۸۷٬۷۷۵
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - 'دست اندازی' به 'دستاندازی') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
در زمان حاکمیت انگلیس در قرن نوزدهم در مالزی، فعالیت عقبه دیگر استعمار یعنی مسیونرها در ترویج مسیحیت تشدید گردید. آنان با پشتیبانی حکومت استعمارگر انگلیس و جهان غرب مسیحی از راههای مختلف، ترویج مسیحیت را دنبال نمودند و با تأسیس مراکز پزشکی، مدارس مذهبی و غیرمذهبی و تبلیغ مستقیم، در صدد تضعیف اسلام و مسیحی نمودن مردم مالزی برآمدند، اما به گواهی تاریخ با همه هزینه فراوان که در این راه نمودند، توفیق چندانی به دست نیاوردند و با همه مهاجرت مسیحیان و جذب مهاجران چینی و غیره بیش از 7% جمعیت کشور را نتوانستند با خود همراه سازند.<br> | در زمان حاکمیت انگلیس در قرن نوزدهم در مالزی، فعالیت عقبه دیگر استعمار یعنی مسیونرها در ترویج مسیحیت تشدید گردید. آنان با پشتیبانی حکومت استعمارگر انگلیس و جهان غرب مسیحی از راههای مختلف، ترویج مسیحیت را دنبال نمودند و با تأسیس مراکز پزشکی، مدارس مذهبی و غیرمذهبی و تبلیغ مستقیم، در صدد تضعیف اسلام و مسیحی نمودن مردم مالزی برآمدند، اما به گواهی تاریخ با همه هزینه فراوان که در این راه نمودند، توفیق چندانی به دست نیاوردند و با همه مهاجرت مسیحیان و جذب مهاجران چینی و غیره بیش از 7% جمعیت کشور را نتوانستند با خود همراه سازند.<br> | ||
به هر حال حضور استعمار و ستمهای چند لایه آن، همبستگی بیشتر اسلامی و ملی مجموعه جزایر مالزی را به بار آورد و مردم با تکیه به آموزشهای اسلامی و فرهنگ پویا و قوی دینی در مقابل استعمار به مقاومت پرداختند و طبیعی است که نخستین فریادهای مقاومت و اولین پرچم پایداری از میان مسلمانان سر برآورد. اسلام توانست برای استقلال مالزی نقش مؤثر و قاطع ایفا کند، چنان که به گواهی همگان از تفرق و از هم پاشیدن کشور جلوگیری کرد و با برتری ای که در میان سایر ادیان و در دل مردم داشت، توانست مالزی را یکپارچه و متحد نگهدارد و به عنوان یک نیروی محکم هویت بخش و وحدت آفرین ایفای نقش نماید.<br> | به هر حال حضور استعمار و ستمهای چند لایه آن، همبستگی بیشتر اسلامی و ملی مجموعه جزایر مالزی را به بار آورد و مردم با تکیه به آموزشهای اسلامی و فرهنگ پویا و قوی دینی در مقابل استعمار به مقاومت پرداختند و طبیعی است که نخستین فریادهای مقاومت و اولین پرچم پایداری از میان مسلمانان سر برآورد. اسلام توانست برای استقلال مالزی نقش مؤثر و قاطع ایفا کند، چنان که به گواهی همگان از تفرق و از هم پاشیدن کشور جلوگیری کرد و با برتری ای که در میان سایر ادیان و در دل مردم داشت، توانست مالزی را یکپارچه و متحد نگهدارد و به عنوان یک نیروی محکم هویت بخش و وحدت آفرین ایفای نقش نماید.<br> | ||
با این همه، | با این همه، دستاندازیهای استعمار جهت عدم تحقق استقلال واقعی مالزی و حفظ اقتدار آن به عنوان قدرت اسلامی پایان نیافت و پس از استقلال آن در سال 1957، نیز ادامه پیدا کرد. سرانجام در سال 1963 سنگاپور از آن جدا شد و بدین ترتیب بر توان آن ضربه زد.<br> | ||
=شاخصهای حضور اسلام در مالزی= | =شاخصهای حضور اسلام در مالزی= |