confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس}}↵{{پانویس|2}}' به '== پانویس == {{پانویس}}') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
</div> | </div> | ||
<div class="wikiInfo">[[پرونده:فرات.jpg |جایگزین=فرات]] | <div class="wikiInfo">[[پرونده:فرات.jpg |جایگزین=فرات]] | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''فرات'''، رودی است در غرب [[عراق]]، به طول تقریبی ۲۹۰۰ کیلومتر، که سرچشمه آن در [[ارمنستان]] [[ترکیه]] بوده و از دو شاخه «قره سو» و «مرادچای» تشکیل شده است. فرات و [[دجله]]، در نزدیک [[خلیج فارس]] به هم پیوسته و با نام [[اروندرود]] در خلیج فارس میریزند. | '''فرات'''، رودی است در غرب [[عراق]]، به طول تقریبی ۲۹۰۰ کیلومتر، که سرچشمه آن در [[ارمنستان]] [[ترکیه]] بوده و از دو شاخه «قره سو» و «مرادچای» تشکیل شده است. فرات و [[دجله]]، در نزدیک [[خلیج فارس]] به هم پیوسته و با نام [[اروندرود]] در خلیج فارس میریزند. | ||
رود فرات به دلایل متعددی چون واقعه [[عاشورا]]، در باورهای مردمی از جایگاه رفیع و تقدس بیشتری برخوردار است. آشنایی با پیشینه تاریخی و حضور و جنس قبایل و اقوام و نواحی اطراف رود، نزدیکی و دوری فرات با محل [[قیام عاشورا]]. ساکنان نواحی فرات در قرن اول [[هجری قمری]] بسیار نامتجانس و فاقد یکپارچگی بودند و در نهایت درک درستی از وقایعی چون قیام عاشورای سال 61 هجری نداشتند. ترعههای فرات، در هنگام قیام عاشورا آب بسیاری داشتند و مسیر حرکت [[اسرای کربلا]] به سمت [[شام]] در حاشیه فرات به یقین، بیشتر نزدیک است. | رود فرات به دلایل متعددی چون واقعه [[عاشورا]]، در باورهای مردمی از جایگاه رفیع و تقدس بیشتری برخوردار است. آشنایی با پیشینه تاریخی و حضور و جنس قبایل و اقوام و نواحی اطراف رود، نزدیکی و دوری فرات با محل [[قیام عاشورا]]. ساکنان نواحی فرات در قرن اول [[هجری قمری]] بسیار نامتجانس و فاقد یکپارچگی بودند و در نهایت درک درستی از وقایعی چون قیام عاشورای سال 61 هجری نداشتند. ترعههای فرات، در هنگام قیام عاشورا آب بسیاری داشتند و مسیر حرکت [[اسرای کربلا]] به سمت [[شام]] در حاشیه فرات به یقین، بیشتر نزدیک است. | ||
=واژهشناسی فرات= | == واژهشناسی فرات == | ||
فرات به معنای آب بسیار گوارا است<ref>ابنجبیر، 1370، ص261)</ref>. ایرانیان هر آب شیرین و گوارا و زلال را فرات میگفتند<ref>مستوفی، 1362، ص209</ref>. [[امام علی]] از فرات با نام «نطفه به معنای آب صاف» یاد کردهاند<ref>نهجالبلاغه، ص136</ref>. در [[تورات]] فرات را با نام «پرات» خواندهاند<ref>سفر پیدایش، برشیت، فصل دوم، ص14</ref>. در متون باستانی و در کتیبه بیستون، این رود با همان نام فرات در بند هفدهم کتیبه آمده است. فرات با فاء مضموم، معرب لفظی فارسی است به نام «پالاذ» یا به نگارش عربی «فالاذ روذ» یعنی رود پالاد. در نثر قدیم فارسی دال و ذال به جای هم به کار برده میشد<ref>یاقوت حموی، بیتا، ذیل فرات ص241</ref>. فرات به زبان سومری«Buranunu» و به زبان آکادی «Purattu» است<ref>بهمنش، 1374، ص3</ref>. به نوشته [[بلاذری]]، در زمان فتح اسلامی شهر ابله، شهری به نام فرات وجود داشته که مجاشعبن مسعود بر آنجا گمارده شد و به دستور [[عمربن خطاب]] نیز چندی حجاجبنعتیک ثقفی بر این شهر ولایت داشت<ref>بلاذری، 1367، ص537</ref>. [[ابنفقیه]] نیز از شهری به نام فراتالبصره (بهمن اردشیر خره) نام برده و بانی آن را اردشیربن بابک بنساسان یاد کرده است<ref>ابنفقیه، 1988، ص185؛ یاقوت حموی، بیتا، ذیل فرات، ص242.