۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== توقف تدریس == | == توقف تدریس == | ||
وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیتهای علمیاش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمانآباد، از توابع شیخوپور، رفت و همۀ همتش را صرف نوشتن [[تفسیر قرآن]] کرد. در سال۱۹۷۹ م، به لاهور بازگشت و در سال ۱۹۸۰ م، تفسیرش، «تدبّرِ قرآن»، را به پایان رساند. دربارۀ حکم زنای محصنه منازعهای در کشور درگرفت. هیئت قضایی از علما خواست تا نظر خویش را دراینباره بیان دارند. رأی ایشان مخالف دیدگاه رسمی بود. به عقیدۀ او بنابر قرآن حد زانی تازیانه است نه رجم. هیئت قضایی نخست همین رأی را برگزید، اما وقتی با مخالفت عمومی علما مواجه شد، دیدگاه رسمی را جانشین کرد. اصلاحی نیز تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد، اما از موضع خود عقب ننشست. حتی دوستش ''اسرار احمد''، که متولی نشر تفسیر «تدبّرِ قرآن» بود، وقتی تفسیر اصلاحی به سورۀ نور رسید و ایشان حاضر نشد رأی خود را تغییر دهد، از نشر بقیۀ تفسیر خودداری کرد. اصلاحی پس از اتمام [[تفسیر قرآن]]، به تدریس [[حدیث]] رو آورد و نخست موطّأ مالک و سپس [[صحیح بخاری]] را برای شاگردانش شرح کرد. همچنین «ادارۀ تدبر قرآن و حدیث» و مجلۀ تدبر را تأسیس کرد که در آن درس و گفتارهایش نیز منتشر میشد. درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت<ref>عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، | وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیتهای علمیاش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمانآباد، از توابع شیخوپور، رفت و همۀ همتش را صرف نوشتن [[تفسیر قرآن]] کرد. در سال۱۹۷۹ م، به لاهور بازگشت و در سال ۱۹۸۰ م، تفسیرش، «تدبّرِ قرآن»، را به پایان رساند. دربارۀ حکم زنای محصنه منازعهای در کشور درگرفت. هیئت قضایی از علما خواست تا نظر خویش را دراینباره بیان دارند. رأی ایشان مخالف دیدگاه رسمی بود. به عقیدۀ او بنابر قرآن حد زانی تازیانه است نه رجم. هیئت قضایی نخست همین رأی را برگزید، اما وقتی با مخالفت عمومی علما مواجه شد، دیدگاه رسمی را جانشین کرد. اصلاحی نیز تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد، اما از موضع خود عقب ننشست. حتی دوستش ''اسرار احمد''، که متولی نشر تفسیر «تدبّرِ قرآن» بود، وقتی تفسیر اصلاحی به سورۀ نور رسید و ایشان حاضر نشد رأی خود را تغییر دهد، از نشر بقیۀ تفسیر خودداری کرد. اصلاحی پس از اتمام [[تفسیر قرآن]]، به تدریس [[حدیث]] رو آورد و نخست موطّأ مالک و سپس [[صحیح بخاری]] را برای شاگردانش شرح کرد. همچنین «ادارۀ تدبر قرآن و حدیث» و مجلۀ تدبر را تأسیس کرد که در آن درس و گفتارهایش نیز منتشر میشد. درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت<ref>عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، ج ۱، ص ۱۸۴-۱۹۷، پایاننامه دکترا، موسسه ملی مطالعات پاکستان، ۲۰۰۷.</ref>. | ||
== اندیشه == | == اندیشه == | ||
اندیشههای اصلاحی در قالب درسگفتارهایش که شاگردان او گردآوری و منتشر کردهاند و مقالات و کتابهایش به جا مانده است. این مجموعۀ آثار موضوعات متنوعی را دربرمیگیرد، از جمله قرآن، حدیث، فقه، عرفان، فلسفه، اخلاق، جامعه و سیاست. | اندیشههای اصلاحی در قالب درسگفتارهایش که شاگردان او گردآوری و منتشر کردهاند و مقالات و کتابهایش به جا مانده است. این مجموعۀ آثار موضوعات متنوعی را دربرمیگیرد، از جمله قرآن، حدیث، فقه، عرفان، فلسفه، اخلاق، جامعه و سیاست. | ||
از مهمترین دغدغههای فکری اصلاحی فهم بیواسطۀ قرآن بود. وی در نخستین کتابش با عنوان مبادی تدبّر قرآن (لاهور ۱۹۶۹و ویراست جدید: ۱۹۹۱) – که شامل مقالات منتشر شده در مجلۀ اصلاح در سالهای ۱۳۱۵-۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۶-۱۹۳۹ و برخی از دیگر نوشتههای اوست – نخست روشهای رایج در تفسیر قرآن را تحلیل و نقد کرده و سپس مبانی فهم و تفسیر قرآن را تبیین نموده است، به همان گونهای که از استادش "فراهی" فراگرفته بود. به گفتۀ او خود قرآن مفسر خویش است و بدین منظور باید از زبان و نظم قرآن بهره برد. وی اینها را «ابزارهای درونی» تفسیر قرآن دانسته است و سنت متواتر، احادیث نبوی، سخنان صحابه، سبب نزول، تفاسیر، کتابهای آسمانی و