۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' جمع آوری' به ' جمعآوری') |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در سال ۱۹۲۰ میلادی ابراهیمی در حالی به میهن خود [[الجزایر]] بازگشت که این کشور زیر یوغ استعمار فرانسه بود. ایشان با نوشتههای خود مردم را نسبت به جرایم استعمارگران آگاه میکرد و میگفت: استعمار [[فرانسه]] مانند یک بیماری وارد این سرزمین شده و با خود مرگ و اسباب مرگ به همراه آورده است… استعمار همچون بیماری سل است که مقاومت بدن را هدف میگیرد، استعمارگران میخواهند در این سرزمین با احکام اسلامی مبارزه کرده و حرمتهای الهی را به بازی بگیرند و با الحاد و خداناباوری به مبارزه با ایمان و با رذالتها به مبارزه با فضایل و ارزشها و با بیسوادی به مبارزه با آموزش و با این بلبلهای «زبان فرانسوی» که هیچ بیان و اندیشهای با خود ندارد به مبارزه با [[زبان عربی]] برخیزند. | در سال ۱۹۲۰ میلادی ابراهیمی در حالی به میهن خود [[الجزایر]] بازگشت که این کشور زیر یوغ استعمار فرانسه بود. ایشان با نوشتههای خود مردم را نسبت به جرایم استعمارگران آگاه میکرد و میگفت: استعمار [[فرانسه]] مانند یک بیماری وارد این سرزمین شده و با خود مرگ و اسباب مرگ به همراه آورده است… استعمار همچون بیماری سل است که مقاومت بدن را هدف میگیرد، استعمارگران میخواهند در این سرزمین با احکام اسلامی مبارزه کرده و حرمتهای الهی را به بازی بگیرند و با الحاد و خداناباوری به مبارزه با ایمان و با رذالتها به مبارزه با فضایل و ارزشها و با بیسوادی به مبارزه با آموزش و با این بلبلهای «زبان فرانسوی» که هیچ بیان و اندیشهای با خود ندارد به مبارزه با [[زبان عربی]] برخیزند. | ||
همچنین میگوید: استعمار برای آلوده ساختن الجزایر با شمشیر و صلیب آمده است و تعداد زیادی از کشیشها و معلمها و پزشکان را با خود آورده است، کشیشهایشان به نشر عقیده نصرانیت پرداخته و در عقیده مسلمانان تشکیک ایجاد میکنند و معلمهایشان عقل جوانان را فاسد کرده و امت را از زبانشان دور میکنند و تاریخ را تحریف نموده و | همچنین میگوید: استعمار برای آلوده ساختن الجزایر با شمشیر و صلیب آمده است و تعداد زیادی از کشیشها و معلمها و پزشکان را با خود آورده است، کشیشهایشان به نشر عقیده نصرانیت پرداخته و در عقیده مسلمانان تشکیک ایجاد میکنند و معلمهایشان عقل جوانان را فاسد کرده و امت را از زبانشان دور میکنند و تاریخ را تحریف نموده و آنها را از دین دور میسازد و پزشکشان یک درد را با چندین درد دیگر درمان میکند و یک میکروب را با چندین میکروب از بین میبرد. | ||
پس از بازگشت به الجزایر، ابراهیمی پروژه اصلاحی خود در نشر علوم دینی و زبان عربی را طبق آنچه در جلسات خود در مدینه منوره با ابن بادیس به توافق رسیده بود، آغاز کرد. ابراهیمی در شهر «سطیف» مشغول به تدریس شد و دیدارهایی ماهیانه با [[ابن بادیس]] برای پیگری اخبار فعالیتهای اصلاحی و تأثیر آن بر جامعه داشت، وی میگوید: «در این دیدارها فعالیتهای خودمان و تأثیر آن بر جامعه را عادلانه میسنجیدیم و پس از آن تصمیمات لازم را اتخاذ میکردیم و بگونهای برنامه آینده خود را طراحی میکردیم که با هیچ اختلالی روبرو