۶٬۶۹۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'میداند' به 'میداند') |
(←منابع) |
||
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | |||
| عنوان = سیدهاشم حَدّاد | |||
| تصویر = سید هاشم حداد.jpg | |||
| نام = سیدهاشم موسوی حَدّاد | |||
| | | نامهای دیگر = | ||
| | | سال تولد = ۱۳۱۸ ق | ||
| | | تاریخ تولد = | ||
| | | محل تولد = [[کربلا|كربلا]]، [[عراق]] | ||
|درگذشت | | سال درگذشت = | ||
| | | تاریخ درگذشت = ۱۴۰۴ ق | ||
| محل درگذشت = | |||
|استادان | | استادان = {{فهرست جعبه عمودی | [[سیدعلی قاضی طباطبایی]]}} | ||
|[[ | | شاگردان = | ||
| دین = [[اسلام]] | |||
|شاگردان | | مذهب = [[مذهب شیعه|شیعه]] | ||
|[[ | | آثار = | ||
| | | فعالیتها = | ||
| وبگاه = | |||
| | }} | ||
| | '''سیّد هاشم موسوی حدّاد''' از عارفان [[مذهب شیعه|شیعه]] در قرن چهاردهم هجری قمری و از سلسله عارفان متشرع [[عتبات عالیات]] در [[کربلا]] و [[نجف]] بود. یكی از قدیمیترین شاگردان مكتب اخلاقی و عرفانی عارف بیبدیل مرحوم آیة اللهالعظمی حاج سیّد [[سیدعلی قاضی طباطبایی]] میباشند. ایشان در [[سیر و سلوک]] به مقامی رسیده بودند که مرحوم آیةالله قاضی میفرمود: سیّد هاشم در [[توحید]] مانند [[اهل سنت و جماعت|سنی]]ها كه در سنّیگری تعصّب دارند او در [[توحید]] ذات حق متعصّب است، و چنان توحید را ذوق كرده و مسّ نموده است كه محال است چیزی بتواند در آن خلل وارد سازد. | ||
|} | |||
'''سیّد هاشم موسوی حدّاد''' از عارفان [[شیعه]] در قرن چهاردهم هجری قمری و از سلسله عارفان متشرع [[عتبات عالیات]] در [[کربلا]] و [[نجف]] بود. یكی از قدیمیترین شاگردان مكتب اخلاقی و عرفانی عارف بیبدیل مرحوم آیة | |||
اعتقاد به مسئله [[وحدت وجود]] و نقل سخنان [[محییالدین ابن عربی]] و قرائت [[مثنوی]] [[جلالالدین مولوی]] و تمایلات عارفانه و .... باعث انتقاد برخی از متشرعه بر حداد شده است که البته سید حداد به آنها پاسخ داده است. | اعتقاد به مسئله [[وحدت وجود]] و نقل سخنان [[محییالدین ابن عربی]] و قرائت [[مثنوی]] [[جلالالدین مولوی]] و تمایلات عارفانه و .... باعث انتقاد برخی از متشرعه بر حداد شده است که البته سید حداد به آنها پاسخ داده است. | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
مرحوم سید هاشم حداد در سال ۱۳۱۸ ق در کربلا دیده به جهان گشودهاند پدرشان، سید قاسم، نیز متولد کربلا بوده و اما جدشان، سید حسن، از [[شیعیان]] [[هند]] بوده است و در هنگامی که میان دو طائفه از اهل هند در حدود صد و هفتاد سال پیش نزاع و جنگی در میگیرد سیدحسن به دست گروه غالب [[اسیر]] میگردد | مرحوم سید هاشم حداد در سال ۱۳۱۸ ق در کربلا دیده به جهان گشودهاند پدرشان، سید قاسم، نیز متولد کربلا بوده و اما جدشان، سید حسن، از [[مذهب شیعه|شیعیان]] [[هند]] بوده است و در هنگامی که میان دو طائفه از اهل هند در حدود صد و هفتاد سال پیش نزاع و جنگی در میگیرد سیدحسن به دست گروه غالب [[اسیر]] میگردد آنها او را به یک خانواده [[مذهب شیعه|شیعی]] ملقب به افضل خان فروختند و این خانواده به کربلا [[هجرت]] کرده و با خودشان سیدحسن را آورده اما از آنجا که از وی کراماتی مشاهده کردند او را آزاد نمودند. | ||
