۸۷٬۹۰۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می دیدند' به ' میدیدند') |
جز (جایگزینی متن - 'خیلی ها' به 'خیلیها') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
[[پرونده:خاطرات ناتمام.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|کتاب خاطرات ناتمام]] | [[پرونده:خاطرات ناتمام.jpg|200px|بندانگشتی|چپ|کتاب خاطرات ناتمام]] | ||
او در کتاب '''خاطرات ناتمام''' خود این چنین میگوید: مردم در سراسر کشور میدیدند که سیاهی و تباهی در همه جا گسترده شده است. تنها کورسوی امید آنها این بود که آقای سهروردی به کشور بازگردد و کشور را به سمت [[دموکراسی]] هدایت کند. در زندان از اتفاقاتی که به وقوع پیوسته بود بسیار غمگین بودیم و احساسی از خستگی و درماندگی در همه ما ریشه دوانده بود. من هم نمیتوانستم دلیلی برای حمایت از تصمیم آقای سهروردی مبنی بر وزیر شدن پیدا کنم. در واقع از اینکه او چنین تصمیمی گرفته بسیار عصبانی بودم. | او در کتاب '''خاطرات ناتمام''' خود این چنین میگوید: مردم در سراسر کشور میدیدند که سیاهی و تباهی در همه جا گسترده شده است. تنها کورسوی امید آنها این بود که آقای سهروردی به کشور بازگردد و کشور را به سمت [[دموکراسی]] هدایت کند. در زندان از اتفاقاتی که به وقوع پیوسته بود بسیار غمگین بودیم و احساسی از خستگی و درماندگی در همه ما ریشه دوانده بود. من هم نمیتوانستم دلیلی برای حمایت از تصمیم آقای سهروردی مبنی بر وزیر شدن پیدا کنم. در واقع از اینکه او چنین تصمیمی گرفته بسیار عصبانی بودم. | ||
خیلیها از من خواسته بودند تلگرامی برایش بفرستم و بابت بازگشتش به کشور بعد از درمان به او خوش آمد بگویم در پاسخ گفتم هرگز این کار را نخواهم کرد من به او تلگرام نخواهم فرستاد و دلیلی ندارد این کار را بکنم. | |||
== کنفرانس ملی لاهور == | == کنفرانس ملی لاهور == | ||
در فوریه 1966م، او شش نکته را برای اولین بار در نشست کنفرانس ملی در لاهور مطرح کرد. | در فوریه 1966م، او شش نکته را برای اولین بار در نشست کنفرانس ملی در لاهور مطرح کرد. |