۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'انسانها' به 'انسانها') |
جز (جایگزینی متن - 'مدتها ' به 'مدتها ') |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
=شباهت بکتاشیه با قلندریه و حیدریه= | =شباهت بکتاشیه با قلندریه و حیدریه= | ||
بکتاشیه در آداب و اعمال با قلندریه نیز شباهتهایی دارند؛ همچون چهار ضرب (تراشیدن موهای سر و ریش و سِبلَت و ابرو) که از شعارهای قلندریه بوده و خلیل وحدتی دده بابا (متوفی ۱۰۶۰) در ترجیع بندی در مدح حاجی بکتاش این عمل را به وی نسبت داده است. در ولایت نامه (مناقب حاجی بکتاش) نیز از آدابی چون تراشیدن موی مریدان به هنگام بیعت سخن رفته است. اگر قطب الدین حیدر که در سنت بکتاشیان معروف است، همان قطب الدین حیدر (متوفی ۶۱۸) | بکتاشیه در آداب و اعمال با قلندریه نیز شباهتهایی دارند؛ همچون چهار ضرب (تراشیدن موهای سر و ریش و سِبلَت و ابرو) که از شعارهای قلندریه بوده و خلیل وحدتی دده بابا (متوفی ۱۰۶۰) در ترجیع بندی در مدح حاجی بکتاش این عمل را به وی نسبت داده است. در ولایت نامه (مناقب حاجی بکتاش) نیز از آدابی چون تراشیدن موی مریدان به هنگام بیعت سخن رفته است. اگر قطب الدین حیدر که در سنت بکتاشیان معروف است، همان قطب الدین حیدر (متوفی ۶۱۸) بنیانگذار طریقت حیدریه باشد، معلوم میشود که بکتاشیه با طریقت حیدریه نیز بی ارتباط نبوده است. از مناقب خواجه جهان و نتیجه جان (منسوب به واحدی در ۹۲۹)، نیز به وضوح بر میآید که ابدالان، قلندریان، حیدریان، جامیان، ادهمیان و شمسیان از نظر عقیده، سنّت و هیئت ظاهری به بکتاشیان بسیار شبیه بودهاند <ref>عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۱۱۸، فلسفه، آثار و گزیدهای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref><ref>عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۲۴۵ـ۲۴۶، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref><ref>عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۳۸۲، فلسفه، آثار و گزیدهای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۶۳ ش.</ref><ref>توفیق سبحانی و قاسم انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ج۱، ص۵۲۰ـ ۵۲۲، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه تبریز)، سال ۲۸، ش ۱۲۰ (زمستان ۱۳۵۵).</ref> | ||
بنابراین، حاجی بکتاش پیرو آیین و اصول ساده بابایی بود که تداوم ملامتیه خراسان است و بکتاشیه به مرور وارث عقاید مشترک تمامی این فرقههای شیعیِ باطنی شد و با عقاید حروفیه نیز درآمیخت. <ref>وین ووسینیچ، تاریخ امپراتوری عثمانی، ج۱، ص۱۵۵، ترجمه سهیل آذری، تهران ۱۳۴۶ ش.</ref><ref>محمد امین ریاحی، زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی، ج۱، ص۱۳۵، تهران ۱۳۶۹ ش.</ref> | بنابراین، حاجی بکتاش پیرو آیین و اصول ساده بابایی بود که تداوم ملامتیه خراسان است و بکتاشیه به مرور وارث عقاید مشترک تمامی این فرقههای شیعیِ باطنی شد و با عقاید حروفیه نیز درآمیخت. <ref>وین ووسینیچ، تاریخ امپراتوری عثمانی، ج۱، ص۱۵۵، ترجمه سهیل آذری، تهران ۱۳۴۶ ش.</ref><ref>محمد امین ریاحی، زبان و ادب فارسی در قلمرو عثمانی، ج۱، ص۱۳۵، تهران ۱۳۶۹ ش.</ref> | ||