سیدحسن در کربلا ماندگار شده، برای خود شغل سقائی را برگزید و ازدواج نمود. حاصل این ازدواج، چند فرزند از جمله سید قاسم است. سیدقاسم با دختری به نام زینب ازدواج نموده و صاحب سه فرزند به نامهای سید هاشم، سید حسین و سید محمود میشود. | سیدحسن در کربلا ماندگار شده، برای خود شغل سقائی را برگزید و ازدواج نمود. حاصل این ازدواج، چند فرزند از جمله سید قاسم است. سیدقاسم با دختری به نام زینب ازدواج نموده و صاحب سه فرزند به نامهای سید هاشم، سید حسین و سید محمود میشود. | ||
خود مرحوم حداد با دختری به نام هدیه (امّ مهری) که از قبیله جنابی ها<ref>جنابی ها از اعراب اصیل و معروف و ریشه دار هستند و به سابقه و حسن عِرق و ریشه مشهورند، و اینك در حِلّه و كربلا و نجف اشرف و بعضی از جاهای دیگر ساكن میباشند. دختر به غیر خود نمیدهند و از غیر خودشان نمیگیرند | خود مرحوم حداد با دختری به نام هدیه (امّ مهری) که از قبیله جنابی ها<ref>جنابی ها از اعراب اصیل و معروف و ریشه دار هستند و به سابقه و حسن عِرق و ریشه مشهورند، و اینك در حِلّه و كربلا و [[نجف|نجف اشرف]] و بعضی از جاهای دیگر ساكن میباشند. دختر به غیر خود نمیدهند و از غیر خودشان نمیگیرند</ref> هستند ازدواج میکند. پدر همسر ایشان حسین أبو عَمْشَه، و مادر وی نَجیبه نام داشت<ref> روح مجرد، ص ۹۸.</ref>. | ||
== تحصیل == | == تحصیل == | ||
عارف فرزانه حاج سید هاشم پس از رشد و شکوفایی، در همان کربلا مشغول تحصیل شد. درسهای طلبگی را تا [[سیوطی]] خواند. سپس راهی دیار [[علی بن ابی طالب|مولی الموحدین]]، [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین | عارف فرزانه حاج سید هاشم پس از رشد و شکوفایی، در همان کربلا مشغول تحصیل شد. درسهای طلبگی را تا [[سیوطی]] خواند. سپس راهی دیار [[علی بن ابی طالب|مولی الموحدین]]، [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین (علیهالسلام)]] شد. تا علاوه بر تحصیل، از محضر عارف کامل و بیبدیل، [[سیدعلی قاضی طباطبایی|میرزا علی قاضی طباطبائی تبریزی]]، استفاده و همچنین در مدرسه هندی نجف خدمت کند. | ||
== ارتباط با آیتالله قاضی == | == ارتباط با آیتالله قاضی == | ||
مرحوم سید هاشم حداد تا بیست سالگی در کربلا مانده و تا آن هنگام دروس مقدماتی حوزه علمیه (تا سیوطی) را خوانده بودند تا اینکه برای تحصیل و به شوق دیدار مرحوم قاضی به [[نجف]] مشرف شدند. | مرحوم سید هاشم حداد تا بیست سالگی در کربلا مانده و تا آن هنگام دروس مقدماتی حوزه علمیه (تا سیوطی) را خوانده بودند تا اینکه برای تحصیل و به شوق دیدار مرحوم قاضی به [[نجف]] مشرف شدند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۶: | ||
مرحوم [[علامه طهرانی]] [[رمضان|ماه رمضان]] ۱۳۷۶ ه ق (فروردین ۱۳۳۶) را به طور کامل در کربلا ساکن شده و شبها را با مرحوم حداد به سر میبردند: | مرحوم [[علامه طهرانی]] [[رمضان|ماه رمضان]] ۱۳۷۶ ه ق (فروردین ۱۳۳۶) را به طور کامل در کربلا ساکن شده و شبها را با مرحوم حداد به سر میبردند: | ||
