پرش به محتوا

سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - ' می توان' به ' می‌توان'
جز (جایگزینی متن - ' نمی توان' به ' نمی‌توان')
جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' می‌توان')
خط ۳۰: خط ۳۰:
وجه مشترک همه این پدیده‌ها عبارت است از توسل هر چه کمتر به توضیح و تبیین های ماوراء طبیعی، توسل هر چه کمتر به منابعی که برای تأمین اهداف ماوراء طبیعی به کار می‌آید، و حمایت هر چه کمتر از اعمال یا فعالیت‌هایی که رابطه با قوای ماوراء طبیعی، یا اتکای به این نیروها را تشویق و تبلیغ می کند.
وجه مشترک همه این پدیده‌ها عبارت است از توسل هر چه کمتر به توضیح و تبیین های ماوراء طبیعی، توسل هر چه کمتر به منابعی که برای تأمین اهداف ماوراء طبیعی به کار می‌آید، و حمایت هر چه کمتر از اعمال یا فعالیت‌هایی که رابطه با قوای ماوراء طبیعی، یا اتکای به این نیروها را تشویق و تبلیغ می کند.


اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم می توانیم بگوییم:
اگر بخواهیم جداانگاری دین و دنیا را به اجمال تعریف کنیم می‌توانیم بگوییم:
«فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت‌های دینی و نهادهای دینی اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند، و این، بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می شود و کار کردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امر ماوراء طبیعی عنایت دارند، عقلانی می شود.»<ref>فرهنگ و دین، صص ۱۲۷ – ۱۲۹.</ref>
«فرایندی است که طی آن وجدان دینی، فعالیت‌های دینی و نهادهای دینی اعتبار و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند، و این، بدان معناست که دین در عملکرد نظام اجتماعی به حاشیه رانده می شود و کار کردهای اساسی در عملکرد جامعه با خارج شدن از زیر نفوذ و نظارت عواملی که اختصاصاً به امر ماوراء طبیعی عنایت دارند، عقلانی می شود.»<ref>فرهنگ و دین، صص ۱۲۷ – ۱۲۹.</ref>


خط ۵۴: خط ۵۴:
ژان بوبرو<ref>Jean Bauberot.</ref> سعی داشت تا با ایجاد یک لابراتوار اختصاصی «تاریخ و جامعه شناسی تفکر لائیک» نظر دهد که باید از لحاظ معنایی و مفهومی بین لائیک سازی (کوشش در جهت انفصال دین از سیاست) و سکولارسازی (دنیوی و ناسوتی ساختن دین) تفاوت گذاشت.
ژان بوبرو<ref>Jean Bauberot.</ref> سعی داشت تا با ایجاد یک لابراتوار اختصاصی «تاریخ و جامعه شناسی تفکر لائیک» نظر دهد که باید از لحاظ معنایی و مفهومی بین لائیک سازی (کوشش در جهت انفصال دین از سیاست) و سکولارسازی (دنیوی و ناسوتی ساختن دین) تفاوت گذاشت.


لائیک سازی به تنش‌های آشکار، بین نیروهای اجتماعی مختلف (دینی، فرهنگی، سیاسی، نظامی) مرتبط است که می توانند جنبه یک منازعه علمی به خود بگیرند. در این صورت، هدف تسلط بر دستگاه حکومت (و یا حداقل ایجاد نفوذ قومی برآن) است تا در نتیجه حضور در صحنه اجتماعی و اداری راه حلی را که در مرحله اوّل مربوط به دین به عنوان یک نهاد اجتماعی می شود، ارایه داده و یا حتی تحمیل کند.
لائیک سازی به تنش‌های آشکار، بین نیروهای اجتماعی مختلف (دینی، فرهنگی، سیاسی، نظامی) مرتبط است که می‌توانند جنبه یک منازعه علمی به خود بگیرند. در این صورت، هدف تسلط بر دستگاه حکومت (و یا حداقل ایجاد نفوذ قومی برآن) است تا در نتیجه حضور در صحنه اجتماعی و اداری راه حلی را که در مرحله اوّل مربوط به دین به عنوان یک نهاد اجتماعی می شود، ارایه داده و یا حتی تحمیل کند.


