۸۸٬۱۶۴
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' آنها ' به ' آنها ') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
</div> | </div> | ||
'''نجیب الله زازی''' (متولد ۱۰ اوت ۱۹۸۵) افغان-آمریکایی است، که در سپتامبر ۲۰۰۹ میلادی به عنوان بخشی از گروه [[القاعده]] که در ۲۰۰۹ میلادی متهم به برنامهریزی حملات استشهادی در متروی شهری نیویورک بودند، دستگیر گردیده و همراه با دو نفر دیگر مجرم شناخته شد<ref>[https://www.nytimes.com/2009/09/18/nyregion/18terror.html?pagewanted=all سایت نیویورک تایمز]</ref> دادستانهای [[ایالات متحده]] گفتند که صالح الصومالی رئیس عملیات خارجی القاعده و راشد رئوف یکی از افراد منسوب به القاعده دستور این حمله را دادهاند. هر دوی | '''نجیب الله زازی''' (متولد ۱۰ اوت ۱۹۸۵) افغان-آمریکایی است، که در سپتامبر ۲۰۰۹ میلادی به عنوان بخشی از گروه [[القاعده]] که در ۲۰۰۹ میلادی متهم به برنامهریزی حملات استشهادی در متروی شهری نیویورک بودند، دستگیر گردیده و همراه با دو نفر دیگر مجرم شناخته شد<ref>[https://www.nytimes.com/2009/09/18/nyregion/18terror.html?pagewanted=all سایت نیویورک تایمز]</ref> دادستانهای [[ایالات متحده]] گفتند که صالح الصومالی رئیس عملیات خارجی القاعده و راشد رئوف یکی از افراد منسوب به القاعده دستور این حمله را دادهاند. هر دوی آنها چندی بعد طی حملات هواپیماهای بدون سرنشین کشته شدند. | ||
زازی آموزش استفاده از سلاح و مواد منفجره را در یک کمپ آموزشی القاعده در ۲۰۰۸ میلادی در [[پاکستان]] دریافت کرد. وی به تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۹ از خانه خود در شهر آرورا، کلرادو با موتوری به شهر نیویورک رفت تا مواد منفجره را در متروی شهری نیویورک در ساعات ازدحام منفجر نماید، وی یکی از سه استشهادی بود که قبلاً هماهنگ نموده بودند. اما، پس از اینکه زازی از تحت نظربودن توسط مأمورین اطلاعاتی ایالات متحده وحشتزده شد و از سوی یک امام مسجد هشداری به وی رسید که مقامات در مورد وی جستجو میکردند، ناگهان دوباره به کلرادو برگشت و چند روز بعد دستگیر گردید. | زازی آموزش استفاده از سلاح و مواد منفجره را در یک کمپ آموزشی القاعده در ۲۰۰۸ میلادی در [[پاکستان]] دریافت کرد. وی به تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۹ از خانه خود در شهر آرورا، کلرادو با موتوری به شهر نیویورک رفت تا مواد منفجره را در متروی شهری نیویورک در ساعات ازدحام منفجر نماید، وی یکی از سه استشهادی بود که قبلاً هماهنگ نموده بودند. اما، پس از اینکه زازی از تحت نظربودن توسط مأمورین اطلاعاتی ایالات متحده وحشتزده شد و از سوی یک امام مسجد هشداری به وی رسید که مقامات در مورد وی جستجو میکردند، ناگهان دوباره به کلرادو برگشت و چند روز بعد دستگیر گردید. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
زازی در یکی از قریههای ولایت پکتیا در افغانستان متولد شد. دو خواهر و دو برادر دارد<ref>[https://www.nytimes.com/2009/09/26/nyregion/26profile.html سایت نیویورک تایمز]</ref>. در ۱۹۹۲ زمانیکه ۷ سال داشت همراه با خانواده خود به شهر پیشاور پاکستان رفته و در آنجا به عنوان مهاجر افغانی ساکن شدند. | زازی در یکی از قریههای ولایت پکتیا در افغانستان متولد شد. دو خواهر و دو برادر دارد<ref>[https://www.nytimes.com/2009/09/26/nyregion/26profile.html سایت نیویورک تایمز]</ref>. در ۱۹۹۲ زمانیکه ۷ سال داشت همراه با خانواده خود به شهر پیشاور پاکستان رفته و در آنجا به عنوان مهاجر افغانی ساکن شدند. | ||
