۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|1972 | |1972 م، صوریف [[فلسطین]] | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|1443 | |1443 ق، [[فلسطین]] | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' در [[صوریف]] از توابع [[فلسطین]] به دنیا آمد. او رهبر گردان [[صوریف]]، گردان [[قسام]] تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل | '''عبدالرحمن اسماعیل عبدالرحمن غنیمات''' در [[صوریف]] از توابع [[فلسطین]] به دنیا آمد. او رهبر گردان [[صوریف]]، گردان [[قسام]] تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهر به پایان رساند و سپس برای تکمیل تحصیلات متوسطه در رشته علمی به مدارس شهر الخلیل رفت، و با موفقیت دروس را به پایان رساند. وی به محض پایان تحصیل به مدت 6 ماه در بازداشتگاه الظهریه بازداشت شد و نتوانست به دانشگاه بپیوندد و پس از دو سال به دانشکده پرستاری الاهلی (وابسته به بیمارستان الاهلی) رفت. | ||
= زندگینامه = | == زندگینامه == | ||
ایشان در [[صوریف]] از توابع فلسطین به دنیا آمد. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل [[اسرائیل]] کار میکرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود به [[اسرائیل]] و کار در آنجا جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. مادر ایشان، یک زن خانهدار است. ایشان یک برادر و هشت خواهر دارد و برادرش احمد که 18 سال بیشتر نداشت توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده است. و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده بود. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ [[قرآن کریم]] را نیز به پایان رساند. وی در سال 2003 میلادی در یک مبادله اسرا با [[اسرائیل]] آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطرآفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر میبرد تا اینکه در سال 2006 میلادی پس از گذراندن دو سال ونیم حبس کشید و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچگونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است. | ایشان در [[صوریف]] از توابع [[فلسطین]] به دنیا آمد. پدرش در بخش ساخت و ساز در داخل [[اسرائیل]] کار میکرد و پس از دستگیری پسرش به اتهام قتل، از ورود به [[اسرائیل]] و کار در آنجا جلوگیری شد و در مناطق عربی مشغول به کار شد و اکنون به دلیل تجاوز از حد قانونی بیکار است. مادر ایشان، یک زن خانهدار است. ایشان یک برادر و هشت خواهر دارد و برادرش احمد که 18 سال بیشتر نداشت توسط نیروهای اشغالگر صهیونیستی دستگیر شده است. و به دلیل اینکه تحصیلات متوسطه را به پایان نرسانده بود. تحصیلات متوسطه را در زندانهای اسرائیل به پایان رساند و حفظ [[قرآن کریم]] را نیز به پایان رساند. وی در سال 2003 میلادی در یک مبادله اسرا با [[اسرائیل]] آزاد شد، زیرا پنج ماه تا آزادیش باقی مانده بود و پس از گذشت کمتر از یک سال، مجدداً به بهانه خطرآفرینی بازداشت و حکم اداری صادر شد. وی در بازداشت به سر میبرد تا اینکه در سال 2006 میلادی پس از گذراندن دو سال ونیم حبس کشید و کمتر از شش ماه بعد برای سومین بار در سال 1386 بدون هیچگونه اتهامی دستگیر شد و تنها متهم اتهام این است که او برادر عبدالرحمن غنیمت است. | ||
=تشکیل گردان صوریف= | == تشکیل گردان صوریف == | ||
گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت میکرد، یکی از برجستهترین هستههای گردانهای [[قسام]] در آن منطقه بهشمار میرود و عملیات کیفی آن بحث گستردهای را در صفوف سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیاتهای تیراندازی زیادی انجام داد و در جادههای فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیاتهای دیگر که دردناکترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدمربایی متمایز که در آن گردان شارون آردی، سرباز [[صهیونیست]] را ربود.<br> | گروهک "صوریف" که در اواسط دهه نود در منطقه جنوب فعالیت میکرد، یکی از برجستهترین هستههای گردانهای [[قسام]] در آن منطقه بهشمار میرود و عملیات کیفی آن بحث گستردهای را در صفوف سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. و پازلی برای قدرت عملیات و کیفیت آن از نظر نظامی و امنیتی که طی آن عملیاتهای تیراندازی زیادی انجام داد و در جادههای فرعی منع آمد و شد و بسیاری از عملیاتهای دیگر که دردناکترین آنها بمباران شهر بود. کافه «آبروو» و عملیات آدمربایی متمایز که در آن گردان شارون آردی، سرباز [[صهیونیست]] را ربود.<br> | ||