اما در سکولار سازی تغییر و تعویض های اقتصادی، سیاسی، دینی و علمی می توانند در هر زمینه ای تنش‌های درونی ایجاد کند، اما ناهنجاری های شدید و خطرناک بین تغییرات درونی دین و تغییرات اجتماعی دیگر وجود ندارد.
اما در سکولار سازی تغییر و تعویض های اقتصادی، سیاسی، دینی و علمی می‌توانند در هر زمینه ای تنش‌های درونی ایجاد کند، اما ناهنجاری های شدید و خطرناک بین تغییرات درونی دین و تغییرات اجتماعی دیگر وجود ندارد.


در این صورت، دین می تواند در تعامل با زمینه های دیگر، خود را تغییر داده و اصلاح کند، یا این که دامنه ادعاهای اجتماعی خویش را محدود سازد، به طوری که تا حدی از دست دادن استیلا و تفوق اجتماعی خویش را مشروعیت بخشد.
در این صورت، دین می‌تواند در تعامل با زمینه های دیگر، خود را تغییر داده و اصلاح کند، یا این که دامنه ادعاهای اجتماعی خویش را محدود سازد، به طوری که تا حدی از دست دادن استیلا و تفوق اجتماعی خویش را مشروعیت بخشد.


از چنین دیدگاهی کشور دانمارک یک کشور لائیک نیست، اما سکولار است، مذهب لوتری، مذهب رسمی آنجاست و در عین حال جامعه مدنی آنجا از قید هر گونه «قیومیت دینی» آزاد است. در حالی که ترکیه نمونه یک کشور لائیک است که سکولار نشده است.
از چنین دیدگاهی کشور دانمارک یک کشور لائیک نیست، اما سکولار است، مذهب لوتری، مذهب رسمی آنجاست و در عین حال جامعه مدنی آنجا از قید هر گونه «قیومیت دینی» آزاد است. در حالی که ترکیه نمونه یک کشور لائیک است که سکولار نشده است.
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
ویلسون در‌این‌باره گفته است:
ویلسون در‌این‌باره گفته است:


«به طور کلی می توان گفت که تخصصی شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهای ساختاری جامعه به نحوی قطعی، نفوذ دین را بر نهادهای اجتماعی تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتی تعیین کننده و سرنوشت سازی که روزگاری داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعی تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>.
«به طور کلی می‌توان گفت که تخصصی شدن روز افزون و ناگزیرِ نقش ها و وظیفه ها در تفکیک و تمایزهای ساختاری جامعه به نحوی قطعی، نفوذ دین را بر نهادهای اجتماعی تقلیل داده است، امروزه دین در غرب، از اوج مرتبت نفوذ فراگیر، و حتی تعیین کننده و سرنوشت سازی که روزگاری داشت، سقوط کرده و تنها به یک بخش از نظم اجتماعی تبدیل شده است»<ref> فرهنگ و دین، ص ۱۲۹.</ref>.


۴ – تفکیک دین از حکومت: در این معنا، دین و نهادهای دینی در عرصه حیات اجتماعی می توانند فعالیت داشته باشند، اما در چارچوب مقرراتی که حکومت و نظام سیاسی برای آن ها معین می کند. حکومت و نظام سیاسی بر مبنای قوانین علمی و بشری استوار است نه بر اساس قوانین دینی. در چنین نظامی، مشروعیت حکومت و مبنای نظام حکومتی از دین نشأت نمی گیرد.
۴ – تفکیک دین از حکومت: در این معنا، دین و نهادهای دینی در عرصه حیات اجتماعی می‌توانند فعالیت داشته باشند، اما در چارچوب مقرراتی که حکومت و نظام سیاسی برای آن ها معین می کند. حکومت و نظام سیاسی بر مبنای قوانین علمی و بشری استوار است نه بر اساس قوانین دینی. در چنین نظامی، مشروعیت حکومت و مبنای نظام حکومتی از دین نشأت نمی گیرد.


حکومت سکولار، حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را مبنای مشروعیت و عمل خود قرار نمی دهد.
حکومت سکولار، حکومتی است که با دین ضدیت ندارد، اما دین را مبنای مشروعیت و عمل خود قرار نمی دهد.
خط ۲۰۱: خط ۲۰۱:
بر این اساس، آنچه در تاریخ مسیحیت در قرون وسطی رخ داده است چه درباره علمای دین، و چه درباره رهبران سیاسی از نظر اسلام، ناپسند و نامشروع بوده است.
بر این اساس، آنچه در تاریخ مسیحیت در قرون وسطی رخ داده است چه درباره علمای دین، و چه درباره رهبران سیاسی از نظر اسلام، ناپسند و نامشروع بوده است.