وی و خانوادهاش در ۱۹۹۹ میلادی پاکستان را ترک نموده و در شهر نیویورک پناهنده شدند. | وی و خانوادهاش در ۱۹۹۹ میلادی پاکستان را ترک نموده و در شهر نیویورک پناهنده شدند. آنها در یک آپارتمان دو اتاقه در منطقه فلاشینگ، کویینز شهر نیویورک نقل مکان کردند. محمد ولی زازی پدر نجیب الله که حالا شهروندی ایالات متحده را بهدست آوردهاست، در شهر نیویورک به عنوان راننده تاکسی مشغول کار است. | ||
زازی از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۹ با خانواده خود در فلاشینگ زندگی میکرد. وی زمانیکه نوجوان بود با خانوادهاش در همان آپارتمان زندگی مینمود و به مسجد افغانها بهنام مسجد[[ابوبکر]] میرفت، سیف الرحمن حلیمی نیز در همان مسجد بود. حلیمی یک امام جهادی جهانی بود. وی نماینده ویژه گلبدالدین حکمتیار، جنگ سالارافغان که در سال ۲۰۰۳ از جانب ایالات متحده به عنوان «تروریست جهانی ویژه» اعلام شد. حلیمی و خانواده زازی همزمان مسجد را به دلیل اختلافات در رهبری ترک کردند. طبق گفته یکی از دوستان زازی، وی به شنیدن صحبتهای ذاکر نائیک علاقهداشت، نائیک یک مسلمان هندی و مبلغ مذهبی است که در دینشناسی تطبیقی و الهیات تخصص دارد. | زازی از ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۹ با خانواده خود در فلاشینگ زندگی میکرد. وی زمانیکه نوجوان بود با خانوادهاش در همان آپارتمان زندگی مینمود و به مسجد افغانها بهنام مسجد[[ابوبکر]] میرفت، سیف الرحمن حلیمی نیز در همان مسجد بود. حلیمی یک امام جهادی جهانی بود. وی نماینده ویژه گلبدالدین حکمتیار، جنگ سالارافغان که در سال ۲۰۰۳ از جانب ایالات متحده به عنوان «تروریست جهانی ویژه» اعلام شد. حلیمی و خانواده زازی همزمان مسجد را به دلیل اختلافات در رهبری ترک کردند. طبق گفته یکی از دوستان زازی، وی به شنیدن صحبتهای ذاکر نائیک علاقهداشت، نائیک یک مسلمان هندی و مبلغ مذهبی است که در دینشناسی تطبیقی و الهیات تخصص دارد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=همکاری پاکستان و وزیرستان= | =همکاری پاکستان و وزیرستان= | ||
هرچند | هرچند آنها در پیشاور توسط القاعده استخدام گردیدند، اما برای دریافت آموزش در مورد نحوه استفاده از سلاحهای مختلف به یک کمپ آموزشی در وزیرستان انتقال داده شدند. رهبران القاعده از آنها خواستند تا به ایالات متحده برگردند و یک عملیات استشهادی (انتحاری) را انجام دهند، آنها نیز پذیرفتند، تا این کار را انجام دهند. چندی بعد آنها آموزشهای بیشتری در مورد ساخت مواد منفجره برای حمله به ایالات متحده یا انجام عملیات استشهادی دریافت نمودند. وی مواد آموزشی را یادداشت نموده و برای خودش ایمیل کرد تا بتواند پس از بازگشت به ایالات متحده از آن استفاده نماید. رهبران القاعده همچنین در مورد موقعیتهای مورد هدف با زازی بحث نمودند، مانند متروی شهری نیویورک. وی پیش از اینکه پاکستان را ترک کند به القاعده پول و کامپیوتر داد. | ||
=بریانت نیل ویناس= | =بریانت نیل ویناس= | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
=بازگشت به ایالات متحده= | =بازگشت به ایالات متحده= | ||
زازی به تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹ به ایالات متحده بازگشت و تنها چند روز پس از بازگشت به شهر آرورا در کلرادو نقل مکان کرد، تا با عمه و برادر خود زندگی کند. وی برای شرکتی بهنام «بیگ اسکای» و سپس برای شرکت شاتل میدان هوایی ABC به صفت راننده کار میکرد و یک بس کوچک ۱۵ نفره را میان میدان هوایی بینالمللی دنور و شهر دنور رانندگی میکرد. زازی به تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۰۹ با داشتن ۵۱٬۰۰۰ دلار قرض یک درخواست ورشکستگی به ایالت نیویورک ثبت نمود، اما افلاس وی در ۱۷ اوت ۲۰۰۹ پرداخته شد. وی تا ماه ژوئیه ۲۰۰۹ با برادر