۸٬۱۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenmadani (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''حضرت فاطمه زهرا ( | '''حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)''' (۵ بعثت - ۱۱ قمری) دختر گرامی [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)]] و [[حضرت خدیجه]]، همسر [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیه السلام)]] و مادر [[حسن بن علی|امام حسن(علیه السلام)]] و [[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] است. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در دین اسلام جایگاه بسیاری رفیعی دارد و به ویژگیهای متعددی ممتاز است. آن حضرت، معصومه است و یازده نفر از ائمه [[شیعه]] از نسل آن حضرت هستند. سوره و آیاتی از [[قرآن کریم]] همچون سوره کوثر، سوره انسان، [[آیه تطهیر]] و [[آیه مودت]] در حق آن حضرت و همسر و فرزندانش نازل گردیده و ایشان به عنوان [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)]] خوانده شدهاند. مطابق با روایتی از [[پیامبر اکرم|پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)]]، دوستی و دشمنی با حضرت فاطمه به منزله دوستی و دشمنی با پیامبر است و در روایتی دیگر آن حضرت را سیدة نساء العالمین (بزرگ بانوی زنان جهانیان) نامیده است. در نقل منابع شیعی و برخی از منابع اهل سنت درباره نحوه شهادت ایشان بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین آمده که: حضرت فاطمه (سلام الله علیها) پس از رحلت پیامبر اسلام از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم [[عمر بن خطاب]] به خانهاش (به هواداری از خلافت [[ابوبکر]]، به [[شهادت]] رسید. | ||
== القاب حضرت فاطمه زهرا == | == القاب حضرت فاطمه زهرا == | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
واقعه مباهله واقعه ای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی مسیحیان نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت حضرت عیسی علیهالسلام نپذیرفتند، آیه نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». <ref>سوره آل عمران، آیه ۶۱</ref> پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | واقعه مباهله واقعه ای مربوط به سال نهم یا دهم هجری است. وقتی مسیحیان نجران از روی لجاجت و عناد سخن پیامبر را درباره یگانگی آفریدگار و شخصیت حضرت عیسی علیهالسلام نپذیرفتند، آیه نازل شد که: «فَمَنْ حَاجَّک فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَک مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ». <ref>سوره آل عمران، آیه ۶۱</ref> پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم. | ||
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موعد مقرر به همراه خویش امام حسن و امام حسین (علیه السلام)، حضرت فاطمه (سلام الله | پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موعد مقرر به همراه خویش امام حسن و امام حسین (علیه السلام)، حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و دامادش حضرت علی (علیه السلام) را آورد. <ref>شیخ مفید، الإرشاد، ج۱، ص۱۶۶ تا ۱۶۹. برای مشاهده اسناد روایت در منابع شیعه و سنی رک: تفسیر آیه «مباهله» از دیدگاه اهل بیت(علیه السلام) و اهل سنت، ایلقار اسماعیل زاده، طلوع، شماره ۱۰ و ۱۱ در دسترس در سایت حوزه</ref> | ||
علامه طباطبائی در مورد آیه مباهله میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیه) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیه السلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیه السلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیه السلام) و از سوم بجز حسنین (علیه السلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref> | علامه طباطبائی در مورد آیه مباهله میگوید: رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه (سلام الله علیه) و از «ابنائنا» بجز حسنین (علیه السلام) را نیاورد. معلوم میشود برای کلمه اول به جز علی (علیه السلام) و برای کلمه دوم به جز فاطمه (علیه السلام) و از سوم بجز حسنین (علیه السلام) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنان که در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آن که رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۳۷</ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
== فضایل حضرت فاطمه زهرا == | == فضایل حضرت فاطمه زهرا == | ||
برخی از فضایل و مناقب حضرت فاطمه (سلام الله | برخی از فضایل و مناقب حضرت فاطمه (سلام الله علیها) طبق روایات چنین است: | ||
# اشتراک حضرت فاطمه علیهاالسلام با پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین (علیه السلام) در مقام عصمت و طهارت (بلکه طبق روایات آن حضرت [[عصمت]] کبرای الهی است). | # اشتراک حضرت فاطمه علیهاالسلام با پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین و حسنین (علیه السلام) در مقام عصمت و طهارت (بلکه طبق روایات آن حضرت [[عصمت]] کبرای الهی است). | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۸: | ||
در زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان در [[جنگ جمل]] ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست. بزرگی که ریشهاش پادشاهی و ثروت نیست بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه میگیرد. | در زندگی فاطمه انواع عظمتها را میبینیم که این عظمتها را همچون بلقیس و... از راه داشتن قصر و ثروت و زیبائی ظاهری به دست نیاورده است. و همچون عایشه، شهرت خویش را از راه رهبری جنگجویان در [[جنگ جمل]] ورویارویی با مردان به چنگ نیاورده، بلکه از راه حکمت و بزرگی شخصی خود، عالم را از حکمت و عظمت پر نموده است، حکمتی که مرجعش کتب فلاسفه و علماء نیست. بزرگی که ریشهاش پادشاهی و ثروت نیست بلکه از درون جانش و کمالات نفسش ریشه میگیرد. | ||
آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناخت حقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو میشود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشهها از درک فضائل زهرا عاجزند. <ref>حضرت فاطمه (سلام الله | آری او شخصیتی است که هر قدر فهم بشر در شناخت حقیقتش بیشتر فرو رود، با مسائل حل نشده و رازهای ناگشوده بیشتری روبرو میشود، و سرانجام عاجزانه باید بگویند که اندیشهها از درک فضائل زهرا عاجزند. <ref>حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در کلام اهل سنت - بیتوته | ||
https://www.beytoote.com › religious | https://www.beytoote.com › religious | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۳۲۹: | خط ۳۲۹: | ||
برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیه) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.» <ref>شرح نهج البلاغه، ج2، ص60</ref> | برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (سلام الله علیه) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.» <ref>شرح نهج البلاغه، ج2، ص60</ref> | ||
رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله | رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و فراق پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (سلام الله علیه) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، با وجود تحمل این مصائب، هیچ گله و شکایتی از بیماری خود نداشتند. | ||
حضرت فاطمه (سلام الله | حضرت فاطمه (سلام الله علیها) سرانجام پس از رحلت پدر بزرگوار (صلی الله علیه و آله و سلم)، از حق خلافت همسرش که به تعیین الهی بود به شدت دفاع نمود و در جریان هجوم عمر بن خطاب (به هواداری از خلافت ابوبکر)، به خانه اش به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای بیشماری بر جان و روح او نشست. | ||
صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید: | صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید: |