۸۷٬۱۹۹
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''') |
جز (جایگزینی متن - 'نزديک' به 'نزدیک') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
باکثير، اين دوره از زندگى ادبی خود را چنين توصيف مىکند: <br> | باکثير، اين دوره از زندگى ادبی خود را چنين توصيف مىکند: <br> | ||
«اولين مرحله از زندگى ادبی من در حضرموت شکل گرفت؛ هنگامىکه از سن سيزده سالگی شروع به سرودن شعر نموده و نهايت تلاش خود را برای مهارت يافتن در شعر به کار بردم. پس ديوان شاعری از قديمىها يا معاصران به دستم نمىرسيد، مگر آنکه با حرص و ولع آن را مطالعه مىکردم و الگوی من در ميان گذشتگان [[ابوطيب متنبی]]، و از ميان متأخران [[احمد شوقی]] بود». <ref>باکثير، بىتا، ص4.</ref> <br> | «اولين مرحله از زندگى ادبی من در حضرموت شکل گرفت؛ هنگامىکه از سن سيزده سالگی شروع به سرودن شعر نموده و نهايت تلاش خود را برای مهارت يافتن در شعر به کار بردم. پس ديوان شاعری از قديمىها يا معاصران به دستم نمىرسيد، مگر آنکه با حرص و ولع آن را مطالعه مىکردم و الگوی من در ميان گذشتگان [[ابوطيب متنبی]]، و از ميان متأخران [[احمد شوقی]] بود». <ref>باکثير، بىتا، ص4.</ref> <br> | ||
در اين هنگام به دليل فقـر و بيسوادی ساکنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط بهويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمىشد. باکثير که از | در اين هنگام به دليل فقـر و بيسوادی ساکنان حضرموت، اين سرزمين سرشار از تـصورات نادرست و خرافات بوده و از نظر اجتماعی در شرايط نامناسبی قـرار داشت. اين حالت به همراه مهاجران به ساير نقاط بهويژه اندونزى نيز انتقال يافته و تنها به حضرموت محدود نمىشد. باکثير که از نزدیک شاهد اين اوضاع بود، از طريق موعظه و ارشاد درصدد اصلاح اين امور برآمد، اما با مخالفت بزرگان قوم و بىتوجهى هموطنانش روبهرو شد، از اين رو عازم اندونزی گشت. <br> | ||
در اين دوره، با شرکت در انجمنهاى ادبى حضرمىهاى ساکن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و همدلی فرا خواند. <br> | در اين دوره، با شرکت در انجمنهاى ادبى حضرمىهاى ساکن اندونزى، آنها را به خاطر تفرقه و دشمنی، سرزنش نموده و به وفاق و همدلی فرا خواند. <br> | ||
باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالىکه کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عدهای از جوانان به انتشار [[مجله التهذيب]] همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاههای اصلاحطلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت که اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br> | باکثير سال 1928 به «سيئون» بازگشت و در حالىکه کمتر از بيست سال داشت به عنوان مدير مدرسۀ نهضت علمی «سيئون» برگزيده شد و به ايجاد تغيير و تحول در شيوۀ آموزشی آن اقدام نمود. وى به همراه عدهای از جوانان به انتشار [[مجله التهذيب]] همت گماشت و به وسيلۀ آن به نشر ديدگاههای اصلاحطلبانۀ خود پرداخت. اما چندى نگـذشت که اين مجله به دليل روشنگری افکار عمومی و مبارزه با مفاسد اجتماعی، توقيف شد.<ref>باوزير، 1988م، ص57.</ref> <br> | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
* اى ابوتمام! جاودانه باش در وطنى که دژى محکم براى کرامت است. | * اى ابوتمام! جاودانه باش در وطنى که دژى محکم براى کرامت است. | ||
* وحدت بزرگ که آرزوى او بود، | * وحدت بزرگ که آرزوى او بود، نزدیک است. | ||
* اگر امروز نشود پس فردا خواهد شد، و باران ابتدا به شکل قطره است آنگاه جارى مىشود. <ref>پیشین، ص117.</ref> <br> | * اگر امروز نشود پس فردا خواهد شد، و باران ابتدا به شکل قطره است آنگاه جارى مىشود. <ref>پیشین، ص117.</ref> <br> | ||