۶٬۷۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = امین احسن اصلاحی | |||
| تصویر = امین احسن اصلاحی.jpg | |||
| نام = | |||
| نامهای دیگر = | |||
| | | سال تولد = 1197 م | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = [[هندوستان]] | ||
| | | سال درگذشت = 1997 م | ||
|محل تولد | | تاریخ درگذشت = | ||
| محل درگذشت = لاهور | |||
| | | استادان = | ||
| | | شاگردان = | ||
|اسلام | | دین = [[اسلام]] | ||
| | | مذهب = [[اهل سنت]] | ||
|} | | آثار = {{فهرست جعبه افقی |حقیقت شرک و توحید|حقیقت نماز|حقیقت تقوا }} | ||
| فعالیتها = | |||
| وبگاه = | |||
'''امین احسن اصلاحی''' عالم و [[مفسر]] پاکستانی در دورۀ معاصر است. وی در سال ۱۹۰۴ م، در روستای بَمهور شهر اعظمگره در [[هندوستان]]، در خانوادهای متدین متولد شد. پدرش، محمد مرتضی، از خردهزمینداران منطقه بود و معاش خانواده با کشاورزی بر روی همان زمین تأمین میشد. امین | }} | ||
'''امین احسن اصلاحی''' عالم و [[مفسر]] پاکستانی در دورۀ معاصر است. وی در سال ۱۹۰۴ م، در روستای بَمهور شهر اعظمگره در [[هندوستان]]، در خانوادهای متدین متولد شد. پدرش، محمد مرتضی، از خردهزمینداران منطقه بود و معاش خانواده با کشاورزی بر روی همان زمین تأمین میشد. امین احسن تحصیلات ابتداییاش را در زادگاهش به پایان رساند. در سال ۱۹۱۴ م، در سرایمیر از توابع اعظمگره در مدرسۀ اصلاح به تحصیل ادامه داد و [[زبان عربی]] و [[زبان فارسی|فارسی]]، [[قرآن]] و [[تفسیر]]، [[حدیث]]، [[فقه]]، [[فلسفه]] و [[منطق]] را فراگرفت و در سال ۱۹۲۲ م، از آنجا فارغالتحصیل شد و به همین مناسبت، شهرت اصلاحی را برای خود برگزید. | |||
== تحصیل و تدریس == | == تحصیل و تدریس == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۴: | ||
== حیات سیاسی == | == حیات سیاسی == | ||
با تشکیل حزب جماعت اسلامی به رهبری [[سید ابو علی مودودی|ابوالأعلی مودودی]] در سال ۱۹۴۱ م، اصلاحی به عضویت مجلس شورا تعیین شد. چون دفتر مرکزی حزب در دارالاسلام از توابع | با تشکیل حزب جماعت اسلامی به رهبری [[سید ابو علی مودودی|ابوالأعلی مودودی]] در سال ۱۹۴۱ م، اصلاحی به عضویت مجلس شورا تعیین شد. چون دفتر مرکزی حزب در دارالاسلام از توابع پتهانکوت در پنجاب شرقی قرار داشت، در سال ۱۹۴۳ م به درخواست مودودی مدرسۀ اصلاح را رها کرد و از سرایمیر به دارالاسلام رفت. وی قائممقام جماعت اسلامی بود و در توسعۀ نظری و فکری در حزب نقش ویژهای داشت. پس از تأسیس دولت مستقل [[پاکستان]]، وی نیز به همراه دیگر اعضای جماعت اسلامی از دارالاسلام به لاهور نقل مکان کرد. در سال ۱۹۵۱ م، بهعنوان نامزد حزب جماعت اسلامی در انتخابات شرکت کرد، ولی حزب او شکست خورد. وی در سال ۱۹۵۳ م، در قیام برضد قادیانیه نقش داشت و به اتهام برهم زدن نظم عمومی، محاکمه و به یک سال و نیم حبس محکوم شد. در سال ۱۹۵۶ م، رئیسجمهوری وقت، ''سکندر میرزا''، او را به عضویت «هیئت قانون اسلامی» در آورد. این هئیت موظف بود که برای اسلامیشدن قانون اساسی مصوب، پیشنهادهایی بدهد، اما با کودتای ژنرال ''محمد ایوب'' منحل شد. وی با این تجربۀ ناموفق، دیگر هیچ منصب حکومتی را نپذیرفت. و در سال ۱۹۵۸ م، در پی اختلافاتش با مودودی دربارۀ رسالت حزب، از حزب کناره گرفت. او معتقد بود که فعالیت اصلی حزب باید در جهت اصلاح جامعه باشد، اما مودودی قائل به فعالیت سیاسی حزب بود. | ||