</ref>. | فرات به معنای آب بسیار گوارا است<ref>ابنجبیر، 1370، ص261)</ref>. ایرانیان هر آب شیرین و گوارا و زلال را فرات میگفتند<ref>مستوفی، 1362، ص209</ref>. [[امام علی]] از فرات با نام «نطفه به معنای آب صاف» یاد کردهاند<ref>نهجالبلاغه، ص136</ref>. در [[تورات]] فرات را با نام «پرات» خواندهاند<ref>سفر پیدایش، برشیت، فصل دوم، ص14</ref>. در متون باستانی و در کتیبه بیستون، این رود با همان نام فرات در بند هفدهم کتیبه آمده است. فرات با فاء مضموم، معرب لفظی فارسی است به نام «پالاذ» یا به نگارش عربی «فالاذ روذ» یعنی رود پالاد. در نثر قدیم فارسی دال و ذال به جای هم به کار برده میشد<ref>یاقوت حموی، بیتا، ذیل فرات ص241</ref>. فرات به زبان سومری«Buranunu» و به زبان آکادی «Purattu» است<ref>بهمنش، 1374، ص3</ref>. به نوشته [[بلاذری]]، در زمان فتح اسلامی شهر ابله، شهری به نام فرات وجود داشته که مجاشعبن مسعود بر آنجا گمارده شد و به دستور [[عمربن خطاب]] نیز چندی حجاجبنعتیک ثقفی بر این شهر ولایت داشت<ref>بلاذری، 1367، ص537</ref>. [[ابنفقیه]] نیز از شهری به نام فراتالبصره (بهمن اردشیر خره) نام برده و بانی آن را اردشیربن بابک بنساسان یاد کرده است<ref>ابنفقیه، 1988، ص185؛ یاقوت حموی، بیتا، ذیل فرات، ص242.</ref>. | ||
=قدمت تمدنی فرات= | == قدمت تمدنی فرات == | ||
سومریها از اولین اقوامی بودند که در حدود سه هزار سال پیش از میلاد [[مسیح]]، شهرهایی را در [[بینالنهرین]] ساختند. همان گونه که ذکر شد، این مملکت بر اراضی میان قرنه (در بطایح بصر فعلی) و خطی که از کوت العماره به بحر [[نجف]] میرسیده اطلاق میشد<ref>. بهمنش، 1374، ص4</ref>. به اعتقاد پژوهشگران، تمدن بزرگ بینالنهرین با تمدن سرزمینهای بین شوش و دره پنجاب ارتباط نزدیکی داشته است. از دره پنجاب تا کنارههای [[دریای مدیترانه]] از ده هزار سال پیش از این، تعداد زیادی شهرهای کوچک و بزرگ وجود داشته که در این بین جابه جایی فرهنگها و تمدنها بسیار روی داده است<ref>بهنام، 1351، ص5</ref>. در این راستا، کوچها و مهاجرتها و آثار مکشوفه بسیاری رخ داده که در نهایت به نزدیکی زیاد میان این تمدنها انجامیده است. حضور اعراب مهاجر از سمت جنوب [[عربستان]] و [[یمن]]، در نواحی بینالنهرین از دیرباز دیده شده در حوادث این نواحی نقش داشتهاند. این اعراب را معمولاً به سه گروه غسانی (ساکن در حواشی مرزهای [[امپراتوری روم]]) و لخمیان یا آلمنذر (اعراب حاشیه امپراتوری [[ایران]]) و کندیها که در میانه این دو گروه میزیستند، تقسیم کردهاند<ref>پیگولوسکایا، 1372، ص322ـ323</ref>. در حدود سالهای 681 تا 705 قبل از میلاد، سناخریب از پادشاهان آشور در بینالنهرین حملاتی را صورت داد و امر کرد کشتی سازانی از صور و صیدا و [[قبرس]] در کنار فرات و دجله مشغول تهیه کشتیهای بزرگی شوند<ref>بهمنش، 1374، ص266</ref>. تجارتهای عمدهای در این نواحی انجام میگرفت. | سومریها از اولین اقوامی بودند که در حدود سه هزار سال پیش از میلاد [[مسیح]]، شهرهایی را در [[بینالنهرین]] ساختند. همان گونه که ذکر شد، این مملکت بر اراضی میان قرنه (در بطایح بصر فعلی) و خطی که از کوت العماره به بحر [[نجف]] میرسیده اطلاق میشد<ref>. بهمنش، 1374، ص4</ref>. به اعتقاد پژوهشگران، تمدن بزرگ بینالنهرین با تمدن سرزمینهای بین شوش و دره پنجاب ارتباط نزدیکی داشته است. از دره پنجاب تا کنارههای [[دریای مدیترانه]] از ده هزار سال پیش از این، تعداد زیادی شهرهای کوچک و بزرگ وجود داشته که در این بین جابه جایی فرهنگها و تمدنها بسیار روی داده است<ref>بهنام، 1351، ص5</ref>. در این راستا، کوچها و مهاجرتها و آثار مکشوفه بسیاری رخ داده که در نهایت به نزدیکی زیاد میان این