confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۶
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''سید اسماعیل صدر'''، معروف به <big>سید الصدر</big>، فرزند سید صدرالدین، از خاندان صدر، زاده اصفهان و از عالمان و مراجع سرشناس شیعه بود. او یکی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است، که پس از او، مرجعیت را به عهده گرفت. وی امام [[نماز جماعت]]، در صحن [[حرم]] [[امام حسین(ع)]] بود. او در [[اصفهان]]، [[نجف]] و [[سامرا]] از استادانی مانند محمدباقر نجفی و [[مهدی کاشفالغطاء]] بهره برده و شاگردان فراوانی مانند [[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[عبدالحسین آلیاسین]] و [[سید علی سیستانی]] تربیت کرد. وی در بیشتر تحولات سیاسی جامعه وارد نشده، با این همه، به هنگام ضرورت دخالت میکرد؛ حمایت از تولید داخلی، [[وحدت شیعه و سنی]] و مقابله با تجاوز روسها به [[ایران]]، از جمله فعالیتهای سیاسی اوست. وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در [[کاظمین]] درگذشته و در در بخش شرقی حرم [[امام کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | '''سید اسماعیل صدر'''، معروف به <big>سید الصدر</big>، فرزند سید صدرالدین، از خاندان صدر، زاده اصفهان و از عالمان و مراجع سرشناس شیعه بود. او یکی از شاگردان برجسته میرزای شیرازی است، که پس از او، مرجعیت را به عهده گرفت. وی امام [[نماز جماعت]]، در صحن [[حرم]] [[امام حسین(ع)]] بود. او در [[اصفهان]]، [[نجف]] و [[سامرا]] از استادانی مانند محمدباقر نجفی و [[مهدی کاشفالغطاء]] بهره برده و شاگردان فراوانی مانند [[میرزا علی شیرازی]]، [[محمدحسین نائینی]]، [[عبدالحسین آلیاسین]] و [[سید علی سیستانی]] تربیت کرد. وی در بیشتر تحولات سیاسی جامعه وارد نشده، با این همه، به هنگام ضرورت دخالت میکرد؛ حمایت از تولید داخلی، [[وحدت شیعه و سنی]] و مقابله با تجاوز روسها به [[ایران]]، از جمله فعالیتهای سیاسی اوست. وی به جز رسالههای عملیه و حاشیه بر کتابها، اثر خاصی تألیف نکرده است. برخی شاگردان او کتابهای بر پایه تقریرات درس او نگاشتهاند. او را اهل سیر و سلوک، اخلاص، فروتنی و سادهزیستی دانستهاند. وی در [[کاظمین]] درگذشته و در در بخش شرقی حرم [[امام کاظم(ع)]]، روبهروی حجرهای که [[ابن قولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی صدر دفن شد. | ||
=زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر= | == زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر == | ||
آیتالله العظمی سید اسماعیل ابن سید صدرالدین ابن سید صالح شرفالدین (ح 1255-1338ق): «سید الصدر» یا «آقای صدر» خوانده میشد. [[فقیه]]، اصولی، جانشین [[آیتالله العظمی میرزا حسن شیرازی]] و از مراجع بزرگ [[شیعه]] پس از رحلت وی بود. | آیتالله العظمی سید اسماعیل ابن سید صدرالدین ابن سید صالح شرفالدین (ح 1255-1338ق): «سید الصدر» یا «آقای صدر» خوانده میشد. [[فقیه]]، اصولی، جانشین [[آیتالله العظمی میرزا حسن شیرازی]] و از مراجع بزرگ [[شیعه]] پس از رحلت وی بود. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۴: | ||
وی همچنین در توصیف دوران فراگیری سطوح توسط سید اسماعیل آورده است که وی روزانه دوازده جلسه علمی در اصفهان داشته است که برخی حضور در پای درس استاد بود، برخی تدریس و برخی نیز مباحثه بینالاثنینی یا چندنفره با همدرسان وقت خویش. بسیار پیش آمد که وی شبهای تابستان را به مباحثات علمی مینشست و در آن چنان غرق میشد که هنگام سحر با بلند شدن صدای مؤذن به خود میآمد. سید اسماعیل این روحیه را در سرتاسر عمر و حتی در روزهای آخرین بیماری نیز حفظ و اکثر اوقات را صرف تتبع و تأمل در مسائل اصولی و فقهی کرد. | وی همچنین در توصیف دوران فراگیری سطوح توسط سید اسماعیل آورده است که وی روزانه دوازده جلسه علمی در اصفهان داشته است که برخی حضور در پای درس استاد بود، برخی تدریس و برخی نیز مباحثه بینالاثنینی یا چندنفره با همدرسان وقت خویش. بسیار پیش آمد که وی شبهای تابستان را به مباحثات علمی مینشست و در آن چنان غرق میشد که هنگام سحر با بلند شدن صدای مؤذن به خود میآمد. سید اسماعیل این روحیه را در سرتاسر عمر و حتی در روزهای آخرین بیماری نیز حفظ و اکثر اوقات را صرف تتبع و تأمل در مسائل اصولی و فقهی کرد. | ||