= پیوستن به مقاومت اسلامی حماس = | == پیوستن به مقاومت اسلامی حماس == | ||
در جریان دستگیری ایشان در زندانهای اشغالگر، به صفوف جنبش [[حماس|مقاومت اسلامی حماس]] پیوست و در این شش ماه گردان [[قسام]] متشکل از چهار نفر تشکیل شد:(عبدالرحمن غنیمات، جمال آلساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندانهای اشغالی، با اعضای گردان در تماس بود. عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردانهای [[عزالدین قسام]] در مورد اهداف گروه خود گفت:انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاهها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوریترین و مهمترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.» | در جریان دستگیری ایشان در زندانهای اشغالگر، به صفوف جنبش [[حماس|مقاومت اسلامی حماس]] پیوست و در این شش ماه گردان [[قسام]] متشکل از چهار نفر تشکیل شد:(عبدالرحمن غنیمات، جمال آلساعت، رائد ابوحمدیه، ایمن قفیشا) و پس از آزادی از زندانهای اشغالی، با اعضای گردان در تماس بود. عبدالرحمن در گفتگو با سایت گردانهای [[عزالدین قسام]] در مورد اهداف گروه خود گفت:انتقام شهدایمان، بازگرداندن اعتماد به دستگاهها، ارتقای روحیه و آزادی زندانیان که محوریترین و مهمترین هدف کار جهادی ما در این مقطع است.» | ||
=عملیات گردان به رهبری او= | == عملیات گردان به رهبری او == | ||
اولین عملیات گردان در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک ''کفر اعتزیون'' که گردان در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامهریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرکنشینان افراطی و گردان به سرعت عقبنشینی کرد، همانطور که ایشان روایت میکند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک ''باعسون'' سپس در روستای ''بیت عامر'' و سپس به [[صوریف]] رفتند و نتیجه این عملیات مجروح شدن یک شهرکنشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن شدن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت که منجر به تظاهرات شد. | اولین عملیات گردان در اواخر سال 95 هجری قمری در نزدیکی شهرک ''کفر اعتزیون'' که گردان در این عملیات به خوبی حرکات خود را رصد و برنامهریزی کرد، به خصوص که اولین عملیات برای آنها بود. شهرکنشینان افراطی و گردان به سرعت عقبنشینی کرد، همانطور که ایشان روایت میکند، آن سوی خیابان اصلی مارین در شهرک ''باعسون'' سپس در روستای ''بیت عامر'' و سپس به [[صوریف]] رفتند و نتیجه این عملیات مجروح شدن یک شهرکنشین و دخترش و واکنش خشمگینانه آنها به دلیل بستن شدن جاده عبوری از نزدیکی شهرک و به دلیل عدم امنیت که منجر به تظاهرات شد. | ||
دومین عملیات در تاریخ 1996 میلادی بعد از شهادت مهندس ''یحیی عیاش'' بود که گردان تصمیم گرفت که هدفش تیراندازی یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو [[صهیونیست]] به نامهای سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». | دومین عملیات در تاریخ 1996 میلادی بعد از شهادت مهندس ''یحیی عیاش'' بود که گردان تصمیم گرفت که هدفش تیراندازی یک ماشین افسر نظامی باشد و نقشه آنها به نتیجه رسید و به یک خودروی نظامی تیراندازی کردند که منجر به کشته شدن دو [[صهیونیست]] به نامهای سرگرد «اُزتنون» و گروهبان «ینیب سمل». | ||
عملیات بیت شمیش: در تاریخ 1996 میلادی اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمیش به دنبال هدف مناسب میگردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد. | عملیات بیت شمیش: در تاریخ 1996 میلادی اقدام برای ربودن سرباز یا افسر تعیین شد که در صورت شکست گروه، گروه در مسیر شهرک بیت شمیش به دنبال هدف مناسب میگردد. او و همراهش جمال به خودرو شلیک کردند و حدود یک ساعت پس از عملیات اجساد سرنشینان کشف شد. | ||
* ر. ک: مدخل | == منابع == | ||
* ر. ک: مدخل عبدالرحمن غنيمات در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | |||
[[رده:شخصیتهای اخوان المسلمین]] | [[رده:شخصیتهای اخوان المسلمین]] |