نشویم. حوادث را خوب مطالعه میکردیم و برای پیشامدها آماده میشدیم و این ده سال مقدمهای بود برای تأسیس جمعیت علمای الجزایر». | پس از بازگشت به الجزایر، ابراهیمی پروژه اصلاحی خود در نشر علوم دینی و زبان عربی را طبق آنچه در جلسات خود در مدینه منوره با ابن بادیس به توافق رسیده بود، آغاز کرد. ابراهیمی در شهر «سطیف» مشغول به تدریس شد و دیدارهایی ماهیانه با [[ابن بادیس]] برای پیگری اخبار فعالیتهای اصلاحی و تأثیر آن بر جامعه داشت، وی میگوید: «در این دیدارها فعالیتهای خودمان و تأثیر آن بر جامعه را عادلانه میسنجیدیم و پس از آن تصمیمات لازم را اتخاذ میکردیم و بگونهای برنامه آینده خود را طراحی میکردیم که با هیچ اختلالی روبرو نشویم. حوادث را خوب مطالعه میکردیم و برای پیشامدها آماده میشدیم و این ده سال مقدمهای بود برای تأسیس جمعیت علمای الجزایر». | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
لذا من و ابن بادیس به این نتیجه رسیدیم که جمعیت علما بایستی مبارزه با استعمارگران دومی را آغاز کند». | لذا من و ابن بادیس به این نتیجه رسیدیم که جمعیت علما بایستی مبارزه با استعمارگران دومی را آغاز کند». | ||
همه اینها نشان میدهد ابن بادیس و ابراهیمی از بالاترین مهارتهای برنامهریزی راهبردی برخوردار بودند و همراه با هر طرحی یک طرح جایگزین نیز آماده میکردند، فعالیت | همه اینها نشان میدهد ابن بادیس و ابراهیمی از بالاترین مهارتهای برنامهریزی راهبردی برخوردار بودند و همراه با هر طرحی یک طرح جایگزین نیز آماده میکردند، فعالیت آنها نه یک واکنش عاطفی، بلکه یک اقدام حساب شده بود، لذا میگوید: «حکومت [[فرانسه]] در آن زمان قدرت علمای مسلمان را دست کم میگرفت و تصور میکرد ما قادر به انجام کارهای بزرگ نیستیم، اما ما موفق شدیم ظن و گمانشان را به نا امیدی تبدیل کنیم»، پس از عهدهدار شدن جمعیت علما این منهج راهبردی و آیندهنگری ابراهیمی را با وضوح بیشتری خواهیم دید. | ||
== تاسیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر == | == تاسیس جمعیت علمای مسلمان الجزایر == | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
یکی از اعضای جمیعت علما بنام شیخ تبسی نامهای به ابراهیمی نوشت و درگذشت ابن بادیس را به ایشان تسلیت عرض کرد و او را از انتخابش درجایگاه رئیس جمعیت علما باخبر ساخت، در این نامه آمده است: «… برادران شما در شورای اداری جمیعت علما در شهر قسنطینه ریاست جمعیت را به شما واگذار کرده و جایگاه برادر راحلتان ابن بادیس را به شما میسپارند و همانگونه که او بر تمام فعالیتهای علمی و اداری جمعیت نظارت میکرد شما نیز خواهید کرد…»، این نامه بیانگر جایگاه ابراهیمی نزد شورای اداری جمعیت علما و احترام اعضای جمعیت به بزرگانشان بود. | یکی از اعضای جمیعت علما بنام شیخ تبسی نامهای به ابراهیمی نوشت و درگذشت ابن بادیس را به ایشان تسلیت عرض کرد و او را از انتخابش درجایگاه رئیس جمعیت علما باخبر ساخت، در این نامه آمده است: «… برادران شما در شورای اداری جمیعت علما در شهر قسنطینه ریاست جمعیت را به شما واگذار کرده و جایگاه برادر راحلتان ابن بادیس را به شما میسپارند و همانگونه که او بر تمام فعالیتهای علمی و اداری جمعیت نظارت میکرد شما نیز خواهید کرد…»، این نامه بیانگر جایگاه ابراهیمی نزد شورای اداری جمعیت علما و احترام اعضای جمعیت به بزرگانشان بود. | ||