=از اصفهان تا نجف= | == از اصفهان تا نجف == | ||
در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا مجتهد را از دست داد. از آن پس آیتالله العظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | در حدود سن نوزده سالگی بود که برادر بزرگ و مربی اصلی خود آقا مجتهد را از دست داد. از آن پس آیتالله العظمی شیخ محمد باقر نجفی شوهر خواهر وی مسئولیت تدریس و رسیدگی به کارهای وی را عهدهدار شد. سالیانی چند که برخی قریب هشت تا ده سال خواندهاند، شب و روز را در دروس پایانی سطح و سپس خارج فقه و اصول شیخ محمد باقر نجفی شرکت و چنان پیشرفت کرد که <big>مشار بالبنان</big> شد و استاد احراز ملکه استنباط را توسط وی تصریح نمود. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۱: | ||
وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتالله العظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر حج شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | وی نه تنها به جهت علمی از میرزای شیرازی متأثر بود، بلکه به جهات روحی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی نیز از آن بزرگوار تأثیر پذیرفت. سید اسماعیل در دوران اقامت در نجف، علاوه بر تکمیل مدارج فقه، اصول و [[حدیث]]، به فراگیری اخلاق و سایر علوم عقلی مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و حتی ظاهرا ریاضی، هندسه، هیأت و نجوم قدیم نیز پرداخت. اگرچه روشن نیست که وی علوم اخیر را نزد کدامین اساتید فراگرفته است، اما به مناسبت طرح نکتههایی از علوم یاد شده در دروس فقه و اصول معلوم بود که وی در آن زمینهها نیز اطلاعات فراوانی دارد. در سال 1281ق همراه خواهر خود [همسر آیتالله العظمی شیخ محمد باقر نجفی] عازم سفر حج شد. در حج آن سال بسیاری از حجاج، از جمله خواهر وی، به سبب شیوع بیماری وبا درگذشتند. سید اسماعیل نیز به این بیماری مبتلا شد، اما به لطف [[خدا]] [[شفا]] یافت و در سال 1282ق به نجف بازگشت. | ||
=ازدواج و تشکیل خانواده= | == ازدواج و تشکیل خانواده == | ||
در پانزدهم [[شعبان]] سال 1287ق با بانو صفیه، دختر پسر عمویش آیتالله سید هادی صدر ازدواج کرد و بدین ترتیب با آیات بزرگوار سید یوسف شرفالدین [پدر آیتالله العظمی سید عبدالحسین شرفالدین] و [اندکی بعد] شیخ عبدالحسین آلیاسین باجناق گردید. در سال 1291ق مجدداً بیمار و در پی تأکید پزشکان بر ضرورت تغییر آب و هوا رهسپار [[اصفهان]] شد. | در پانزدهم [[شعبان]] سال 1287ق با بانو صفیه، دختر پسر عمویش آیتالله سید هادی صدر ازدواج کرد و بدین ترتیب با آیات بزرگوار سید یوسف شرفالدین [پدر آیتالله العظمی سید عبدالحسین شرفالدین] و [اندکی بعد] شیخ عبدالحسین آلیاسین باجناق گردید. در سال 1291ق مجدداً بیمار و در پی تأکید پزشکان بر ضرورت تغییر آب و هوا رهسپار [[اصفهان]] شد. | ||
=اتحاد شیعه و سنی= | == اتحاد شیعه و سنی == | ||
سید اسماعیل [[وحدت شیعه و سنی]] را برای مقابله با تهدیدات روزافزون استعمار ضرورتی اجتنابناپذیر میدانست و بر همین اساس در سال 1329ق به اتفاق آیات عظام [[آخوند خراسانی]]، [[شیخالشریعه اصفهانی]]، شیخ عبدالله مازندرانی و [[حاجآقا نورالله اصفهانی]] در بیانیهای مشترک بر «وجوب تمسک به حبل اسلام» و «وجوب اتحاد تمام [[مسلمین]] در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمیع مملکتهای اسلامی از [[عثمانی]] و ایرانی از تشبثات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای» تأکید نمود. | سید اسماعیل [[وحدت شیعه و سنی]] را برای مقابله با تهدیدات روزافزون استعمار ضرورتی اجتنابناپذیر میدانست و بر همین اساس در سال 1329ق به اتفاق آیات عظام [[آخوند خراسانی]]، [[شیخالشریعه اصفهانی]]، شیخ عبدالله مازندرانی و [[حاجآقا نورالله اصفهانی]] در بیانیهای مشترک بر «وجوب تمسک به حبل اسلام» و «وجوب اتحاد تمام [[مسلمین]] در حفظ بیضه اسلام و نگهداری جمیع مملکتهای اسلامی از [[عثمانی]] و ایرانی از تشبثات دول بیگانه و حملههای سلطنتهای» تأکید نمود. | ||
