۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
به تعلیق در آوردن حالت اختلاف منفی به معنای ریشه کنی آن نیست، چون تکیه بر پروژه سیاسی اختلاف منفی را به تعلیق در میآورد ولی از نظر اصولی آن را بر مشروعیت خود باقی میگذارد و زمینه را به هنگام تحول اوضاع برای دوباره مطرح شدن فراهم میکند.<br> | به تعلیق در آوردن حالت اختلاف منفی به معنای ریشه کنی آن نیست، چون تکیه بر پروژه سیاسی اختلاف منفی را به تعلیق در میآورد ولی از نظر اصولی آن را بر مشروعیت خود باقی میگذارد و زمینه را به هنگام تحول اوضاع برای دوباره مطرح شدن فراهم میکند.<br> | ||
یگانه مشکل در تکیه پروژه تقریب بر عنصر سیاسی محض کهاشاره کردهایم نبودهاست، بلکه به جای راههای ریشهای دنبال راهحلها موقت بودهاست. علاوه بر آن مشکل دیگری که تجربه تقریب با آن آشنا شدهاست ـ به عقیده ما ـ محذور دوگانگی است که در طول قرن بیستم در پیش از یک واقعیت اسلامی شاهد نمونههای آن بودهایم. <br> | یگانه مشکل در تکیه پروژه تقریب بر عنصر سیاسی محض کهاشاره کردهایم نبودهاست، بلکه به جای راههای ریشهای دنبال راهحلها موقت بودهاست. علاوه بر آن مشکل دیگری که تجربه تقریب با آن آشنا شدهاست ـ به عقیده ما ـ محذور دوگانگی است که در طول قرن بیستم در پیش از یک واقعیت اسلامی شاهد نمونههای آن بودهایم. <br> | ||
طرفداران وحدت قبلا سخن توحیدی متحدسازی و یک پارچه کردن به نحو کلی داشتهاند، ولی در اغلب اوقات صاحب سخن گروهی بودهاند و گاهی سخن آنان به هنگام بازگشت به قوم و قبیله و مذاهب خود کشنده بوده و انسانها فکر میکنند که نفاق، اصل حاکم بر حرکت پروژه نزد برخی از آنهاست. | طرفداران وحدت قبلا سخن توحیدی متحدسازی و یک پارچه کردن به نحو کلی داشتهاند، ولی در اغلب اوقات صاحب سخن گروهی بودهاند و گاهی سخن آنان به هنگام بازگشت به قوم و قبیله و مذاهب خود کشنده بوده و انسانها فکر میکنند که نفاق، اصل حاکم بر حرکت پروژه نزد برخی از آنهاست. بنابراین چهانتظاری میرود از پروژهای که در ذات و عمق خود از ایمان برخی نظریه پردازان و طرفداران خود بیبهرهاست؟! به نظر میرسد که یکی از آنان در دیدار با فرقه دیگر، زیر پای او را خالی میکند تا پروژه تقریب را به نفع خود در آورد. | ||
این پدیده بر نفعگرایی پروژه تقریب تأکید دارد نه بر شایسته بودن آن در ماهیت خود که مد نظر است. این مصلحت خود پروژه را در صورت به وجود آمدن تحولات در منافعی که پروژه بر پایهان به وجود آمدهاست به خطر میاندازد. حرکت پاراگماتیک پروژه تقریب و ترویج برای این پروژه تنها به منظور مقابله با دشمن خارجی حتی نمیتواند موجبات ایجاد رضایت طرفداران خود را فراهم کند، چراکه چنین پروژهای به یک وسیله و نه یک هدف تبدیل خواهد شد. اصل برادری اسلامی یا اصل وحدت و همبستگی تنها به یک وسیله و ابزاری برای تحقق اهدافی خارج از چهارچوب خود پروژه تبدیل خواهد شد، از این رو انتظار میرود در این مسئله تجدید نظر شود تا این گونهاصول بر پایههای شرعی عالی و قواعد دینی قویتر از چیزهای دیگر باشد و به یک هدف تبدیل شود نهاین که وسیلهای برای هدف های دیگر باشد. همان گونه که علامه شیخ محمد مهدی شمس الدین دربارهاین موضوع نظریه پردازی کردهاند. مشکل دیگری وجود دارد که عنصر سیاسی در حال طغیان و شدّت خود آن را ایجاد میکند و آن این تصور است که جدایی و اختلاف علت واحدی دارند و آن توطئه خارجی و عناصر ذیربط آن است. برخی از نویسندگان معاصر چنین تصوری دارند <ref>(بهعنوان نمونه ر. ک. : مصطفی الشكعة، اسلام بلامذاهب، ص 524).