۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می توان' به ' میتوان') |
جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' میشود') |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
علم کلام علم عقاید اسلامی است و در گذشته به آن علم «اصول دین» و یا علم «توحید و صفات» هم میگفتهاند. | علم کلام علم عقاید اسلامی است و در گذشته به آن علم «اصول دین» و یا علم «توحید و صفات» هم میگفتهاند. | ||
به کارشناس و متخصص علم کلام متکلم گفته | به کارشناس و متخصص علم کلام متکلم گفته میشود. | ||
رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزارههای دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | رویکرد برخی از متکلمان قدیم به مسایل کلامی صرفاً نظری بود و آنان به پی آمدهای عملی گزارههای دینی چندان توجهی نداشتند. امّا امروزه پاره ای از شبهات و اشکالاتی که متوجه باورهای اعتقادی، اخلاقی و حقوقی دین است، ناظر به پی آمدهای عملی آنهاست. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
=اتکاء به عقل= | =اتکاء به عقل= | ||
متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه میکنند با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار میکنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر | متکلمین همانند فلاسفه مشاء صرفاً بر استدلال عقلی تکیه میکنند با این تفاوت که اصول و مبادی عقلی آنها با اصول و مبادی فلاسفه تفاوت عمده دارد. متکلّمین غالباً استدلال خود را بر اساس «حسن و قبح» عقلی استوار میکنند، یعنی در استدلال آنها قضایایی ذکر میشود که حکایت میکند از این که فلان چیز زشت و قبیح است و فلان چیز حَسن و خوب است. امّا حکما «حسن و قبح» را مربوط به زندگی انسان می دانند و درباره خداوند و جهان هستی با این معیارها قضاوت نمیکنند. از این رو حکما، کلام را حکمت جدلی و فلسفه را حکمت برهانی می نامند. | ||
=مبادی علم کلام= | =مبادی علم کلام= | ||
علم کلام در عین این که یک علم استدلالی و قیاسی است، از نظر مقدمات و مبادیی که در استدلالات خود به کار می برد مشتمل بر دو بخش است: عقلی و نقلی. | علم کلام در عین این که یک علم استدلالی و قیاسی است، از نظر مقدمات و مبادیی که در استدلالات خود به کار می برد مشتمل بر دو بخش است: عقلی و نقلی. | ||
در کلام عقلی به مسائلی پرداخته | در کلام عقلی به مسائلی پرداخته میشود که مقدمات آن صرفاً از عقل گرفته شده است، و اگر فرضاً به نقل استناد شود به عنوان ارشاد و تأیید حکم عقل است، مثل مسائل مربوط به توحید و نبوت و برخی از مسائل معاد. | ||
در کلام نقلی، به مسائلی پرداخته | در کلام نقلی، به مسائلی پرداخته میشود که هر چند از اصول دین میباشد و باید به آنها موءمن و معتقد بود، ولی نظر به این که این مسائل فرع بر نبوت است، نه مقدم بر نبوت و نه عین آن، کافی است که از طریق وحی الهی یا سخن قطعی پیامبر مطلب اثبات شود، مثل مسائل مربوط به امامت و اکثر مسائل مربوط به معاد.<ref>آشنایی با علوم اسلامی، (جلد دوم)، شهید مطهری، انتشارات صدرا، چاپ نوزدهم، مرداد1376، ص 21.</ref> | ||
=عوامل پیدایش علم کلام= | =عوامل پیدایش علم کلام= |