=تأسیس | == تأسیس شرکت اسلامیه == | ||
سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[تشیع]] در برابر خطر استعمار بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | سید اسماعیل اگرچه در سراسر زندگی از ریاست، زعامت و لوازم و ملزومات آن گریز داشت، اما در حفظ کیان [[اسلام]] و مرزهای عالم [[تشیع]] در برابر خطر استعمار بسیار غیرتمند بود و به هنگام ضرورت از مداخله در سیاست باک نداشت. وی یکی از مؤثرترین اسباب مقابله با نفوذ استعمار را کاهش وابستگی صنعتی و اقتصادی به آنها از راه گسترش صنایع و بازرگانی ملیو در یک کلام خودکفایی مسلمانها میدانست. | ||
به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم شوال سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتالله العظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | به همین جهت تأسیس «شرکت اسلامیه» توسط برخی بازرگانان خوشفکر اصفهان در شانزدهم شوال سال 1316ق مورد تأیید و تشویق فراوان وی قرار گرفت. چنانکه پس از رسیدن اولین محموله منسوجات آن شرکت به نجف، شخصاً به اتفاق آیتالله العظمی آخوند خراسانی در مجلس جشنی به همین مناسبت شرکت و بر ضرورت ترویج و توسعه منسوجات وطنی و صنایع داخلی تأکید کردند. همچنین در سال 1318ق به اتفاق آیات عظام آخوند خراسانی، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، [[سید محمد کاظم یزدی]]، [[محمد غروی شربیانی]]، [[محمد حسن ممقانی]]، [[میرزا حسین نوری]] و شیخالشریعه اصفهانی بر کتاب «لباس التقوی» تألیف حجتالاسلام سید جمالالدین واعظ اصفهانی تقریظی سنگین نوشت و ضمن آن ابراز امیدواری کرد: «مسلمانان [با تأسیس این شرکت] از گرفتاری به [[کفار]] برهند ... و ممالک محروسه [[ایران]] از احتیاج به [[کفر]] مستغنی شود». | ||
=مرجعیت دینی= | == مرجعیت دینی == | ||
میرزای شیرازی در بیست و چهارم ماه شعبان سال 1312ق درگذشت. در پی وفات وی امر [[مرجعیت]] و زعامت دینی به سید اسماعیل انتقال یافت. فرزندان میرزا همه داراییها و وجوه شرعیهای را که بر جای مانده بود، به سید اسماعیل واگذار کردند. اغلب علماء، فضلاء و حتی مقدسین حوزه مردم را در امر [[تقلید]] به وی ارجاع دادند، که از گروه اخیر آیات عظام میرزا حسین نوری، ملا فتحعلی سلطانآبادی، سید مرتضی کشمیری، میرزا ابراهیم محلاتی و سید ابراهیم خراسانی را بر شمردهاند. گفته شده است حتی آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی از نجف به سامراء آمدند تا سید اسماعیل برای آنها [[شهریه]] قرار دهد. | میرزای شیرازی در بیست و چهارم ماه شعبان سال 1312ق درگذشت. در پی وفات وی امر [[مرجعیت]] و زعامت دینی به سید اسماعیل انتقال یافت. فرزندان میرزا همه داراییها و وجوه شرعیهای را که بر جای مانده بود، به سید اسماعیل واگذار کردند. اغلب علماء، فضلاء و حتی مقدسین حوزه مردم را در امر [[تقلید]] به وی ارجاع دادند، که از گروه اخیر آیات عظام میرزا حسین نوری، ملا فتحعلی سلطانآبادی، سید مرتضی کشمیری، میرزا ابراهیم محلاتی و سید ابراهیم خراسانی را بر شمردهاند. گفته شده است حتی آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی از نجف به سامراء آمدند تا سید اسماعیل برای آنها [[شهریه]] قرار دهد. | ||
=شاگردان= | == شاگردان == | ||
شمارش شاگردان سید اسماعیل قطعا کاری ناشدنی است؛ چه آنطور که گفتهاند، به ندرت میتوان کسی را در میان اهل علم معاصر وی در [[عراق]] پیدا کرد که نزد وی تلمذ نکرده باشد. او به هر شهری که سفر میکرد، خیلی سریع جلسات درس فقه و اصول را برقرار میکرد و فضلاء در آن حاضر میگشتند. | شمارش شاگردان سید اسماعیل قطعا کاری ناشدنی است؛ چه آنطور که گفتهاند، به ندرت میتوان کسی را در میان اهل علم معاصر وی در [[عراق]] پیدا کرد که نزد وی تلمذ نکرده باشد. او به هر شهری که سفر میکرد، خیلی سریع جلسات درس فقه و اصول را برقرار میکرد و فضلاء در آن حاضر میگشتند. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۲: | ||