۲ – آنچه به عنوان نمود و ظهور سکولاریسم در درون کلیسا گفته شده است، از دیدگاه اسلام قابل قبول است. سکولاریزه شدن نهاد کلیسا یا هر نهاد دینی مشابه آن، به این معنا که آن نهاد علاوه بر انجام اعمال و مناسک عبادی خاص، به مسایل و مشکلات مردم اهتمام ورزد و به آنان خدمت کند، نه تنها مذموم نیست، بلکه کاری بس پسندیده، و ارزشمند است، بنابر این، کاری که در نهضت رفرمیسم صورت گرفت، و خدمت صادقانه به مردم به عنوان عملی عبادی که می تواند انسان را به نجات و رستگاری برساند ترویج گردید، بسیار شایسته و در خور تقدیر است.
۲ – آنچه به عنوان نمود و ظهور سکولاریسم در درون کلیسا گفته شده است، از دیدگاه اسلام قابل قبول است. سکولاریزه شدن نهاد کلیسا یا هر نهاد دینی مشابه آن، به این معنا که آن نهاد علاوه بر انجام اعمال و مناسک عبادی خاص، به مسایل و مشکلات مردم اهتمام ورزد و به آنان خدمت کند، نه تنها مذموم نیست، بلکه کاری بس پسندیده، و ارزشمند است، بنابر این، کاری که در نهضت رفرمیسم صورت گرفت، و خدمت صادقانه به مردم به عنوان عملی عبادی که می‌تواند انسان را به نجات و رستگاری برساند ترویج گردید، بسیار شایسته و در خور تقدیر است.


در جهان بینی اسلامی، خدمت به مردم و حل مشکلات آنان به انگیزه رضای الهی، عبادتی بزرگ به شمار می رود، تا آن جا که گفته شده است:
در جهان بینی اسلامی، خدمت به مردم و حل مشکلات آنان به انگیزه رضای الهی، عبادتی بزرگ به شمار می رود، تا آن جا که گفته شده است:
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
بنابراین، اگر مقصود از سکولاریزه شدن نهادهای دینی، قانونمند شدن و استفاده کردن از تجارب و فنون بشری در برنامه ریزی و مدیریت است، امری است مطلوب، و اسلام صد درصد با آن موافق است. ولی، اگر به این معناست که بدون در نظر گرفتن معیارهای دینی و متناسب بودن با اهداف و وظایف این نهادها، هرگونه روش و منش مدیریتی حاکم برنهادهای مدنی دیگر به عنوان الگو و سرمشق برگزیده شود، پذیرفته نخواهد بود.
بنابراین، اگر مقصود از سکولاریزه شدن نهادهای دینی، قانونمند شدن و استفاده کردن از تجارب و فنون بشری در برنامه ریزی و مدیریت است، امری است مطلوب، و اسلام صد درصد با آن موافق است. ولی، اگر به این معناست که بدون در نظر گرفتن معیارهای دینی و متناسب بودن با اهداف و وظایف این نهادها، هرگونه روش و منش مدیریتی حاکم برنهادهای مدنی دیگر به عنوان الگو و سرمشق برگزیده شود، پذیرفته نخواهد بود.


۳ – از آنچه در بند دوم گفته شد، می توان درباره سومین معنا و کاربرد سکولاریزاسیون نیز داوری کرد. در این جا نیز اصل تفکیک و تمایز ساختاری اجتماع و رده بندی امور اجتماعی برای مشخص شدن وظایف و مسؤولیت ها، در راستای کار آمد شدن نهادهای مدنی و ارایه بهترین خدمات به شهروندان، مطلوب و ستودنی است. یکی از نکاتی که امام علی ‌علیه‌السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر بر آن تأکید کرده، اصل تفکیک نهادها، وظایف و مسؤولیت های اجتماعی است. چنان که فرموده است:
۳ – از آنچه در بند دوم گفته شد، می‌توان درباره سومین معنا و کاربرد سکولاریزاسیون نیز داوری کرد. در این جا نیز اصل تفکیک و تمایز ساختاری اجتماع و رده بندی امور اجتماعی برای مشخص شدن وظایف و مسؤولیت ها، در راستای کار آمد شدن نهادهای مدنی و ارایه بهترین خدمات به شهروندان، مطلوب و ستودنی است. یکی از نکاتی که امام علی ‌علیه‌السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر بر آن تأکید کرده، اصل تفکیک نهادها، وظایف و مسؤولیت های اجتماعی است. چنان که فرموده است:


بدان که مردم اصناف و طبقات گوناگونی اند که صلاح آن ها به یکدیگر بستگی دارد، و به یگدیگر نیازمندند، دسته ای ارتشیان اند، گروهی نویسندگان و دیوان داران اند، عده ای قضات عدالت اند، دسته ای عمال و ولایت داران اند، گروهی مأموران جزیه و خراج اند، عده ای تاجران و صنعتگران اند، برخی، فقیران و مستمندان اند…»<ref>نهج البلاغه، بخش وصایا، شماره ۵۳.</ref>
بدان که مردم اصناف و طبقات گوناگونی اند که صلاح آن ها به یکدیگر بستگی دارد، و به یگدیگر نیازمندند، دسته ای ارتشیان اند، گروهی نویسندگان و دیوان داران اند، عده ای قضات عدالت اند، دسته ای عمال و ولایت داران اند، گروهی مأموران جزیه و خراج اند، عده ای تاجران و صنعتگران اند، برخی، فقیران و مستمندان اند…»<ref>نهج البلاغه، بخش وصایا، شماره ۵۳.</ref>
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:
ثالثاً: مبنای سپردن مسؤولیت ها به افراد، شایستگی علمی، مدیریتی و اخلاقی آنان باشد.
ثالثاً: مبنای سپردن مسؤولیت ها به افراد، شایستگی علمی، مدیریتی و اخلاقی آنان باشد.


بدیهی است بر این اساس، روحانیون نیز می توانند در امور مدیریتی جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد.
بدیهی است بر این اساس، روحانیون نیز می‌توانند در امور مدیریتی جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد.


بنابراین، حکومت دینی از نظر بهره گیری از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژی و همه توانمندی ها و مهارت های بشری هیچگونه محدودیتی ندارد، زیرا امور یاد شده به خودی خود هیچگونه تعارضی با احکام و ا رزش های دینی ندارد، ناسازگاری هایی که احیاناً در این زمینه رخ می دهد، به فلسفه ها و مکتب هایی باز می گردد که در جوامع بشری – غالباً اُمانیستی و غیر دینی – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشری، همراه با آن ایدئولوژی های ناسازگار با دین، به جوامع دینی وارد شده، و چالش آفرین شده است.
بنابراین، حکومت دینی از نظر بهره گیری از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژی و همه توانمندی ها و مهارت های بشری هیچگونه محدودیتی ندارد، زیرا امور یاد شده به خودی خود هیچگونه تعارضی با احکام و ا رزش های دینی ندارد، ناسازگاری هایی که احیاناً در این زمینه رخ می دهد، به فلسفه ها و مکتب هایی باز می گردد که در جوامع بشری – غالباً اُمانیستی و غیر دینی – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشری، همراه با آن ایدئولوژی های ناسازگار با دین، به جوامع دینی وارد شده، و چالش آفرین شده است.


حکومت دینی می تواند علوم و فنون و تجارب بشری را از فلسفه ها و ایدئولوژی های ناسازگار با معیارهای دینی پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان های خود در آورد.
حکومت دینی می‌تواند علوم و فنون و تجارب بشری را از فلسفه ها و ایدئولوژی های ناسازگار با معیارهای دینی پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان های خود در آورد.


۵ – پنجمین معنای سکولاریزم (جدایی دین از جامعه) نیز از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، اسلام دینی است اجتماعی و برای مسایل و شوون اجتماعی اهمیت بسیار قایل است، تا آن جا که، حتی عبادت های اسلامی که به رابطه انسان با خدا مربوط می شود نیز، جنبه اجتماعی دارد.
۵ – پنجمین معنای سکولاریزم (جدایی دین از جامعه) نیز از دیدگاه اسلام پذیرفته نیست، اسلام دینی است اجتماعی و برای مسایل و شوون اجتماعی اهمیت بسیار قایل است، تا آن جا که، حتی عبادت های اسلامی که به رابطه انسان با خدا مربوط می شود نیز، جنبه اجتماعی دارد.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۰

ویرایش