۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می کنیم' به ' میکنیم') |
جز (جایگزینی متن - ' میشود' به ' میشود') |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
در خطبه سوم [[نهج البلاغه]] که بعد از بیعت مردم با ان حضرت ایراد شده است امام علیهالسلام جهت روشنگری جامعه اسلامی به تبیین مواضع خویش در برابر دستگاه خلافت مبنی بر صبر، سکوت 25ساله و عدم اعتراض به خلفا و نیز سیاست مشارکت و مدارا با انان برغم دشوار بودن ان - اشاره نموده و میفرماید: | در خطبه سوم [[نهج البلاغه]] که بعد از بیعت مردم با ان حضرت ایراد شده است امام علیهالسلام جهت روشنگری جامعه اسلامی به تبیین مواضع خویش در برابر دستگاه خلافت مبنی بر صبر، سکوت 25ساله و عدم اعتراض به خلفا و نیز سیاست مشارکت و مدارا با انان برغم دشوار بودن ان - اشاره نموده و میفرماید: | ||
هان ای مردم، سوگند به خدا، آن شخص جامهء خلافت را به تن کرد و او خود قطعا میدانست که موقعیت من نسبت به خلافت، موقعیت مرکز آسیاب به آسیاب است که به دور آن میگردد. | هان ای مردم، سوگند به خدا، آن شخص جامهء خلافت را به تن کرد و او خود قطعا میدانست که موقعیت من نسبت به خلافت، موقعیت مرکز آسیاب به آسیاب است که به دور آن میگردد. | ||
سیل انبوه فضیلتهای انسانی - الهی از قلههای روح من به سوی انسانها سرازیر | سیل انبوه فضیلتهای انسانی - الهی از قلههای روح من به سوی انسانها سرازیر میشود. ارتفاعات سر به ملکوت کشیدهء امتیازات من بلندتر از آن است که پرندگان دور پرواز بتوانند هوای پریدن روی آن ارتفاعات را در سر بپرورانند. | ||
[در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگری افتاد]، پرده ای میان خود و زمامداری آویخته روی از آن گردانیدم، چون در انتخاب یکی از دو راه اندیشیدم، یا میبایست با دستی خالی به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائی در برابر حادثه ای ظلمانی و پر ابهام پیشه گیرم. [چه حادثه ای] حادثه ای بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو میبرد. | [در آن هنگام که خلافت در مسیر دیگری افتاد]، پرده ای میان خود و زمامداری آویخته روی از آن گردانیدم، چون در انتخاب یکی از دو راه اندیشیدم، یا میبایست با دستی خالی به مخالفانم حمله کنم و یا شکیبائی در برابر حادثه ای ظلمانی و پر ابهام پیشه گیرم. [چه حادثه ای] حادثه ای بس کوبنده که بزرگسال را فرتوت و کم سال را پیر و انسان با ایمان را تا بدیدار پروردگارش در رنج و مشقت فرو میبرد. | ||
به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالی ترجیح بدهم. من راه بردباری را پیش گرفتم، چونان بردباری چشمی که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویی که استخوانی مجرایش را بگیرد. [چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند]. میدیدم حقی که به من رسیده و از آن من است به یغما میرود و از مجرای حقیقیاش منحرف میگردد | به حکم عقل سلیم بر آن شدم که صبر و تحمل را بر حمله با دست خالی ترجیح بدهم. من راه بردباری را پیش گرفتم، چونان بردباری چشمی که خس و خاشاک در آن فرو رود و گلویی که استخوانی مجرایش را بگیرد. [چرا اضطراب سر تا پایم را نگیرد و اقیانوس درونم را نشوراند]. میدیدم حقی که به من رسیده و از آن من است به یغما میرود و از مجرای حقیقیاش منحرف میگردد |