودند، فرونشانده شد. همچنین مودودی نیز دستگیر شد و به زندان افتاد.
خط ۶۱: خط ۶۱:
در دوران اشغال [[افغانستان]] توسط [[شوروی]](۱۹۷۹م ـ۱۹۸۸م/ ۱۳۵۸خ ـ۱۳۶۷خ) که با دوره زمام داری ژنرال [[ضیاءالحق]] هم زمان گردید، جماعت اسلامی موقعیت برجسته ای در رویدادهای مربوط به افغانستان به دست آورد. در حالی که پیش تر جماعت اسلامی چندان در پی راه‌اندازی مدرسه‌های دینی وابسته به خود نبود، در دوره زمامداری ضیاءالحق با برخورداری از حمایت‌های ویژه دولتی و نیز فضا و بستری که در پی اشغال افغانستان از سوی شوروی به وجود آمده بود، مدرسه‌های فراوانی راه‌اندازی شدند. این مدرسه ‌ها با مجاهدان افغان پیوندهایی استوار داشتند و در واقع به ترتیب بخشی از آنها می‌پرداختند.  
در دوران اشغال [[افغانستان]] توسط [[شوروی]](۱۹۷۹م ـ۱۹۸۸م/ ۱۳۵۸خ ـ۱۳۶۷خ) که با دوره زمام داری ژنرال [[ضیاءالحق]] هم زمان گردید، جماعت اسلامی موقعیت برجسته ای در رویدادهای مربوط به افغانستان به دست آورد. در حالی که پیش تر جماعت اسلامی چندان در پی راه‌اندازی مدرسه‌های دینی وابسته به خود نبود، در دوره زمامداری ضیاءالحق با برخورداری از حمایت‌های ویژه دولتی و نیز فضا و بستری که در پی اشغال افغانستان از سوی شوروی به وجود آمده بود، مدرسه‌های فراوانی راه‌اندازی شدند. این مدرسه ‌ها با مجاهدان افغان پیوندهایی استوار داشتند و در واقع به ترتیب بخشی از آنها می‌پرداختند.  


در این مدت جماعت به حمایت از گروه «حزب اسلامی» به رهبری [[گلبدین حکمتیار]] پرداخت<ref>(Stephen Philip Cohen: 179; Jan Talbot:317; Ayesha Jalal: 275)</ref>. حکمتیار از دانشجویان پیشین دانشگاه [[کابل]] بود که از همان زمان هوادار اندیشه‌های ابوالاعلی مودودی شده بود. در کشمیر هم «حزب المجاهدین» وابسته به جماعت عهده دار جهاد به شمار می‌آمد<ref>(Stephen Philip Cohen: 179; Ayesha Jalal:275; Owen Bennett Jones: 30)  
در این مدت جماعت به حمایت از گروه «حزب اسلامی» به رهبری [[گلبدین حکمت‌یار]] پرداخت<ref>(Stephen Philip Cohen: 179; Jan Talbot:317; Ayesha Jalal: 275)</ref>. حکمت‌یار از دانشجویان پیشین دانشگاه [[کابل]] بود که از همان زمان هوادار اندیشه‌های ابوالاعلی مودودی شده بود. در کشمیر هم «حزب المجاهدین» وابسته به جماعت عهده دار جهاد به شمار می‌آمد<ref>(Stephen Philip Cohen: 179; Ayesha Jalal:275; Owen Bennett Jones: 30)  
</ref>.
</ref>.
تا میانه دهه ۱۹۹۰م/۱۳۷۰خ جماعت نفوذ فراوانی در میان مجاهدان افغان و کشمیری داشت. اما چندی پس از سرنگونی دولت ضیاءالحق، و گسترش یافتن فعالیت جهادی سازمان‌ها و گروه‌های دیوبندی [[سلفی]]، مجاهدان نزدیک به جماعت اسلامی هم جای خود را به مبارزان [[طالبان]] و [[القاعده]] در افغانستان و [[حرکت الانصار]] در کشمیر دادند که دارای گرایش دیوبندی سلفی، و مورد حمایت جمعیت علمای اسلام بودند.  
تا میانه دهه ۱۹۹۰م/۱۳۷۰خ جماعت نفوذ فراوانی در میان مجاهدان افغان و کشمیری داشت. اما چندی پس از سرنگونی دولت ضیاءالحق، و گسترش یافتن فعالیت جهادی سازمان‌ها و گروه‌های دیوبندی [[سلفی]]، مجاهدان نزدیک به جماعت اسلامی هم جای خود را به مبارزان [[طالبان]] و [[القاعده]] در افغانستان و [[حرکت الانصار]] در کشمیر دادند که دارای گرایش دیوبندی سلفی، و مورد حمایت جمعیت علمای اسلام بودند.  
confirmed
۳۷٬۹۶۶

ویرایش