=طریقت بکتاشیه بعد از حاجی بکتاش= | =طریقت بکتاشیه بعد از حاجی بکتاش= | ||
به نوشته ولایت نامه پس از حاجی بکتاش چَلبیها که فرزندان خاتون آنا دختر خوانده حاجی بکتاش، بودند نماینده طریقت بکتاشیه شدند که بالیم سلطان نیز از آنان است. وی که مادرش شاهزادهای بلغاری و مسیحی و پدرش یک بکتاشی به نام مُرسل بابا بود، نمادی از مسیح در قالب عَلَوی تلقّی میشود. برخی از جلوههای شیعی که در بکتاشیه به چشم میآید منسوب به بالیم سلطان است. <ref>کامل مصطفی شیبی، الصّلة بین التصوّف و التشیّع، ج۲، ص۳۴۰، بیروت ۱۹۸۲.</ref> پس از بالیم سلطان، برادرش قلندر چلبی در زمان سلیمان قانونی (متوفی ۹۷۴) شورش دوم بابایی را به راه انداخت و در ۹۳۵ به قتل رسید (بابایی؛ باباالیاس خراسانی). پس از او خانقاه بکتاشیان | به نوشته ولایت نامه پس از حاجی بکتاش چَلبیها که فرزندان خاتون آنا دختر خوانده حاجی بکتاش، بودند نماینده طریقت بکتاشیه شدند که بالیم سلطان نیز از آنان است. وی که مادرش شاهزادهای بلغاری و مسیحی و پدرش یک بکتاشی به نام مُرسل بابا بود، نمادی از مسیح در قالب عَلَوی تلقّی میشود. برخی از جلوههای شیعی که در بکتاشیه به چشم میآید منسوب به بالیم سلطان است. <ref>کامل مصطفی شیبی، الصّلة بین التصوّف و التشیّع، ج۲، ص۳۴۰، بیروت ۱۹۸۲.</ref> پس از بالیم سلطان، برادرش قلندر چلبی در زمان سلیمان قانونی (متوفی ۹۷۴) شورش دوم بابایی را به راه انداخت و در ۹۳۵ به قتل رسید (بابایی؛ باباالیاس خراسانی). پس از او خانقاه بکتاشیان مدتها نفوذ معنوی خود را از دست داد. ۲۳سال پس از قلندر چلبی، سَرسَم علی بابا (متوفی ۹۹۷) مقام دده بابا (شیخ بزرگ) را بنیان نهاد. از آن پس دده بابا پیش کسوت طریقت تلقّی میشد و چلبیها نیز تولیت اوقاف را بر عهده داشتند. به این ترتیب، از قرن دهم مرکز قدرت بکتاشیه به دو شاخه چلبیهاو دده باباها تقسیم شد. <ref>توفیق سبحانی و قاسم انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ج۱، ص۵۲۳، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه تبریز)، سال ۲۸، ش ۱۲۰ (زمستان ۱۳۵۵).</ref><ref>توفیق سبحانی و قاسم انصاری، «حاجی بکتاش ولی و طریقت بکتاشیه»، ج۱، ص۵۲۵. ، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه تبریز)، سال ۲۸، ش ۱۲۰ (زمستان ۱۳۵۵).</ref> | ||
=انحلال بکتاشیه= | =انحلال بکتاشیه= | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=انتقال مرکر بکتاشیه از آناطولی به آلبانی= | =انتقال مرکر بکتاشیه از آناطولی به آلبانی= | ||
در اواسط قرن سیزدهم تکیههای بکتاشیه دوباره گشوده شد. در این دوره بسیاری از بکتاشیان از ترقیّخواهان واعضای ترکهای جوان بودند. در ۱۳۰۳ ش که آتاتورک فعالیت فرقههای صوفیه را ممنوع کرد، این سلسله مرکزخود را از آناطولی به آلبانی انتقال داد. | در اواسط قرن سیزدهم تکیههای بکتاشیه دوباره گشوده شد. در این دوره بسیاری از بکتاشیان از ترقیّخواهان واعضای ترکهای جوان بودند. در ۱۳۰۳ ش که آتاتورک فعالیت فرقههای صوفیه را ممنوع کرد، این سلسله مرکزخود را از آناطولی به آلبانی انتقال داد. | ||
