۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می شود' به ' میشود') |
جز (جایگزینی متن - ' می كند' به ' میكند') |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
به حكم عقل سلیم بر آن شدم كه صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى كه خس و خاشاك در آن فرو رود و گلویى كه استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى كه به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | به حكم عقل سلیم بر آن شدم كه صبر و تحمل را بر حمله با دست خالى ترجیح بدهم . من راه بردبارى را پیش گرفتم ، چونان بردبارى چشمى كه خس و خاشاك در آن فرو رود و گلویى كه استخوانى مجرایش را بگیرد . [ چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند ] . مىدیدم حقى كه به من رسیده و از آن من است به یغما مىرود و از مجراى حقیقىاش منحرف مىگردد | ||
امام علیه السلام در بخشی از نامه شان به اهالی مصر به شرائط سخت دوران بعد از ارتحال پیامیر ص اشاره نموده و ضمن اظهار شگفتی از برخورد نامناسب مسلمانان عرب با اهل بیت پیامبر، در تحلیلی دلیل بیعت خویش با خلیفه وقت و كناره گیری از خلافت را اینچنین بیان | امام علیه السلام در بخشی از نامه شان به اهالی مصر به شرائط سخت دوران بعد از ارتحال پیامیر ص اشاره نموده و ضمن اظهار شگفتی از برخورد نامناسب مسلمانان عرب با اهل بیت پیامبر، در تحلیلی دلیل بیعت خویش با خلیفه وقت و كناره گیری از خلافت را اینچنین بیان میكند : | ||
...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ...من دست خود را از بیعت با ابوبکر نگه داشتم تا اینکه مشاهده کردم مردمی را که از اسلام برگشتند و به نابودی دین محمد دعوت میکنند، پس ترسیدم اگر اسلام و اهلش را یاری نکنم، رخنه و یا خرابی در بنای اسلام ببینم که مصیبت آن برای من عظیمتر است از اینکه حکومت و ولایت شما را از دست بدهم، پس در آن حوادث ناگوار قیام کردم تا اینکه باطل، از میان رفت و دین اسلام ثبات و قوام یافت.. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
ایشان درتبیین علت سكوت امام واهتمام انحضرت به وحدت مسلمین بعد از ارتحال پیامبر ص میفرماید : | ایشان درتبیین علت سكوت امام واهتمام انحضرت به وحدت مسلمین بعد از ارتحال پیامبر ص میفرماید : | ||
طبعاً هرکس میخواهد بداند آنچه علی(ع) دربارة آن میاندیشید، آنچه علی(ع) نمیخواست آسیب ببیند، آنچه علی(ع) آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد چه بود؟ حدساً باید گفت: آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین، قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان میدادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند، موفقیتهای محیرالعقول خود را در سالهای بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند، علیالقاعده علی(ع) بهخاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد.. » | طبعاً هرکس میخواهد بداند آنچه علی(ع) دربارة آن میاندیشید، آنچه علی(ع) نمیخواست آسیب ببیند، آنچه علی(ع) آن اندازه برایش اهمیت قائل بود که چنان رنج جانکاه را تحمل کرد چه بود؟ حدساً باید گفت: آن چیز وحدت صفوف مسلمین و راه نیافتن تفرقه در آن است. مسلمین، قوت و قدرت خود را که تازه داشتند به جهانیان نشان میدادند مدیون وحدت صفوف و اتفاق کلمه خود بودند، موفقیتهای محیرالعقول خود را در سالهای بعد نیز از برکت همین وحدت کلمه کسب کردند، علیالقاعده علی(ع) بهخاطر همین مصلحت، سکوت و مدارا کرد.. » | ||
ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناك بعد ا زپیامبر كه نسبت به همسر گرامی اش زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره كرده و صبر و تحمل ان حضرت را جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین | ایشان در بخشی دیگر به حوادث دردناك بعد ا زپیامبر كه نسبت به همسر گرامی اش زهرا سلام الله علیها اتفاق افتاد اشاره كرده و صبر و تحمل ان حضرت را جهت حفظ وحدت اسلامی اینچنین تبیین میكند : | ||
سكوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملك نفس مىخواهد. مردى را در نظر بگیرید كه مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نكرده و پشت دلاوران از بیمش مىلرزد؛ اوضاع و احوالى پیش میآید كه مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده میكنند و كار را بر او تنگ مىگیرند تا آنجا كه همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مىگیرد و او خشمگین وارد خانه مىشود و با جملههایى كه كوه را از جا مىكند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مىدهد و مىگوید: | سكوت و مدارا در برخى شرایط بیش از قیامهاى خونین نیرو و قدرت تملك نفس مىخواهد. مردى را در نظر بگیرید كه مجسمه شجاعت و شهامت و غیرت است، هرگز به دشمن پشت نكرده و پشت دلاوران از بیمش مىلرزد؛ اوضاع و احوالى پیش میآید كه مردمى سیاست پیشه از موقع حساس استفاده میكنند و كار را بر او تنگ مىگیرند تا آنجا كه همسر بسیار عزیزش مورد اهانت قرار مىگیرد و او خشمگین وارد خانه مىشود و با جملههایى كه كوه را از جا مىكند شوهر غیور خود را مورد عتاب قرار مىدهد و مىگوید: | ||
«پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیدهاى؟ تو همانى كه شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اكنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مىدهى؟ | «پسر ابوطالب! چرا به گوشه خانه خزیدهاى؟ تو همانى كه شجاعان از بیم تو خواب نداشتند؛ اكنون در برابر مردمى ضعیف سستى نشان مىدهى؟ |