تمدنها انجامیده است. حضور اعراب مهاجر از سمت جنوب [[عربستان]] و [[یمن]]، در نواحی بینالنهرین از دیرباز دیده شده در حوادث این نواحی نقش داشتهاند. این اعراب را معمولاً به سه گروه غسانی (ساکن در حواشی مرزهای [[امپراتوری روم]]) و لخمیان یا آلمنذر (اعراب حاشیه امپراتوری [[ایران]]) و کندیها که در میانه این دو گروه میزیستند، تقسیم کردهاند<ref>پیگولوسکایا، 1372، ص322ـ323</ref>. در حدود سالهای 681 تا 705 قبل از میلاد، سناخریب از پادشاهان آشور در بینالنهرین حملاتی را صورت داد و امر کرد کشتی سازانی از صور و صیدا و [[قبرس]] در کنار فرات و دجله مشغول تهیه کشتیهای بزرگی شوند<ref>بهمنش، 1374، ص266</ref>. تجارتهای عمدهای در این نواحی انجام میگرفت. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۲: | ||
یکی از نکات قابل تأمل درباره حاشیه رود فرات، آن است که این نواحی از دیرباز مانند سایر نواحی بینالنهرین مهد علایق دینی و پرستش آفریننده جهان هستی بوده است. فرمانروایی بزرگ را در حکومت آشور تنها خدایان در اختیار داشتند و عنوان شاهی در این دوره انحصاراً به خدای ملی آشور تعلق داشت<ref>مجیدزاده، 1376، ج1، ص146</ref>. به دنبال همین جریان، در سیر مطالعه ساکنان این نواحی پس از اسلام نیز این گرایشهای مختلف دیده میشود. تقدس برای فرات، به پیش از اسلام برمیگردد. معابد بینالنهرین بسیار زیاد بود و معمولاً هر چند هکتار زمین، به خدایی تعلق داشت<ref>(چایلد، 1369، ص83</ref>. | یکی از نکات قابل تأمل درباره حاشیه رود فرات، آن است که این نواحی از دیرباز مانند سایر نواحی بینالنهرین مهد علایق دینی و پرستش آفریننده جهان هستی بوده است. فرمانروایی بزرگ را در حکومت آشور تنها خدایان در اختیار داشتند و عنوان شاهی در این دوره انحصاراً به خدای ملی آشور تعلق داشت<ref>مجیدزاده، 1376، ج1، ص146</ref>. به دنبال همین جریان، در سیر مطالعه ساکنان این نواحی پس از اسلام نیز این گرایشهای مختلف دیده میشود. تقدس برای فرات، به پیش از اسلام برمیگردد. معابد بینالنهرین بسیار زیاد بود و معمولاً هر چند هکتار زمین، به خدایی تعلق داشت<ref>(چایلد، 1369، ص83</ref>. | ||
=تقدس معنوی فرات= | == تقدس معنوی فرات == | ||
برخی از رودها در فرهنگ اسلامی، از رودهای مقدس به شمار میآیند. این تقدس یا با نصوص مختلف قابل شناسایی است و یا در طی روند حوادث تاریخی که به آنها مربوط میباشد، حالت تقدس به خود گرفتهاند. البته این نکته تنها درباره [[مسلمانان]] نیست؛ ملل دیگر مانند هندوان، چینیها، [[امریکای لاتین]] و کتابهای مقدس عهد عتیق و عهد جدید نیز برای برخی رودها هالهای از احترام و معنویت خاصی قائل هستند. در [[تورات]]، محل تولد [[حضرت ابراهیم]] در شهر اور مرکز پایتخت امپراتوری سومر، در حاشیه فرات در دو هزار سال قبل از میلاد مسیح دانسته شده است<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 17: 1 به بعد</ref>. | برخی از رودها در فرهنگ اسلامی، از رودهای مقدس به شمار میآیند. این تقدس یا با نصوص مختلف قابل شناسایی است و یا در طی روند حوادث تاریخی که به آنها مربوط میباشد، حالت تقدس به خود گرفتهاند. البته این نکته تنها درباره [[مسلمانان]] نیست؛ ملل دیگر مانند هندوان، چینیها، [[امریکای لاتین]] و کتابهای مقدس عهد عتیق و عهد جدید نیز برای برخی رودها هالهای از احترام و معنویت خاصی قائل هستند. در [[تورات]]، محل تولد [[حضرت ابراهیم]] در شهر اور مرکز پایتخت امپراتوری سومر، در حاشیه فرات در دو هزار سال قبل از میلاد مسیح دانسته شده است<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش، 17: 1 به بعد</ref>. | ||