۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' بنابر این' به ' بنابراین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== توحید و شرک از منظر شخصیتها و جریانهای تکفیری == | == توحید و شرک از منظر شخصیتها و جریانهای تکفیری == | ||
بررسی اجمالی گفتار و آثار شخصیتهای تکفیری بیانگر آن است که بین آنان و سایر مسلمانان در مباحث نظری و فکری توحید و شرک تفاوت چندانی نیست. | بررسی اجمالی گفتار و آثار شخصیتهای تکفیری بیانگر آن است که بین آنان و سایر مسلمانان در مباحث نظری و فکری توحید و شرک تفاوت چندانی نیست. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
سوالی که در اینجا مطرح میگردد این است که با وجود اتفاق و اتحاد مسلمانان در مساله توحید و شرک چگونه جریانهای تکفیری حکم به کفر و شرک بسیاری از مسلمانان میکنند. | سوالی که در اینجا مطرح میگردد این است که با وجود اتفاق و اتحاد مسلمانان در مساله توحید و شرک چگونه جریانهای تکفیری حکم به کفر و شرک بسیاری از مسلمانان میکنند. | ||
در پاسخ باید گفت اختلاف بین تکفیریها و سایر مسلمین در مصادیق توحید در عبادت است بعبارت دیگر نزاع بین جریانهای تکفیری و مسلمانان دیگر صغروی است نه کبروی. از اینرو لازم است بعد از تبیین کلیات مساله توحید و شرک از منظر فریقین، مصادیق | در پاسخ باید گفت اختلاف بین تکفیریها و سایر مسلمین در مصادیق توحید در عبادت است بعبارت دیگر نزاع بین جریانهای تکفیری و مسلمانان دیگر صغروی است نه کبروی. از اینرو لازم است بعد از تبیین کلیات مساله توحید و شرک از منظر فریقین، مصادیق ایندو در مقام اثبات مورد بررسی قرار گیرد. | ||
=== توحید و شرک از دیدگاه ابن تیمیه === | === توحید و شرک از دیدگاه ابن تیمیه === | ||
اساس گفتار ابن تیمیه که از او به عنوان پایه گذار اندیشه تکفیر در قرون اخیر یاد میگردد در زمینه توحید و شرک به شرح ذیل میباشد: | اساس گفتار ابن تیمیه که از او به عنوان پایه گذار اندیشه تکفیر در قرون اخیر یاد میگردد در زمینه توحید و شرک به شرح ذیل میباشد: | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
ب - معنای الاله – لا اله الا الله –: اله عبارتست از خداوندی که قلبها بهنگام عبادت و استعانت و همه امورات متوجه اوست و او مقصود واقعی است در همه امورات. | ب - معنای الاله – لا اله الا الله –: اله عبارتست از خداوندی که قلبها بهنگام عبادت و استعانت و همه امورات متوجه اوست و او مقصود واقعی است در همه امورات. | ||
ج – طلب حوائج فقط از خداوند | ج – طلب حوائج فقط از خداوند | ||
از | از آنجا که معبود و مقصود فقط خداست بنابراین در خواستهها و مسئلتها- دعاها- نمیتوان غیر خداوند را مخاطب قرار گیرد. مضافا بر اینکه دعا از جمله عبادات بوده و عبادات نیز توقیقی است. | ||
د- قدرت اجابت دعاها فقط از آن خداست | د- قدرت اجابت دعاها فقط از آن خداست | ||
اجابت دعا فقط از ناحیه خداوند ممکن است چون غیر او فاقد چنین قدرتی است و تنها اوست که | اجابت دعا فقط از ناحیه خداوند ممکن است چون غیر او فاقد چنین قدرتی است و تنها اوست که آگاه به ضمائر بوده و قادر بر انجام آنهاست. | ||
ذ – مسبب الاسباب فقط الله است | ذ – مسبب الاسباب فقط الله است | ||