و عمه خود زندگی کرد، اما بعداً والدین وی نیز از شهر نیویورک به آرورا نقل مکان کردند و پس از آن هر سه | زازی به تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۹ به ایالات متحده بازگشت و تنها چند روز پس از بازگشت به شهر آرورا در کلرادو نقل مکان کرد، تا با عمه و برادر خود زندگی کند. وی برای شرکتی بهنام «بیگ اسکای» و سپس برای شرکت شاتل میدان هوایی ABC به صفت راننده کار میکرد و یک بس کوچک ۱۵ نفره را میان میدان هوایی بینالمللی دنور و شهر دنور رانندگی میکرد. زازی به تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۰۹ با داشتن ۵۱٬۰۰۰ دلار قرض یک درخواست ورشکستگی به ایالت نیویورک ثبت نمود، اما افلاس وی در ۱۷ اوت ۲۰۰۹ پرداخته شد. وی تا ماه ژوئیه ۲۰۰۹ با برادر و عمه خود زندگی کرد، اما بعداً والدین وی نیز از شهر نیویورک به آرورا نقل مکان کردند و پس از آن هر سه آنها باهم زندگی میکردند. | ||
=پروکسید استون= | =پروکسید استون= | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
او اوایل ژوئن ۲۰۰۹ شروع به یافتن مواد لازم برای ساختن بمب نمود. وی چندین بار در اینترنت در مورد هیدروکلریک اسید جستجو کرد. وی مقداری پروکسید استون ساخت تا از آن به عنوان چاشنی بمب استفاده کند. وی به شهر نیویورک رفت و گفته میشود که در آنجا چندین جلسهٔ برنامهریزی با سایر افراد توطئهگر داشت. | او اوایل ژوئن ۲۰۰۹ شروع به یافتن مواد لازم برای ساختن بمب نمود. وی چندین بار در اینترنت در مورد هیدروکلریک اسید جستجو کرد. وی مقداری پروکسید استون ساخت تا از آن به عنوان چاشنی بمب استفاده کند. وی به شهر نیویورک رفت و گفته میشود که در آنجا چندین جلسهٔ برنامهریزی با سایر افراد توطئهگر داشت. | ||
اداره تحقیقات فدرال (FBI) برای چندین ماه متوالی مکالمات تلفنی زازی را شنود میکرد. FBI در اوت ۲۰۰۹ شنید که وی در مورد مخلوطکردن مواد کیمیاوی صحبت میکند. افبیآی پیبرد که وی و سه همدستاش در ماههای ژوئیه و اوت ۲۰۰۹ مصروف خریداری مقدار زیاد محصولات حاوی هیدروژن پراکسید و اسیتون از فروشگاههای لوازم آرایشی در حومه دنور، کلرادو بودند. کارگران انبار فروشگاه لوازم آرایشی بعداً به سیانان گفتند که زازی یک مشتری «همیشگی» مغازه بود، وی قبل از دستگیری نیز چندین بار خرید کرده بود و به | اداره تحقیقات فدرال (FBI) برای چندین ماه متوالی مکالمات تلفنی زازی را شنود میکرد. FBI در اوت ۲۰۰۹ شنید که وی در مورد مخلوطکردن مواد کیمیاوی صحبت میکند. افبیآی پیبرد که وی و سه همدستاش در ماههای ژوئیه و اوت ۲۰۰۹ مصروف خریداری مقدار زیاد محصولات حاوی هیدروژن پراکسید و اسیتون از فروشگاههای لوازم آرایشی در حومه دنور، کلرادو بودند. کارگران انبار فروشگاه لوازم آرایشی بعداً به سیانان گفتند که زازی یک مشتری «همیشگی» مغازه بود، وی قبل از دستگیری نیز چندین بار خرید کرده بود و به آنها میگفت که «چندین دوست دختر» دارد. [۲۶] هیدروژن پراکسید و استون عناصری هستند که تری استون تریپراکسید را تشکیل میدهد (TATP؛ که بهنام استون پراکسید نیز یاد میشود). استون پراکسید همچنین در بمبگذاریهای ۲۰۰۵ متروی لندن توسط ریچارد رید «بمبگذار کفش» استفاده شده بود<ref>[https://www.theguardian.com/world/2009/sep/24/zazi-bomb-plot-denver-new-york سایت گاردین]</ref> بر بنیاد گزارش وزارت دادگستری ایالات متحده، تصاویری با فارمت jpeg که حاوی ۹ صفحه دست نوشته در مورد فرمولها و دستورهای ساختن و بهکارگیری استون پراکسید و سایر مواد منفجره بود در حساب ایمیل زازی یافت شد؛ در این دستورهای گفته شده بود، که استون در پاک کننده لاک ناخن یافت شده و هیدروژن پراکسید نیز در «سالن آرایشگاه–۲۰– ۳۰ درصد» یافت میگردد. | ||