== فعالیت علمی == | == فعالیت علمی == | ||
ایشان تمام وقت خود را صرف کارهای علمی و فکری کرد و به نوشتن [[تفسیر قرآن]] و تدریس پرداخت. | ایشان تمام وقت خود را صرف کارهای علمی و فکری کرد و به نوشتن [[تفسیر قرآن]] و تدریس پرداخت. مقالههایش نخست در مجلۀ منبر و در مجلۀ میثاق که خود تأسیس کرده بود منتشر میشد. در سال ۱۹۶۱ م، در «حلقۀ تدبر قرآن»، متشکل از گروهی از دانشجویان به تدریس نحو و ادبیات عربی و قرآن و حدیث پرداخت. وی همواره از همکاری با حکومت پرهیز داشت و حتی دوبار به سبب نقد سیاستهای حکومت به زندان افتاد. با این حال گاهی شخصیتهای سیاسی از مواضع فکری و دینی او به نفع خود بهرهبرداری میکردند. برای نمونه در انتخابات سال ۱۹۶۵ م، ''فاطمه جناح'' از سوی برخی گروههای سیاسی از جمله جماعت اسلامی نامزد ریاستجمهوری شد. اصلاحی که مخالف ریاست زنان بود، در رد موضع جماعت اسلامی در مجلۀ میثاق مقالاتی منتشر کرد. ژنرال ''محمد ایوب'' از دیدگاه او بر ضد نامزد رقیب سود جست و مقالههای او را در سراسر کشور توزیع کرد. پس از پیروزی ''ایوبخان'' در انتخابات، او برای سپاسگزاری منصبی حکومتی را به اصلاحی پیشنهاد کرد ولی او هرگونه همکاری با حکومت را رد نمود و تصریح کرد که این مقالات را نه در تأیید ''ایوبخان''، که صرفاً بهعنوان انجام دادن وظیفۀ دینی نوشته است. اصلاحی از پذیرفتن جوایز، کمکهای مالی، مناصب حکومتی و حتی شرکت در برنامههای تلویزیونی– که رئیسجمهوریهای بعدی، [[ذوالفقار علی بوتو|ذوالفقارعلی بوتو]] و [[ضیاءالحق]]، به او پیشنهاد دادند– خودداری میکرد. | ||
== توقف تدریس == | == توقف تدریس == | ||
وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیتهای علمیاش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمانآباد، از توابع | وی پس از مرگ پسرش ابوصالح، تدریس و انتشار مجله را متوقف کرد. در سال ۱۹۶۶ م، انتشار مجلۀ میثاق را به ''اسرار احمد'' واگذار نمود و مدتی بعد جلسات هفتگی [[تفسیر قرآن]] نیز در منزل ''اسرار احمد'' برپا شد. اما این همکاری دیری نپایید و به سبب اختلاف فکری میان این دو، ''اسرار احمد'' از نشر مقالات اصلاحی و تشکیل جلسۀ تفسیر قرآن سرباز زد. درسال ۱۹۷۱ م، ایشان بر اثر بیماری شدید از همۀ فعالیتهای علمیاش بازماند. در سال ۱۹۷۲ م، از [[لاهور]] به روستای رحمانآباد، از توابع شیخوپور رفت و همۀ همتش را صرف نوشتن [[تفسیر قرآن]] کرد. در سال۱۹۷۹ م، به لاهور بازگشت و در سال ۱۹۸۰ م، تفسیرش، '''«تدبّرِ قرآن»'''، را به پایان رساند. دربارۀ حکم زنای محصنه منازعهای در کشور درگرفت. هیئت قضایی از علما خواست تا نظر خویش را دراینباره بیان دارند. رأی ایشان مخالف دیدگاه رسمی بود. به عقیدۀ او بنابر قرآن حد زانی تازیانه است نه رجم. هیئت قضایی نخست همین رأی را برگزید، اما وقتی با مخالفت