</ref> و میگویند مسئولیت تفرقه به عهده مسلمانان نبوده بلکه ناشی از قومی که مدعی اسلاماند همچون زرتشتیها و سبأیها و شعوبیها و غیرهاست. ما در مسئولیت غرب یا کفر جهانی در تفرقهافکنی میان مسلمانان و به ویژه در دو قرن گذشته تردیدی نداریم، ولی نباید حس سیاسی افراطی سبب اختلاف را منحصر در آن نماید تا مصداقی برای منطق توطئه باشد. این فرایند بر این پایهاست که خود را معاف کند و ملامت را بر گردن دیگری اندازد. این منطق را بیشتر ما مسلمانان به کار میبریم تا کوتاهی و سستی خود را توجیه نماییم. برخی از علمای دینی از هر مذهبی که باشند مسئولیت بسیاری از رویدادهای تفرقهافکنی و ستیزه را به دوش میکشند و برخی زمامداران و سیاستمداران مسلمان که نقشی در ایجاد عقب ماندگی و این مانعتراشی در کیان اسلامی داشتهاند نیز مسئولاند. اصلاح خود و بررسی اوضاع داخلی خویش، شرط اساسی این کار است. لازم است مراکز علمی و دانشگاههای اسلامی و حوزههای علمیه خود تا آنجایی کهامکانات اجازه میدهد اینگونه خللها را اصلاح نمایند.<br> | این پدیده بر نفعگرایی پروژه تقریب تأکید دارد نه بر شایسته بودن آن در ماهیت خود که مد نظر است. این مصلحت خود پروژه را در صورت به وجود آمدن تحولات در منافعی که پروژه بر پایهان به وجود آمدهاست به خطر میاندازد. حرکت پاراگماتیک پروژه تقریب و ترویج برای این پروژه تنها به منظور مقابله با دشمن خارجی حتی نمیتواند موجبات ایجاد رضایت طرفداران خود را فراهم کند، چراکه چنین پروژهای به یک وسیله و نه یک هدف تبدیل خواهد شد. اصل برادری اسلامی یا اصل وحدت و همبستگی تنها به یک وسیله و ابزاری برای تحقق اهدافی خارج از چهارچوب خود پروژه تبدیل خواهد شد، از این رو انتظار میرود در این مسئله تجدید نظر شود تا این گونهاصول بر پایههای شرعی عالی و قواعد دینی قویتر از چیزهای دیگر باشد و به یک هدف تبدیل شود نهاین که وسیلهای برای هدف های دیگر باشد. همان گونه که علامه شیخ محمد مهدی شمس الدین دربارهاین موضوع نظریه پردازی کردهاند. مشکل دیگری وجود دارد که عنصر سیاسی در حال طغیان و شدّت خود آن را ایجاد میکند و آن این تصور است که جدایی و اختلاف علت واحدی دارند و آن توطئه خارجی و عناصر ذیربط آن است. برخی از نویسندگان معاصر چنین تصوری دارند <ref>(بهعنوان نمونه ر. ک. : مصطفی الشكعة، اسلام بلامذاهب، ص 524).</ref> و میگویند مسئولیت تفرقه به عهده مسلمانان نبوده بلکه ناشی از قومی که مدعی اسلاماند همچون زرتشتیها و سبأیها و شعوبیها و غیرهاست. ما در مسئولیت غرب یا کفر جهانی در تفرقهافکنی میان مسلمانان و به ویژه در دو قرن گذشته تردیدی نداریم، ولی نباید حس سیاسی افراطی سبب اختلاف را منحصر در آن نماید تا مصداقی برای منطق توطئه باشد. این فرایند بر این پایهاست که خود را معاف کند و ملامت را بر گردن دیگری اندازد. این منطق را بیشتر ما مسلمانان به کار میبریم تا کوتاهی و سستی خود را توجیه نماییم. برخی از علمای دینی از هر مذهبی که باشند مسئولیت بسیاری از رویدادهای تفرقهافکنی و ستیزه را به دوش میکشند و برخی زمامداران و سیاستمداران مسلمان که نقشی در ایجاد عقب ماندگی و این مانعتراشی در کیان اسلامی داشتهاند نیز مسئولاند. اصلاح خود و بررسی اوضاع داخلی خویش، شرط اساسی این کار است. لازم است مراکز علمی و دانشگاههای اسلامی و حوزههای علمیه خود تا آنجایی کهامکانات اجازه میدهد اینگونه خللها را اصلاح نمایند.<br> | ||