۸۷٬۶۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گیرد' به 'میگیرد') |
جز (جایگزینی متن - 'نمونه ای ' به 'نمونهای ') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[غالیان|غلاة]], نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان, تناسخ را بیشتر به معنای خاص انتقال روح الاهی در ائمه در نظر داشتند. | [[غالیان|غلاة]], نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان, تناسخ را بیشتر به معنای خاص انتقال روح الاهی در ائمه در نظر داشتند. | ||
چنان که کیسانیه یا مختاریه, پیروان مختاربن ابوعبیده ثقفی (م. 68ق) روح الاهی در وجود پیامبر اکرم حلول کرده و از پیامبر(ص) به حضرت علی و حسنین(علیهم السلام) منتقل شده و سپس به محمدبن حنفیه رسیده است. فرقههای مختلف منشعب از اینان, مثل حارثیه,حربیه, بیانیه و دیگر فرقههای غلاة, مثل خطابیه و جناحیه و مخمسه به تناسخ روح الاهی در امام خود معتقد بودند<ref>اشعری قمی, 26, 39, 59; ابوالحسن اشعری, 6; بغدادی, 1, 272 ـ 273; برای اطلاعات بیشتر نک: نوبختی و اشعری قمی, صفحات متعدد</ref>.البته, اعتقاد به تناسخ به معنای متداول آن نیز در غلاة دیده میشود<ref>برای نمونه نک: اشعری قمی, 44 ـ 45, 48 ـ 49, ابوالحسن اشعری, 46</ref>. فرقههای غالی غالباً داعیه های سیاسی داشتند. ظاهراً عقیده به تناسخ با شروع طغیان های قومی بر ضد سلطه اعراب و شورش های اعراب بر حکام اموی و عباسی رواج وسیعی یافت. پیروان ابومسلم خراسانی و المقنع و بابک خرّم دین, جملگی اهل تناسخ شمرده شدهاند<ref>نک: ابن کثیر, 10/81, 142, 154, 270; ابن خلدون, 3/185, 206</ref>. میتوان حدس زد که فرض وجود نوعی فره ایزدی در رهبر شورش برای تضمین دوام آن ضروری بوده است. این عنصر برتر با مرگ رهبر لزوماً به رهبر بعدی منتقل می شده است. روح الاهی که غلاة در امام خود می پنداشتند | چنان که کیسانیه یا مختاریه, پیروان مختاربن ابوعبیده ثقفی (م. 68ق) روح الاهی در وجود پیامبر اکرم حلول کرده و از پیامبر(ص) به حضرت علی و حسنین(علیهم السلام) منتقل شده و سپس به محمدبن حنفیه رسیده است. فرقههای مختلف منشعب از اینان, مثل حارثیه,حربیه, بیانیه و دیگر فرقههای غلاة, مثل خطابیه و جناحیه و مخمسه به تناسخ روح الاهی در امام خود معتقد بودند<ref>اشعری قمی, 26, 39, 59; ابوالحسن اشعری, 6; بغدادی, 1, 272 ـ 273; برای اطلاعات بیشتر نک: نوبختی و اشعری قمی, صفحات متعدد</ref>.البته, اعتقاد به تناسخ به معنای متداول آن نیز در غلاة دیده میشود<ref>برای نمونه نک: اشعری قمی, 44 ـ 45, 48 ـ 49, ابوالحسن اشعری, 46</ref>. فرقههای غالی غالباً داعیه های سیاسی داشتند. ظاهراً عقیده به تناسخ با شروع طغیان های قومی بر ضد سلطه اعراب و شورش های اعراب بر حکام اموی و عباسی رواج وسیعی یافت. پیروان ابومسلم خراسانی و المقنع و بابک خرّم دین, جملگی اهل تناسخ شمرده شدهاند<ref>نک: ابن کثیر, 10/81, 142, 154, 270; ابن خلدون, 3/185, 206</ref>. میتوان حدس زد که فرض وجود نوعی فره ایزدی در رهبر شورش برای تضمین دوام آن ضروری بوده است. این عنصر برتر با مرگ رهبر لزوماً به رهبر بعدی منتقل می شده است. روح الاهی که غلاة در امام خود می پنداشتند نمونهای از همین معناست. هم چنان که درباره بابک آوردهاند که مدعی بود روح جاویدان رهبر فرقه سیاسی ـ دینی خرم دینان, به او منتقل شده است (ابن ندیم, 407; مقدسی, 6/115). در نحله های شعوبی متأخر نیز قوت اعتقاد به تناسخٍ ممکن است حاصل همین امر بوده باشد. در دوره های متأخر اسلامی, فرقههای جعلی و التقاطی معمولا تناسخی بودهاند, از جمله آذرکیوانیان, نقطویان, پسیخانیان و اهل حق<ref>نک: دبستان مذاهب, 1/275- 276; ذکاوتی, 62- 73; دایرة المعارف اسلام,1,ذیل Tanasukh</ref>. | ||
=مسئله شرور و تناسخ= | =مسئله شرور و تناسخ= |