عمومی علما مواجه شد، دیدگاه رسمی را جانشین کرد. اصلاحی نیز تحت فشار قرار گرفت و تهدید شد، اما از موضع خود عقب ننشست. حتی دوستش ''اسرار احمد'' که متولی نشر تفسیر «تدبّرِ قرآن» بود، وقتی تفسیر اصلاحی به سورۀ نور رسید و ایشان حاضر نشد رأی خود را تغییر دهد، از نشر بقیۀ تفسیر خودداری کرد. اصلاحی پس از اتمام [[تفسیر قرآن]] به تدریس [[حدیث]] رو آورد و نخست موطّأ مالک و سپس [[صحیح بخاری]] را برای شاگردانش شرح کرد. همچنین «ادارۀ تدبر قرآن و حدیث» و مجلۀ تدبر را تأسیس کرد که در آن درس و گفتارهایش نیز منتشر میشد. درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت<ref>عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، ج ۱، ص ۱۸۴-۱۹۷، پایاننامه دکترا، موسسه ملی مطالعات پاکستان، ۲۰۰۷.</ref>. | ||
== اندیشه == | == اندیشه == | ||
خط ۵۰: | خط ۵۱: | ||
اصلاح جامعه و ارتقای آگاهی مسلمانان هدف اساسیاش بود. از اینرو، همواره از فعالیت سیاسی محض اجتناب میکرد. گرچه او به نظام سیاسی و اجتماعی اسلام باور داشت، معتقد بود که وضع سیاسی موجود برای ایجاد اصلاحات اسلامی ابزار مناسبی نیست. او بر آن بود که نظام انتخاباتی برای اصلاحات اسلامی ناکارآمد است، زیرا یگانه هدف شخصیتهای سیاسی دستیابی به قدرت است و بدین منظور از هر وسیلهای، حتی اسلام، بهره میگیرند. همچنین مخالف این باور بود که با برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، مردم به اسلام و احزاب اسلامی رأی خواهند داد. به نظر او، جامعۀ پاکستان به اندازۀ کافی آگاهی اسلامی ندارد و بنابراین، باید از طریق فعالیتهای آموزشی و دعوت گسترده، جامعه را برای اصلاح اساسی و پایدار اسلامی آماده کرد (سلیم کیانی). در جلد نخست کتاب «مقالات اصلاحی»، مقالاتی گردآمده که وی پس از جداشدن از «جماعت اسلامی» نوشته و دلایل جدایی خویش را تبیین کرده است<ref>همان ج ۱، ص ۵۲-۵۳.</ref>. | اصلاح جامعه و ارتقای آگاهی مسلمانان هدف اساسیاش بود. از اینرو، همواره از فعالیت سیاسی محض اجتناب میکرد. گرچه او به نظام سیاسی و اجتماعی اسلام باور داشت، معتقد بود که وضع سیاسی موجود برای ایجاد اصلاحات اسلامی ابزار مناسبی نیست. او بر آن بود که نظام انتخاباتی برای اصلاحات اسلامی ناکارآمد است، زیرا یگانه هدف شخصیتهای سیاسی دستیابی به قدرت است و بدین منظور از هر وسیلهای، حتی اسلام، بهره میگیرند. همچنین مخالف این باور بود که با برگزاری انتخابات آزاد و عادلانه، مردم به اسلام و احزاب اسلامی رأی خواهند داد. به نظر او، جامعۀ پاکستان به اندازۀ کافی آگاهی اسلامی ندارد و بنابراین، باید از طریق فعالیتهای آموزشی و دعوت گسترده، جامعه را برای اصلاح اساسی و پایدار اسلامی آماده کرد (سلیم کیانی). در جلد نخست کتاب «مقالات اصلاحی»، مقالاتی گردآمده که وی پس از جداشدن از «جماعت اسلامی» نوشته و دلایل جدایی خویش را تبیین کرده است<ref>همان ج ۱، ص ۵۲-۵۳.</ref>. | ||