«پس از ادای [[نماز]] عشائين و صرف [[افطار]]، دو ساعت از شب گذشته به منزل آقا مشرّف میشدم تا نزدیک [[اذان]] صبح كه باز برای سَحور خوردن به خانه باز میگشتم، يعنی خود آقا وقت ملاقات را در شبها معيّن نموده بودند؛ زيرا كه روزها دنبال كار | «پس از ادای [[نماز]] عشائين و صرف [[افطار]]، دو ساعت از شب گذشته به منزل آقا مشرّف میشدم تا نزدیک [[اذان]] صبح كه باز برای سَحور خوردن به خانه باز میگشتم، يعنی خود آقا وقت ملاقات را در شبها معيّن نموده بودند؛ زيرا كه روزها دنبال كار میرفتند». | ||
مرحوم علامه طهرانی از این جلسات شبانه با تعبیر «پذیرایی معنوی» یاد کرده و و اینگونه آن را وصف مینمایند: | مرحوم علامه طهرانی از این جلسات شبانه با تعبیر «پذیرایی معنوی» یاد کرده و و اینگونه آن را وصف مینمایند: | ||
«محلّ اجتماع دكّهای بود در كنار مسجدی كه ايشان متصدّی تنظيف آن بودند؛ و آن دكّه به طول و عرض دو متر در دو متر بود و ارتفاع سقفش بقدری بود كه در آن نمیشد نماز را ايستاده بجای آورد چون سر به سقف گير | «محلّ اجتماع دكّهای بود در كنار مسجدی كه ايشان متصدّی تنظيف آن بودند؛ و آن دكّه به طول و عرض دو متر در دو متر بود و ارتفاع سقفش بقدری بود كه در آن نمیشد نماز را ايستاده بجای آورد چون سر به سقف گير میكرد؛ و در حقيقت اطاق نبود بلكه محلّی بود زائد كه معمار در وسط پلّكان معبرِ به بام [[مسجد]] به عنوان انبار در آنجادرآورده بود. امّا چون مكان خلوت و تاريك و دنجی بود، آقای حدّاد آنجا را در مسجد برای خود برگزيده، و برای [[دعا]] و قرائت [[قرآن]] و اوراد و اذكاری كه مرحوم قاضی میدادند بالأخص برای سجدههای طولانی بسيار مناسب بود. امّا نمازها را ايشان در درون شبستان مسجد میخواندند، و نمازهای واجب را نيز به [[امام جماعت]] آن مسجد به نام آقا شيخ يوسف اقتدا مینمودند. | ||
در آن دكّه سماور چای و قوری نيز بود و مقداری از اثاث مسجد هم در كنار آن ريخته بود. خداوندا! از اين دكّه بدين وضع و كيفيّت كسی خبر ندارد، جز خود مرحوم قاضی كه در [[كربلای معلی]] در اوقات تشرّف بدان قدم نهاده است. | در آن دكّه سماور چای و قوری نيز بود و مقداری از اثاث مسجد هم در كنار آن ريخته بود. خداوندا! از اين دكّه بدين وضع و كيفيّت كسی خبر ندارد، جز خود مرحوم قاضی كه در [[کربلا|كربلای معلی]] در اوقات تشرّف بدان قدم نهاده است. | ||
عظمت و روحانيّت آن دكّه را كسی میداند كه مانند بعضی از دوستان حدّاد مثل حاج حبيب سماوی، و حاج عبد الزّهراء گرعاوی، و حاج أبو موسی مُحيی، و حاج أبو أحمد عبد الجليل محيی و بعضی ديگر، آنرا ديده و در آن أحيانا بيتوته نمودهاند. | عظمت و روحانيّت آن دكّه را كسی میداند كه مانند بعضی از دوستان حدّاد مثل حاج حبيب سماوی، و حاج عبد الزّهراء گرعاوی، و حاج أبو موسی مُحيی، و حاج أبو أحمد عبد الجليل محيی و بعضی ديگر، آنرا ديده و در آن أحيانا بيتوته نمودهاند. | ||
خط ۶۱: | خط ۵۸: | ||