فقط الله است که خالق همه اسباب و موجودات بوده و همه مخلوقات در | فقط الله است که خالق همه اسباب و موجودات بوده و همه مخلوقات در آسمانها و زمین اورا میخوانند. <ref>مجموعه الفتاوي ج 1ص365 : وَدِينُ الْإِسْلَامِ مَبْنِيٌّ عَلَی أَصْلَيْنِ: وَهَذَانِ هُمَا حَقِيقَةُ قَوْلِنَا: " أَشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلَّا اللَّهُ وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ " .فَالْإِلَهُ هُوَ الَّذِي تَأْلَهُهُ الْقُلُوبُ عِبَادَةً وَاسْتِعَانَةً وَمَحَبَّةً وَتَعْظِيماً وَخَوْفاً وَرَجَاءً وَإِجْلَالاً وَإِكْرَاماً. وَاَللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ حَقٌّ لَا يَشْرَكُهُ فِيهِ غَيْرُهُ فَلَا يُعْبَدُ إلَّا اللَّهُ وَلَا يُدْعَی إلَّا اللَّهُ وَلَا يُخَافُ إلَّا اللَّهُ وَلَا يُطَاعُ إلَّا اللَّهُ وَالرَّسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ هُوَ الْمُبَلِّغُ عَنْ اللَّهِ تَعَالَی أَمْرَهُ وَنَهْيَهُ وَتَحْلِيلَهُ وَتَحْرِيمَهُ فَالْحَلَالُ مَا حَلَّلَهُ وَالْحَرَامُ مَا حَرَّمَهُ وَالدِّينُ مَا شَرَعَهُ؛ وَالرَّسُولُ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَاسِطَةٌ بَيْنَ اللَّهِ وَبَيْنَ خَلْقِهِ فِي تَبْلِيغِ أَمْرِهِ وَنَهْيِهِ وَوَعْدِهِ وَوَعِيدِهِ وَتَحْلِيلِهِ وَتَحْرِيمِهِ؛ وَسَائِرِ مَا بَلَّغَهُ مِنْ كَلَامِهِ. وَأَمَّا فِي إجَابَةِ الدُّعَاءِ وَكَشْفِ الْبَلَاءِ وَالْهِدَايَةِ وَالْإِغْنَاءِ فَاَللَّهُ تَعَالَی هُوَ الَّذِي يَسْمَعُ كَلَامَهُمْ وَيَرَی مَكَانَهُمْ وَيَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ؛ وَهُوَ سُبْحَانَهُ قَادِرٌ عَلَی إنْزَالِ النِّعَمِ وَإِزَالَةِ الضُّرِّ وَالْقَسَمِ مِنْ غَيْرِ احْتِيَاجٍ مِنْهُ إلَی أَنْ يُعَرِّفَهُ أَحَدٌ أَحْوَالَ عِبَادِهِ أَوْ يُعِينَهُ عَلَی قَضَاءِ حَوَائِجِهِمْ. وَالْأَسْبَابُ الَّتِي بِهَا يَحْصُلُ ذَلِكَ هُوَ خَلَقَهَا وَيَسَّرَهَا. فَهُوَ مُسَبِّبُ الْأَسْبَابِ وَهُوَ الْأَحَدُ الصَّمَدُ الَّذِي لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ. يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ } فَأَهْلُ السَّمَوَاتِ يَسْأَلُونَهُ وَأَهْلُ الْأَرْضِ يَسْأَلُونَهُ وَهُوَ سُبْحَانَهُ لَا يَشْغَلُهُ سَمْعُ كَلَامِ هَذَا عَنْ سَمْعِ كَلَامِ هَذَا وَلَا يُغْلِطُهُ اخْتِلَافُ أَصْوَاتِهِمْ وَلُغَاتِهِمْ بَلْ يَسْمَعُ ضَجِيجَ الْأَصْوَاتِ بِاخْتِلَافِ اللُّغَاتِ عَلَی تَفَنُّنِ الْحَاجَاتِ وَلَا يُبْرِمُهُ إلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ بَلْ يُحِبُّ الْإِلْحَاحَ فِي الدُّعَاءِ</ref> | ||
ر – انبیا فقط واسطه اخذ و ابلاغ احکام الهی به بندگان هستند <ref>مجموعه الفتاوي ج 1ص 306:... وَذَلِكَ أَنَّ الرُّسُلَ عَلَيْهِمْ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ هُمْ الْوَسَائِطُ بَيْنَنَا وَبَيْنَ اللَّهِ فِي أَمْرِهِ وَنَهْيِهِ وَوَعْدِهِ وَوَعِيدِهِ فَالْحَلَالُ مَا أَحَلَّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالْحَرَامُ مَا حَرَّمَهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالدِّينُ مَا شَرَعَهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ .فَعَلَيْنَا أَنْ نُحِبَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَنُطِيعَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَنُرْضِيَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ قَالَ تَعَالَی: { وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ } وَقَالَ تَعَالَی: { أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ } وَقَالَ تَعَالَی: { مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ } وَقَالَ تَعَالَی: { قُلْ إنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ }.</ref> | ر – انبیا فقط واسطه اخذ و ابلاغ احکام الهی به بندگان هستند <ref>مجموعه الفتاوي ج 1ص 306:... وَذَلِكَ أَنَّ الرُّسُلَ عَلَيْهِمْ الصَّلَاةُ وَالسَّلَامُ هُمْ الْوَسَائِطُ بَيْنَنَا وَبَيْنَ اللَّهِ فِي أَمْرِهِ وَنَهْيِهِ وَوَعْدِهِ وَوَعِيدِهِ فَالْحَلَالُ مَا أَحَلَّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالْحَرَامُ مَا حَرَّمَهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالدِّينُ مَا شَرَعَهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ .فَعَلَيْنَا أَنْ نُحِبَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَنُطِيعَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَنُرْضِيَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ قَالَ تَعَالَی: { وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ } وَقَالَ تَعَالَی: { أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ } وَقَالَ تَعَالَی: { مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ } وَقَالَ تَعَالَی: { قُلْ إنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ }.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۸: | ||
=== گفتار ابوزهره در تبیین کلام ابن تیمیه === | === گفتار ابوزهره در تبیین کلام ابن تیمیه === | ||
محمد ابوزهره میگوید: | محمد ابوزهره میگوید: | ||
از منظر ابن تیمیه وحدانیت در عبادت بمعنای عبادت خالصانه برای خداوند بگونهای که شرع تعیین نموده است میباشد. بنابراین اگر انسان بین خالق و مخلوق حتی بمقدار جزئی در عبادت شریک قائل شود وارد در حریم شرک شده است هرچند قائل به وحدانیت خداوند در خلقت و ذات و صفات باشد و از | از منظر ابن تیمیه وحدانیت در عبادت بمعنای عبادت خالصانه برای خداوند بگونهای که شرع تعیین نموده است میباشد. بنابراین اگر انسان بین خالق و مخلوق حتی بمقدار جزئی در عبادت شریک قائل شود وارد در حریم شرک شده است هرچند قائل به وحدانیت خداوند در خلقت و ذات و صفات باشد و از آنجا که دعا از جمله عبادات است لذا باید بر اساس دستور شرع انجام گیرد و شریعت اجازه نمیدهد بهمراه نام خداوند نام دیگری در دعا برده شود. در غیر این صورت شخص دعا کننده از حریم توحید خارج و در زمره اهل بدعت قرار میخواهد گرفت. <ref>ابوزهره، ابن تيميه ص 268-269: و الوحدانيه في العباده تقتضي امرين : | ||
احدهما ان لا يعبد الا الله وحده ....و من سوي بين المخلوق و الخالق في شيي من العباده فقد جعل مع الله الهه اخري و ان كان يعتقد بوحدانيه الخالق في الخلق و الذات و الصفات...الامرالثاني مما يقتضيه التوحيد في الالوهيه و العباده ان نعبد الله سبحانه بما شرعه علي السنه رسله و لانعبده الا بواجب او مستحب او مباح قصد به الطاعه و شكر الله تعالي و يقول ابن تيميه: والدعاء من جمله العبادات فمن دعا المخلوقين من الموتي و الغائبين و استغاث بهم كان مبتدعا في الدين مشركا برب العالمين متبعا غير سبيل المومنين و من سال الله بالمخلوقين او اقسم عليه بالمخلوقين كان مبتدعا بدعه ما انزل الله بها من سلطان – انتهي </ref> | احدهما ان لا يعبد الا الله وحده ....