حتی در تبعید هم ابراهیمی از تعلیم و آموزش مردم دست برنداشت و تا جایی که اجازه داشت برای مردم سخنرانی میکرد. نتیجه و دستاورد این سخنان آثار ارزشمندی بود که برخی از | حتی در تبعید هم ابراهیمی از تعلیم و آموزش مردم دست برنداشت و تا جایی که اجازه داشت برای مردم سخنرانی میکرد. نتیجه و دستاورد این سخنان آثار ارزشمندی بود که برخی از آنها تاکنون به زیور طبع آراسته نشده است مانند: دیوان اشعار ۸۸۱ بیتی، دیوان شعر حماسی ۳۶ هزار بیتی و رساله سوسمار. | ||
== ادامه مبارزات علمی و تاسیس مدارس حفظ قرآن == | == ادامه مبارزات علمی و تاسیس مدارس حفظ قرآن == | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
دوم: ابراهیمی معتقد بود الجزایریهای مقیم [[فرانسه]] حق دارند مسائل دینی و زبان مادری خود را در کلیه نمایندگیهای جمعیت علما در فرانسه که در سال ۱۹۳۶ توسط ابن بادیس تأسیس شده بود فرا گیرند. | دوم: ابراهیمی معتقد بود الجزایریهای مقیم [[فرانسه]] حق دارند مسائل دینی و زبان مادری خود را در کلیه نمایندگیهای جمعیت علما در فرانسه که در سال ۱۹۳۶ توسط ابن بادیس تأسیس شده بود فرا گیرند. | ||
ابراهیمی برای بار دوم در سال ۱۹۵۲ جهت مشارکت در ششمین دوره مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] به [[فرانسه]] سفر کرد و با هیئتهای کشورهای مختلف دیدار و در مقر نمایندگی جمعیت علما در پاریس سران هیئتهای کشورها را به ضیافت شام میهمان کرده و بحران انسانی الجزایر را برای | ابراهیمی برای بار دوم در سال ۱۹۵۲ جهت مشارکت در ششمین دوره مجمع عمومی [[سازمان ملل متحد]] به [[فرانسه]] سفر کرد و با هیئتهای کشورهای مختلف دیدار و در مقر نمایندگی جمعیت علما در پاریس سران هیئتهای کشورها را به ضیافت شام میهمان کرده و بحران انسانی الجزایر را برای آنها شرح داد. | ||
ابراهیمی توجه زیادی به نمایندگی جمعیت علما در [[پاریس]] داشت، لذا شیخ ربیع بوشامه را برای اداره این مرکز روانه فرانسه کرد، چرا که ایشان سابقه فعالیت در نمایندگی جمعیت علما در پاریس را داشتند. | ابراهیمی توجه زیادی به نمایندگی جمعیت علما در [[پاریس]] داشت، لذا شیخ ربیع بوشامه را برای اداره این مرکز روانه فرانسه کرد، چرا که ایشان سابقه فعالیت در نمایندگی جمعیت علما در پاریس را داشتند. | ||
خط ۱۴۸: | خط ۱۴۸: | ||
=کمک به آزادی فلسطین= | =کمک به آزادی فلسطین= | ||
فعالیتهای ابراهیمی در الجزایر او را از توجه به قضایای مسلمانان باز نداشت، لذا در سال ۱۹۴۸م ایشان همراه با برخی سران [[الجزایر]] به عضویت کمیته کمک به فلسطین درآمدند، وکمکهای مالی فراوانی برای [[فلسطین]] اشغالی جمعآوری کرده و ۱۰۰ مجاهد را به این کشور اعزام کردند، همچنین ایشان پیامهای زیادی برای نهادهای بینالمللی و عربی نوشته و مظلومیت ملت فلسطین را به | فعالیتهای ابراهیمی در الجزایر او را از توجه به قضایای مسلمانان باز نداشت، لذا در سال ۱۹۴۸م ایشان همراه با برخی سران [[الجزایر]] به عضویت کمیته کمک به فلسطین درآمدند، وکمکهای مالی فراوانی برای [[فلسطین]] اشغالی جمعآوری کرده و ۱۰۰ مجاهد را به این کشور اعزام کردند، همچنین ایشان پیامهای زیادی برای نهادهای بینالمللی و عربی نوشته و مظلومیت ملت فلسطین را به آنها یادآور شدند، ومقالات زیادی در این رابطه مرقوم داشتند. | ||