او در دورهای که عضو فعال جماعت اسلامی بود، با نوشتن کتاب «دعوت دین اور اس کا طریق کار»، ضمن نقد روشهای تبلیغاتی رایج، روش تبلیغ [[اسلام]] و ترغیب [[مسلمانان]] به اصلاح جامعه را معرفی کرده است. او در این کتاب با تکیه بر شیوۀ دعوت [[پیامبران]]، بهویژه [[ | او در دورهای که عضو فعال جماعت اسلامی بود، با نوشتن کتاب «دعوت دین اور اس کا طریق کار»، ضمن نقد روشهای تبلیغاتی رایج، روش تبلیغ [[اسلام]] و ترغیب [[مسلمانان]] به اصلاح جامعه را معرفی کرده است. او در این کتاب با تکیه بر شیوۀ دعوت [[پیامبران]]، بهویژه [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا) | ||
|پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم]]، مراحل و ابزارهای گوناگون تبلیغ و روشهای تربیت افراد را بررسی کرده است. | |||
== حکومت اسلامی == | == حکومت اسلامی == | ||
در کتاب '''«اسلامی ریاست»'''، که مجموعه مقالههایش در نشریۀ ترجمان القرآن است، دربارۀ مفهوم و اصول [[حکومت]]، حقوق و وظایف شهروندان و جایگاه غیرمسلمانان در [[حکومت اسلامی]] بحث کرده است. | در کتاب '''«اسلامی ریاست»'''، که مجموعه مقالههایش در نشریۀ ترجمان القرآن است، دربارۀ مفهوم و اصول [[حکومت]]، حقوق و وظایف شهروندان و جایگاه غیرمسلمانان در [[حکومت اسلامی]] بحث کرده است. | ||
وی در فعالیتهای مربوط به تعیین [[اصول فقه]] اسلامی برای ادارۀ جامعه و فرایند قانونی شدن آنها نیز نقش مهمی داشت. چون به هنگام تنظیم [[قانون اساسی]]، به سبب مواجهه با مسائل ناشی از اختلافات مذهبی، تشکیل دولت لاییک پیشنهاد شده بود، اصلاحی در دو کتاب '''«اسلامی ریاست»''' و '''«اسلامی ریاست مین فقهی اختلاف کا حل»'''، راه حلهایی برای این معضل عرضه کرد. کتاب دیگرش، '''«اسلامی قانون کی تدوین»''' (لاهور ۱۹۷۶)، شامل یادداشتها و مقالهها و آرای جالب توجه اوست، در زمانی که مباحث قانونی شدن فقه اسلامی در [[پاکستان]] رواج داشت. این کتاب را عبدالرئوف به انگلیسی ترجمه و منتشر کرده است. | وی در فعالیتهای مربوط به تعیین [[اصول فقه]] اسلامی برای ادارۀ جامعه و فرایند قانونی شدن آنها نیز نقش مهمی داشت. چون به هنگام تنظیم [[قانون اساسی]]، به سبب مواجهه با مسائل ناشی از اختلافات مذهبی، تشکیل دولت لاییک پیشنهاد شده بود، اصلاحی در دو کتاب '''«اسلامی ریاست»''' و '''«اسلامی ریاست مین فقهی اختلاف کا حل»'''، راه حلهایی برای این معضل عرضه کرد. کتاب دیگرش، '''«اسلامی قانون کی تدوین»''' (لاهور ۱۹۷۶ م)، شامل یادداشتها و مقالهها و آرای جالب توجه اوست، در زمانی که مباحث قانونی شدن فقه اسلامی در [[پاکستان]] رواج داشت. این کتاب را عبدالرئوف به انگلیسی ترجمه و منتشر کرده است. | ||
وی در کتاب '''«اسلامی معاشره مین عورت کا مقام»''' به نقش زنان در جامعۀ اسلامی، بر مبنای اندیشههای اسلامی، پرداخته و دیدگاههای سیاستمداران و فعالان اجتماعی دوران خویش را نقد کرده است. | وی در کتاب '''«اسلامی معاشره مین عورت کا مقام»''' به نقش زنان در جامعۀ اسلامی، بر مبنای اندیشههای اسلامی، پرداخته و دیدگاههای سیاستمداران و فعالان اجتماعی دوران خویش را نقد کرده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
== فلسفه == | == فلسفه == | ||