و من سوي بين المخلوق و الخالق في شيي من العباده فقد جعل مع الله الهه اخري و ان كان يعتقد بوحدانيه الخالق في الخلق و الذات و الصفات...الامرالثاني مما يقتضيه التوحيد في الالوهيه و العباده ان نعبد الله سبحانه بما شرعه علي السنه رسله و لانعبده الا بواجب او مستحب او مباح قصد به الطاعه و شكر الله تعالي و يقول ابن تيميه: والدعاء من جمله العبادات فمن دعا المخلوقين من الموتي و الغائبين و استغاث بهم كان مبتدعا في الدين مشركا برب العالمين متبعا غير سبيل المومنين و من سال الله بالمخلوقين او اقسم عليه بالمخلوقين كان مبتدعا بدعه ما انزل الله بها من سلطان – انتهي </ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۶: | ||
=== توحید و شرک از دیدگاه محمدبن عبدالوهاب === | === توحید و شرک از دیدگاه محمدبن عبدالوهاب === | ||
اساس تفکرات محمد بن عبدالوهاب در زمینه توحید و شرک عبارتست از: | اساس تفکرات محمد بن عبدالوهاب در زمینه توحید و شرک عبارتست از: | ||
خط ۵۸: | خط ۵۵: | ||
معنای حقیقی توحید و کلمه لا اله الا الله این است که هیچکس را بهمراه خداوند نخوانی و معنای اله یعنی آنچیزی که قصد میشود و در زمان ما معادل الاله همان سید است. | معنای حقیقی توحید و کلمه لا اله الا الله این است که هیچکس را بهمراه خداوند نخوانی و معنای اله یعنی آنچیزی که قصد میشود و در زمان ما معادل الاله همان سید است. | ||
مراد از اله، خالق و رازق و مدبر امور نیست و این را کفار عصر پیامبر میدانستند اما کفار و مشرکین زمان ما | مراد از اله، خالق و رازق و مدبر امور نیست و این را کفار عصر پیامبر میدانستند اما کفار و مشرکین زمان ما نمیدانند <ref>كشف الشبهات في التوحيد ص 4</ref>. | ||
2- اصل جامع در عبادات | 2- اصل جامع در عبادات | ||
خط ۷۷: | خط ۷۴: | ||
== دیدگاه شهید مطهری در تبیین توحید وشرک == | == دیدگاه شهید مطهری در تبیین توحید وشرک == | ||
بعد از تبیین دیدگاه ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب در زمینه معنای توحید و شرک اکنون دیدگاه یکی از شخصیتهای برجسته شیعه در این زمینه بیان میکنیم: | بعد از تبیین دیدگاه ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب در زمینه معنای توحید و شرک اکنون دیدگاه یکی از شخصیتهای برجسته شیعه در این زمینه بیان میکنیم: | ||
خط ۸۳: | خط ۷۹: | ||
====1- مراتب و درجات توحید ==== | ====1- مراتب و درجات توحید ==== | ||
ایشان معتقد است از قرآن کریم بدست میآید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است: | ایشان معتقد است از قرآن کریم بدست میآید که توحید و شرک هر یک دارای مراتبی است: | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۰: | ||
== نتیجه == | == نتیجه == | ||
تفسیرهای گوناگونی که از توحید و شرک ارائه گردید بیانگر آن بود که فریقین حتی جریانها و شخصیتهای تکفیری در این مساله محوری دین اتفاق نظر دارند. همگی اذعان به حصر عبادت و بندگی به خداوند یکتا داشته و عبادت و خضوع در برابر هر موجودی غیر الله شرک شمرده خواهد شد. | تفسیرهای گوناگونی که از توحید و شرک ارائه گردید بیانگر آن بود که فریقین حتی جریانها و شخصیتهای تکفیری در این مساله محوری دین اتفاق نظر دارند. همگی اذعان به حصر عبادت و بندگی به خداوند یکتا داشته و عبادت و خضوع در برابر هر موجودی غیر الله شرک شمرده خواهد شد. | ||
== | == پانویس == | ||
{{پانویس | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالهها]] | ||