زازی به تاریخهای ۲۸ اوت و ۶ و ۷ سپتامبر در یک متل در آرورا اتاق گرفت و از آشپزخانه کوچک اتاق خود برای ساختن مواد شیمی مورد استفاده در بمب استفاده کرد<ref>[https://www.nytimes.com/2010/02/02/nyregion/02zazi.html سایت نیویورک تایمز]</ref>. مقامات، آشپزخانه اتاق متل را بررسی نمودند و سر نخهایی از مواد شیمیایی را در هواکش پیدا کردند. | زازی به تاریخهای ۲۸ اوت و ۶ و ۷ سپتامبر در یک متل در آرورا اتاق گرفت و از آشپزخانه کوچک اتاق خود برای ساختن مواد شیمی مورد استفاده در بمب استفاده کرد<ref>[https://www.nytimes.com/2010/02/02/nyregion/02zazi.html سایت نیویورک تایمز]</ref>. مقامات، آشپزخانه اتاق متل را بررسی نمودند و سر نخهایی از مواد شیمیایی را در هواکش پیدا کردند. | ||
زازی از دنور به نیویورک در ۹ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۹ رانندگی کرد. وی در ۹ سپتامبر ۲۰۰۹ با ماشینی که به عاریت گرفته بود، همراه با مواد بمبساز به سفری ۲٬۹۰۰ کیلومتری (۱٬۸۰۰ مایل) از دنور به نیویورک آغاز کرد. کارکنان اطلاعاتی وی را تعقیب کردند. یک روز پس از اینکه وی دنور را ترک کرد، دو مأمور بخش اطلاعات پلیس نیویورک از امام مسجدی بهنام احمد ویس افضلی که خبرچین بخش اطلاعات شده بود خواستند تا در مورد چهار فرد که عکسهای شان را به وی نشان دادند، معلومات فراهم نموده و | زازی از دنور به نیویورک در ۹ و ۱۰ سپتامبر ۲۰۰۹ رانندگی کرد. وی در ۹ سپتامبر ۲۰۰۹ با ماشینی که به عاریت گرفته بود، همراه با مواد بمبساز به سفری ۲٬۹۰۰ کیلومتری (۱٬۸۰۰ مایل) از دنور به نیویورک آغاز کرد. کارکنان اطلاعاتی وی را تعقیب کردند. یک روز پس از اینکه وی دنور را ترک کرد، دو مأمور بخش اطلاعات پلیس نیویورک از امام مسجدی بهنام احمد ویس افضلی که خبرچین بخش اطلاعات شده بود خواستند تا در مورد چهار فرد که عکسهای شان را به وی نشان دادند، معلومات فراهم نموده و آنها را شناسایی نماید. افضلی، زازی را چون در مسجد وی برای ادای [[نماز]] میرفت شناسایی کرد، وی همچنین دو نفر از سه تصویر دیگر را تشخیص داد. | ||
زازی در عصر روز ۱۰ سپتامبر در شهر نیویورک رسید و شب را در منزل دوست دوران کودکی خود بهنام نیازخان در فلاشینگ، کویینز سپری کرد<ref>سایت ان بی سی نیوز</ref>. وی تصمیم داشت تا ساخت بمب را در همان آخر هفته تکمیل کند. | زازی در عصر روز ۱۰ سپتامبر در شهر نیویورک رسید و شب را در منزل دوست دوران کودکی خود بهنام نیازخان در فلاشینگ، کویینز سپری کرد<ref>سایت ان بی سی نیوز</ref>. وی تصمیم داشت تا ساخت بمب را در همان آخر هفته تکمیل کند. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
=بمبگذاری= | =بمبگذاری= | ||
برنامه این بود، تا زازی و دو دوست دیگر وی که همکلاسی دبیرستانی او بودند بهطور هماهنگشده در آغاز هفته حمله استشهادی (انتحاری) را انجام دهند. [۳۶][۳۷] | برنامه این بود، تا زازی و دو دوست دیگر وی که همکلاسی دبیرستانی او بودند بهطور هماهنگشده در آغاز هفته حمله استشهادی (انتحاری) را انجام دهند. [۳۶][۳۷] آنها برنامهریزی نموده بودند تا بمبهایی که در کوله پشتی خود جاسازی نموده بودند را در قطارهای شهری نیویورک در دو ایستگاه پرازدحام، ایستگاه گراند سنترال و ایستگاه تایمز اسکویر در منطقه منهتن در جریان اوج ترافیک منفجر نمایند. آنها برنامه داشتند تا در وسط قطار که شامل قطارهای ۱، ۲، ۳ و ۶ بود سوار شوند تا تلفات را به حداکثر برسانند<ref>[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%AC%DB%8C%D8%A8%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%B2%D8%A7%D8%B2%DB%8C نجیبالله زازی]</ref>. | ||
<br /> | <br /> |