حضرت آقای حاج سيّد هاشم از حقير در تمام شبهای ماه مبارك در آن دكّه پذيرائی كرد. وه چه پذيرائيی! | حضرت آقای حاج سيّد هاشم از حقير در تمام شبهای ماه مبارك در آن دكّه پذيرائی كرد. وه چه پذيرائيی! | ||
…شب تا نزدیک اذان به گفتگو و قرائت قرآن و گريه و خواندن أشعار [[ابن فارض]] و تفسير نكات عميق عرفانی و دقائق أسرار عالم توحيد و عشق وافر و زائد الوصف به [[ | …شب تا نزدیک اذان به گفتگو و قرائت قرآن و گريه و خواندن أشعار [[ابن فارض]] و تفسير نكات عميق عرفانی و دقائق أسرار عالم توحيد و عشق وافر و زائد الوصف به [[حسین بن علی (سید الشهدا)|حضرت أبا عبد الله الحسين (علیهالسلام)]] میگذشت. و برای رفقای ما كه حاضر در آن جلسه بودند همچون حاج عبد الزّهراء، باب مكاشفات باز بود و مطالبی جالب بيان میكرد. و حقيقةً در آن ماه رمضان بقدری شوريده و وارسته و بیپيرايه بود كه موجب تعجّب بود. آنقدر در جلسه میگريست كه چشمهايش متورّم میشد، و از ساعت میگذشت، آنگاه به درون [[مسجد]] ميرفت و بر روی حصير پس از ادامه گريه به [[سجده]] میافتاد. بسيار شور و وَلَه و آتش داشت؛ آتش سوزان كه ديگران را نيز تحت تأثير قرار ميداد. | ||
يك شب كه پس از اين گريههای ممتد و سرخ شدن چشمها به درون مسجد رفت، حضرت آقای حدّاد به من فرمود: سيّد محمّد حسين! اين گريهها و اين حِرقت دل را میبينی؟ من صد «قاط» (برابر و مقدار) بيشتر از او دارم ولی ظهور و بروزش به گونه دگر | يك شب كه پس از اين گريههای ممتد و سرخ شدن چشمها به درون مسجد رفت، حضرت آقای حدّاد به من فرمود: سيّد محمّد حسين! اين گريهها و اين حِرقت دل را میبينی؟ من صد «قاط» (برابر و مقدار) بيشتر از او دارم ولی ظهور و بروزش به گونه دگر است<ref>. روح مجرد ص ۳۲.</ref>». | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
مرحوم سید هاشم حداد در اواخر ماه [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] سال ۱۴۰۴ ق (اسفند ۱۳۶۲) بیمار شده و مدتی در بیمارستان بستری میشوند و نهایتاَ در ۱۲ رمضان آن سال (۲۱ [[ماه خرداد]] ۱۳۶۳) در سن هشتاد و شش سالگی رحلت فرمودند<ref>روح مجرد، ص ۶۶۳.</ref>. | مرحوم سید هاشم حداد در اواخر ماه [[جمادی الاول|جمادی الاولی]] سال ۱۴۰۴ ق (اسفند ۱۳۶۲) بیمار شده و مدتی در بیمارستان بستری میشوند و نهایتاَ در ۱۲ [[رمضان]] آن سال (۲۱ [[ماه خرداد]] ۱۳۶۳) در سن هشتاد و شش سالگی رحلت فرمودند<ref>روح مجرد، ص ۶۶۳.</ref>. | ||
== | == جستارهای وابسته == | ||
* [[سیدعلی قاضی طباطبایی]] | |||
* [[نجف]] | |||
* [[کربلا]] | |||
* [[مسجد]] | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[ | == منابع == | ||
[[رده: | * [http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85_%D9%85%D9%88%D8%B3%D9%88%DB%8C_%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D8%AF برگرفته از سایت سید هاشم موسوی حداد - عرفان و حکمتerfanvahekmat.com] | ||
* زندگینامه عارف وارسته حضرت استاد سید هاشم حداد (ره)، [http://www.marjaeeshgh.blogfa.com/post/11 www.marjaeeshgh.blogfa.com] | |||
[[رده:عارفان]] |