تاریخ عرب پیش از اسلام را «ابزارهای بیرونی» آن. این کتاب مقدمۀ تفسیر قرآن اصلاحی شمرده میشود<ref>افتخار احمد، «الشیخ أمین أحسن الإصلاحی و منهجه فی تفسیره تدبّرِ قرآن»، | از مهمترین دغدغههای فکری اصلاحی فهم بیواسطۀ قرآن بود. وی در نخستین کتابش با عنوان مبادی تدبّر قرآن (لاهور ۱۹۶۹و ویراست جدید: ۱۹۹۱) – که شامل مقالات منتشر شده در مجلۀ اصلاح در سالهای ۱۳۱۵-۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۶-۱۹۳۹ و برخی از دیگر نوشتههای اوست – نخست روشهای رایج در تفسیر قرآن را تحلیل و نقد کرده و سپس مبانی فهم و تفسیر قرآن را تبیین نموده است، به همان گونهای که از استادش "فراهی" فراگرفته بود. به گفتۀ او خود قرآن مفسر خویش است و بدین منظور باید از زبان و نظم قرآن بهره برد. وی اینها را «ابزارهای درونی» تفسیر قرآن دانسته است و سنت متواتر، احادیث نبوی، سخنان صحابه، سبب نزول، تفاسیر، کتابهای آسمانی و تاریخ عرب پیش از اسلام را «ابزارهای بیرونی» آن. این کتاب مقدمۀ تفسیر قرآن اصلاحی شمرده میشود<ref>افتخار احمد، «الشیخ أمین أحسن الإصلاحی و منهجه فی تفسیره تدبّرِ قرآن»، ج ۱، ص ۴۴-۴۵، رسالۀ دکترا، پنجاب، ۱۹۹۶.</ref>. | ||
== کتاب تفسیر == | == کتاب تفسیر == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== تفکرسیاسی == | == تفکرسیاسی == | ||
اصلاح جامعه و ارتقای آگاهی مسلمانان هدف اساسی اصلاحی بود. از اینرو، همواره از فعالیت سیاسی محض اجتناب میکرد. گرچه او به نظام سیاسی و اجتماعی اسلام باور داشت، معتقد بود که وضع سیاسی موجود برای ایجاد اصلاحات اسلامی ابزار مناسبی نیست. او بر آن بود که نظام انتخاباتی برای اصلاحات اسلامی ناکارآمد است، زیرا یگانه هدف شخصیتهای سیاسی دستیابی به قدرت است و بدین منظور از هر وسیلهای، حتی اسلام، بهره میگیرند. همچنین مخالف این باور بود که با برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، مردم به اسلام و احزاب اسلامی رأی خواهند داد. به نظر او، جامعۀ پاکستان به اندازۀ کافی آگاهی اسلامی ندارد و بنابراین، باید از طریق فعالیتهای آموزشی و دعوت گسترده، جامعه را برای اصلاح اساسی و پایدار اسلامی آماده کرد (سلیم کیانی). در جلد نخست کتاب مقالات اصلاحی، مقالاتی گردآمده که اصلاحی پس از جداشدن از «جماعت اسلامی» نوشته و دلایل جدایی خویش را تبیین کرده است<ref> | اصلاح جامعه و ارتقای آگاهی مسلمانان هدف اساسی اصلاحی بود. از اینرو، همواره از فعالیت سیاسی محض اجتناب میکرد. گرچه او به نظام سیاسی و اجتماعی اسلام باور داشت، معتقد بود که وضع سیاسی موجود برای ایجاد اصلاحات اسلامی ابزار مناسبی نیست. او بر آن بود که نظام انتخاباتی برای اصلاحات اسلامی ناکارآمد است، زیرا یگانه هدف شخصیتهای سیاسی دستیابی به قدرت است و بدین منظور از هر وسیلهای، حتی اسلام، بهره میگیرند. همچنین مخالف این باور بود که با برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، مردم به اسلام و احزاب اسلامی رأی خواهند داد. به نظر او، جامعۀ پاکستان به اندازۀ کافی آگاهی اسلامی ندارد و بنابراین، باید از طریق فعالیتهای آموزشی و دعوت گسترده، جامعه را برای اصلاح اساسی و پایدار اسلامی آماده کرد (سلیم کیانی). در جلد نخست کتاب مقالات اصلاحی، مقالاتی گردآمده که اصلاحی پس از جداشدن از «جماعت اسلامی» نوشته و دلایل جدایی خویش را تبیین کرده است<ref>همان ج ۱، ص ۵۲-۵۳.</ref>. | ||
اصلاحی در دورهای که عضو فعال جماعت اسلامی بود، با نوشتن کتاب دعوت دین اور اس کا طریق کار (لاهور ۱۹۵۱)، ضمن نقد روشهای تبلیغاتی رایج، روش تبلیغ اسلام و ترغیب مسلمانان به اصلاح جامعه را معرفی کرده است. او در این کتاب با تکیه بر شیوۀ دعوت پیامبران، بهویژه [[پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم]]، مراحل و ابزارهای گوناگون تبلیغ و روشهای تربیت افراد را بررسی کرده است. | اصلاحی در دورهای که عضو فعال جماعت اسلامی بود، با نوشتن کتاب دعوت دین اور اس کا طریق کار (لاهور ۱۹۵۱)، ضمن نقد روشهای تبلیغاتی رایج، روش تبلیغ اسلام و ترغیب مسلمانان به اصلاح جامعه را معرفی کرده است. او در این کتاب با تکیه بر شیوۀ دعوت پیامبران، بهویژه [[پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم]]، مراحل و ابزارهای گوناگون تبلیغ و روشهای تربیت افراد را بررسی کرده است. |