confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
|- | |- | ||
|محل زندگی | |محل زندگی | ||
|قم • [[ری]] • قاهره • قلعه الموت | |قم • [[ری]] • [[قاهره]] • قلعه الموت | ||
|- | |- | ||
|استادان | |استادان | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
</div> | </div> | ||
'''حسن صباح''' بنیانگذار فرقۀ اسماعیلیۀ الموت یا خداوندان الموت در [[ایران]]. برخی اصل او را از [[قم]] و بعضی از [[ری]]، بعضی از [[خراسان]] دانستهاند و برخی نسبتش را به سلاطین حمیری رسانیدهاند. | '''حسن صباح''' بنیانگذار فرقۀ اسماعیلیۀ الموت یا خداوندان الموت در [[ایران]]. برخی اصل او را از [[قم]] و بعضی از [[ری]]، بعضی از [[خراسان]] دانستهاند و برخی نسبتش را به سلاطین حمیری رسانیدهاند. | ||
در حدود ۴۶۴ق به دستور ابن عطاش، داعی بزرگ اسماعیلی، به درگاه [[مستنصر]]، خلیفۀ فاطمی [[مصر]]، رفت و مورد تکریم و تشویق او قرار گرفت. پس از انشعاب [[اسماعیلیان]] به [[نزاریه]] و [[مستعلویان]]، حسن از [[امامت]] نزار که به نص اول میبایست جانشین پدر (المستنصر) باشد، طرفداری کرد. | در حدود ۴۶۴ق به دستور ابن عطاش، داعی بزرگ اسماعیلی، به درگاه [[مستنصر]]، خلیفۀ فاطمی [[مصر]]، رفت و مورد تکریم و تشویق او قرار گرفت. پس از انشعاب [[اسماعیلیان]] به [[نزاریه]] و [[مستعلویان]]، حسن از [[امامت]] نزار که به نص اول میبایست جانشین پدر(المستنصر) باشد، طرفداری کرد. | ||
حسن صبّاح، بنیانگذار [[دولت اسماعیلیه]] در ایران و نیز بانی دعوت مستقل [[اسماعیلیه نزاری]] میباشد. | حسن صبّاح، بنیانگذار [[دولت اسماعیلیه]] در ایران و نیز بانی دعوت مستقل [[اسماعیلیه نزاری]] میباشد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
== کودکی و نوجوانی حسن صباح == | == کودکی و نوجوانی حسن صباح == | ||
درباره آغاز زندگی و دوره جوانی او اطلاعات کمی وجود دارد. | درباره آغاز زندگی و دوره جوانی او اطلاعات کمی وجود دارد. اینکه حسن صباح و [[خواجه نظام الملک]] و [[عمر خیام]] در کودکی باهم در مکتبی در [[نیشابور]] به تحصیل مشغول بودند. افسانه است و سند تاریخی ندارد. | ||
== مهاجرت حسن صباح به ری == | == مهاجرت حسن صباح به ری == | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
صباح نسبت به دستورهای شریعت بسیار حساس بود و با دوست و دشمن یکسان سختگیری میکرد. از این رو دو پسر خود را به قتل رساند؛ یکی برای قتل داعی حسین قائنی محکوم شد که پس از آن مشخص شد ادعایی کذب بوده و پسرش هیچ دخالتی در این ماجرا نداشتهاست و دیگری که محمد نام داشت، به جرم نوشیدن شراب به قتل رسید. وی همچنین شخصی که در قلعه نی نواخته بود، را بیرون کرد و بعد از آن هرگز اجازهٔ ورود به او نداد. | صباح نسبت به دستورهای شریعت بسیار حساس بود و با دوست و دشمن یکسان سختگیری میکرد. از این رو دو پسر خود را به قتل رساند؛ یکی برای قتل داعی حسین قائنی محکوم شد که پس از آن مشخص شد ادعایی کذب بوده و پسرش هیچ دخالتی در این ماجرا نداشتهاست و دیگری که محمد نام داشت، به جرم نوشیدن شراب به قتل رسید. وی همچنین شخصی که در قلعه نی نواخته بود، را بیرون کرد و بعد از آن هرگز اجازهٔ ورود به او نداد. | ||
صباح به [[امر به معروف | صباح به [[امر به معروف و نهی از منکر]] بسیار اهمیت میداد. صباح به رغم شکستهای مختلفی که تجربه کرد، هیچگاه دست از تلاش برنداشت و به هدف خود که تشکیل دولت و مبارزه با سلطهٔ سلجوقیان بود، هر روز نزدیکتر شد. مارکوپولو در سفرنامهٔ خود، از معادل سوریهای «شیخ الجبل» برای معرفی حسن صباح در [[اروپا]] استفاده میکند و او را آدم حقهبازی میداند، که با طراحی نقشهها، مردهای جوان را به نزد خود میکشاند. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، کیابزرگ امید را از لَمسر فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در الموت کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ ربیعالثانی ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست [[مغولان]] ویران گشت، زیارتگاه اسماعیلیان نزاری بود. | حسن صباح چون پایان عمرش را نزدیک دید، کیابزرگ امید را از لَمسر فراخواند و او را داعی دیلم و جانشین خود در الموت کرد. حسن صباح در پی بیماری کوتاهی، در ۶ [[ماه ربیع الثانی|ربیعالثانی]] ۵۱۸ درگذشت. او را در نزدیکی قلعه الموت به خاک سپردند. مقبره او، که بعداً کیابزرگ امید و دیگر رهبران نزاریه ایران نیز در آنجا دفن شدند، تا هنگامی که به دست [[مغولان]] ویران گشت، زیارتگاه [[اسماعیلیه|اسماعیلیان]] نزاری بود. | ||
== منابع == | == منابع == |