در ۱۳۲۳ش /۱۹۴۵در آلبانی نیز فعالیت همه سازمانها و جماعتهای مذهبی، از جمله بکتاشیه، ممنوع شد و به دنبال این محدودیتها عدهای از آلبانیاییهای بکتاشی به آمریکا مهاجرت کردند و در ۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۳ در میشیگان تکیهای تأسیس نمودند. با سقوط نظام کمونیستی در آلبانی (۱۳۶۸ـ۱۳۶۹ش/ ۱۹۹۰ـ۱۹۹۱) تکایای بکتاشیه | در ۱۳۲۳ش /۱۹۴۵در آلبانی نیز فعالیت همه سازمانها و جماعتهای مذهبی، از جمله بکتاشیه، ممنوع شد و به دنبال این محدودیتها عدهای از آلبانیاییهای بکتاشی به آمریکا مهاجرت کردند و در ۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۳ در میشیگان تکیهای تأسیس نمودند. با سقوط نظام کمونیستی در آلبانی (۱۳۶۸ـ۱۳۶۹ش/ ۱۹۹۰ـ۱۹۹۱) تکایای بکتاشیه فعالیتهای خود را در آن کشور از سر گرفتند <ref>عبدالکریم گلشنی، فرهنگ ایران در قلمرو ترکان: اشعار فارسی نعیم فراشری شاعر و نویسنده قرن نوزدهم آلبانی، ج۱، صچهل و هفت، شیراز ۱۳۵۴ ش.</ref> | ||
=بکتاشیه امروز= | =بکتاشیه امروز= | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== منظومه حماسی الحدیقه == | == منظومه حماسی الحدیقه == | ||
یکی از آثار ادبی بزرگ بکتاشیه به زبان آلبانیایی و به خط عربی، منظومه حماسی «الحدیقه» سروده طالب (دالیب) فراشِری در ۱۲۵۸/ ۱۸۴۲ است. او در این منظومه شصت هزار بیتی، به ذکر حماسه کربلا و قهرمانیهای امام حسین علیهالسلام پرداخته است. این منظومه در ادبیات آلبانی ارزش فراوانی دارد، زیرا اولین و طولانیترین منظومه حماسی آلبانی است. | یکی از آثار ادبی بزرگ بکتاشیه به زبان آلبانیایی و به خط عربی، منظومه حماسی «الحدیقه» سروده طالب (دالیب) فراشِری در ۱۲۵۸/ ۱۸۴۲ است. او در این منظومه شصت هزار بیتی، به ذکر حماسه کربلا و قهرمانیهای امام حسین علیهالسلام پرداخته است. این منظومه در ادبیات آلبانی ارزش فراوانی دارد، زیرا اولین و طولانیترین منظومه حماسی آلبانی است. | ||
نعیم فراشری (۱۲۸۱ـ۱۳۱۸/ ۱۸۶۴ـ۱۹۰۰)، شاعر بکتاشی، نیز منظومهای به زبان آلبانیایی درباره حادثه کربلا سروده است. او که آخرین و | نعیم فراشری (۱۲۸۱ـ۱۳۱۸/ ۱۸۶۴ـ۱۹۰۰)، شاعر بکتاشی، نیز منظومهای به زبان آلبانیایی درباره حادثه کربلا سروده است. او که آخرین و بزرگترین شاعر پارسی گوی آلبانی در قرن سیزدهم/ نوزدهم است، در منظومه حماسی خود رشادت امام حسین علیهالسلام و بخصوص دلاوری عباس بن علی علیهالسلام را ستوده است. علاوه بر اینگونه ادبیات عاشورایی، بکتاشیها حکایات بسیاری از قهرمانیها و کرامات امام علی علیهالسلام نقل کردهاند که در ادبیات عامیانه آلبانی راه یافته است. <ref>وحید امیری، «ادبیات بکتاشیه در آلبانی»، ج۱، ص۴۱ـ۴۲، کیهان فرهنگی، سال ۵، ش ۵ (مرداد ۱۳۶۷).</ref><ref>عبدالکریم گلشنی، فرهنگ ایران در قلمرو ترکان: اشعار فارسی نعیم فراشری شاعر و نویسنده قرن نوزدهم آلبانی، ج۱، صچهل و چهار ـ چهل و پنج، شیراز ۱۳۵۴ ش.</ref><ref>عبدالکریم گلشنی، فرهنگ ایران در قلمرو ترکان: اشعار فارسی نعیم فراشری شاعر و نویسنده قرن نوزدهم آلبانی، ج۱، صچهل و هشت، شیراز ۱۳۵۴ ش.</ref> | ||
=فهرست منابع= | =فهرست منابع= | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:تصوف]] | [[رده:تصوف]] | ||
[[رده:صوفیه]] | [[رده:صوفیه]] | ||
[[رده: | [[رده:جریانهای مذهبی جهان اسلام]] | ||
" | " | ||
<references /> | <references /> |