=هدایت فرهنگی از خارج کشور= | =هدایت فرهنگی از خارج کشور= | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۸۶: | ||
== برخی سخنان بشیر ابراهیمی:== | == برخی سخنان بشیر ابراهیمی:== | ||
ـ مسلمانان چگونه بدبخت میشوند مادامی که قرآنی دارند که سلف و پیشینیان | ـ مسلمانان چگونه بدبخت میشوند مادامی که قرآنی دارند که سلف و پیشینیان آنها را خوشبخت کرد؟ چگونه متفرق و گمراه میشوند در حالیکه کتابی دارند که سلف و پیشینیان آنها را بر تقوا جمع کرد؟ اگر آنها از [[قرآن]] پیروی میکردند و قرآن را در زندگی خود پیاده میکردند خوار و ذلیل نمیشدند، اما سلف و پیشینیان به آن ایمان آوردند و آن را در زندگی خود پیاده ساختند و در نتیجه به مقامات رفیع دست یافتند و ما به قرآن ایمانی ناقص داریم و پیروی ما از آن نیز دارای خلل و اشکال است و هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت. | ||
ـ تدبر در قرآن و پیروی از آن فرق میان اول امت و آخر امت است و به راستی چه فرق بزرگی است. عدم تدبر در قرآن میان ما و علم و دانش فاصله انداخته و ما از این مشکل رهایی نمییابیم جز با بازگشت به قرآن و پیروی از آن و به رستگاری نمیرسیم جز با ایمان و عمل صالح. {فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ} [الأعراف: ۱۵۷] «پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را گرامیداشتند و او را یاری دادند، واز نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنانند که رستگارند». | ـ تدبر در قرآن و پیروی از آن فرق میان اول امت و آخر امت است و به راستی چه فرق بزرگی است. عدم تدبر در قرآن میان ما و علم و دانش فاصله انداخته و ما از این مشکل رهایی نمییابیم جز با بازگشت به قرآن و پیروی از آن و به رستگاری نمیرسیم جز با ایمان و عمل صالح. {فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ} [الأعراف: ۱۵۷] «پس کسانی که به او ایمان آوردند و او را گرامیداشتند و او را یاری دادند، واز نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنانند که رستگارند». | ||
ـ بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ غربی جهالت و نادانی مطلق | ـ بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ غربی جهالت و نادانی مطلق آنها به حقیقت اسلام است و بدترین ویژگی دعوتگران بسوی فرهنگ اسلامی جهالت و نادانی مطلق آنها به مشکلات عصر است. | ||
ـ میهن بدنها را جمع میکند، گویش، زبانها را جمع میکند، اما آنچه دلها را جمع میکند و میانشان الفت ایجاد میکند دین است، لذا در افقهای تنگ به دنبال وحدت نباشید، بلکه آن را در دین و قرآن بجویید، در افقهایی گسترده. | ـ میهن بدنها را جمع میکند، گویش، زبانها را جمع میکند، اما آنچه دلها را جمع میکند و میانشان الفت ایجاد میکند دین است، لذا در افقهای تنگ به دنبال وحدت نباشید، بلکه آن را در دین و قرآن بجویید، در افقهایی گسترده. |