موضوع دیگر مورد علاقۀ وی [[فلسفه]] بود. وی از دورۀ تحصیل، آثار معروف این حوزه را مطالعه و فلسفۀ غرب و آثار آن را در کشورهای اسلامی بررسی کرده بود. اصلاحی در سخنرانیها و مقالههایش – که بعداً در کتابی با عنوان «فلسفه کی بنیادی مسائل قرآن حکیم کی روشنی مین» | موضوع دیگر مورد علاقۀ وی [[فلسفه]] بود. وی از دورۀ تحصیل، آثار معروف این حوزه را مطالعه و فلسفۀ غرب و آثار آن را در کشورهای اسلامی بررسی کرده بود. اصلاحی در سخنرانیها و مقالههایش – که بعداً در کتابی با عنوان «فلسفه کی بنیادی مسائل قرآن حکیم کی روشنی مین» در لاهور منتشر شد – آرای فلاسفۀ قدیم و جدید را دربارۀ [[خدا]]، [[انسان]]، [[خیر و شر]]، [[جبر و اختیار]]، و [[نبوت]] و [[معاد]] بررسی و تناقضهای آنها را با [[اسلام]] بیان کرده است. | ||
== آثار دیگر == | == آثار دیگر == | ||
دیگر آثار ایشان عبارتاند از: | دیگر آثار ایشان عبارتاند از: | ||
# حقیقت شرک و | # حقیقت شرک و توحید؛ | ||
# حقیقت | # حقیقت نماز؛ | ||
# حقیقت | # حقیقت تقوا؛ | ||
# تفهیم | # تفهیم دین؛ | ||
# قرآن مین پوردی کی احکام؛ | # قرآن مین پوردی کی احکام؛ | ||
# مشاهدات | # مشاهدات حرم؛ | ||
# تنقیدات، و توضیحات. | # تنقیدات، و توضیحات. | ||
همچنین وی تفسیر استادش، ''حمیدالدین فراهی''، را که شامل چهارده سوره از [[قرآن]] است، با عنوان نظام القرآنی (لاهور ۱۹۸۵؛ اعظمگره ۱۹۹۰) و چند کتاب قرآنی دیگر او را از [[زبان عربی|عربی]] به [[اردو]] ترجمه و منتشر کرده است. | همچنین وی تفسیر استادش، ''حمیدالدین فراهی''، را که شامل چهارده سوره از [[قرآن]] است، با عنوان نظام القرآنی (لاهور ۱۹۸۵؛ اعظمگره ۱۹۹۰) و چند کتاب قرآنی دیگر او را از [[زبان عربی|عربی]] به [[اردو]] ترجمه و منتشر کرده است. | ||
خط ۷۹: | خط ۸۱: | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت. | درسال ۱۹۹۳ م، وی به سبب بیماری مجبور به ترک تدریس شد. و در تاریخ ۱۵ دسامبر ۱۹۹۷ م، در لاهور درگذشت. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
== منابع == | |||
* [[قرآن کریم]]. | |||
* سیدعلی آقایی، «انسجام قرآن: رهیافت فراهی-اصلاحی در تفسیر»، پژوهشهای قرآنی، شمارۀ پیاپی ۴۹-۵۰، بهار و تابستان ۱۳۸۶، ص ۲۱۶-۲۵۹. | |||
* سیدعلی آقایی، «انسجام قرآن از نظریه تا عمل: مقایسۀ روش تفسیری فراهی - اصلاحی و حوّی»، کتاب ماه دین، سال دوازدهم، شمارۀ پیاپی ۱۴۴، مهر ۱۳۸۸، ص ۷۲-۷۹. | |||
* افتخار احمد، «الشیخ أمین أحسن الإصلاحی و منهجه فی تفسیره تدبّرِ قرآن»، رسالۀ دکترا، پنجاب، ۱۹۹۶. | |||
* تقی کیاننژاد، «امین احسن اصلاحی و تفسیر تدبّر قرآن»، کتاب ماه دین، ش ۷۰-۷۱، مرداد و شهریور ۱۳۸۲، ص ۸۲-۸۳. | |||
* عبدالرئوف، " مطالعه اندیشه سیاسی اجتماعی مولانا امین احسن اصلاحی "، پایاننامه دکترا، موسسه ملی مطالعات پاکستان، ۲۰۰۷. | |||
* مستنصر میر، انسجام در قرآن، ۱۹۸۶. | |||
* دانشنامهٔ بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «امیناحسن اصلاحی»، ج ۱،ص ۷۲۷۵. | |||
{{علمای پاکستان}} | |||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان | [[رده:عالمان اهل سنت]] | ||
[[رده: | [[رده:پاکستان]] | ||