سید اسماعیل از بعضی بزرگان اجازه نقل [[حدیث]] داشت که از آن جمله میتوان به اجازه مبسوط مورخ اول صفر سال 1283ق آیتلله میرزا محمد همدانی اشاره کرد که تصویر آن در کتاب وی «جامع الشتات» چاپ شده است. همچنین برخی بزرگان از سید اسماعیل اجازه نقل حدیث داشتند که آیات بزرگوار و حجج اسلام میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، سید محمود حسینی مرعشی تبریزی، شیخ محمد باقر بیرجندی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمد حسین امامی شیرازی، شیخ محمد علی شاهآبادی، شیخ عباس تهرانی، سید نجمالحسن لکنهوی، شیخ حبیب آل ابراهیم عاملی، شیخ حبیبالله کاشمری ترشیزی آیتاللهی، حیدرقلیخان سردار کابلی، سید راحتحسین کوپالپوری هندی، سید عباس لاری، شیخ عبدالحسین حائری، شیخ محمد خطیب شمری جشعمی، سید محمد موسوی نجفآبادی، شیخ مهدی مسجدشاهی، میرزا حسن حائری، سید هبهالدین شهرستانی و سید محمد تبریزی از آن جملهاند. | سید اسماعیل از بعضی بزرگان اجازه نقل [[حدیث]] داشت که از آن جمله میتوان به اجازه مبسوط مورخ اول صفر سال 1283ق آیتلله میرزا محمد همدانی اشاره کرد که تصویر آن در کتاب وی «جامع الشتات» چاپ شده است. همچنین برخی بزرگان از سید اسماعیل اجازه نقل حدیث داشتند که آیات بزرگوار و حجج اسلام میرزا ابوطالب موسوی شیرازی، سید محمود حسینی مرعشی تبریزی، شیخ محمد باقر بیرجندی، شیخ احمد شاهرودی، شیخ محمد حسین امامی شیرازی، شیخ محمد علی شاهآبادی، شیخ عباس تهرانی، سید نجمالحسن لکنهوی، شیخ حبیب آل ابراهیم عاملی، شیخ حبیبالله کاشمری ترشیزی آیتاللهی، حیدرقلیخان سردار کابلی، سید راحتحسین کوپالپوری هندی، سید عباس لاری، شیخ عبدالحسین حائری، شیخ محمد خطیب شمری جشعمی، سید محمد موسوی نجفآبادی، شیخ مهدی مسجدشاهی، میرزا حسن حائری، سید هبهالدین شهرستانی و سید محمد تبریزی از آن جملهاند. | ||
= | == وفات == | ||
سید اسماعیل در سال 1334ق بیمار و به قصد درمان و مجاورت عازم [[کاظمین]] شد. اگرچه پس از مدتی بهبودی اندک حاصل شد، اما سلامتی مجدد وی به سبب وقوع رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج دیری نپائید. آن بزرگوار سرانجام در روز دوازدهم و بهنقلی هجدهم جمادیالاولی سال 1338ق در همان شهر درگذشت و پس از تشییعی باشکوه و اقامه مراسم [[نماز]] توسط فرزند ارشدش سید محمد مهدی، در بخش شرقی حرم مطهر [[امام موسی کاظم (ع)]]، روبروی حجرهای که [[ابنقولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد. | سید اسماعیل در سال 1334ق بیمار و به قصد درمان و مجاورت عازم [[کاظمین]] شد. اگرچه پس از مدتی بهبودی اندک حاصل شد، اما سلامتی مجدد وی به سبب وقوع رویدادهای ناگوار، کهولت سن و ضعف مزاج دیری نپائید. آن بزرگوار سرانجام در روز دوازدهم و بهنقلی هجدهم جمادیالاولی سال 1338ق در همان شهر درگذشت و پس از تشییعی باشکوه و اقامه مراسم [[نماز]] توسط فرزند ارشدش سید محمد مهدی، در بخش شرقی حرم مطهر [[امام موسی کاظم (ع)]]، روبروی حجرهای که [[ابنقولویه قمی]] در آن مدفون است، در مقبره خانوادگی خاندان صدر به خاک سپرده شد. | ||
=منبع= | == منبع == | ||
[http://www.imam-sadr.com/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/tabid/177/ArticleId/18053/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D8%AF%D8%B1.aspx برگرفته از اسایت زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر] | [http://www.imam-sadr.com/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1/tabid/177/ArticleId/18053/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A2%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D9%84-%D8%B5%D8%AF%D8%B1.aspx برگرفته از اسایت زندگینامه آیتالله سید اسماعیل صدر] | ||